eitaa logo
از بهشتی برای امروز
948 دنبال‌کننده
119 عکس
62 ویدیو
23 فایل
این کانال فرصتی است برای بازخوانی اندیشه و گفتار اسوه صراحت و صداقت و صلابت انقلابی شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی
مشاهده در ایتا
دانلود
مخالفان اسلام و انقلاب اسلامی در اين زمينه ها مكرر نظر خود را اعلام كرده ايم و بدان عمل كرده ايم . در نظام اجتماعى ما بايستى به همه گروهها فرصت داده شود و امكان آن داده شود كه بتوانند نظرهاى خود را به صورت فردى و جمعى بيان كنند. اين نه تنها ديدگاه شخص من است بلكه نظر حزب جمهورى اسلامى هم هست. معتقد است كه بايد در ، افراد و گروه ها توانايى اظهارنظر خودشان را درباره مسايل مختلف داشته باشند. حتى اگر نظراتشان ماست. ... نظر كلى حزب جمهورى اسلامى در اين زمينه روشن است: در ، همه افراد گروهها ، هرچند باشند، امكان دارند و خود را بيان كنند. منبع: ، مبانی نظری قانون اساسی ، صفحه ۸۷ @shahiddotorbeheshti
؛ بار شاق یا معشوقه دیرین؟! آنچه ما در اسلام برايمان دارد روحانيت نيست. بلكه است. يكى از ويژگى هاى عالم متعهد مسئول اين است كه نيست. وقتى مى خواهد رياست را بپذيرد مثل يك بار سنگينِ شاقّ مى پذيرد نه مثل معشوقى كه سالها به آن عشق مى ورزيده و حالا به وصال آن رسيده است. خوب دقت كنيد! عالم متعهد و مسئول، اگر تكليف شد، نه از پذيرش سر باز مى زند و و مقدس مآبی در مى آورد و نه دود و دوز و كلك مى چيند. منبع: ، مبانی نظری قانون اساسی ، صفحه 47 @shahiddotorbeheshti
سوال از شهید بهشتی: در رابطه با نظام اجتماعی اگر موردی پیش بیاید اصالت با نظام است یا فرد؟ شهید بهشتی: منظورتان مصلحت است؟ در اینجا مسئله این است که در اسلام فرد يا مصلحت جامعه كدام مقدم است؟ بى شك بر مصلحت فرد مقدم است، اما دقت كنيد باز مصلحت جامعه برمى گردد به مصلحت فرد در جامعه. موضوع مصلحت به هر حال افراد انسان هستند اما مصلحت فردى، به فرد برمى گردد و به ديگران هم چندان ارتباطى ندارد و مصلحت اجتماعى يعنى اينكه به فرد بر مى گردد ولى نه به يك فرد بلكه به مجموعه افراد. بی شک در آنجا که مصلحت جامعه مطرح باشد، مصلحت جامعه بر فرد مقدم است منبع: ، سوال از شهید بهشتی: در رابطه با نظام اجتماعی اگر موردی پیش بیاید اصالت با نظام است یا فرد؟ شهید بهشتی: منظورتان مصلحت است؟ در اینجا مسئله این است که در اسلام فرد يا مصلحت جامعه كدام مقدم است؟ بى شك بر مصلحت فرد مقدم است، اما دقت كنيد باز مصلحت جامعه برمى گردد به مصلحت فرد در جامعه. موضوع مصلحت به هر حال افراد انسان هستند اما مصلحت فردى، به فرد برمى گردد و به ديگران هم چندان ارتباطى ندارد و مصلحت اجتماعى يعنى اينكه به فرد بر مى گردد ولى نه به يك فرد بلكه به مجموعه افراد. بی شک در آنجا که مصلحت جامعه مطرح باشد، مصلحت جامعه مقدم بر فرد است‌. منبع: ، مبانی نظری قانون اساسی ، صفحه 83 @Shahiddotorbeheshti
ما در نظام اجتماعی مان برای در واحدهای اجتماعی، شرط بودن را داریم. در شوراها هم همینگونه است. منظور از آن است که در این شوراها همه می توانند باشند (مسلمان، ، ، مقید، غیرمقید ، باتقوا، بی تقوا) اما انتخاب شونده باید مسلمان متعهد مسوول باشد. من این نکته را صریحا در اینجا مطرح می کنم . این از نقطه نظر هایی است که ما از نظر انقلاب اسلامی داریم و معتقدیم که اگر پرفشاری نباشد، ، انقلاب نخواهد بود. ... به نظر بنده، در هر جامعه ای که می خواهد و در آن محور باشد، این شرط باید وجود داشته باشد. می گوییم انتخاب کنندگان دقت کنند که انتخاب شوندگان شرایط انتخاب را داشته باشند. نظارت دولت را تا این اندازه قبول داریم که فقط ببیند، از روی سهل انگاری، کسانی که انتخاب شدن نیستند انتخاب نشوند. منبع: ، نظام اقتصادی در اسلام (مباحث کاربردی ) ۱۳۹۷، تهران: انتشارات روزنه ص۲۰۹ @shahiddotorbeheshti
درس انقلاب؛ نقطه مرکزی برای سعادت جامعه انقلاب به ما نشان داد كه مسألۀ و مسألۀ چقدر مهم است. نشان داد وقتي جامعه يك پيدا مي‌كند، يك امام پيدا مي‌كند و در پي آن حركت مي‌كند، چه سعادتي دارد. نعمت امام چه نعمت بزرگي است و جامعه بايد هميشه در راهي برود كه امام ها در آن ساخته شوند. همۀ شما ياد گرفتيد كه يك نقطۀ مركزي براي سعادت جامعه وجود دارد و آن امامت و امام است. و اين نقطۀ مركزي، هميشه بايد پرتوان‌ترين و پاك‌ترين و صادق‌ترين و اصيل‌ترين و خداپرست‌ترين و باتقواترين نقطه باشد. اين ها را همه در طي انقلاب ياد گرفتيم. منبع: (سخنرانی تشکل، پاسدار مکتب) (1390)، ص219 @shahiddoctorbeheshti
در جامعه اسلامی! شور انقلابی تا کِی؟ تابستان ۱۳۵۸؛ مشهد مقدس رو آوردن به مصرف، رو آوردن به ، دچار روزمرگى شدن، بزرگترين خطر است براى انقلاب. برادران و خواهران! ما تا سالها انقلابمان با تمام خصلتهاى آن، زمان لازم دارد. ما مى خواهند از اين طريق كه به ما الهام كنند كه برويد آرام گيريد، كنيد، سعادت و لذت و و شادى يكجا نصيبتان شد، ديگر چه مى خواهيد ؛ مى خواهند را در جوانهاى ما و زن و مرد ما، در پير و جوان ما افسرده كنند. مى خواهند ما را بخوابانند. بيدار باشيم، هوشيار باشيم. كدام انقلاب است در دنيا كه در صبح پيروزيش كار خودش را تمام شده يافته باشد. ، شور انقلابى بايد همچنان ادامه يابد. تا كِى؟ من گفتم تا سالهاى سال؛ بگذاريد بگويم تا ، بگذاريد بگويم ، جامعه اى است كه تداوم انقلاب در آن پايانِ زمانى ندارد. منبع: مبانی نظری (1390) ص72 @shahiddoctorbeheshti
4_6034975667072795402.wma
470.5K
ما از اول، انقلاب را با همه دردسرهاش کردیم لطفا کمربندها را محکم ببندید هنوز خیلی چیزها را باید ویران کنیم تداوم @shahiddoctorbeheshti
صدای پای ! من تعجب مى‌كنم كه چطور عده‌اى اين طرف و آن طرف مى‌گويند از اين بوى مى‌آيد، آن هم ! صداى پاى مى‌آيد! اين يك است: هم توهين به و هم توهين به . آيا به راستى باورتان مى‌شود كه اين ملت در تشخيص اينكه با چه كسى باشد و به چه كسى اعتماد بكند هنوز هم مى‌خواهد؟ برادران و خواهران! شما در اين سالها به افراد و گروه‌هايى، چه معمَّم چه غيرمعمَّم، بر چه پايه‌اى اعتماد كرده‌ايد و چگونه اعتمادتان دوام يافت و چگونه اعتمادتان گاهى نشيب و فراز طى كرد؟ چشممان را باز كنيم و آنچه را در اين جامعه رخ داد با دقت بنگريم. انصافا مردم ما درمجموع در اين زمينه‌ها آگاهانه و هوشيارانه عمل كردند. مگر با چنين مردمى ممكن است صداى پاى فاشيسم، مى‌خواهد فاشيسم نعلين باشد، مى‌خواهد فاشيسم سرنيزه، مى‌خواهد فاشيسم تاج، مى‌خواهد فاشيسم عمامه، مى‌خواهد فاشيسم هر چيز ديگر بيايد؟ خوب است . منبع: ، مبانی نظری قانون اساسی(1390)، ص46 @shahiddoctorbeheshti
مواهب اجتماعی را «با» اسلام نمی خواهیم تفاوت اسلام با اسلام مردم می خواهند؛ اما در پرتو حاکمیت اسلام بهمن ماه 1358 در مسجد لرزاده تهران انقلاب، است. در يك انقلاب اسلامى، در ، تكيه مردم بيش از هر چيز روى حفظ انقلاب است. مردم آب مى خواهند، نان مى خواهند، پوشاك مى خواهند، مسكن مى خواهند، نظافت و پاكيزگى مى خواهند، و كار و درآمد مى خواهند، سالم مى خواهند، ورزش مى خواهند، مدرسه و دانشگاه مى خواهند، همه اينها را مى خواهند، اما در پرتو اسلام. اگر به مردمى كه انقلاب اسلامى كرده اند بگوييد قرار است به بركت انقلاب براى شما خوراك خوب، پوشاك خوب، مسكن خوب، شهرسازى خوب، روشنايى و برق منظم و مرتب، بهداشت و بيمارستان، اشتغال و كار، مدرسه و دانشگاه، خيلى زود و در زمان كوتاه تقديم كنيم، اما اين كار همراه با و در پرتو اسلام صورت نمى گيرد، جوابشان چيست؟ ما امروز مى گوييم، ديروز هم گفتيم، فردا هم اگر زنده باشيم خواهيم گفت كه ما همه اين مواهب را مى خواهيم و جداً هم به دنبالش هستيم، اما ، بلكه با اسلام. [تكبير حضار] و حتی نه «با» اسلام، كه و در پرتو اسلام و بر مبناى . چون با اسلامی که ما می گوییم از قبیل آن نيست. اسلام آريامهرى اسلامى بود كه مسجدها تر و تميز و آباد مى شدند، كاشى هم مى شدند، فرش و قالى هم مى شدند، اجتماعات هم بود، هم بود، تاسوعا هم بود، ماه رمضان هم بود، نام اسلام هم بود ، راديو هم قرآن مى خواند، شبهاى ماه رمضان هم دعاى سحر مى خواند ، ابوحمزه مى خواند، مناجات مى خواند، اما نظام، نبود. براى ما مسأله اين است كه وقتی می گوییم «با اسلام»، این با اسلام ما با «با اسلامی» که دیگران می گویند فرق دارد. با اسلام ما یعنی اینکه همه این مواهب است و اينكه قانون اسلام بايد حاكم شود. منبع: ولایت رهبری روحانیت، (1390)، صص277-278 @shahiddoctorbeheshti
هستیم، ولی نیستیم شرک است ملت دوست بودن و مردم دوست بودن درست و صحیح است اما هدف را در یک فرد در یک دسته در یک قشر در یک ملت و یک محدود کردن است. قصه این است که مسلمان، انسان معتقد به خدای رب العالمین و پروردگار جهانیان است و اسلام یک آیین است. مسلمان به به صورت یک کل نگاه می کند و در راه نجات انسان به صورت یک کل تلاش می کند. اصولا محدود کردن آرمانهای یک در نجات یک ملت شرک است . گذشته از اینکه اصلا بر اساس نجات یک ملت از نجات همه انسانها نمی تواند جدا باشد ... پس اگر یک انسان، یک حزب، یک تشکیلات، یک قشر، یک ملت و یک نژاد بخواهد به سعادت برسد بر طبق جهان بینی اسلام باید به آزادی به نجات و رستگاری و فلاح بپردازد ... اصولا یک مسلمان یا یک در برابر فلاح بلکه مسئولند. ما شعارمان همین بود. مگر نه اینکه ما همیشه همین را می گفتیم شرح می دادیم و بود. روی پلاکاردهایمان می نوشتیم و توی مساجدمان می زدیم " من أصبح لایهتمَّ بأُمور المسلمین فَلَیس بمسلم" هرکس صبح سر از خواب نوشین بردارد و در اندیشه مسائل همه مسلمانان نباشد آن فرد مسلمان نیست. بنابراین من خواهش می کنم مسئله را در جامعه مطرح کنیم و بگوئیم ما ملت دوست هستیم، ولی و نیستیم یعنی هدف و آرمانمان را برای و مردم، در فلاح و رستگاری محدود نمی کنیم.‌ فلاح و رستگاری مردم ایران را می خواهیم و فلاح و رستگاری همه مسلمانان جهان را و بلکه همه انسانهای جهان را. منبع: (۱۳۹۰) مصاحبه ها۲؛ صص ۲۴۹-۲۵۱ @shahiddoctorbeheshti
از مسئولان نظام! به برادرهای پاسدار اجازه نمی دهم درِ ماشین را برای من باز کنند بهمن ۱۳۵۸؛ تهران؛ مسجد لرزاده ... تا موقع شهادت آیت الله استاد ما همین چیزهائی را که گفتم کاملا می توانستیم رعایت کنیم. من با همان کیفیتی که قبلا می آمدم و می رفتم، می آمدم و می رفتم و محافظ و مراقبی هم نمی خواستم. خیلی راحت و آسان و بی ریا و بدون هیچ قیدی بدون هیچ گونه آمد و شد می کردیم. در خانه ما مسلحی نبود، در کنار خانه ما مسلحی نبود، در اتاق ما مسلحی نبود، تنها می رفتیم و می آمدیم. پس از شهادت ایشان و ایشان، شما در تشییع جنازه ایشان فریاد کشیدید که امنیت اینها باید تامین شود. شما فریاد کشیدید و امر فرمود که باید از اینها مراقبت کنیم. بنده خودم را می گویم. بنده چیزی نیستم که بخواهند از من مراقبت بکنند ولی خوب بالاخره فعلا اینطور که شما می گویید باید مراقبت کنند بنابراین در رفت و آمدهایمان دو یا سه یا چهار پاسدار با اسلحه همراه ما هستند.‌ در خانه چند پاسدار هستند. درِ خانه را پاسدار باز می کند. این برای ما است. .‌‌.. ما اصلا به این حرفها عادت نداشتیم. اصلا برای ما خلاف عادت است. ما یک طلبه ای بودیم که راحت می آمدیم راحت می رفتیم آزاد می آمدیم آزاد می رفتیم. الآن اصلا آزادی ما سلب شده است . گاهی هم که بنده می خواهم در جایی زودتر پیاده شوم و با مردم باشم این برادرها بر اساس احساس مسئولیت می گویند آقا پیاده نشوید البته من گاهی به حرف اینها گوش نمی دهم. حتی مکرر به حرفهایشان گوش نمی دهم. پیاده می شوم می گویم در میان همین مردم از همه جا بهتر است ... من عرض کردم که می خواهم انشاءالله با کمک شما مسئله را حل کنیم ... نمی شود که به این صورت بماند. من اصلا می ترسم این مسئله‌ ما را کند... امیدوارم که به زودی بتوانیم این مسئله‌ را تمام کنیم. اگر هم حادثه ای پیش بیاید هیچ طور نمی شود ما به افتخار شهادت می رسیم و این سعادت ما است. جامعه هم جای ما را پر خواهد کرد. دیگران مسئولیتهای ما را به عهده خواهند گرفت. من با تمام وجودم از این که الآن در زندگی ام و روابطم با مردم پیش آمده بیزار هستم. می دانم عده ای دیگر از برادران ما هم دچار این مشکل هستند ولی تلاش می کنیم اولا این وضع را به زودی عوض کنیم و به همان صورت عادی به تمام معنا عادی که با مردم و با دوست و دشمن داشتیم برگردیم و ثانیا حالا که نمی شود این کارها را برخلاف فرمان امام و رأی و نظر کرد حالا که فعلا برای که توطئه های و و دیگران سر راه ماست اجازه نمی دهید و اجازه نمی دهند که چنین کنیم، کوشش داریم آن را به حداقل لازم برسانیم به طوری که واقعا فقط در همان حد مراقبت امنیتی باشد نه در حد . به این نکته سخت مراقبت داریم به همین دلیل من به برادرهای اجازه نمی دهم درِ ماشین را برای من باز کنند. خودم در را باز می کنم. حتی الامکان هم نمی گذارم آنها در ماشین را ببندند. باید خودم ببندم. لااقل می گویم این جزئیات را مراقبت کنیم تا این کار معنی مراقبتی و محافظتی داشته باشد... منبع: ولایت رهبری روحانیت(۱۳۹۰) صص ۲۸۶_۲۸۸ @shahiddoctorbeheshti