من کجا، باران کجا و راهِ بى پایان کجا
آه! این دلدل زدن، تا منزلِ جانان، کجا
#شبتون_شهدایی✨
🍃💛| @shahiddehghan_amiri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوشا به حالِ دل بی شکیب بعضیها
هزار غبطه به حال عجیب بعضیها
نمیرود ز سرِ این پرندۀ قفسی
خیال بال و پر دلفریب بعضیها
قنوت وتر ... سحر ... در جوار «شش گوشه»
طبیب حاذق درد غریب بعضیها!
نصیب همچو منی؛ مهر تربت و حسرت!
برات کرب و بلا، هی نصیب بعضیها ...
دلم شکسته خدایا! مرا اجابت کن
به حق حرمت امن یجیب بعضیها
به همنشینی پاکانِ کربلا رفته
گرفته چادر من، بوی سیب بعضیها
#اصحاب_الحسین
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
#دست_شفاعت_از_سر_ما_بر_ندار
•📲| @shahiddehghan_amiri
📖| #خاطره
🌹یه روز ازم پرسید: "چرا کار نظامی نمیکنی؟"
به شوخی گفتم: "صبر کن سردار هم میشم! 😄
بابا منو راه نمیدن که"جوابش برام خیلی جالب
بود... "به قول سردار ناصری که توی جمع یگان
عملیات ویژه سپاه صحبت میکرد ، ما باید برای
سپاه حضرت حجت آماده بشیم...باید رزم بلد
بود...باید جنگ بلد بود...حضرت حجت جنگجو
میخواد...
شعار ما فقط اینه اللهم عجل لولیک الفرج
اما وقتی حضرت حجت ظهور کنه میتونیم توی
سپاه حضرت خدمت کنیم و بجنگیم؟ چیزی از
هنر جنگیدن بلدیم؟"انقد جوابش دندون شکن
بود که من ساکت موندم... یعنی اصلا جوابی
نداشتم درمقابل حرفش...
چند لحظه بعد گفتم: "313 نفر هستن دیگه!😁...
از ما بهترون تا دلت بخواد هستن!"
گفت: "کی مثلا؟!! کی فکر میکرد عقیل بختیاری
یا رسول و باقی شهدا شهید بشن؟!اما شهید شدن
و جزو 313 شدن به قول خودت..."
محمدرضا! کی فکر میکرد تو شهید بشی و جزء
یاران امام زمان (عج) باشی؟ به حرفات خیلی
خوب عمل کردی...
(به نقل از دوست شهید)
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیرے
•°|🥀 @shahiddehghan_amiri
خدایاتمایلاتمرابھ
سمتوسویخودقراربدھ♥️"
- صحیفہسجادیہ/دعای٢٢🌿°•
#رزق_شبانه
زندگی...!🌱
سراسر آزمون است
و شهـادت مهـر قبولی . . .🕊
#شبتون_شهدایی🌙
🆔️| @shahiddehghan_amiri
🍃بسم رب الشهدا✨ والصدیقین 🍃
کافهنشینی تکاور مدافع حرم با خانم نویسنده!
ماجرای کتاب زندگینامه آقامحمدرضا از کجا آغاز شد؟🤔📚
مادر شهید: گفتگوهایی با ما و همرزمان محمدرضا در انتشارات روایت فتح انجام شد و قرار بود که کتاب📚، به اولین سالگرد شهادت برسد اما به سرانجام نرسید.
حدود سه سال گذشت تا این که بخشی از گفتگوها به صورت مکتوب به ما داده شد و بعدا برای کتاب 📚شهید، استفاده شد.
زیر قبه امام حسین علیه السلام در کربلا خواستم که کتاب محمدرضا زودتر نهایی بشود.
در مدت کوتاهی یکی از دوستان از شیراز تماس📞 گرفت و پیشنهاد داد با انتشارات نیستان و آقای شجاعی که فعال هستند، تماس بگیرم.
به دلم افتاد که این کار خیلی خوب و زود انجام می شود.
اصلا هیچ شناختی از پسرِ آقا سیدمهدی شجاعی نداشتم.
وقتی با آقای سیدعلی شجاعی تماس گرفتم، خانم مقصودی پاسخ من را دادند و قرار شد از طرف آقای شجاعی با من تماس☎️ بگیرند.
من یک ربع حرف زدم و ایشان به دقت، حرفهای من را گوش دادند.🍃
#ادامه_دارد 📚
#نقل_از_مادر_شهید
#قسمت_۱
♥️🍃|• @shahiddehghan_amiri
من نمیدانم امام زمان(عج) کِی ظهور میکند!
نمیدانم هم که در دستگاه حضرت
پذیرفته میشوم یا نه.
نمیدانم اگر قابل بودم و امام قبولم کرد،
چه کاری در سپاهش بهم محول میکند.
برای همین است که دوست دارم همه کار از دستم
بر بیاد که وقتی امام ظهور کرد و انشاءالله
ما را در دستگاهش راه داد و کاری بهمان سپرد،
آن روز سرخ و سفید نشوم و جلوی حضرت که؛
بلد نیستیم این دستور شما را اجرا کنیم.
زشت است آدم جلوی امامش کم بیاورد و بگوید
ازم بر نمیآید. آن وقت امام نمیگوید این همه
سال که هی صبح تا شب، داشتی دعای فرج
میخواندی، بهتر نبود کنارش میرفتی کار هم یاد
میگرفتی که وقتی آمدم عصای دستم باشی؟!
#شهید_صادقعدالتاکبری
🌹|• @shahiddehghan_amiri
7.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙#شهید_گفت:
مندوستدارموقتےشهادتبیاد دنبالـم
کهشهادتمبیشترازموندنم بـرابقیـه اثـر داشتـهباشـه.اونجابودکهفهمیدمبعضیا
تومرگوزندگیشوندنبالعاقبتبهخیری
بقیههستن.حتےوقتےکهدیگهتوایندنیایِ
فانینیستن..!🙃🌱
#دمی_با_شهید
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
🌹|• @shahiddehghan_amiri
🌸| #خاطره
همانقدر که مداحی دوست داشتی نسبت به
موسیقی غربی حساسیت داشتی.از همان بچگی
نسبت به موسیقی حساس بودی،یادت هست آن
قم به تهران را؟ آن موقع سوم راهنمایی بودی.
سوار اتوبوسی شدید که از خوزستان میآمد.تو
و مهدیه کنارهم نشستید.رانندهنوار گذاشت.صدای
ترانه خواندن یک زن از دستگاه پخش میشد.
هردوتایتان جا خوردید. به مهدیه گفته بودی:
«شنیدن اینا برای تو مشکل داره؟»
- نمیدونم برای خانم ها مشکل داره یا نه. ولی
برای شما مشکل داره .
+میدونم برای من مشکل داره.ولی اگه برای تو
هم مشکل داره، میخوام دوتایی بهش بگیم
خاموش کنه.
- فرقی نمیکنه. مهم اینه که کار درستی نکرده.
بلند شده و رفته بودی جلو و به راننده گفته
بودی: «این رو خاموش کن. درست نیست.»
راننده چند دقیقهای سیستم پخش را خاموش
کرد.صدای بقیهی مسافرها درآمد و اعتراضها
شروع شد.راننده دوباره دستگاه پخش را روشن
کرد.چارهای نبود.باید تحمل میکردید.یک هندزفری
داشتید. یک مداحی پیدا کردید و هرکدام یکی از
گوشیها را توی گوشتان گذاشتید. بعد از چند
دقیقه شاگرد راننده آمد و پرسیده بود:«چی داری
گوش میدی؟»
#به_وقت_بودن_هایت
#یک_روز_بعد_از_حیرانی
•|🦋 @shahiddehghan_amiri