🌴حاج حسین الله کرم میگوید: در ارتفاعات انار بودیم. هوا کاملا روشن شده بود. امدادگر زخم گردن ابراهیم را بست. مشغول تقسیم نیروها و جواب دادن به بیسیم بودم. یکدفعه یکی از بچهها دوید و باعجله آمد پیش من و گفت: حاجی، حاجی یه سری عراقی دستاشونو بالا گرفتن و دارن به این طرف میان!
🌷با تعجب گفتم: کجا هستن؟! باهم به یکی از سنگرهای مشرف به تپه رفتیم. حدود بیست نفر از طرف تپه مقابل، پارچه سفید به دست گرفته و به سمت ما میآمدند. فوری گفتم: بچهها مسلح بایستید، شاید این حقه باشه!
🌷لحظاتی بعد هجده عراقی که یکی از آنها افسر فرمانده بود خودشان را تسلیم کردند. من هم ازاینکه در این محور از عراقیها اسیر گرفتیم خوشحال بودم. با خود فکر کردم حتما حمله خوب بچهها و اجرای آتش باعث ترس عراقیها و اسارت آنها شده. درجه دار عراقی را آوردم داخل سنگر. یکی از بچه را که عربی بلد بود را آوردم.
🌷مثل بازجوها پرسیدم: اسمت چیه، درجه و مسئولیت خودت را هم بگو! خودش را معرفی کرد وگفت: درجهام سرگرد و فرمانده نیروهایی هستم که روی تپه و اطراف آن مستقر بودند. ما از لشگر احتیاط بصره هستیم که به این منطقه اعزام شدیم.
🌷پرسیدم چقدر نیرو روی تپه هستند. گفت: الآن هیچی!! چشمانم گرد شد. گفتم: هیچی؟!
🌷جواب داد: ما آمدیم و خودمان را اسیر کردیم. بقیه نیروها را هم فرستادم عقب، الان تپه خالیه!
🌷با تعجب نگاهش کردم و گفتم: چرا؟!
گفت: چون نمیخواستند تسلیم شوند. تعجب من بیشتر شد و گفتم: یعنی چی؟!
🌷فرمانده عراقی به جای اینکه جواب من را بدهد پرسید: 🌴اینالموذن؟!
🌷این جمله احتیاج به ترجمه نداشت. با تعجب گفتم: موذن؟!
🌷اشک در چشمانش حلقه زد. با گلویی بغض گرفته شروع به صحبت کرد و مترجم سریع ترجمه میکرد:
🌷به ما گفته بودن شما مجوس و آتش پرستید. به ما گفته بودند برای اسلام به ایران حمله میکنیم و با ایرانیها میجنگیم. باور کنید همه ما شیعه هستیم. ما وقتی میدیدیم فرماندهان عراقی مشروب میخورند و اهل نماز نیستند خیلی در جنگیدن با شما تردید کردیم.
🌷صبح امروز وقتی صدای اذان رزمنده شما را شنیدم که باصدای رسا و بلند اذان میگفت، تمام بدنم لرزید. وقتی نام امیرالمومنین(ع) را آورد با خودم گفتم: تو با برادران خودت میجنگی. نکند مثل ماجرای کربلا...
🌷دیگر گریه امان صحبت کردن به او نمیداد. دقایقی بعد ادامه داد:
🌷برای همین تصمیم گرفتم تسلیم شوم و بار گناهم را سنگینتر نکنم. لذا دستور دادم کسی شلیک نکند. هوا هم که روشن شد نیروهایم را جمع کردم و گفتم: من میخواهم تسلیم ایرانیها شوم. هرکس میخواهد، با من بیاید. این افرادی هم که با من آمدهاند دوستان و هم عقیده من هستند.
🌷البته آن سربازی را که به سمت موذن شلیک کرد را هم آوردم. اگر دستور بدهید اورا میکشم. حالا خواهش میکنم بگو موذن زنده است یا نه؟!
🌷هیچ حرفی نمیتوانستم بزنم، بعد از مدتی سکوت گفتم: آره زنده است. باهم از سنگر خارج شدیم. رفتیم پیش ابراهیم که داخل یکی از سنگرها خوابیده بود. تمام هجده اسیر عراقی آمدند و دست ابراهیم را بوسیدند و رفتند.
🌷نفر آخر به پای ابراهیم افتاده بود و گریه میکرد. میگفت: من را ببخش، من شلیک کردم. بغض گلوی من را هم گرفته بود. حال عجیبی داشتم. دیگر حواسم به عملیات و نیروها نبود. میخواستم اسرای عراقی را به عقب بفرستم.
فرمانده عراقی من را صدا زدو گفت: آن طرف را نگاه کن، یک گردان کماندویی و چند تانک قصد پیشروی از آنجا را دارند. بعد ادامه داد سریعتر بروید و تپه را بگیرید. من هم سریع چند نفر از بچههای اندرز گو رو فرستادم سمت تپه. با آزاد شدن آن ارتفاع، پاکسازی منطقه انار کامل شد. گردان کماندویی هم حمله کرد. اما چون ما آمادگی لازم را داشتیم بیشتر نیروهای آن از بین رفت و حمله آنها ناموفق بود. روزهای بعد با انجام عملیات محمد رسول الله در مریوان فشار ارتش عراق بر گیلانغرب کم شد.
کتاب سلام بر ابراهیم – ص 135
@shahidgomnampardisan
nf00697477-1.mp3
1.95M
🌷شهید«ابراهیم هادی» از بنیانگذاران گروه چریکی «شهید اندرزگو» در جبهه گیلانغرب بود که در عملیات «والفجر مقدماتی» پنج روز به همراه بچههای گردان کمیل و حنظله در کانالهای فکه مقاومت کرد، اما تسلیم نشد.
🌷نهایتا در ۲۲ بهمن ۶۱ بعد از فرستادن نیروهای باقیمانده به عقب، دیگر کسی او را ندید.
🌷در این کلیپ صوتی، صدای اذان شهید هادی را همراه با خاطرهای درباره این اذان، از زبان حسین اللهکرم میشنوید.
@shahidgomnampardisan
🌷جواب دندان شکن به اشعار منحرفانه
🌴شعر از سیمین بهبهانی‼️
⚠اول شعر سیمین رو بخونید
🌴بعد جواب از شعر رو ببینید
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
مناگرکافروبیدینوخرابم؛ بهتوچه؟
مناگرمستِمیوشربوشرابم؛بهتوچه؟
تواگرمستعدنوحهوآهی٬چهبهمن؟
مناگرعاشقسنتور و ربابم، بهتوچه؟
تواگرغرقنمازی٬چهکسیگفتچرا؟
مناگروقتاذانغرقهبهخوابم؛بهتوچه؟
تواگرلایقالطافخدایی٬خوشباش.
مناگرمستحقخشموعتابم؛بهتوچه؟
گرچهدنیاسراباستبهگفتارشما
منبهجِدطالباینکهنهسرابم؛بهتوچه؟
تواگربویعرقمیدهیازفرطخلوص!
ومناز رایحهیمثلگلابم؛بهتوچه؟
مناگرریش٬سهتیغکردهامازبهرادب.
واگرمونساینژیلتوآبم،بهتوچه؟
تواگرجرعهخوربادهکوثرهستی!
مناگر دُردکشبادهینابم؛بهتوچه؟
تواگرطالبحوریبهشتی٬خبباش!
مناگرطالبمعشوقشبابم؛بهتوچه؟
توگراز ترسقیامتنکنیعیشعیان.
مناگرفارغاز روزحسابم؛بهتوچه؟
↴🌷جوابیه در خور تامل و دقت🌷
👇
کفروبیدینیاتاییار،بهمامربوطاست.
بشنواینپندگهربار،بهمامربوطاست.
توکهبالهوولعبدرپیمستیهستی،
میکنیجمعگرفتار،بهمامربوطاست.
بیخیالتبشومبارشطوفانبلا،
میرسدازدرودیوار،بهمامربوطاست.
آنچهآمدبهسرطایفه نوحنبی،
میشودواقعهتکرار،بهمامربوطاست.
مناگرلایقالطافخدایم،بهتوچه؟
توکنیجامعهبیمار،بهمامربوطاست.
تواگرمِیبخوریدرپسخانه،چهبهمن؟
گربیاییبرانظار،بهمامربوطاست.
توبهاینکوهگنهعاملشیطانگشتی،
شدهاینوکردربار،بهمامربوطاست.
گر نبندیم بر پوزه او قلاده،
میدَرَدهمچوسگهار،بهمامربوطاست.
گرتوسوراخکنیکشتیاینجامعهرا،
میشودغرقبهناچاربهمامربوطاست.
مستکنلیکنبینمکهتومستیکردی،
عربدهکوچهوبازار؟بهمامربوطاست.
توکهباچنگو ربابتهمهمردمرا،
میکنیمستعدنار،بهمامربوطاست.
بهجهنمکهخودترابکشیدرخانه،
درخیابانبزنیداد،بهمامربوطاست.
دینمندادهاجازهکهدخالتبکنم،
تانبینمزتوآزار،بهمامربوطاست.
امرمعروفکنم،نهیزمنکربپذیر،
تاابد،ترمزاشرار،بهمامربوطاست.
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
باارسالمطالبدرثوابانهاسهیمباشید
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
@shahidgomnampardisan
🌷متفاوت ترین وصیت نامهای که از یک شهید میخوانید🌷
🌷مزار شهید ۱۷ سالهای که وصیت کرده بود، گمنام و بینام و نشان خاک شود.🌷
🌷وصیتنامه همین شهیدگمنام که خطاب به خواهرش نوشته است:
🌷«بسمه تعالی سلام بر خواهرم که این نامه را میخواند، من مردهام و زندگی ننگین من به اتمام رسیده است. امیدوارم در موقع مرگم مسلمان مرده باشم. خواهشهایی داشتم که میخواستم انجام بدهید.
۱- 🌴دلم میخواهد که مراسم تشییع جنازه خیلی کوتاه باشد و زیاد به طول نینجامد.
۲- 🌴هیچ کس حق ندارد در مراسم و به موقع به خاک سپردن من گریه کند حتی تو، فقط مامان و بابا حق دارند گریه کنند و اگر کسی دلش خواست موقعی گریه کند که تنهای تنها است.
۳- 🌴تا آن جا که امکان دارد مرا در بهشت زهرا(س) خاک کنید، در یک جای خیلی خلوت و دور از مردههای دیگر و دور از رفت و آمد مردم. دلم میخواهد که تا چند متری من غیری نباشد و خودم تنها در جای پرتی باشم و اگر در بهشت زهرا(س) نشد در جای دیگر عیبی ندارد فقط خلوت باشد.
4- 🌴در روی خاکم سنگ قبر نگذارید. نمیخواهم کسی اسم مرا بداند یا صورت و عکس مرا ببیند و اگر سنگی میگذارید روی آن چیزی ننویسید، نه بخاطر این که از اسمم شرم دارم بلکه نمیخواهم کسی مرا بشناسد.
🌷در موقع خاک کردن، من را طوری در گور بگذارید که صورتم به سوی آسمان باشد تا بتوانم ستارگان را ببینم، کفنم تا جایی که امکان دارد از لباسهای معمولی من درست شده باشد، نمیخواهم که کفنم از چیز دیگری باشد دلم میخواهد که قبرم طوری باشد که حداقل سنگ قبرم موازات به خانه خدا باشد یا خودم به موازات قبله خاک شده باشم.
@shahidgomnampardisan
🌷روزهای یکشنبه و پنجشنبه به بالین حمید میروم، با هم حرف میزنیم، تصدقش میروم، بیتابیام فروکش میکند؛ اما نمیدانم چرا به خوابم نمیآید؟
🌷هر وقت به بهشت رضا(ع) میروم، آقایی که مسئولیت رسیدگی به فضای سبز آن منطقه را برعهده دارد به نزدم میآید و میگوید: دیشب مانند هرشب به مزار شهدای گمنام آمدم، صدای قرآن از اینجا (قبر شهید زرگوشی) در ساعت سه شب تا اذان صبح میآید و تمام دشت را منور میکند، مگر این آقا کیست؟
🌷من هم جواب میدهم: پسرم است، بیست ساله بود که به سرورش پیوست، دانشجو بود، اکنون که در معیت من نیست روشنایی چشمانم در ظلمت فرو رفته است.
@shahidgomnampardisan
حضرت آیتالله خامنهای برای استفاده از فرصت ایامالبیض ماه رجب به تمام مشتاقان مراسم معنوی اعتکاف توصیهای مرقوم داشتند که پایگاه اطلاعرسانیKHAMENEI.IR متن و تصویر دستخط رهبر انقلاب را منتشر می کند:
بسمه تعالی
امسال نیز بسیاری از متعبّدان از فضیلت اعتکاف محرومند. پیشنهاد میشود که در هر یک از سه روز نماز جناب جعفر طیار را بهجا آورند.
سیّدعلی خامنهای
*** کیفیت نماز جعفر طیار:
نماز جعفر طیار دو نماز دو رکعتی است، در هر رکعت حمد و سوره دارد. بعد از خواندن سوره، ۱۵ مرتبه: «سُبْحانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ للَّه وَ لا الهَ الَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ اکْبَر» خوانده شود، همین تسبیحات را ۱۰ مرتبه در رکوع و ۱۰ مرتبه بعد از سر برداشتن از رکوع، و ۱۰ مرتبه در سجده اول و ۱۰ مرتبه بعد از سر برداشتن از آن و ۱۰ مرتبه در سجده دوم و ۱۰ مرتبه بعد از سر برداشتن از آن گفته شود.
این نماز سوره مخصوصى ندارد، لکن افضل آن است که در رکعت اول، سوره «إذا زُلْزِلَتْ» و در رکعت دوم، سوره «وَ الْعادِیاتِ» و در رکعت سوم، «إذا جاءَ نَصْرُ اللهِ» و در رکعت چهارم، سوره «قُلْ هُوَ اللهُ اَحَد» خوانده شود.
🇮🇷@shahidgomnampardisan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷شیعه ببیند و کیف کند..🌷
🌴دیدن این فیلم برای هر شیعه حیدری توصیه میشه🌴
#نشرواجب
#اسعدالله_ایامکم
@shahidgomnampardisan
🌴شهیدی که عراقیها برایش مجلس ختم گرفتند:
🌷جنگ تمام شده بود و پیکرهای پاک بسیاری از شهدا در میان دشتهای ایران و عراق باقی مانده و بچههایی که از قافله دوستانشان جا مانده بودند و عباس هم یکی از آنها بود که با اتمام جنگ و شروع کار تفحص شهدا، آستین همت را بالا زد و برای یافتن دوستانی که در گمنامی به سر میبردند راهی دشت و دیار جنوب و غرب کشور شد.
🌷برای پیشبرد این هدف باید دشتهای عراق نیز زیر و رو میشد و هماهنگی میان دو کشور برای این امر صورت گرفته بود.
🌷خوش اخلاقی و مهربانی عباس زبانزد همه بود و این ویژگی اش همه را شیفته او میکرد و این همگان نه تنها برادران هموطن که عراقیها نیز بودند.
🌷او برای آنکه بتواند عراقیها را راضی کند تا به خوبی با آنها همکاری کنند هر کاری که از دستش بر میآمد انجام میداد؛ از گرفتن هدیه تا خرید آبمیوه و سیگار، و همین رفتارش، کارها را به خوبی راه میانداخت.
🌷عباس که شهید شد نه تنها دوستان و آشنایان و فامیل که عراقیها را نیز در غم فرو برد تا جایی که پولهایشان را روی هم گذاشته و برای عباس مراسم ختم گرفتند.
🌷و حالا نوبت حسین بود که رویه و رفتار برادر را ادامه دهد تا زمان شهادتش و وقتی حسین هم به خیل شهدا پیوست دیگر عراقی ها دوام نیاوردند و گفتند که ما دیگر تحمل ماندن در اینجا را نداریم.
🌷1. شهید عباس صابری که در پنجم خرداد سال 75 در کانال والمری به هنگام تفحص شهدا به شهادت رسید.
🌷2. شهید حسین صابری در سال 1376 به هنگام تفحص شهدا به
شهادت رسید
@shahidgomnampardisan
🌴شهیدی که غرور آمریکاییها را درهم شکست.🌴
🌷سردار شهید نادر مهدوی و 9 دلاور دریادل همرزمش در ماجرای 16 مهر سال 1366 مستقیم و بیواسطه و در عین حال جانانه و پهلوانانه در برابر زورگویی و تعدیگری ناوگان دریایی آمریکا با کمترین امکانات اما با ارادهای مصمم و پولادین ایستادند و با در هم شکستن هیمنه پوشالی ابرقدرتی به نام آمریکا در دریا دست به کار خیلی بزرگی زدند.
🌷نتیجهای که از این معادله میتوان گرفت این است که رجز خوانی و تهدید جمهوری اسلامی ایران به جنگ نظامی، یاوه و هذیانگویی بیش نیست.
🌷معظم رهبری (مدظلهالعالی) در خصوص حماسه شهید نادرمهدوی و همرزمانش چنین فرمودند: امثال نادر مهدوی و آنهایی که همراه او بودند، آن کسانی که آن کارهای بزرگ را انجام دادند، برق چشم گرفتند از دشمن؛ آبرو دادند به ملت ایران و قدرت نظام اسلامی را و جمهوری اسلامی را به رخ دشمن کشیدند؛ اینها باید یادشان زنده بماند؛ اینها باید در تاریخ مکتوب و تاریخ شفاهی، نامشان و یادشان برجسته شود؛ همچنان که دشمنیهای دشمنان هم بایستی شناخته بشود.
@shahidgomnampardisan
🌴راز عکس شهیدی که در اتاق رهبر انقلاب نصب شده بود🌴
🌷گاهی زیبایی و جمال ظاهر حکایت از باطن زیباتر دارد و شهید محمدرسول رضایی اینچنین بود. عکس او بسیار زیبا و اثرگذار است؛ اما این زیبایی در مقابل زیبایی روح بلند شهید بسیار اندک است.
🌷او در کودکی رفتاری کریمانه داشت که فقط از مردان بزرگ انتظار میرود. در سرمای سرد زمستان که از سحرگاه مردم در صف نفت برای نوبت با یکدیگر مشاجره داشتند، محمدرسول بعد از گرفتن سهمیه خود، وقتی پیرزن ناتوانی را میبیند سهمیه خود را به او بذل میکند و دستخالی به خانه بازمیگردد و شاید که دعای آن پیرزن او را به آرزوی خویش رسانده باشد.
🌷این عکس متعلق به شهید بزرگوار محمدرسول رضایی است و این جوان سیزده ساله راز تمایزش را برایمان برملا کرد.
🌷در تشییع جنازه شهید محمدرسول رضائی، دانش آموز 13 ساله مدرسه راهنمائی امیركبیر اسدآباد همدان صحنهای رخ داده بود كه تا كنون شاید در تشییع هیچ شهید دیگری از شهرها و حتی كشور اتفاق نیفتاده بود و دیگر هیچ گاه تكرار نشده است.
🌷محمدرسول به دوستانش وصیت كرده بود؛ «در تشییع جنازهی من پرچم آمریكا را به آتش بكشید تا مردم بدانند من ضدآمریكایی و تابع ولایت فقیه هستم.»
🌷آری او اینچنین بود که بر دیواره اتاق رهبر معظم انقلاب نصب شده و روح بلند و استکبار ستیز او بود که سالها پیش به عنوان کوچکترین شهید اسدآباد همدان در تشییع جنازهاش پرچم آمریکا را همکلاسیهایش به آتش کشیدند و نه فقط بر دیوار رهبر که بر دیواره شهر و بسیاری از دیوارهای دیگر نصب شده بود.
@shahidgomnampardisan
🌷درسالروز شهادتگونه عمه سادات حضرت زینب کبری(س)، یادی کنیم از شهدای مدافع حرم و سیدالشهدای مدافعان حرم حاج قاسم و ابومهدی المهندس و حاج حسین پور جعفری، و دیگر همرزمان، با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد🌷
@shahidgomnampardisan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴چرا از جمهوری اسلامی دفاع میکنی؟!!
🌷زمان شاه، مردم همه متدین بودن، و این حکومت اومد و مردمو بیدین کرد!!
🌷این کلیپو ببینید تا متوجه بشید چه اشتباهی میکنید!!
حتما تا آخر ببینید
#نشر_دهید
🇮🇷@shahidgomnampardisan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ببینید
🌴خاطرهای از سردار #شهید_حاج_حسین_خرازی
🌷وقتی در محاصره اروند اسلحه و مهماتی نمانده بود...
🌷ما سلاحمون فاطمهالزهرا (سلاماللهعلیها) هست.
🇮🇷@shahidgomnampardisan
#خاطرات_شهدا
#حاج_حسین_خرازی
🌴خبردار شد که دوستش نیازمند پول هست، رفت و تموم پسانداز هفت سالهی خودش رو بخشید بهش، بیمنت.
☝️🌷شبیه شهدا رفتار کنیم، سخت نیست...
🌷شهیدحسین خرازی پیشم آمد و گفت: من در این عملیات شهید مىشوم.
🌷گفتم: از کجا مىدانى؟ مگر علم غیب داری؟! گفت: نه، ولی مطمئنم.
🌷چند عملیات قبل، یک خمپاره کنار من خورد، به آسمان رفتم. فرشتهای دیدم که اسمهایشهدا را مىنويسد.
🌷تمام اسمها را مىخواند و مىگفت وارد شوید.
🌷به من رسید، گفت: حاضری شهید بشی و بهشت بری؟ یه لحظه زمین را دیدم گفتم: یک بار دیگر برگردم بچه و همسرم را ببینم، خوب مىشود.
🌷تا این در ذهنم آمد زمین خوردم. چشم باز کردم دیدم دستم قطع شده، بیمارستانم.
🌷اما دیگر وابستگی ندارم. اگر بالا بروم به زمین نگاه نمىكنم....!
✍به روایت سردارشهیداحمدکاظمی🌴
🌷حاج حسين رزمندهها را عاشقانه دوست داشت و گاه اين عشق را جوری نشان میداد كه انسان حيران میشد.
یک شب تانکها را آماده كرده بوديم و منتظر دستـور حرکت بوديم. من نشسته بودم كنار برجک و حواسم به پیرامونمان بود و تحرکاتی كه گاه بچهها داشتند. یک وقت ديدم یک نفر بين تانکها راه میرود و با سرنشینان، گفت و گوهای كوتاه میكند.
🌷کنجکاو شدم ببينم كيست!! مرد توی تاريكی چرخيد و چرخيد تا سرانجام رسيد كنار تانكی كه مـن نشسته بودم رويش. همين كه خواستم از جايم تكان بخورم، دو دستی به پوتينم چسبيد و پايم را بوسيد! گفت: به خدا سپردمتون!!
تا صدایش را شنيدم، نفسم بريد
گفتم: حاج حسين گفت: هيس؛ صدات در نياد ! و رفت سراغ تانک بعدی.....
🇮🇷@shahidgomnampardisan