eitaa logo
•شهــیدمحمدرضا دهقان امیری•
255 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
363 ویدیو
27 فایل
بسمِ الله الرَحمٰن الرَحیم - محبانِ حسین وصالی"شهیددهقان" - وݪادٺـ💕: ۷۴/۱/۲۶ شہادٺـ🕊:۹۴/۸/۲۱ سال تاسیس : 99/3/20 خادم کانال : @mim_vesali
مشاهده در ایتا
دانلود
41.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📲 یا شھدا!🖐🏻💔 دࢪ این ࢪوزها، دست ما ࢪا هم بگیࢪید!...🤝🏻 مࢪاقبمان باشید!🖐🏻💔 گاهۍ اوقات، حتۍ خودمان هم، نمیدانیم چہ میڪنیم..!!🖤😓 ⇨♥️ @shahiddehghan_amiri𑁍‌
🌱| رفتم یه سری وسایل لباسای اضافه که براش آوردم همین جلوی ساکش گذاشتم زمین بهش گفتم: محمدرضا امیدوارم سوریه بهت خوش بگذره! :) اصلاً اینو که بهش گفتم اونقد تعجب کرد اصلاً یه حالِ عجیبی شد!همون ساعت ۶ صبح بلند شد توی خونه شروع کرد هروله کردن.هی میزد تو سر و صورتِ خودش.حسین حسین میکرد. زینب زینب میگفت.اصلاً حال عجیبی پیدا کرد. رفت پای کامپیوتر نشست.یه سری مداحی‌ها رو با‌صدای‌بلند شروع‌کرد روشن‌کردن.ینی میدویید دوراتاق‌ و‌شعف‌‌و‌شادمانی‌خودش‌رو‌ ابراز می‌کرد. اصلاً باورش نمیشد که این جمله رو بخواد از من بشنوه.ولی من خودم که رو زمین نشسته بودم احساس کردم از درون دارم میشکنم.خورد میشم پرواز‌کردن‌محمدرضاروهمون‌لحظه‌داشتم‌احساس میکردم با تمام وجودم... (نقل از مادر شهید) •|🥀 @shahiddehghan_amiri
زندگی...!🌱 سراسر آزمون است و شهـادت مهـر قبولی . . .🕊 🌙 🆔️| @shahiddehghan_amiri
پــروردگارا واژۀ شهیـــــــد چیست ...!؟ ڪه روے هر جـوانے میگذارے این چنـین زیـبا میشـود... 🆔️|• @shahiddehghan_amiri
{ بسمِ الله الرَحمٰنَ الرَحیمْ }
📚 جعبه شیرینی رو جلو بردم و تعارف کردم. یکی برداشت و گفت: می توانم یکی دیگر هم بردارم؟ گفتم: البته این حرفا چیه؟ یک شیرینی دیگر هم برداشت. هرجا که غذای خوشمزه یا شیرینی یا شکلاتی تعارفش می کردند، برمی داشت اما نمی خورد. می گفت: می برم تا با خانم و بچه ها با هم بخوریم. به ما هم توصیه می کرد که این خیلی موثر است آدم شیرینی های زندگی اش را با خانواده اش تقسیم کند. 🕊 「 @shahiddehghan_amiri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖋 بیا عاشقی را رعایت كنیم ز یاران عاشق،حكایت كنیم از آنان كه بوی خدا می‌دهند به دنیای ما كربلا می‌دهند از آنان كه در جبهه عاشق شدند و با یک تبسم،شقایق شدند ز مردان سرخی كه نورانی اند سحر صورت و ماه پیشانی اند 🕊| @shahiddehghan_amiri
🌷 وسط میدان به حضرت زهرا(س) متوسل شد و لحظاتی بعد قرآن را باز کرد و به آیات آن نگاه کرد. پس از اینکه قرآن را بست گفت: «از این معبر نمی‌رویم، باید از معبر دست راستی، گرای باغ شماره هفت برویم و آنجا به دشمن بزنیم.» به قدری با قدرت این حرف را زد، که حتی حاج حسین خرازی هم چون و چرایی نیاورد و روی حرف او حرف نزد. گردان‌ها از همان مسیری که او گفته بود، به طرف دشمن حمله کردند و ساعاتی بعد، منطقه مورد نظر فتح شد. بعدا در بررسی‌ها متوجه شدیم که با انتخاب مسیر، عراقی‌ها را دور زده بودیم! 🕊 🌹|• @shahiddehghan_amiri
من کجا، باران کجا و راهِ بى پایان کجا آه! این دل‌دل زدن، تا منزلِ ‌جانان، کجا 🍃💛| @shahiddehghan_amiri