•• 🫀🪐
.
.
•| کتاب راض بابا |•
#قسمت_هفتاد_و_شش / صفحه ۸۳
- راضیه طوریش شده؟
نه نه برای چی ؟ فقط یه چیزهایی لازمه باید برم بگیرم نگاه آخر راضیه در ذهنم مانده بود ناگاه پرده ،اشک مقابل چشمانم فرو ریخت و حس مادریم را به زبان آوردم
- من که میدونم راضیه شهید شده صبر کنین منم بیام آقای باصری دیوار را تکیه گاه بدنش قرار داد و چشمانش را دزدید
نه شما خونه باشین بعد میام دنبالتون
به سمت اتاق رفتم و گفتم شما منو نبرین خودم با آژانس میام. به اتاق رفتم و نماز مغربم را قامت بستم بعد چادرم را از گوشه اتاق برداشتم و با آقای باصری سوار ماشین شدیم ربع ساعتی که در راه بودیم به اندازه تمام عمرم از پا افتادم به بیمارستان که رسیدیم در ماشین را باز کردیم و بدون اینکه به فکر بستنش باشیم دویدیم تیمور و آقای مرادی در حیاط نشسته بودند. ،تیمور دستانش را حایل صورتش کرده بود و تمام بدنش میلرزید به سمت اتفاقات .دویدم تمام درها باز بودند و هیچ کس مانع ورودم نمیشد به در آی سی یو که رسیدم ناگهان پرستاری جلویم را گرفت. دستانش را فشردم و با صدایی که از بین بغضهای خفه کننده بیرون می آمد، گفتم: «من اصلاً هیچی نمیگم فقط بذارین برم ببینمش و ازش خداحافظی کنم بچه من شهید شده اصلاً ناراحت نیستم به خدا قول میدم چیزی نگم
پرستار به آهستگی کنار رفت در آی سی یو را فشار دادم آرام به سمتش رفتم دور ملافه پیچیده و بالای سرش هم گره زده بودند ،راضیه باز پشت سفیدی دیگری میخواست خودش را پنهان کند اما این بار با دفعه قبل فرق داشت. روی دیدن نداشت و حالا روسفید شده بود. انگار خاطره دو ماه پیش آن موقع جلوی چشمانم شعله میکشید و من آب میشدم از مدرسه که برگشت
ادامه دارد...
کپی اکیدا ممنوع!!!!🚫
#کتاب_راض_بابا
#شهیده_راضیه_کشاورز
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد🍃
• کانالِ شهیده راضیه کشاورز :)
🌱| @shahideRaziehkeshavarz
•• 🫀🪐
.
.
•| کتاب راض بابا |•
#قسمت_هفتاد_و_هفت / صفحه ۸۴
در را به رویش باز کردم برگهای جلو صورتش گرفته بود تا بین چشمانش و چشمان من سد شود. در چارچوب در ایستاده بود و تکان نمیخورد من هم دستگیره در را گرفته بودم و با تعجب به راضیه و برگه زل زده بودم که با صدایی گرفته گفت من اصلاً هیچ حرفی برای گفتن ندارم و خیلی شرمنده ام. دستم را بالا آوردم تا برگه را کنار بزنم و نگاهش را بخوانم، اما سریع برگه را در
دستم رها کرد و به اتاقش رفت در نیمه باز را بستم و به برگه چشم دوختم مامان خیلی شرمنده ات .هستم میدونم در برابر زحماتی که شما
برام
کشیدین معدلم خیلی بد .شده ولی به خدا خیلی تلاش کردم و زحمت کشیدم بهتون قول میدم ان شاء الله ترم دوم جبران کنم و معدلم رو به بیست
برسونم.»
تری صورتم را حس میکردم سریع پشت در بسته اتاقش رفتم دری زدم و وارد شدم با چادر و مانتو و شلوار قهوه ای مدرسه روی تختش نشسته بود تا من را دید، سرش را پایین .داد آهسته جلو رفتم و کنارش نشستم و آغوشم را به روی شرمش باز کردم.
- راضیه مامان معدل تو برای من بهترین ،معدله چون تلاشت رو کردی تا اول دبیرستان معدلت بیست میشد و امسال نوزده و سی و سه صدم خیلی فرقی با هم نداره.
همین طور که سرش روی شانه ام جاخوش کرده بود و هم چنان نمی خواست نگاهم را ببیند با صدای خش دارش گفت: «مامان الهی قربونت بشم با چه
رویی توی صورتت نگاه کنم؟ معدلم باید بیست میشد.» راضیه را بین بازوهایم فشردم و گفتم راضیه ، من خیلی ازت راضی هستم.
تو توی درسات موفقی و این معدل برای من از بیست هم با ارزش تره. انگار راضیه حالا هم خود را زیر ملافه ،سفید، پنهان کرده بود تا مجبور نشود
ادامه دارد...
کپی اکیدا ممنوع!!!!🚫
#کتاب_راض_بابا
#شهیده_راضیه_کشاورز
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد🍃
• کانالِ شهیده راضیه کشاورز :)
🌱| @shahideRaziehkeshavarz
Dua-Al-Ahd (1).mp3
8.25M
📌دعای عهد
🗓روزشمارچله:روز ۳۱
به نیابت از شهید هاشم صفی الدین ؛
ظهور و خشنودی و سلامتی حضرت حجت《عج》🤍"
و سلامتی و طول عمر امام خامنه ای مدظله العالی
التـماس دعـــاے فــــرج!🪴🌸
• کانالِ شهیده راضیه کشاورز :)
🌱| @shahideRaziehkeshavarz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃با امام عهدی دوباره ببندیم
کانال شهیده راضیه کشاورز🌱
♡@shahideRaziehkeshavarz♡
میگفت :
گاهی اوقات با خدا خلوت کنید ؛
نگویید که ما قابل نیستیم !
هر چه ناقابلتر باشیم ،
خدا بیشتر اهمیت میدهد .
خدا کسی نیست که فقط خوبها را انتخاب کند . .
• کانالِ شهیده راضیه کشاورز :)
🌱| @shahideRaziehkeshavarz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
🎥 گفتوگویِ امروزِ آقا با مهدی، فرزند شهیدان عواضه و کرباسی با حضرت آقا ؛
+ بوسه حضرت آقا بر دستانِ كوچك فرزند كوچكِ شهيد . . . 🥺❤️
• کانالِ شهیده راضیه کشاورز :)
🌱| @shahideRaziehkeshavarz
-
نیت میکنی گناه نکنی و توبه میکنی از دستت در میره و گناه میکنی تو دیگه از خودت بدتمیاد ،خودتو سرزنش میکنی و....
از گناه بدت بیاد از خودت نه!
از گناه حالت بهم بخوره از خودت نه!
همتت میاد پایین تو سوگولی خدایی ،خلیفه خدایی تو محضر خدایی نماینده خدایی.
به خودت قول بده اصلاح کنی ،تغییر بدی ولی از خودت بدت نیاد ...
• کانالِ شهیده راضیه کشاورز :)
🌱| @shahideRaziehkeshavarz
6_144240534660911724.mp3
11.4M
صدای شهید مصطفی صدرزاده را میشنوید.🤍
34.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠دعای الهی عظم البلا🤲
🎙با صدای علی فانی
برای جهان بهتر و بدون جنگ همه با هم دعا کنیم🤲
کانال شهیده راضیه کشاورز🌱
♡@shahideRaziehkeshavarz♡
_
#بابا_مهدی (عج) 🤍
• کانالِ شهیده راضیه کشاورز :)
🌱| @shahideRaziehkeshavarz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ذکر:
«لا حَولَ و لا قُوّةَ إلّاباللَّه العلىّ العظیم»
را زیاد بگوید که فقر را برطرف میکند
#قدرت_خدا
#رزق
کانال شهیده راضیه کشاورز🌱
♡@shahideRaziehkeshavarz♡
🔵 عملی در صبح
#جمعه جهت بخشش گناهان
🔷 در روایت آمده است کسى که پیش از نماز صبح روز جمعه سه مرتبه (از روى خلوص نیّت) بگوید:
✨ اَسْتَغْفِرُ اللّهَ الَّذی لا اِلهَ إِلاَّ هُوَ الْحَىُّ الْقَیُّومِ، وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ✨
گناهانش آمرزیده مى شود، هرچند که بیشتر از کف دریا باشد.
📚 بحارالانوار ج ۸۶ ، صفحه ۳۵۹ حدیث ۳۶
📚 مفاتیح الجنان انتهای اعمال شب جمعه
کانال شهیده راضیه کشاورز🌱
♡@shahideRaziehkeshavarz♡
•• 🫀🪐
.
.
•| کتاب راض بابا |•
#قسمت_هفتاد_و_هشت / صفحه ۸۵
تا محبور نشود حال زارم را ببیند و اظهار شرمندگی کند سرم را برگردانم و رو به پرستار گفتم حداقل پارچه رو باز کنین تا بچه ام رو ببینم
پرستار جلو آمد و گره پارچه را گشود ،آرام قدم برداشتم تا صدایی آرامشش را به هم نزند حس میکردم راضیه مثل کودکیهایش شیر خورده و خوابیده است.
میخواستم همه جا را آرام کنم تا بیدار نشود کنارش ایستادم. پارچه را کنار زدم لبانش به لبخند باز شده و چشمانش نیمه باز بود چه بوی خوشی میداد سرش را روی بازویم گذاشتم و تا دستم را بین موهایش بردم از خیسیش خنک شدم. سرم را پایین بردم و صورتم را مماس صورتش قرار دادم و بویش را استشمام
کردم.
«مامان شهادتت مبارک خدا رو شکر که به آرزوت رسیدی.» وقتی در مورد شهدا حرف میزد گمان نمیکردم روزی یکی از آنها شود. غصه میخورد و میگفت مامان وقتی توی خیابون به صحنه هایی رو می بینم با خودم میگم اینا چه جوری میخوان جواب خونواده شهدا و جانبازا رو بدن؟ اونا با ظاهری که برای خودشون درست میکنن، روی خون شهدا پا میذارن این مدادی که ما دست میگیریم و باهاش مینویسیم، تمام امکاناتی که داریم همش رو مدیون خون شهدا هستیم اگه اونا نجنگیده بودن اگه از جون و مال و خانواده شون نگذشته ،بودن اصلاً شرایط درس خوندن ما فراهم نمیشد پس ما هم باید مراقب رفتارمون باشیم. تمام صورتش را بوسیدم و لمس کردم رگه های اشک، عجول از گونه هایم
سرازیر می شدند دستی به ابروها و موهایش کشیدم
- ،راضیه ناراحت نباشیا من ،خوشحالم تو داری میری سفرت به سلامت. من اومدم بدرقه ات کنم ناگهان همان حرف عجیبی که چند روز قبل از انفجار زد، در ذهنم تداعی
ادامه دارد...
کپی اکیدا ممنوع!!!!🚫
#کتاب_راض_بابا
#شهیده_راضیه_کشاورز
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد🍃
• کانالِ شهیده راضیه کشاورز :)
🌱| @shahideRaziehkeshavarz
•• 🫀🪐
.
.
•| کتاب راض بابا |•
#قسمت_هفتاد_و_نه/ صفحه ۸۶
در ذهنم تداعی شد. در آشپزخانه نشسته بودم و چاقو به دست، سیب زمینی ها را خلال میکردم
که راضیه وارد آشپزخانه شد.
به به چه بوی خوشمزه ای
کنارم دو زانو نشست و به دستانم چشم دوخت سر بلند کردم و به صورتش
خیره شدم.
- راستی راضیه اردوی قرآنی تون خوب بود؟
لبخند صورتش را در برگرفت
- عالی بود مربیمون خیلی از صوتم تعریف کرد.
انگار به حال و هوای روز اردو برگشت که گفت: «مامان ، می خوای سوره تین
رو برات بخونم ؟ با خوشحالی گفتم: «آره بخون ببینم
نگاهش را به نقطه ای معطوف و شروع کرد کارد و سیب زمینی در دستم معلق در هوا مانده بودند و نگاهم محو راضیه شده بود. بارها صوتش را شنیده بودم چه بعد از نماز صبح و موقعی که از درس خواندن خسته میشد و چه در ماشین که به کوه سبز می رفتیم؛ اما این دفعه زیباتر از همیشه بود. - راضیه ،مامان چقدر خوب خوندی! صدات به دل میشینه صوتت بهتر و قشنگ تر از همیشه شده تکانی به خودش داد و چهار زانو نشست خرد کردن سیب زمینی ها که تمام
شد رو به راضیه گفتم : ان شاء الله مامان حافظ کل قرآن بشی. کمی با خودش فکر کرد و بعد گفت «مامان دعای خیلی قشنگیه، اما اول دعا کنین قرآن رو بفهمم امروز فهمیدم اون قدر که با قرآن هستم، قرآن رو نمی فهمم.
با نگاه من را در برگرفت و گفت: «مامان، به شما هم توصیه میکنم هر موقع
ادامه دارد...
کپی اکیدا ممنوع!!!!🚫
#کتاب_راض_بابا
#شهیده_راضیه_کشاورز
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد🍃
• کانالِ شهیده راضیه کشاورز :)
🌱| @shahideRaziehkeshavarz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 چهار دستور پیامبر قبل خواب
🎙 #استاد_فرحزاد
#اعمال_قبل_خواب
کانال شهیده راضیه کشاورز🌱
♡@shahideRaziehkeshavarz♡
Dua-Al-Ahd (1).mp3
8.25M
📌دعای عهد
🗓روزشمارچله:روز ۳۲
به نیابت از شهیده معصومه کرباسی؛
ظهور و خشنودی و سلامتی حضرت حجت《عج》🤍"
و سلامتی و طول عمر امام خامنه ای مدظله العالی
التـماس دعـــاے فــــرج!🪴🌸
• کانالِ شهیده راضیه کشاورز :)
🌱| @shahideRaziehkeshavarz
مهدی جان♥️
آبان آمد اما این مهر توست که شبیه
نسیمی، مدام پرده دلم را تکان می دهد🍂
الـٰلّهُمَ عجل لولیک الفرج
• کانالِ شهیده راضیه کشاورز :)
🌱| @shahideRaziehkeshavarz