#خاطره شهید عباس دانشگر🌷
💠 وقف اهل بیت علیه السلام
🌹🍃عباس واقعاً متفاوت بود. صفات حسنه زیادی داشت که او را از دیگران متمایز میکرد.
🌹🍃اخلاص، تواضع و ادای نماز اول وقت از شاخصهای ممتاز شهید عباس بود که مایه افتخار همگان است.
🌹🍃از هیأتی بودنش هر چه بگویم کم است. عباس وقف اهل بیت (ع) بود و پای ثابت زیارت عاشورا و دعای کمیل.
🌹🍃شوخطبعی، دلسوزی و روی باز از خصوصیات شهید عباس دانشگر بود. روی گشاده و رابطه صمیمانهاش با دیگران باعث میشد تا دوستان زیادی داشته باشد. در برخورد اول با همه آنقدر گرم میگرفت که منجر به دوستی عمیق با آنها میشد
🌷 زهی خیال باطل
🌹🍃یک ماه بعد از نامزدی اش آمد پیش من؛ گفت «میخواهم به سوریه بروم»، قبلا هم چند بار به من گفته بود، بهش گفتم عباس سوریه رفتن تو با منه، من نمیخوام جوانی پیش من باشه که جنگ و خون و آتش را ندیده باشه؛ مطمئن باش بالاخره تو را میفرستم؛ اما چرا آنقدر اصرار میکنی که الان بروی؟
🌹🍃عباس گفت «حاجی؛ من دارم زمینگیر میشم میترسم وابستگی من را زمینگیر کنه!». اصرار عباس آنقدر زیاد شد که گفتم عباس برو، وقتی گفتم برو، گل از گلش شکفت
🌹🍃 چون تازه داماد بود رفقای عباس در سوریه همقسم شده بودند که از او مراقبت کنند و او را سالم به ایران برگردانند. بعد از شهادتش، من به بچهها گفتم: زهی خیال باطل...!!! خداوند برای او نقشه کشیده بود؛ عباس درس عاشقی را چشیده بود و باید میرفت.
#شهید_عباس_دانشگر🌷
#تازه_داماد
🍃🌹🍃🌹
@shahidhadi598
4_582493935813787782.mp3
2.64M
داستان عجیب نویسنده کتاب شهید حاج یونس زنگی آبادی
خیلی عالی
#پیشنهاد دانلود
@shahidhadi598
alimi-shahadatimambagher139403.mp3
5.75M
تو دل غم مونده
یه ماتم مونده
یه چند شب دیگه
تا به محرم مونده...
@shahidhadi598
محفل شهدا
#خنده_به_سبک_شهدا 🌷| بیشترین خاطراتی که از اسماعیل توی ذهن بچه ها مونده مربوط به شوخ طبعی هاشه☺️ شو
🌷🌷
#خنده_به_سبک_شهدا
خاطره ای از 📝
#شهید_اسماعیل_سریشی
✍ به نقل از دوست شهید :
باهم توی خیابون بودیم👬
گفتم : اسماعیل پول همراهت هست؟میخوام کارت عروسی💌 بخرم
گفت : برای کی ؟😳 گفتم کاری نداشته باش😉
پول رو گرفتیم و رفتیم کارت عروسی خریدیم |👇|
یکی از بچه ها سنش زیاد بود اما ازدواج نمی کرد😐
اسم داماد رو به اسم دوستمان نوشتیم.اسم عروس رو هم یه اسمی پیدا کردیم و نوشتیم😂
کارتا آماده شد شروع کردیم به توزیع😆
به هرکس می دادیم خوشحال می شد
می گفت : خدا رو شکر بلاخره فلانی هم ازدواج کرد؟
تا خبر به گوش خود داماد برسه همه کارتا پخش شد😁
تا چند روز نقل همه صحبتا درباره ی کارت عروسی بود🎊😅
شادوماد هم نامردی نکرد گفت : تلافی می کنم☹️
یه روز صبح خواب بودم😴 که دیدم مادرم هراسون اومد توی اتاقم با داد و بیداد من رو صدا کرد
ترسیدم و سریع از خواب پریدم😰
گفتم مامان چی شده ؟🤕
مادرم گفت : هادی زنده ای ؟😯
گفتم : پس چی؟ فکر کردین مردم!🙁
گفت : بیاببین روی در خونه اعلامیه تو چسبوندن!😳😐😶 رفتم دیدم بعله شادموماد کار خودشو کرده😆
برای من اعلامیه ترحیم چاپ کرده بود! کل محلمون پر شده بود از اعلامیه فوت من! 😂
البته اسماعیل هم بهش کمک کرده بود تا این پروژه زودتر به اتمام برسه☺️
حتی اعلامیه من رو تا میدون امام که میدان اصلی شهر بود پخش کرده بودند
که اون هم کار اسماعیل بوده😅
#عجب 😅
#شهید_اسماعیل_سریشی
🌷🌷
@shahidhadi598
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃:❤️
صحبت های همسر #شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
در مورد عاشقانه های زندگی شان 😍✌️
#قرار_عاشقی_به_سبک_شهدا 💕
#ویژه
🍃:❤️
@shahidhadi598
❌تلنگر
⭕️ آیا روزهای سختی در پيش هست؟!
💢 سرخ پوستان از رييس جديد پرسیدند: آيا زمستان سختی در پيش است؟
رييس جدید قبيله که بی تجربه بود و نمی دانست چه جوابی بدهد گفت: برای احتياط برويد هيزم تهيه کنيد.
سپس به سازمان هواشناسی زنگ زد:
آقا امسال زمستان سردی در پيش است؟
و پاسخ شنید: اينطور به نظر می آید.
➖پس رييس دستور داد که بيشتر هيزم جمع کنند، و بعد يک بار ديگر به سازمان هواشناسی زنگ زد:
شما نظر قبلی تان را تأييد می کنيد؟
و پاسخ شنید: صد در صد.
➖رييس دستور داد که همه سرخپوستان، تمام توانشان را برای جمع آوری هيزم بيشتر بکار ببرند.
🔹 سپس دوباره به سازمان هواشناسی زنگ زد: آقا شما مطمئنيد که امسال زمستان سردی در پيش است؟
و پاسخ شنید: بگذار اينطور بگویم؛ سردترين زمستان در تاريخ معاصر!!!
رييس پرسید: از کجا می دانيد؟
و پاسخ شنید: چون سرخ پوستها دارند دیوانه وار هيزم جمع میکنند!!!!!
@shahidhadi598
🌹شهید بهزاد صداقت🌹
🌸سال 1340 در اردبیل چشم به جهان گشود.
دوران کودکی را به سرعت گذراند و تا دوم نظری درس خواند.
روز 16 شهریور 57 بعد از نماز مغرب درحالیکه به اتفاق خانواده تلویزیون تماشا میکرد، خطاب به مادرش گفت: «بر همه ما واجب است در راه اسلام جانفشانی کنیم».
مادر با او مخالفت کرد تا پسرش دچار خطر نشود. سرانجام پس از شرکت گسترده در تظاهرات، 17 شهریور ماه 57 هدف گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید.
@shahidhadi598
اصابت ۵ فروند موشک #سپاه پاسداران به مقرِّ تروریستهای حزب دموکرات کردستان
قبلا سپاه هشدار داده بود که انتقام سخت در راه هست !
موشک نوش جان کنید !!
#اقتدار_موشکی
#سپاه_متشکریم
@shahidhadi598
خاطره ای از
🌹شهید محمد ابراهیم همت🌹
🔰می خواستم برم #کربلا زیارت امام حسین(ع)همسرم سه ماهه بارداربود التماس واصرار که منو هم ببر🙏،مشکلی پیش نمی آید
هرجوری بود #راضیم کرد .
🔰باخودم بردمش .⚡️اما سختی سفربه شدت #مریضش کرد .وقتی رسیدیم کربلا اول بردمش دکتر🤒.دکتر گفت :احتمالاً #جنین_مرده.اگرهم هنوززنده باشه ،امیدی نیست❌ چون علایم حیاتی رو نداره😔.
🔰وقتی برگشتیم مسافرخونه خانم گفت من این داروها رونمی خورم🚫 ! بریم #حرم . هرجوری که میتونی منو برسون به #ضریح_آقا.
زیربغل هاش رو گرفتم وبردمش کنار ضریح .
🔰تنهاش گذاشتم 👤ورفتم یه گوشه ای واسه #زیارت .باحال عجیبی😭 شروع کرد به زیارت .بعد هم #خودش بلند شدورفت تادم درحرم🕌 .
🔰صبح که برای #نمازصبح بیدارش کردم .
با خوشحالی😃 بلند شد وگفت : چه خواب شیرینی الان دیگه #مریضی ندارم 🚫.بعد هم گفت :توی #خواب یه خانمی رودیدم که نقاب به صورتش بود ،یه بچه زیبا👶 رو گذاشت توی آغوشم .
🔰بردمش پیش همون #پزشک . 20 دقیقه ای معاینه کرد .آخرش هم باتعجب😧 گفت :یعنی چه ؟ موضوع چیه؟دیروز این بچه #مرده بود ،ولی امروزکاملاً #زنده وسالمه😍!
🔰اونو کجا بردید؟کی این خانم رو معالجه کرده⁉️ باور کردنی نیست، #امکان_نداره!؟
خانم که جریان رو براش تعریف کرد ساکت شد🔇 ورفت توی فکر💭.
وقتی بچه به دنیا اومد اسمش روگذاشتیم #محمد_ابراهیم
🌸<<محمد ابراهیم همت >> 🌸
#شهید_حاج_محمدابراهیم_همت
🌹🍃🌹🍃
@shahidhadi598