eitaa logo
[شهیدجاویدالاثر غلامحسین اکبری]
1.5هزار دنبال‌کننده
16هزار عکس
12.9هزار ویدیو
73 فایل
رفیق شهیدم🌾📿 💐شادی ارواح طیبه شهدا صلوات @mostafaakbri1 https://eitaa.com/joinchat/1443824321C0bc24470f1
مشاهده در ایتا
دانلود
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ گذشتن از جوانـی ! رستن از دنیـا ... چشم بستن رویِ تمام آرزوهـا ! چه توجیهی می‌تواند داشته باشد جز عشـــق . . . 🌹بہ دلم لڪ زده با خنـده ے تـان جـان بدهم طرحِ لبخنـــدِ تـان پـايـانِ پريشانے هاست... 🌷🤲 اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ وَ الْعافِیَةَ وَ النَّصْرَ وَ اجْعَلْنا مِنْ خَیْرِ اَنْصارِهِ وَ اَعْوانِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ 🤲🌷 🌷🤲 اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً 🤲🌷 🌷🤲 اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدی (عَجّ) 🤲🌷 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ " فراری از وصیت نامه شهید محمد امین زارع: همیشه در ذهنم آرزوی شهادت را می پروراندم.می دانم که شهادت فقط مخصوص بندگان مخلص خداوند میباشد ولی همیشه به خداوند میگفتم که اگر صلاح دانست من را با شهادت بپذیرد. اللهم عجل لولیک الفرج {اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِی ّ(عج) السلام و علیک یا ابا عبدالله الحسین 🌹🌹 ...🌹🕊 ....🌸🎉🌸 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
|کلنا عباسک یا زینب عباس علمدار بود... علمدار حضرت ارباب ارواحنافداه. آن روزها مهربان ارباب ما علمدارش را فدا کرد تا علمدار همه ما بشود. حالا قرار بود خیلی ها عموی رقیه را «عموجان» صدا کنند. تکیه‌گاه زینب آنقدر دستش باز شده بود که گره گشای همه‌ی آخر خط رسیده ها باشد. «کامل بخوانید»
. | کلنا عباسک یا زینب عباس علمدار بود... علمدار حضرت ارباب ارواحنافداه. آن روزها مهربان ارباب ما علمدارش را فدا کرد تا علمدار همه ما بشود. حالا قرار بود خیلی ها عموی رقیه را «عموجان» صدا کنند. تکیه‌گاه زینب آنقدر دستش باز شده بود که گره گشای همه‌ی آخر خط رسیده ها باشد. در وصف علمدارِ حسین همین بس که در روایت آمده است چنان جایگاهی دارد که تمام شهدا به او غبطه می‌خوردند. اما عباس فقط برای شهدا یک الگوی غبطه‌برانگیز نیست؛ او فرمانده است... فرمانده‌ای که داستانش با شهدا همان نقل مأموریت ویژه اوست. علمدار، فدائیان ارباب را انتخاب میکند و برای هر کدام برنامه‌ی مخصوصی دارد که سرنوشت علمداری‌شان را قبل و بعد از شهادت مشخص میکند. در میان تمام این منتخبین گروهی آشنا اما غریب برگزیدگان ویژه عباس شدند تا مأموریتی استثنائی را در عصر ما به سرانجام برسانند. مدافعان حرم. همان ها که عباس با دقت فراوان از میان تمام عاشقان این خانه انتخابشان کرده بود. آنهایی که بیش از بقیه شبیه عباس بودند و باید دوباره برای اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله علمداری می‌کردند. همان ها که در عین جوانی از اولیا خدا بودند و گمنام در میان خودمان زندگی میکردند. آنها که برای فدا کردن تمام دار و ندار خود با هم مسابقه گذاشته بودند و شبیه شهید خدمت هیچ نیش و کنایه‌ای از میدان خارجشان نمی‌کرد. شاید خیلی طول کشید تا بشناسیمشان و شاید هم هنوز آنها را نمی‌شناسیم! اما این روزها میدانیم که تنها اسمشان یا نگاهشان و قاب عکسشان کافی است برای اینکه دل ها زیر و رو بشود و راه علمداری ما را هم بگشایند... و اکنون در آستانه برآورده شدن آرزوی دیرینه مجاهدان حق_فتح قدس شریف_ بیش از پیش نیازمند نگاهشان هستیم. نگاه و توجهی که میدانیم اگر طالب باشیم از ما دریغ نمی‌کنند شبیه همین حالا که مهمان روایتشان شدیم...
| چی بهتر از این؟! مسجد اگر مسجد باشد کارخانه انسان سازی میشود...🌱 شبیه مسجدالنبی در صدر اسلام و شبیه مسجد امیر المؤمنین در انقلاب اسلامی که تداوم اصیل راه انبیاست✨ "مسجد امیر المؤمنین" جایی است حوالی شهریار در شهرکی به نام کهنز. گوشه‌ای از ایران که شاید خیلی هایمان حتی اسمش را نشنیده باشیم اما با اهالی اش آشنا هستیم...🦋 اهالی همچون مصطفی صدر زاده سجاد عفتی محمد آژند و جوانان زیادی که با اینکه دوران پیروزی انقلاب را ندیده بودند اما علمدار انقلاب شدند⭐️ حالا سهم مسجد امیر المؤمنین از حماسه دفاع از حرم حداقل سه شهید و دو جانباز است... بله! انقلاب است عطرش اینچنین از بالاترین رده های حکومتی تا کوچکترین جمع های مردمی منتشر میشود و قلب ها را مجذوب آرمان های الهی می‌کند. قلب هایی شبیه قلب محمد آژند. مداح خوش صدای جمع های کوچک و بزرگ محله کهنز که برای فدا کردن ارزشمندترین دارایی‌‌اش آواره کوه و بیابان میشود...🕊 چون میداند که بهای دفاع از حریم اهل بیت علیهم السلام بیش از این جان می‌ارزد🥺 پس میرود و جان میدهد و شبیه اربابش بیابان مهمان خوشبخت پیکرش میشود. وقتی بعد از پنج ماه برمیگردد پدرش اینگونه با او درددل می‌کند. «محمدم! شبیه همان روضه هایی که می‌خواندی شهید شدی...» و چی بهتر از این؟!❤️‍🩹