eitaa logo
از بهشتی برای امروز
914 دنبال‌کننده
113 عکس
60 ویدیو
22 فایل
این کانال فرصتی است برای بازخوانی اندیشه و گفتار اسوه صراحت و صداقت و صلابت انقلابی شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از از بهشتی برای امروز
31.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بالاخره چه کسی راست می گوید؟ در آشفته بازار جریانات سیاسی و فکری تکلیف چیست؟ تشخیص خالص/ناخالص و حق/باطل چگونه ممکن است؟ سخنرانی سه روز قبل از شهادت ۴ تیر ۱۳۶۰ @shahiddoctorbeheshti
نام راستین و کامل نظام چیست؟ به مناسبت نام در قانون اساسى جمهورى اسلامى چيست؟ اسم آن را چه نوع نظامى بگذاريم؟ در اين نوع‌بندي‌ها و رده‌بندى‌ها، مقولات سياسى دنيا كدامند؟ حقيقت اين است كه برداشت تشیع راستين از اسلام، مناسب‌ترين نام را براى اين نظام قبلاً پيش‌بينى كرده است. مى‌توانيد با اين اشاره‌اى كه كردم خودتان بگوييد تشيع راستين براى نظام سياسى اسلام چه عنوان گويايى را انتخاب كرده است؟ «». نظام سياسى اجتماعى جمهورى اسلامی، نظام امت و امامت است و حق اين است كه با هيچ يك از اين عناوينى كه در كتاب هاى حقوق سياسى يا حقوق اساسى آمده قابل تطبيق نيست. اتفاقاً يك بار انقلابيون ايران اين تجربه را كردند و پاى چشمشان خورد. براى رهايى از استبداد انقلاب كردند. بعد گفتند حالا مى‌دانيد چه جايش بگذاريد؟ . چون اين عنوانى كه براى نظام جديد انتخاب شده بود عاريه‌اى بود و مربوط به فرهنگ اسلام نبود، حتى آن تأثيرى را كه در صاحبان اصلى اين فكر عاريتى مى‌توانست داشته باشد براى ما نداشت. خاصيت چيز عاريتى همين است. به همين دليل، ما فكر مى‌كنيم عنوان نظام ما بايد نظام امت و امامت باشد. منتها، در اثناى انقلاب، چون اين عنوان هنوز براى توده مردم روشن نبود، به عنوان شعار اول انتخاب شد كه بسيار هم خوب و گويا بود و سپس وقتى معلوم شد اين نظام حكومتى رئيس جمهور هم دارد، آن‌وقت گفته شد جمهورى اسلامى. ولى نام راستين و كامل اين نظام، «نظام امت و امامت» است. در رأس اين نظام، اصول عقيدتى و عملى اسلام بر اساس كتاب و سنّت است. همه چيز بايد از اين قلّه سرازير شود. منبع: مبانی نظری قانون اساسی(1390) صص38-39 https://t.me/shahiddoctorbeheshti
از بهشتی برای امروز
نظر #شهیدبهشتی در مورد #اسکورت_مقامات و روحانیون مسوول و #حفاظت_از_مسئولان_نظام! به برادرهای پاسدار
چرا علی علیه‌السلام، تیم اسکورت و تشریفات نداشت و بی‌پروا به مسجد آمد؟ من خوب يادم مى‌آيد وقتى خيلى جوان بودم، شايد شانزده - هفده سالم بود، مدت كوتاهى بود درس طلبگى مى‌خواندم، همكلاسي‌هاى من از دبيرستان مى‌آمدند با من پيرامون مسايل روز بحث مى‌كردند. يكى از حرفهايى كه آن موقع در ذهن آنها كرده بودند و مى‌پرسيدند اين بود كه مى‌گفتند حضرت على (ع) وقتى از خانه مى‌خواست به مسجد بيايد، مى‌دانست كه به او حمله مى‌كنند يا نه‌؟ اگر مى‌دانست يا احتمال قابل ملاحظه‌اى مى‌داد و قراين نشان مى‌داد، چطور چنان بى‌پروا به مسجد آمد تا شهيد شود و عالم اسلام على را از دست بدهد! آن موقع‌ها، در همان سن نوجوانى، من به اين همسن و سالهاى خودم گفتم، براى اينكه على در آن خط حكومتى بود كه پس‌رو - پيش‌رو را نفى مى‌كرد. اگر از آن خط منحرف مى‌شد و به خط پس‌رو - پيش‌رو درست كن مى‌افتاد، مى‌ديد آرمانش قربانى شده. ولى على ترجيح مى‌داد خودش قربانى بشود ولى آرمانش قربانى نشود. اين هنوز در ذهن من مانده كه آن موقعها، در همان سنين، به آن همسن و سالها مطلب را اينجور مى‌گفتم و آنها هم وجدانشان مى‌پذيرفت. منبع: حسینی بهشتی سید محمد. 1397. ولایت، رهبری، روحانیت. تهران - ایران: روزنه. صص286-287 @shahiddoctorbeheshti
هستیم، ولی نیستیم ملت دوست بودن و مردم دوست بودن درست و صحیح است اما هدف را در یک فرد در یک دسته در یک قشر در یک ملت و یک نژاد محدود کردن شرک است. قصه این است که مسلمان، انسان معتقد به خدای رب العالمین و پروردگار جهانیان است و اسلام یک آیین جهانی است. مسلمان به سعادت انسان به صورت یک کل نگاه می کند و در راه نجات انسان به صورت یک کل تلاش می کند. اصولا محدود کردن آرمانهای یک انقلاب در نجات یک ملت شرک است . گذشته از اینکه اصلا بر اساس جهان بینیاسلام نجات یک ملت از نجات همه انسانها نمی تواند جدا باشد ... پس اگر یک انسان، یک حزب، یک تشکیلات، یک قشر، یک ملت و یک نژاد بخواهد به سعادت برسد بر طبق جهان بینی اسلام باید به آزادی به نجات و رستگاری و فلاح همه انسانها بپردازد ... اصولا یک مسلمان یا یک ملت مسلمان در برابر فلاح بلکه مسئولند. ما شعارمان از اول همین بود. مگر نه اینکه ما همیشه همین حدیث را می گفتیم شرح می دادیم و انگیزه انقلابمان بود. روی پلاکاردهایمان می نوشتیم و توی مساجدمان می زدیم " من أصبح لایهتمَّ بأُمور المسلمین فَلَیس بمسلم" هرکس صبح سر از خواب نوشین بردارد و در اندیشه مسائل همه مسلمانان نباشد آن فرد مسلمان نیست. بنابراین من خواهش می کنم مسئله را در جامعه مطرح کنیم و بگوئیم ما ملت دوست هستیم، ولی ملی گرا و ناسیونالیست نیستیم یعنی هدف و آرمانمان را برای فلاح و رستگاری مردم، در فلاح و رستگاری ملت ایران محدود نمی کنیم.‌ فلاح و رستگاری مردم ایران را می خواهیم و فلاح و رستگاری همه مسلمانان جهان را و بلکه همه انسانهای جهان را. منبع: (۱۳۹۰) مصاحبه ها۲؛ صص ۲۴۹-۲۵۱ @shahiddoctorbeheshti
امام جمعه و جماعت اتفاقاً در جامعۀ ما كه خيلى چيزها عوامانه شده است، مسئله عدالت هم عوامانه شده است آيا حتى امام جماعت هم بايد عصمت داشته باشد؟ ●به اين «عصمت» نگوييد. آن را كه جنابعالى مى‌فرماييد اين است كه اتفاقاً در بحث عدالت عرض كردم. دوستان دقت كنند كه اين عدالتى كه در مورد امام جماعت و شاهد و اين‌گونه افراد مطرح شد كه حدش چيست. حد آن در رسالۀ عمليه مطرح شده، ولى من با يك زبان اجتماعى مى‌گويم كه باز دليلش همراه خودش باشد. آدمى كه ما در معاشرت با او مى‌فهميم كه در برابر گناه مقاومت دارد و در روبه‌رو شدن با واجب و وظيفه، تحرك دارد به او مى‌گوييم آدم عادل. اين است كه اگر شما خواستيد بگوييد عصمت، قدرى مسئله را از مجراى خودش دور مى‌كنيد. همين تعبير گوياتر نيست‌؟ اگر گويا است به آن عمل كنيد و در زندگى رعايت بفرماييد. در مورد امام جماعت هم همين‌طور است. اگر آقايى كه ما در زندگى با او مى‌فهميم كه آدمى است كه در برخورد با گناه دارد، ترمز او نبريده است و در برخورد با واجب و فريضه هم آدمى است كه آرام نيست و واقعاً مى‌خواهد فريضه را انجام بدهد. بنابراين، حتى اگر يك‌بار از او گناه كبيره سر زد، مثل آدمى است كه ترمزش نبريده است، اما يك بار پايش روى ترمز قرار نگرفته است. حتى اگر يك‌بار از او گناه كبيره هم سر زد منافات با عدالت ندارد، چون اگر چنين آدمى است كه ترمز دارد، بلافاصله وقتى متوجه شد گناه كبيره از او سر زده، توبه هم مى‌كند و تصميم مى‌گيرد كه بار ديگر گناه نكند و اين، با عدالت منافاتى ندارد. اتفاقاً در جامعۀ ما كه خيلى چيزها عوامانه شده است، مسئله عدالت هم عوامانه شده است و اگر از آقايى كه به او اعتماد دارند يك‌بار يك گناه ببينند، ديگر اصلاً از او كاملاً عقيده‌شان را مى‌برند. اين غلط است، اين سبب شده كه متأسفانه بازار حقه، ريا و تظاهر را در جامعه ما خيلى گرم كند. اين غلط است. اين كار را نكنيد. ممكن است آدمى واقعاً آدم عادلى است، يك بار از او گناهى سر مى‌زند، نه فقط يك‌بار، گاه‌گاه، اما آدمى است كه هر وقت از او گناهى سر مى‌زند ناراحت است و طورى هم نيست كه مكرر باشد و پيدا باشد كه آدم سستى است. آدم محكمى است، ولى گه‌گاه، تك‌تك، ممكن است از او گناهى سر بزند. بنابراين، مسئله عدالت عبارت است از ترمز داشتن در برابر گناه و تحرك داشتن در عمل به وظيفه. در عمل به وظيفه، آدم آرامى نيست. تا با وظيفه روبه رو مى‌شود به‌راستى جنب و جوش دارد. حالا ممكن است يك بار هم از او وظيفه‌اى فوت شود. منبع: بهشتی سید محمد. 1400. در مکتب قرآن. تهران: روزنه، ج1: صص302-303 @shahiddoctorbeheshti
چرا نمى‌گذارند خانمى با هفت قلم آرايش و طنازى از اين سو به آن سوى خيابان راه برود؟ لاٰ إِكْرٰاهَ فِي اَلدِّين یا مقابله حکومتی با عدم رعایت حجاب اسلامی!! ايمان آوردن به اسلام، الزامى، اجبارى و اكراهى نيست. اما وقتى كه اسلام را به عنوان دين قبول كردم ديگر بعد از آن نسبت به يكايك آورده‌هاى اسلام با تمام وجودم عشق مى‌ورزم. ديگر اين طور نيست كه من هم اسلام را قبول دارم، هم ندارم. مگر مى‌شود كه آدم اسلام را قبول داشته باشد و براى خواندن نماز صبح - آن هم در تابستان - پا نشود؟ كارگر در ماه رمضان تابستان روزه نگيرد؟ اگر گاهگاهى خواستند فيلم‌هاى سكسى در سينما نشان بدهند نگو كه نرو يا فيلم را نياور. نيار. آخر اين چه آزادى شد؟ چرا نمى‌گذارند انسان آزادانه فيلم‌هاى سكسى تباه‌كننده وارد كند؟ دلش مى‌خواهد برود و تماشا كند، آزاد است. تو فيلم سكسى بياور توى سينما نمايش بده، انسان هم آزاد است مى‌خواهد مى‌رود، مى‌خواهد نمى‌رود. اين مى‌شود آزادى. داشتن استخرهاى شناى مختلط براى زن و مرد چيز خوبى است، حالا اگر كسى مقدس مآب و ديندار است خودش آنجا نرود. زن‌ها و مردها با شيوه‌ها و لباس‌هاى نامطلوب و ناموزون توى جامعه بيايند و به محل كارشان بروند. عيبى ندارد. اگر يك زن خيلى متدين است، خودش نرود، خودش نكند. اگر يك جوان متدين است، خودش چشمش را زير بيندازد. اگر خانمى با هفت قلم آرايش و طنازى از اين سو به آن سوى خيابان راه مى‌رود، او آزاد است، اين هم آزاد است. او آزاد است اينجورى راه برود، اين هم آزاد است نگاه نكند. ما اينجور آزادى را نفى مى‌كنيم. ... اگر مى‌بينيد كه مى‌گوييم ما از حاكميت و حكومت ليبرال‌ها بر جمهورى اسلامى ايران احساس نگرانى مى‌كنيم از باب اين است كه ما عينيت اين حاكميت را در زادگاه تفكر ليبراليستى ديده‌ايم و شنيده‌ايم، ديده‌ايم يا برايمان نقل كرده‌اند و شنيده‌ايم. ما مى‌بينيم آنجا راه به سوى تباهى انسان گشوده است نه به سوى شكوفايى انسان. چرا؟ براى اين كه در يك محيط اجتماعى كه دائماً زير فشار اشعه مرئى و نامرئى جاذبه‌هاى جنسى قرار دارد، آيا انسان واقعاً آنجا آزاد است‌؟ البته كه نيست. ... اگر شما وقتى در يك اداره‌اى رئيس هستى، ديديم در برابر تبعيض و ظلم حساس هستى، اگر ديديم در برابر فساد حساس هستى، در برابر رشوه حساس هستى، در برابر فاصله زياد حقوق‌ها و درآمدها حساس هستى، در برابر كيفيت پوشش خانم‌هاى كارمند حساس هستى، در برابر روابط و طرز گفت و شنود آقايان و خانم‌هاى كارمند با يكديگر حساس هستى، و همه اينها را با حساسيت مى‌كوشى به راه خدا و راه عفت و راه پاكدامنى و راه تقوا و راه عدالت و راه راستى و راه درستى بياورى، بالاى چشم مايى. ما با اسمت كارى نداريم. ما فقط اين را مى‌گوييم كه در جامعه بشرى، (اينجا خوب دقت بشود) يك مقدار قيد و بند اجتماعى ضرورت دارد و اين قيد و بندها چند پشتوانه دارد: ۱. پشتوانه ايمان انسان‌ها. البته اين بهترين پشتوانه است. وجدان انسان‌ها و ايمان انسان‌ها منشأ تعهد انسان‌ها نسبت به اجراى احكام و قوانين و مقررات اين ايده‌آل است. ۲. قانون و اعمال قانون به وسيله دولت و حكومت و نهادهاى مسئول اجتماعى، همراه با اعمال قدرت. ما نمى‌توانيم فكر كنيم كه همه بر اساس وجدان‌شان و ايمان‌شان هميشه قانون را رعايت مى‌كنند. اگر كسانى پيدا شدند كه از قانون تخلف مى‌كنند بايد با قدرت جلوى آنها را گرفت. البته اعمال اين قدرت بر طبق تعاليم اسلام بايد صرفاً به وسيله حكومت باشد. نسخه کامل تصویری سخنرانی با عنوان ریشه ها و مبانی لیبرالیسم منبع: حسینی بهشتی، سیدمحمد. 1397. . انتشارات روزنه. صص38-42 @shahiddoctorbeheshti
برای سخنرانی در جمع ارتشیان آذربایجان شرقی؛ مرداد 1359 ما می دانستیم از که انقلاب ما به یک چنین پشتوانه نیاز دارد. به همین دلیل در اسناد به دست آمده از لانه جاسوسی آنقدر که آمریکا از دست این عصبانی است کمتر از دست نهاد دیگری عصبانی است. وقتی چشمان ما وقتی چشم و گوش ملت ما مراقب کشف توطئه ها است وقتی نیروی پرتوان و فداکار سپاه آماده در هم کوبیدن توطئه ها است ... البته آمریکا عصبانی است البته ناراحت است امریکا از دست این نهادها عصبانی است از دست آن چهره ها و شخصیتهایی که خط ضد امپریالیسم را خط اصلی این انقلاب در بعد خارجی اش ترسیم کرده اند عصبانی است. از آنها که می گویند در این مقطع از زمان دشمن اصلی ما امریکا است عصبانی است. از روزنامه ها و روزنامه هایی که در این خط مردم را آگاه می کنند عصبانی است از تشکیلات سیاسی که ملت را در این خط بسیج و متشکل می کند عصبانی است ولی به آمریکا بگویید عصبانی باش و از عصبانیت خودت بمیر. ملت ما همین است که می بینی و می شناسی و به آنها باید گفت که این ملت ابعاد فراوان ناشناخته دارد که خبر نداری ( تکبیر حضار) منبع:؛ جاودانه_تاریخ؛ گفتارها 3؛ (1390) @shahiddoctorbeheshti
4_6014812479245257737.mp3
3.36M
لباس و رفتار و گفتار جلوه اعتقاد درونی اوست معلمی از کودکیاری تا استاد دانشگاه همگی شغل کلیدی هستند @shahiddoctorbeheshti
جامعه مقدس؛ جامعه آلوده ببینید در عصر خودش و را مسئول چه وظیفه بزرگ و عهده دار کدام نقش حساس معرفی می کند. روایت از امام صادق است. لابد اگر نمی گفتم از امام صادق است شما فکر می کردید از امام علی در زمانی است که شمشیر به دست دارد. ... روایت این است 《ما قُدِّسَت أُمَّة لَم یُؤخَذ لِضَعيفِها مِن قَویِّها غَیرَ مُتَعتَع》 جامعه و امتی که در آن حق ضعیف از قوی چنان با قدرت گرفته نشود که قوی با تواضع و خضوع حق ضعیف را به او بپردازد، جامعه ای که چنین شیوه ای در آن ساری و جاری نباشد، جامعه مقدس و منزّه و پیراسته ای نیست، بلکه جامعه ای است آلوده. منبع: بایدها و نبایدها؛ (۱۳۸۰)؛ ص۱۶۵ @shahiddoctorbeheshti
هدایت شده از موسسه اندیشه بهشتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📱| رهرو مکتب بهشتی 💠 شهید سید ابراهیم رئیسی: آن شبی که خبر شهادت آیت‌الله بهشتی و ۷۲ تن از نیروهای انقلاب اعلام شد، بر یاران انقلاب بسیار سخت گذشت. نیروهای انقلاب برای همه این شهیدان ناراحت بودند؛ اما از همه بیشتر برای شهادت آیت‌الله بهشتی متأثر بودند؛ چراکه می‌دانستند نقش شهید بهشتی برای کشور نقشی کلیدی بود. ایشان رئیس دیوان عالی جمهوری اسلامی ایران بودند؛ در کشور اثرگذار بودند و در بخش‌های مختلف اجرایی هم نقش داشتند. ...آنچه امام خمینی رحمه‌الله درباره آن حادثه و نسبت به آیت‌الله بهشتی فرمودند، بیش از موضوع شهادت ایشان، موضوع مظلومیتشان بود: «آنچه بیشتر از همه من را رنج داد، مظلومیت شهید بهشتی بود». دشمن در آن دوران شایعات و حرف‌های نادرست بسیاری را علیه آیت‌الله بهشتی پخش کرد و اتهامات بی‌شماری را به ایشان وارد ساخت. بنی‌صدر تلاش می‌کرد چهره آیت‌الله بهشتی را نزد مردم بد و سیمای خود را بر حق جلوه دهد؛ به این علت به شهید بهشتی بسیار اتهام زد. 📚 مواضع بهشتی، ص ۱۲-۱۳ 📥 مشاهده کیفیت بالاتر 🔰اندیشه بهشتی را دنبال کنید: ایتا | تلگرام | اینستاگرام | ویراستی | آپارات
نعمت امام انقلاب به ما نشان داد كه مسألۀ و مسألۀ چقدر مهم است. نشان داد وقتی جامعه يك محور قابل‌اطمينان پيدا می‌كند، يك امام پيدا می‌كند و در پی آن حركت می‌كند، چه سعادتی دارد. نعمت چه نعمت بزرگی است و جامعه بايد هميشه در راهی برود كه امام ها در آن ساخته شوند. همۀ شما ياد گرفتيد كه يك نقطۀ مركزی برای سعادت جامعه وجود دارد و آن امامت و امام است. و اين نقطۀ مركزی، هميشه بايد پرتوان‌ترين و پاك‌ترين و صادق‌ترين و اصيل‌ترين و خداپرست‌ترين و باتقواترين نقطه باشد. اين ها را همه در طی انقلاب ياد گرفتيم. منبع: (سخنرانی تشکل، پاسدار مکتب) (1390)، ص219 @shahiddoctorbeheshti
هدایت شده از از بهشتی برای امروز
🔻ویژگی‌‌های رئیس جمهوری اسلامی ایران از دیدگاه آیت الله شهید بهشتی(ره) 🔻 باید قدرت جذب همکاران فعال و مؤمن را داشته باشد ۱- اعتقاد قلبی و جزمی به اسلام. واقعاً مسلمان و مؤمن باشد و پایبندی عملی به مقررات و تعالیم اسلام داشته باشد. رئیس جمهور یک جامعه اسلامی باید هر جا می‌رود، در داخل خانه‌اش، در بیرون خانه‌اش، در دفتر ریاست جمهوریش، در مهمانی‌ها و ملاقات‌ها و دیدارهای داخلی و خارجی نشان بدهد که یک انسان پایبند به تعالیم اسلام است. از نظر اخلاقی هم باز نمونه یک انسان مسلمان باشد، صداقتش، راستیش، قابلیت اعتمادش برای همکاران و عموم مردم، برخوردش برخورد متواضعانه باشد، با مردم به فروتنی برخورد کند. ۲- باید مردی باشد آشنا به سیاست، آشنا به کشورداری، آشنا به تنظیم روابط جمهوری اسلامی ایران با کشورهای مسلمان و غیرمسلمان، چون تنظیم این روابط ساده نیست، نکته‌های ظریف و ریزه‌کاری‌هایی در این زمینه هست که خیلی در خور توجه است. گاهی یک نفر در برخورد با یک سفیر از یک کشور، یک جمله نابجا می‌گوید و روابط میان این دو کشور را تیره می‌کند. یا یک جمله نابجا می‌گوید و یک کشوری را نسبت به قدرت و استقرار یک نظام در کشور خودش دچار شک و تردید می‌کند. بنابراین باید انسانی باشد آشنا به سیاست و به رموز سیاست. ۳- باید قدرت جذب همکاران فعال و مؤمن را داشته باشد. یعنی کسی باشد که افراد با ایمان و انقلابی و فعال و خلاق این جامعه را جذب کند. بعضی از چهره‌ها هستند که افرادی را می‌توانند جذب کنند که چندان به نظام حکومت اسلامی آشنا نیستند، یا معتقد نیستند، ملتزم نیستند. بعضی‌ها هستند که نه، مبانی و رفتار و موضع اجتماعی آنها طوری است که افراد و عناصر فعال مؤمن به اسلام و نظام جمهوری اسلامی را جذب می‌کنند. ۴- در ایجاد هماهنگی باید مقتدر باشد، مدیریت رئیس جمهور غیر از مدیریت یک وزیر است، غیر از مدیریت حتی یک نخست‌وزیر است، غیر از مدیریت یک مدیرکل و یک رئیس اداره است، غیر از مدیریت یک شرکت است. نقش مهم رئیس جمهور در مدیریت این است که بتواند میاں قوه اجرایی یعنی دولت، قوه قانونگذاری یعنی مجلس شورای اسلامی و قوه قضایی در رابطه با مردم و در رابطه با رهبری هماهنگی ایجاد کند. ۵- باید قاطع باشد، چون هماهنگی ایجاد کردن معمولاً به مقدار قابل توجهی از قاطعیت احتیاج دارد. البته قاطعیت غیر از خشونت است. قاطعیت یعنی به موقع تصمیم بگیرد و در تصمیم‌گیری‌ها دچار تزلزل نباشد. باز قاطعیت غیر از عجله کردن در تصمیم‌گیری است، اتفاقاً باید بسیار مرد دورنگر و همه‌سونگر باشد که قدرت تصمیم‌گیری را پس از همه‌سونگری داشته باشد. ۶- در زمینه سیاست خارجی مخصوصاً رئیس جمهور باید فرد آگاهی باشد. برای اینکه پذیرش سفرا در قانون اساسی به عهده او گذاشته شده است، پذیرش رؤسای کشورهای دیگر که به ایران می‌آیند یا شرکت در دعوت‌هایی که رؤسای کشورها از ایران می‌کنند، بر عهده اوست. بنابراین باید به سیاست خارجی مخصوصاً آشنا و آگاه باشد و در هر جا بتواند عمل یا عکس‌العمل مناسبی را انجام دهد. ۷- رئیس جمهور باید در جمع، به عنوان یک نمونه مطلوب در جامعه قدرت درخشیدن داشته باشد و واقعاً انسانها و افراد و اعضای جامعه وقتی به او و رفتار او می‌نگرند، احساس اعتماد و اطمینان کنند. اطمینان به اینکه مدیریت درجه اول و رهبری درجه اول کشور را پس از مقام رهبری، به دست انسانی داده‌اند که آن انسان نسبت به این امت و نسبت به این نظام و نسبت به امامت این امت وفادار است. روزنامه جمهوری اسلامی؛ ۲۷ تیر ۱۳۶۰ @shahiddoctorbeheshti
اعتقاد قاطع امام خمینی نسبت به ولایت مطلقه از روز اول در میان فقهای معاصر ما فقیهی که از اول به این مسئله خیلی قاطع معتقد بود، تا آخرش هم ایستاد و در این راه موفقیت تاریخی جهانی را برای به وجود آورد امام [خمینی] بودند. ایشان در بحثهایشان خیلی قاطع از آن اول به امامت معتقد بودند؛ می خواهد امام معصوم، می خواهد امام غیرمعصوم؛ امامت به طور کلی. و همین اواخر شاید چند ماه قبل که با ایشان باز مطرح کردیم دیدیم بله ایشان همچنان این امامت مطلق را رویش تکیه می کنند. منبع: جاودانه تاریخ؛ گفتارها 2؛ (1390) صص ۶۳ تا ۶۴ @shahiddoctorbeheshti
آيا زنان مى‌توانند رئيس‌جمهور شوند؟ در اين كه خانمها مى‌توانند رئيس‌جمهورى باشند يا خير، در ميان فقها، چه در ميان مراجع و چه در ميان فقيهان مجلس خبرگان [قانون اساسی]، نظر يكسانى وجود نداشت. عده‌اى آن را منطبق با موازين اسلام مى‌دانستند و عده‌اى نمى‌دانستند. قانون اساسى ناچار بود مطابق با رأى اكثريتِ دو سوم كل نمايندگان، كه تقريباً به صورت معدل نمايشگر رأى اكثريت دو سوم مردم ما باشند، تنظيم شود تا پشتوانه اسلامى و اعتقادى و دينى آن محكم باشد و چون رأى نياورد متن به صورتى تنظيم شد كه ان شاءالله در آينده اگر اين بينشى كه مى‌تواند گسترده‌تر شود حمايت دو سوم مردم را به دست آورَد، آنوقت راه براى اين منظور هموار شود. دقت بفرماييد خواهران! شما مى‌دانيد كه عملاً و براى مدت طولانى، جامعه ما وقتى مى‌خواهد رأى بدهد و انتخاب بكند، به آن مرحله‌اى كه خواهرى براى تصدى اين گونه سمت‌ها فرصت و رأى كافى را به دست بياورد نمى‌رسد. اين مسأله‌اى است كه از نظر زمان با آن روبه‌رو خواهيم بود. اين بود كه اصل به اين صورت تنظيم شد. ابتدا اصل را طورى تنظيم كرده بودند كه صريحاً مى‌خواست بگويد از نظر اسلامى بانوان نمى‌توانند رئيس‌جمهور شوند كه اين رأى نياورد، چون آراء مخالف حتى از فقهاى حاضر در جلسه زياد بود. بنابراين به اين صورت درآمد كه قانون اساسى به بن بست كشيده نشود ولى معلوم باشد كه اين مسأله در روند زمان بايد همچنان مورد توجه قرار بگيرد و همه خواهران و برادران به اين اهميت بدهيد كه قانون اساسى شما قانونى باشد كه لااقل از طرف دو سوم مردمتان مورد حمايت قرار گرفته باشد. اين خيلى مهمتر است. اين مطلب را كمى توضيح مى‌دهم. سنت بيانگر قرآن است. سنّت باطل كننده قرآن نيست ولى بيانگر قرآن است. در قرآن كريم آيه‌اى كه با صراحت امكان رياست جمهورى يك زن را نفى كند نداريم. به همين دليل برخى از صاحب‌نظران فقيه در مجلس هم اين مطلب را نمى‌پذيرفتند. چند روايت داريم كه مفاد آنها فرمانروايى و زمامدارى را از زن سلب مى‌كند. منتها اين روايات ضد قرآن نيست تا يكباره درباره آنها تصميم بگيرند و بگويند آنها را كنار بگذاريم. در قرآن اين مسأله نه نفى و نه اثبات مى‌شود، يعنى نه در قرآن آيه‌اى هست كه با صراحت و دلالت كافى بگويد كه زن نمى‌تواند زمامدار باشد و نه در قرآن آيه‌اى هست كه با صراحت بگويد زن مى‌تواند زمامدار باشد. اگر در قرآن آيه صريحى داشتيم كه مى‌گفت و تصريح مى‌كرد كه زن مى‌تواند زمامدار باشد، آنوقت احاديث از اعتبار مى‌افتاد. حديث مخالف قرآن اعتبارى ندارد. ولى وقتى درباره مسأله‌اى در قرآن با صراحت بحثى نمى‌شود آنوقت نوبت به روشنگرىِ سنّت مى‌رسد. دقت بفرماييد! ما مى‌گوييم در جامعه زن و مرد وجود دارد. مسلّماً، و نه منحصراً، مرد مى‌تواند اين سمت را بپذيرد. براى پذيرش او نه در كتاب منعى هست و نه در سنت. به اين ترتيب قدر مسلم اين است كه مرد مى‌تواند اين كار را بكند. آنچه در آن سؤال هست اين است كه آيا زن مسلمان هم مى‌تواند رئيس‌جمهورى باشد يا خير؟ چرا اين سؤال وجود دارد؟ به دليل اين روايات. قرآن نفى كننده آن نيست. در قرآن نسبت به اين قسمت، نه راجع به مرد و نه راجع به زن، نصىّ وجود ندارد. درباره نفى زمامدارى مرد مطلبى نيست و بنابراين تكليف مرد روشن مى‌شود. اما راجع به زن، چون بعضى از روايات هست، يك سؤال و يك ابهام به وجود مى‌آيد كه بايد آن را فقيهانه روشن كرد نه با احساسات، كه ان شاءالله در آينده براى شوراى فقها مسأله حل مى‌شود. براى خود من دلايلى كه در روايات آورده مى‌شود كه زن نمى‌تواند زمامدار و رئيس‌جمهورى باشد كافى نيست و هيچ وقت هم كافى نبوده است. از ابتدا كه در اين مسأله به صورت بررسى اجتهادى تحقيق كردم دلايل برايم غير كافى بوده است. ولى تا اين نظر به صورت گسترده مورد قبول تحقيقىِ دو سوم آراء ملت و فقهاى ملت در نيايد و مورد قبول قرار نگيرد براى آن شتابزدگى نكنيد. بنابراين عرض من اين است كه قانون اساسى فعلى آن قدرِ مسلّم را گفته است، يعنى رجال مذهبى مى‌توانند زمامدار باشند و فعلاً راجع به زنان مسأله را مسكوت گذاشته تا وقتى كه زمينه فقاهتى گسترده آن به صورت روشن آماده شود. در آن موقع مى‌توان اين را مطرح كرد و به تصويب رساند و به آن مرحله رسيد. منبع: بهشتی سید محمد. 1392. مبانی نظری قانون اساسی. تهران - ایران: روزنه. صص67-68 @shahiddoctorbeheshti
احراز صلاحیت؛ تعهد یا تخصص؟ در انتخاب و به كار گماردن مسئولان مختلف بايد شرايطي قطعی رعايت شود. در اين مورد اسلام - اسلام به طور كلي اعم از شيعه و سنی- می آيد يك قطعي می دهد و آن اين است؛ مي‌گويد: مسئوليت‌های اداری جامعه را به‌خصوص آنجا كه با سپردن قدرت، به‌خصوص قدرت توأم با يك سنگر ، به دست كسی بدهيد كه زندگی او نشان دهد كه اين آدم، به برايش از هر مسئله ديگر در زندگی، مهم‌تر است. ... شكي نيست كه اين افراد بايد لايق و كاردان باشند ... خوب معلوم است كه بايد كاردان و لايق باشند. اين مطلب آمده اما آنقدر روی آن تأكيد نشده است، براي اين كه يك چيز معلومی است. ... گاهی آن قدر كه به اهميت مي‌دهيم، به اهميت نمی‌دهيم غافل از اينكه: چو دزدي با چراغ آيد گزيده تر برد كالا اين است كه يك دگم در اسلام وجود دارد و آن دگم است. در همه كساني كه به آنها سپرده ميشود، بايد اين شرط وجود داشته باشد: قدرت قضايی، اداری، اجرايي و هر قدرت كه متمم اينها باشد. منبع: اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان در اروپا؛ (1386) صص133-134 @shahiddoctorbeheshti
توصیه های تبلیغاتی در آستانه انتخابات مردم ما باید در انتخاب رئیس جمهور هم دقیق باشند و هم در شناخت رئیس جمهور از هر نوع مبالغه و گزافه گویی و گزافه اندیشی پرهیز کنند. هم در تبلیغ برای رئیس جمهور مورد علاقه شان از هر گونه دروغ و خلاف واقع گویی و مبالغه گویی پرهیز کنند و هم اینکه در مورد نامزدهای مورد علاقه ی افراد و گروه های دیگر، منصفانه داوری کنند و موضع گیری کنند، تا نوع انتخاب و تبلیغات ریاست جمهوری در جامعه ی اسلامی، انقلابی ما، نوعی اسلامی‌باشد و دور باشد از آن آلودگی هایی که در انتخاب ریاست جمهوری یا انتخاب نمایندگان مجلس در جامعه ای غیر اسلامی‌و جامعه های منحط پیش می‌آید. 3 بهمن ماه 1358 @shahiddoctorbeheshti
حكومت و رهبر در يك جامعه مسلكى در درجه اول است، در درجه دوم است. اداره آن جامعه، آهنگ تربيت دارد. منبع: ، ولایت رهبری روحانیت(۱۳۹۰) صص 190-191 @shahiddoctorbeheshti
نمونه اى ملت عزيز و انقلابى و مسلمان ايران، اگر مى‏خواهى به سمت جمهورى اسلامى و نظام اسلامى جلو بروى بايد آن دورنمايى كه در برابرت از نظام جمهورى اسلامى و نظام اسلامى ترسيم مى‏شود، خوب بنگرى. در آن دورنما در آينده بايد رئيس جمهورت، نخست‌وزيرت، وزرايت، استاندارت، چهره‏های برجسته مديريت جامعه‏ات كساني باشند كه از نظر آگاهي و از نظر عمل براي تو، امام و الگو و نمونه باشند. در آن جامعه است كه به بقا و رشد اسلام مي‏توان اميدوار بود. ، صورت مشروح مذاكرات قانون اساسى، ‏ج1: ص۳۷۹ @shahiddoctorbeheshti
مملكت ما و جامعۀ اسلامی ما در نظام ، از بالا گرفته تا پايين بايد به وسيلۀ كسانى اداره شود كه هر عمل آنها نزديك‌كنندۀ مردم به باشد. ، حزب جمهوری اسلامی (1390)؛ صص49-50 @shahiddoctorbeheshti
از بهشتی برای امروز
چرا نمى‌گذارند خانمى با هفت قلم آرايش و طنازى از اين سو به آن سوى خيابان راه برود؟ #شهیدبهشتی لا
در يك محيط اجتماعى كه دائماً زير فشار اشعه مرئى و نامرئى جاذبه‌هاى جنسى قرار دارد، آيا انسان واقعاً آنجا آزاد است‌؟ البته كه نيست. منبع: ، 1397. سخنرانی . انتشارات روزنه @shahiddoctorbeheshti
از بهشتی برای امروز
در نظام اسلامی باید پشت سر یک یک مقامات مسئول بتوانی #نماز بخوانی! بزرگترین خسارت وارد بر جامعه اسل
در یک جامعه‌ای که قرار است مردم را به سوی عدل جامع ببریم، کی ها می برند جامعه را؟ آنها که جامعه را می گردانند و اداره می کنند باید جامعه را بر محور عدل بگردانند. آدمی که خودش عادل نباشد، چقدر توانایی دارد جامعه را بر محور عدل بگرداند؟ می‌توانید بفرمایید؟ چقدر می‌شود از او انتظار داشت؟ چقدر می شود به او اعتقاد و اطمینان داشت که این جامع را بر محور عدل خواهد گرداند؟ منبع: ، گفتارها 2 (1390)، ص16 @shahiddoctorbeheshti
شهیدبهشتی از مرحوم دکتر می‌گوید از استعدادها و قریحه های سرشار پرارزش و پرخروش زمان ماست. اجازه دهید نگویم "بود" چون ... آرائش اندیشه هایش برداشتهای اسلامی اش برداشت‌های اجتماعی اش در حال دگرگونی و در مسیر شدن بود. چون انسان موجودی در حال شدن است. و نه فقط انسان بلکه همه موجودات عالم طبیعت واقعیتهای شدنی هستند. ولی انسان در میان همه موجودات شدنش شگفت انگیزتر است. ای انسان! تو سراپا شدنی. ... از آنجا که دکتر یک پویش و یک حرکت بود طبیعی است که در اندیشه ها و کارهایش موارد متعددی وجود داشته باشد که از دیدگاه صاحب‌نظران اسلامی مردود بود یا حتی پایه های اصیلی نداشت. به همین دلیل در موارد زیاد حساسیتهایی در برابر گفته ها و نوشته هایش به وجود می آمد البته نه از جانب کسانی که نگرش سطحی نسبت به اسلام دارند بلکه از جانب صاحب‌نظران ژرفنگر اسلام. ولی آنچه درباره دکتر باید همیشه منصفانه داوری شود نقش مؤثر او بود در بازگشت نسل جوان به خویشتن و اسلام خویشتن و اینکه این نسل بار دیگر هویت خودش را در اسلام بازبیابد. منبع: ، کتاب شریعتی جستجوگری در مسیر شدن (۱۳۸۵) صص ۱۵-۲۸-۹۳-۹۴ @shahiddoctorbeheshti
رنج انتخاب ✅ هر كس افتخار انسان بودن و حامل روح خدا بودن را مى‌خواهد داشته باشد، بايد بار سنگين مسئوليت داشتن و كردن را هم به دوش بكشد. ✅ اگر قرار باشد در جامعه‌اى مردم بخواهند زمام‌دار انتخاب كنند و كار را به دست منتخب خودشان بسپارند، كار مشكلى خواهد بود. شناختن، و بعد جمع‌آورى و متمركز كردن اكثريت آرا روى يك فرد يا يك گروه، چقدر كار مشكلى است. ✅ جامعه‌اى كه بخواهد داشته باشد، بايد بداند كه رنج انتخاب هم دارد. ✅ كى من مى‌گويم انتخاب كردم‌؟ وقتى در برابر كشش‌ها و قطب‌هاى مغناطيسى گوناگون قرار بگيرم. هر قطبِ مغناطيسى، مرا به‌سويى بكشد، آن‌وقت مى‌گويم يكى من را اين‌طرف مى‌كشد و يكى آن‌طرف مى‌كشد، اما من انسانى انتخاب‌گر هستم و هوشيارانه آنچه را كه بايد، انتخاب مى‌كنم. منبع: 1400. در مکتب قرآن. ج۴. تهران:روزنه. صص229-230 @shahiddoctorbeheshti