عاقبت فرزندی که تصمیم بر سقطش داشتند...💔
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
https://eitaa.com/shahidgholamhosseinakbari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فروختم به غمت،عیش روزگارم را..
https://eitaa.com/shahidgholamhosseinakbari
هدایت شده از 🥀شهدای گمنام_غواص🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا مرگِ منو بده یا مرگِ اون مأمور رو
که نذری مو از دستم
💫یا قاضی الحاجات
🌷شهید ناصر غیرتی آرانی🌷
💚ولادت: 1346/04/01
💔شهادت: 1362/05/01
🌺اواسط خرداد 1361 بعد از گذراندن دوره آمـوزش نـظامـی به عنـوان بسيـجی، داوطلبـانـه راهـی جبـهـه غرب كشور شد و مدت سه ماه در آنجا مشغول رزم بود
🌸بار دوّم برای شركت در عمليات محرم عازم عمليات دهلران گرديد كه در اين عمليات از ناحيه سر مجروح شد و بدون اطلاع خانواده اش چند روزی در يكی از بيمارستان های اصفهان بستری شد
🥀ناصر كه نوجوانی زرنگ و پر تلاش بود، در هنر قالی بافی زبردست و ماهر بود و در هر فرصتی در اين امر به مادر كمك می كرد، مدتی نيز به عنوان كارگر در كار بنايی مشغول بود.
🌼در امور مسجد محله فعاليت زيادی داشت و يكی از مكبّرهای امام جماعت مسجد بود
🌻آخرين باری كه برای دفاع از كشورش عازم ميدان نبرد شد ارديبهشت 1362 بود. قبل از رفتنش تمام صحبت هايش از رفتن و شهادت بود. هنگام خداحافظي با اهل خانواده اشك دور چشمانش حلقه زده بود، می گفت:
🥀فكـر مي كنم ديگر شما را نخواهم ديد.
💫پدرش مي گويد: بار آخر از رفتار و گفتار مادر فهميدم كه ديگر فرزندم را نخواهم ديد و در عمليات به شهادت خواهد رسيد
🌷سرانجام ناصر با حضور در عمليات والفجر 2 در منطقه حاج عمران ( مريوان ) بعد از يك سال حضور در ميادين نبرد با دشمن از لشكر 14 امام_حسين (ع) در تاريخ 62/5/1 بر اثر اصابت گلوله بر گردنش به شهادت رسيد.
🕊 روحش شاد و راهش پر رهرو باد.
شهیدناصر_غیرتی
اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ
https://eitaa.com/shahidgholamhosseinakbari
هدایت شده از 🥀شهدای گمنام_غواص🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا مرگِ منو بده یا مرگِ اون مأمور رو
که نذری مو از دستم
1400051812.mp3
5.75M
شور | یه عالمه گریه به روضه بدهکارم
شب اول ماه محرم الحرام
مداح : کربلایی حسین طاهری
کــــانــــالِـِـِـِـِـِ کَـَـَـَـَربَـَـَـَـَلایــــــی حُـُـُسِـِـِـِـِیـــن طاهِـِـِـِـِری
#عمل_به_درخواست
https://eitaa.com/Taheriiii313
هدایت شده از کربلاییحسینِطاهـرے
کانال شهید بزرگوار مون:
شهید جاوید الاثر غلام حسین اکبری
https://eitaa.com/shahidgholamhosseinakbari
#خاطره_شهید
یک بار کنار سفره غذا🥘 با بچه ها نشسته بودیم که سید با خنده گفت: "من از اون آدمایی هستم که هر کی رو بیشتر دوست داشته باشم، میفرستمش جلوی گلوله💥 تا #شهید بشه. مثلا همین #ابوعلی! چون دوستش دارم میفرستمش جلوی گلوله😅
این را که گفت، یکی از بچه ها گفت: "ابوعلی خواب دیدم با هم از #کربلا برگشتیم، توی فرودگاهیم🛩 و تو کت و شلوار پوشیدی که بری #مشهد. منم برم قم!"
سید یه دفعه زد زیر خنده و گفت: "من خواب دیدم دارم با #ابوعلی میرم کربلا، احتمالا من رو توی کربلا جا گذاشته!"😄
بچه ها همه گفتند به به و تعبیر به شهادت کردند🕊
بعد سید با افسوس گفت: "خیالتون راحت! من اونقدر آنتی #شهادت زدم که حالا حالا ها هستم! :) " بعد با خنده اضافه کرد: "ولی ابوعلی تو حتما پیکرت⚰ میره مشهد!" دستی به ریش هاش کشید و گفت: "اصلا نگران مراسما نباش!😉
برای #مداحی محمود کریمے رو میاریم، سخنران آقای پناهیان خوبه⁉️بنر ها رو هم میدم داداشم محمد حسین بزنه. تو #شهید شو ما حسابی برات سنگ تموم میزاریم😁"
من هم با خنده گفتم: "شهادت همه رو دیدم بعدا میرم" غذا که تمام شد با شوخی گفتم : "آقایون اگه سیر نشدید به ما چه غذا همین بود😅همه خندیدند و سفره را جمع کردیم
راوی: شهید ابوعلی(مرتضی عطایی)
شهید_مصطفی_صدرزاده
شهید_مرتضی_عطایی
https://eitaa.com/shahidgholamhosseinakbari
چراوقتۍحالمونبده...
شروعمیڪنی بہگذاشتنپروفایلو
استورےهاۍدپ ؟!
چراباخالقمونحرفنمیزنیم ؟!
بیایموقتےکہ حالمونخوبنبودبا
خدامونحرفبزنیم ...
دورکعتنمازبخونیم
حتےشدهیکصفحہقرآن...♥بخداآروممیشیم :)
تلنگرانه🌿
https://eitaa.com/shahidgholamhosseinakbari
[شهیدجاویدالاثر غلامحسین اکبری]
کانال شهید بزرگوار مون: شهید جاوید الاثر غلام حسین اکبری https://eitaa.com/shahidgholamhosseinakb
اعضای محترم کانال لینک کانال مون رو بین اقوام و همشهریان عزیزتون قرار بدید تا عضو بشن.... اجرتون با شهدا
[شهیدجاویدالاثر غلامحسین اکبری]
۲روزتاتولدشهیدجاویدالاثرغلامحسین اکبری
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
معلمی که شوق پرواز داشت
#همسر_شهید
من از علاقهاش به شهادت خبرداشتم.
همیشه میگفت اگر لیاقت داشته باشم
شهید میشوم. هروقت باهم صحبت
میکردیم حتی خیلی سال قبل از
ماجرای جنگ سوریه، همسرم میگفت:
ما نباید به مرگ طبیعی از دنیا برویم،
میگفت دوست دارم شهید بشوم و شما
هم شهیده، میگفت زندگی آن دنیای ما
باید آبادتر از این دنیا باشد.
معتقد بود این دنیا هیچ ارزشی ندارد
و واقعا هم به این اعتقاد پایبند بود
و زندگی خیلی سادهای داشتیم.
مجید اصلا اهل مال و منال دنیا نبود
آن موقعی هم که موضوع اعزام به
سوریه را مطرح کرد، چون شرایطِ
اعزام راحت نبود من گفتم شاید اعزام
نشود، اما بالاخره این اتفاق افتاد و
وقتی روز اعزامش مشخص شدو من و
آقامجید با هم صحبت کردیم، من گفتم
شما را میسپارم بهخدا، هر اتفاقی که بیفتد
حتما صلاحخدا در آن است. صلاح خدا هم
در این بود که همسرم شهید بشود و به
آرزویش برسد. الان هم ناشکری نمیکنم
مجید خیلی شهادت را دوست داشت،
تکیهکلامش اینبود که دعاکنید شهید بشوم
من از خدا شهادت میخواهم
https://eitaa.com/shahidgholamhosseinakbari
هدایت شده از کلام معصومین 🟦 ❤ 🟦
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نقش یزید......👆👆👆
نقش یزید را
اجرا هم
نمی شود کرد.....
اللهم العن یزید و آل یزید.
❤