🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#مثل_شهدا
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#حاج_احمد_کاظمی
صبح اول وقت، وارد مغازه شدم. بسم الله گفتم و نگاهی به چوب های کج و معوج تلنبار شده در گوشه مغازه انداختم. دست تنها بودم. کلی کار روی زمین مانده داشتم. برش و آماده کردن چوب ها وقت گیر بود. تو فکر بودم که رسید، ۸-۹ سالش بود گفتم:
می تونی کمکم کنی؟
چه کمکی؟
برش بزنی؟
آره اندازه کن تا ببرمشون
اندازه ها را خط می کشم، تو دقیق رو خط کشی ها برش بزن.
باشه، خیالت راحت، می تونم.
ته دلم قرص نبود. با رگه هایی از نگرانی، اره و چوب های بی زبان را دادم دست احمد و از مغازه بیرون زدم. نزدیک ظهر برگشتم. چشمانم از خوشحالی برق می زد. باور نمی کردم برش هایی به آن تمیزی و دقیقی کار پسربچه ای هشت نه ساله باشد.
📚یادگاران ، جلد 19 کتاب
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌹 🕊🥀
http://eitaa.com/shohadayegharibghazvin
🌹🕊🥀🕊🥀🕊🌹
🕊 #مثل_شهدا 🕊
#سردار_دلها
#سپهبد_شهید
#حاج_قاسم_سلیمانی
آمد به خط فاطمیون
شب که شد ، گفتیم لابد میرود جایی بدون هیاهوی رزمندگان استراحت کند .
کفش هایش را گذاشت زیر سرش ، گوشه ی اتاق دراز کشید.
خودمان خجالت کشیدیم ، اتاق رو خلوت کردیم که چند ساعت استراحت کند .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌹🕊🥀http://eitaa.com/shohadayegharibghazvin
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊
#شهیدانه
#احترام_به_والدین
#شهید_والامقام
#علی_اصغر_ارسنجانی
برف شدیدی باریده بود. وقتی قطار دوکوهه وارد ایستگاه تهران شد، ساعت دو نصف شب بود.
با چند نفر از رفقا حرکت کردیم. #علی_اصغر را جلوی خانه شان پیاده کردیم. هنوز پایش مجروح بود.
فردا رفتیم بهش سر بزنیم. وقتی وارد خانه شدیم مادرش جلو آمد و بی مقدمه گفت: آقا سید شما یه چیزی بگو! دیشب دو ساعت با پای مجروح پشت در خونه، تو برف نشسته ولی حاضر نشده در بزنه و ما رو صدا کنه. صبح که پدرش می خواسته بره مسجد، #اصغر رو پشت در دیده...
#مثل_شهدا
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
ٌ#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌹🥀🕊http://eitaa.com/shohadayegharibghazvin
بعضےها را هر چقدر بخوانے
خسته نمےشوی!
بعضےها را هر چقدر گوش دهے
عادت نمیشوند!
بعضےها هر چه تکرار شوند
باز بکرند و دست نخورده!
#مثل_شهدا🌹
شبتون شهدایی و عاقبتمون شهدایی🌙
http://eitaa.com/shohadayegharibghazvin
🇮🇷🌴💐🇮🇷💐🌴🇮🇷
#مثل_شهدا
#سپهبد_شهید
#علی_صیاد_شیرازی
در یک جلسهای که ایشان با بنیصدر شرکت کرده بودند، پدر ما، همان اول جلسه بلند شده و رفته بودند، حرفشان هم این بود در آن جلسه، بنیصدر بدون اینکه بسمالله بگوید شروع به حرف زدن در مورد مسایل مختلف جنگ و کشور کرد، ایشان هم بلند شده و به بنیصدر و آن جلسه میگوید که جلسهای که در آن نام خدا برده نشود و با بسمالله شروع نمیشود، من در آن جلسه شرکت نمیکنم.
اینقدر مسئله معنویت و توجه در این زمینه برایش مهم بود.
راوی :
#فرزند_شهید
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🇮🇷💐🇮🇷http://eitaa.com/shohadayegharibghazvin
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#مثل_شهدا
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#حاج_احمد_کاظمی
مگر میشود هم #شمع بود هم #پروانه
#سردار این چنین بود .
از او آموختم باید #بسوزم برای #پروانه شدن نه #پروانه_ای برای سوختن ...
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🥀 🌴🌹
بعضی ها را هر چقدر بخوانی
#خسته نمی شوی
بعضی ها را هر چقدر #گوش دهی
عادت نمی شوند
بعضی ها هر چه #تکرار شوند
باز بکرند و دست نخورده
#مثل_شهدا
عصرتون شهدایی
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
http://eitaa.com/shahidesaratghazvin
بعضی ها را هر چقدر بخوانی
خسته نمی شوی،
بعضی ها را هر چقدر گوش دهی
عادت نمی شوند.
بعضی ها هر چه تکرار شوند
باز بکرند و دست نخورده
#مثل_شهدا
عاقبتمون_شهدایی 🕊
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/shahidesaratghazvin
🥀🕊🌷🌹🌷🕊🥀
#مثل_شهدا
#رئیس_جمهور_مکتبی
#شهید_والامقام
#محمدعلی_رجائی
هر وقت من را میبینید سر من فریاد بکشید که برای #مستضعفان چه کردهای؟
شما اگر میخواهید به من خدمت کنید، گاهگاهی یادم آورید که من همان «محمدعلی رجائی» فرزند عبدالصمد اهل قزوینم که قبلا #دوره_گردی میکردم و در آغاز نوجوانی قابلمه و بادیه فروش بودم و هرگاه دیدید که در من تغییراتی به وجود آمده و ممکن است خود را فراموش کرده باشم همان مشخصات را به یادم بیاورید و درکنار گوشم زمزمه نمائید که این تذکر و یادآوری برای من از خیلی چیزها ارزندهتر است.
شما باید هر وقت من را میبینید، بپرسید چه میکنی؟ و حتی سر من فریاد بکشید؛ البته فریادی برادرانه و همچون اعضای یک خانواده، که برای #مستضعفان چه کردهای؟
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
#تلنگر
#تفکر
🥀 🌷🕊http://eitaa.com/shahidesaratghazvin
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#مثل_شهدا
#سردار_دلها
#سپهبد_شهید
#حاج_قاسم_سلیمانی
مرد عراقی به پسرش گفت برود دست حاج قاسم را ببوسد ، پسر رفت بین جمعیت، ولی نتوانست نزدیک حاجی بشود. وقتی نشست توی ماشین ، گفتم مردم عراق اینقدر دوستت دارند که پدری به پسرش امر کرد بیاید دستت را ببوسد، ولی محافظها نگذاشتند. خواست ببیندشان ؛ از ماشین پیاده شد ، پسر و پدرش را غرق بوسه کرد .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌴 🕊🌹http://eitaa.com/shahidesaratghazvin
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀
#شهیدانه
#مثل_شهدا
#شهید_والامقام
#نوراله_اختریان
گفتم: ببینم توی دنیا چه آرزویی داری؟
قدری فکر کرد و گفت: هیچی
گفتم: یعنی چی؟ مثلاً دلت نمیخواد یک کارهای بشی، ادامه تحصیل بدی یا از این حرفها دیگه
گفت: یک #آرزو دارم،از خدا خواستم تا سنم کمه و #گناهم از این بیشتر نشده، #شهید بشم.
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌹 🕊🥀http://eitaa.com/shahidesaratghazvin