•• 🫀🪐 . . •| کتاب راض بابا |• #قسمت_چهل_و_یک / صفحه ۴۸ غصه دلم را خالی کنم، ولی با دل بقیه چه میکردم؟ راضیه چند بار در کودکی هم نزدیک از دستمان برود اما خدا می خواست .بماند یکی از آن دفعه ها، یک سالگیش بود. کاش مثل آن موقع دوباره شفا پیدا میکرد خیلی حالش بد شد که به بیمارستان رفتیم. دکتر دستش را از روی پیشانی راضیه که روی تخت، بعد از آن همه گریه آرام گرفته بود، برداشت. روی برگه چیزهایی نوشت و پرسید: «چرا این بچه به این روز افتاده؟» :گفتم: «آقای دکتر بچه چند روزه معده اش ریخته به هم اما امروز دیگه خیلی حالش بد شد و افتاد روی اسهال و استفراغ دکتر نگاهش را از برگه گرفت و به راضیه انداخت. - روده هاش عفونت کرده. از بدنش هم خیلی آب رفته . چند روز باید بستری بشه تا ببینیم خدا چی میخواد. دکتر که از اتاق پا بیرون گذاشت روی صندلی نشستم و دستان کوچک راضیه را که همنشین سرم شده ،بود نوازش دادم. تیمور هم بقیه بچه ها و مادرانشان را از نظر گذراند و با تمام خستگی اش نشست. از فکر مرضیه که پیش مادر بزرگش در کوه سبز بود و راضیه که روی تخت تکان نمی خورد و تعداد نفس هایش هم قابل شمارش بود بیرون نمی آمدم اما چشمانم دیگر یاری بازماندن نداشت. سرم را کنار سر راضیه گذاشتم و به خواب رفتم. طولی نکشید که بیدار شدم نمیدانستم تیمور کجا رفته است. چند لحظه بعد، وارد اتاق شد و با لبخندی که در صورتش پخش شده بود، کنارم نشست. ظرف یک بار مصرف سربسته ای را به طرفم گرفت. - نذريه. مال امام حسينه يكم بكن دهن راضيه، انشاءالله خدا شفاش میده توکل به خودش. انگار دوایش همان برنج نذری بود اما شرایط الانش با آن زمان خیلی فرق ادامه دارد... کپی اکیدا ممنوع!!!!🚫 #کتاب_راض_بابا #شهیده_راضیه_کشاورز #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد🍃 • کانالِ شهیده راضیه کشاورز :) 🌱| @shahideRaziehkeshavarz

•• 🫀🪐 . . •| کتاب راض بابا |• #قسمت_چهل_و_دو / صفحه ۴۹ داشت نمی دانستم شفایش در چیست از راضیه دل نمیکندم اما باید کاری میکردم باید به در خانه کسی میرفتم که رویم را زمین .نیندازد با دیدن راضیه امیدم را از دست داده ،بودم اما نمیخواستم باورش کنم میخواستم هر طور شده برش .گردانم منتظر چیزی بودم شاید معجزه ای به ناچار برخاستم و از آی سی یو پا بیرون گذاشتم خود را معلق بین زمین و آسمان می دیدم لاله و خواهرم عالیه تا حالم را ،دیدند به طرفم آمدند و دستانم را گرفتند مرضیه به سمتم دوید. - مامان راضیه ؟ ارتعاش لب ها و ریزش اشکهایم هماهنگ شدند. - نگوراضیه. داره دیر میشه فقط باید بریم قدمگاه آقا ابوالفضل دیگه این جا موندن فایده ای نداره با مرضیه و مادربزرگش و دو تا از عمه هاش با حال نزار از بیمارستان بیرون زدیم. در ماشین، مرضیه مدام در گوشم زمزمه میکرد «مامان، صبر داشته باشیا! مگه شما نمی خواستی بچه هات به سعادت برسن؟ مگه شهادت جز سعادته؟ راضیه هم الان بهش رسیده. حرف هایش آرامم نمیکرد وارد حرم شدیم و خودم را به ضریح، دخیل بستم. آقا! شما رو به اون لحظه ای که دامن رقیه آتیش گرفت و از دست سربازای یزید فرار کرد، راضیه رو بهمون برگردون. سنگینی قسم را حس کردم بعد از کمی دعا و توسل، از حرم میخواستیم خارج شویم که موبایل مرضیه به صدا درآمد. علی بود. - راضیه برگشته بردنش آی سی یو مرکزی ادامه دارد... کپی اکیدا ممنوع!!!!🚫 #کتاب_راض_بابا #شهیده_راضیه_کشاورز #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد🍃 • کانالِ شهیده راضیه کشاورز :) 🌱| @shahideRaziehkeshavarz

📌دعای عهد! 🗓‌روزشمار‌چله:روز ۱۸ به نیابت از شهید سید حسن نصرالله؛ ظهور و خشنودی و سلامتی حضرت حجت‌《عج》🤍" ‌ ظهور؛ در جمجمه هاست؛ نه در جمعه ها... |علامه‌حسن‌زاده‌آملی| ‌التـماس دعـــاے فــــرج!🪴🌸 • کانالِ شهیده راضیه کشاورز :) 🌱| @shahideRaziehkeshavarz

این حالِ ایتام شماست. اللهم انّا نشکوا الیک فقد نبینا و غیبة ولینا... ﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽ روزگار است.. دل آسمان هم بارانیست.. حال جهان خوب نیست آقا جان.. راست را دروغ مینمایند.. دروغ را راست... و چه سخت میگذرد روزهای بی لیاقتیمان! • کانالِ شهیده راضیه کشاورز :) 🌱| @shahideRaziehkeshavarz

آرزوی شهادت 🔸هميشه آرزوى شهادت را در دل خودمان تقويت كنيم و اگر اين پيدا شد همه مشكلات ما حل خواهد شد. كسى كه آرزوى شهادت دارد، دل به دنيا نمى ‌بندد و ديگر سر مقام با ديگرى دعوا نمى‌ كند. ۱۳۷۹/۱۲/۱۰ #سید_حسن_نصرالله #شهید_مقاومت #حزب_الله • کانالِ شهیده راضیه کشاورز :) 🌱| @shahideRaziehkeshavarz

حاج حسین یکتا: هرگاه ذبح عظیم داشتیم، پشتش فتح عظیم داشتیم.. بعدِ این شهدای بزرگ، منتظر وقایع بزرگ باشید.. گوش به فرمان جهاد نائب امام زمان(عج)، هرکس هرچه در توان دارد دریغ نکند.. یکی با قلم.. یکی با قدم.. یکی با کمک مالی.. یکی در عرصه نظامی.. حیدرباش بسم الله.. #ارسالی_از_مادر_شهیده_کشاورز کانال شهیده راضیه کشاورز🌱 ♡@shahideRaziehkeshavarz♡

حاج حسین یکتا: شهادت آمدنی نیست، رسیدنی است. باید آنقدر بدوی تا به آن برسی. اگر بنشینی تا بیاید، همه السابقون می‌شوند، می‌روند و تو جا می‌مانی... - صلواتی هدیه کنید به ارواح مطهر شهدای عالی‌مقام..... #ارسالی_از_مادر_شهیده_کشاورز کانال شهیده راضیه کشاورز🌱 ♡@shahideRaziehkeshavarz♡

▪️ آماده شهادت ... #ارسالی_از_مادر_شهیده_کشاورز کانال شهیده راضیه کشاورز🌱 ♡@shahideRaziehkeshavarz♡

بر همه‌ی مسلمانان *فرض است معنای فَرْض در فقه : تفاوت فرض و واجب بطور خلاصه فرض چیزی است که باید در «همان لحظه اجرا شود و هیچ تأخیری قابل قبول نیست» در حالی که واجب چیزی است که باید در زمان مناسب (حتی با تأخیر) انجام شود #لبنان • کانالِ شهیده راضیه کشاورز :) 🌱| @shahideRaziehkeshavarz

نفرین بر صهیونیست کافر نفرین بر قوم بی پیغمبر نفرین بر دشمنان حیدر نفرین میکنم... 🎙سیدرضا نریمانی • کانالِ شهیده راضیه کشاورز :) 🌱| @shahideRaziehkeshavarz

- اکنون چه باید بکنیم؟ در شهادت همیشه باز است و انسان نباید از شهید شدن ناامید شود و لذا همیشه باید از خدا تقاضا کند که خدایا مرگ من را با شهادت فرار بده و من را از این فیض بزرگ محروم نفرما! اما تا زمانی که موعد شهادت نرسیده و خداوند تقدیر کرده که در این دنیا بمانیم باید دقت کنیم که در عرصه جهاد اکبر عقب نمانیم و در این عرصه همیشه تلاش کنیم زیرا اصل، همان جهاد اکبر است‌. - کتاب مکتب سلیمانی #سید_حسن_نصرالله [ 📖_ منبع : @Bartarin_arezu ‌] • کانالِ شهیده راضیه کشاورز :) 🌱| @shahideRaziehkeshavarz