eitaa logo
محفل شهدا
49 دنبال‌کننده
995 عکس
204 ویدیو
13 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 💠زندگی در وانت 🔰به او گفتم: کار درستی نیست🚫 دائم زن و بچه ات را از این طرف به آن طرف می کشى، بیا یک خانه🏡 برایت بخرم. 🔰گفت: نه، حرف این چیزها را نزن⛔️، دنیا هیچ ارزشی . شما هم غصه مرا نخور، خانه ی من ماشینم 🚘است، باور نمی کنی بیا ببین. 🔰همراهش رفتم در عقب را باز کرد؛ 🔹سه تا کاسه، 🔸سه تا بشقاب،🔹 یک سفره پلاستیکی، 🔸دو تا قوطی شیر خشک بچه و یک سری خورده ریز دیگر. 🔰گفت: این هم !! دنیـ🌍ـا را گذاشته ام برای دنیا دارها، خانه هم باشد برای دارها.... راوی: مادر سردار شهید 🌹🍃🌹🍃 @shahidhadi598
#همت است دراسم ورسمت همتے در ڪار و ڪسبت ڪسب تو ڪسب #الهے ڪاسبے با #يار_عالے #شهید_محمدابراهیم_همت🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidhadi598
🌾بهش‌ پيله‌ كرده‌ بوديم‌ كه‌ بيا برويم‌ برات‌ #آستين‌ بالا بزنيم‌. گفت‌: باشه‌☺️ فكر نمي‌كرديم‌🗯 بگذارد حتي #حرفش‌ را بزنيم‌. 🌾خوش‌حال‌ شديم‌😍 گفت‌: « من‌ زني‌ مي‌خوام‌ كه‌ تا #قدس‌ هم راهم‌ بياد.» راوی: مادر شهید #شهید_محمدابراهیم_همت 🌹🍃🌹🍃 @shahidhadi598
محفل شهدا
#همت است دراسم ورسمت همتے در ڪار و ڪسبت ڪسب تو ڪسب #الهے ڪاسبے با #يار_
خمپاره💥 صاف خورد کنار حاج همت گفت: نگاهش کردم انگار نمی توانست🚫 تکانش بدهد دلمـ❤️ از این ها میخواهد... 🌹🍃🌹🍃 @shahidhadi598
🌸 #خدایا_ما_را_همتی_فرما تا همّت شویم، چرا که همّت، همّت کرد تا همّت شد... ‌ ‌ شادی روح شهدا #صلوات #شهید_محمدابراهیم_همت🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidhadi598
🌾¥🌸🍂₰🌹₰🍂🌸¥🌾 یک روز خانومش ازش پرسید: محمد چرا اینقدر #چشمای_تو قشنگه؟😍 گفت: چون تا حالا با این چشمان #گناه نکردم❌ یادش با #صلوات🌺 #شهید_محمدابراهیم_همت 🌹🍃🌹🍃 @shahidhadi598
🔸هر کس که بیشتر #برای_خدا کار کرد، بیشتر باید فحش بشنود 🔹ما باید برای #استقامت ساخته می شویم؛ برای تحمّل تهمت و افتراء و دروغ🚫 چون ما اگر #تحمّل نکنیم، باید میدان را خالی کنیم. #شهید_محمدابراهیم_همت🌷 🌹🍃🌹🍃
#عاشقانه_‌شهدا 💞 روزی کہ مهدی مےخواست متولد شود، ابراهیم زنگ زد خانه خواهرش. از لحنش معلوم بود خیلی بی‌قرار💓 است. مادرش اصرار کرد بگویم بچہ دارد بہ دنیا مےآید. گفتم:: نه❌ ممڪن است بلند شود این همه راه را بیاید، بچه هم به دنیا نیاید. آن وقت باز باید نگران برگـردد... ❣مدام مےگفت:: من مطمئن باشم حالِت خوب است؟ زنده‌ای هنوز؟ بچه هم زنده است⁉️ گفتم:: خیالت راحت همه چیز مثل قبل است. همان روز، عصر مهدی به دنیا آمد😍 و چهار روز بعد ابراهیم آمد... ❣بدون اینکه سراغ بچه برود آمد پیش من گفت:: #تو حالت خوب است ژیلا؟😍 چیزی ڪم و ڪسر نداری بروم #برات_بخرم؟! گفتم:: احوال #بچه را نمی‌پرسی⁉️ گفت:‌ تا خیالم از #تو راحت نشود نه!😉❤️ ❣وقتی به خانه مےآمد دیگر حق نداشتم کارے انجام دهم🚫 همه کارها را خودش مےکرد. لباس‌ها را مےشست، روی در و دیوار اتاق پهن مےکرد. سفره را همیشه خودش پهن می‌کرد. جمع می‌کرد تا او بود، نود و نه درصد کارهای خانه #فقط_بااو بود. #شهید_محمدابراهیم_همت #یامهدی