اَللَّهُمَّ أَرِنِي الطَّلْعَهَ الرَّشِيدَهَ وَ الْغُرَّهَ الْحَمِيدَهَ وَ اكْحُلْ نَاظِرِي بِنَظْرَهٍ مِنِّي إلَيْهِ 🤲💚
خدايا آن جمال با رشادت، و پيشاني ستوده را به من بنمايان، و با نگاهي از من به او ديده ام را سرمه بنه
﴿دعای عهد﴾✨
#امام_زمان
@shahidhojatrahimi
🌸براي محمدحسين پاسدار و جايگاه #پاسداري وراء يك لباس و شغل نظامي بود
بارها ديده بودم كه آرم سپاه رو روي لباس پاسدارها ميبوسيد❗️
احترام و ارزشي براي اين شغل قائل بود كه منزله ي مادي و دنيايي اش اصلا به چشم نمي آمد، پوشيدن لباس سبز سپاه و خدمت در اين جايگاه رو جزء #عبادت ميدونست.✨🌸
شهید مدافع حرم
محمدحسین محمدخانی🌹
@shahidhojatrahimi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بخند ...
ای بر لبانت رنگ #فروردین!
که #لبخندت ، گواهی میدهد
هـرگز #زمستان بر نمیگردد.
#لبخند_شهدا_نصیبتون
کانال شهیدحجت الله رحیمی بامابمانید🌈
@shahidhojatrahimi
#روز_جوان...
بر آنانـے ڪه جوانـے نڪردند
تا ما جوانے ڪنیم ، مبارڪ باد .
آرامشمان مدیون شماست ؛
براے جوانےمان دعا ڪنید ، علےاڪبرهاے زمان ما .....
@shahidhojatrahimi
•═•••🍃••◈🌸◈••🍃•••═
#شهيد_نوشت
خدایا آنگونه زندهام بدار
ڪه نشکند دݪی از زنده بودنم
و آنگونه بمیران
ڪه به وجد نیاید کسی از نبودنم..
زندگی آنقدر ابدی نیست
ڪه هر روز بتوان
مهربان بودن را به فردا انداخت..
#شهید_سیدمرتضیآوینی..
@shahidhojatrahimi
•═•••🍃••◈🌸◈••🍃•••═
#کلام_از_شهدا
✍ نگاه به زیر دستان خود کنید که خدا از شما#راضی باشد. خدا را#شکر کنید و نگاه به بالا دست خود نکنید که#طمع_دنیا شما را بگیرد.
#شهيد_مصطفي_كلهري
@shahidhojatrahimi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نگاھتان وجودمان را
از عشـق لبریز میکند ؛
ما عاشق نگاه یاران هستیم ...
#شهدا_همیشهنگاهے :)
#رفیق_شهید_من🍃🍂
#شهیداحمدمحمدمشلب✨
══════°✦ ❃ ✦°══════
@shahidhojatrahimi🌹
@shahed_sticker۸۱۲.attheme
106.7K
• #حاج_احمد_متوسلیان
• #تم_رفیق_شهید 📲
• #تم
🔻تم_جذّاب😍
@shahidhojatrahimi🌹
#سید_حسن_نصرالله:
" #لبنانیهای مستقر در ایران برای مقابله با #ویروس_کرونا به میدان بیایند.
جمهوری اسلامی #ایران قلب جبهه مقاومت و قلب #جهان_اسلام است، هرکس با هر توانی وظیفه دارد از این قلب #حفاظت کند."
#سيدي_ماتركناك
@shahidhojatrahimi
🌹طرح انس با قرآن🌹
👈تلاوت یک صفحه از قران کریم
به نیابت از تمام شهداوشهیدحجت الله رحیمے
هدیه به حضرت زهراعلیهاالسلام💚
@shahidhojatrahimi
صفحہ ۷۵ استاد پرهیزگار .MP3
985K
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم
✨سوره مبارکه آل عمران✨
#قرائت_صفحه_هفتاد_وپنجم
@shahidhojatrahimi
°•|♥️جوانِ خوش قد و بالاے خانهتان بودے مثل علےاڪبر لیلا...
و مثل علےاڪبر در راه حسین(ع) فدایے شدے...🌹|•°
«روزت مبارڪ جوان علےاڪبرے»😍✨
#رفیق_شهیدم
#شهید_حجت_الله_رحیمی
...°∞°🌸•❀•🌸°∞°..
@shahidhojatrahimi
...°∞°🌸•❀•🌸°∞°...
#حاج_حسین_یکتا:
"توصیه میکنم #جوانها اگر بخواهند از دستِ #شیطان راحت شوند #عشق_به_شهادت را در وجود خود زنده نگه دارند..."
بقولِ شهید #حاج_امینی: خدایا بسیار عاشقم کن...
ماراهمراهی کنیدباحضورسبزتان💚
@shahidhojatrahimi🍂
فرازی از #وصیت_نامه:
اگر میخواهید #نذری کنید، فقط #گناه نکنید!
مثلا نذر کنید یک روز گناه نمیکنم، #هدیه به آقا صاحب الزمان(عج) از طرف خودم...
شهید جاویدالاثر #مجید_سلمانیان
@shahidhojatrahimi
⚘﷽⚘
صلوات خاصه امام رضا علیه السلام:
اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضاالمرتَضی الامامِ التّقی النّقی وحُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَعَلیاَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک.🌹🍃
🌷| @shahidhojatrahimi
فرازی از #وصیت_نامه:
خواندن #زیارت_عاشورا، من خود هر صبح و شام زیارت عاشورا را میخواندم، نتیجه آن را در #زندگی دیدم و از خدا بخواهید که به همه ما #اشک_چشم و دل مناجات عنایت کند، مخصوصا در مجالس روضه #امام_حسین(ع).🍂
شهید #علی_شاه_سنایی
شهداراالگوی خویش قراربدهیم 💚
@shahidhojatrahimi
💎ﻫﺮ ﺷﺐ ﺩﻋﺎی فرج به نیابت از اهل بیت علیهم السلام ،، شهدای مدافع حرم وهمه ی شهدای جنگ تحمیلی....
💠 دعـــــــــــای فـــــــــــرج 💠
🔸بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم🔸
⚜الهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.⚜
💠دعــای ســـلامتی امــام زمــــان(عج)💠
⚜"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"⚜
⛅️اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجُ⛅️
🆔 @shahidhojatrahimi
#رمان_واقعی_فرار_از_جهنم
(قسمت چهل و پنجم:بهم حمله کرد)
در حالی که داد میزد واون جملات رو تکرار میکرد و اشک میریخت...حمله کرد سمت من چند تا مشت و لگد که بهم زد...یقه اش رو گرفتم و چسبوندمش به دیوار...
با صدای بلند گریه میکرد و میگفت...چرا با من این کار رو میکنی...
آروم کردنش فایده نداشت...سرش داد زدم...
_این آینده تویه...آینده ای که خودت انتخاب کردی...ازش ترسیدی؟...آره وحشتناک...فکر کلید یک میشی...تو یه احمقی که در بهترین حالت..یه گارسون توی بالا شهر یا یه خدمت کار توی هتل یا چیزی توی همین مایه ها میشی اگرم یه آشغال عشق اسلحه بشی و شانس بیاری پلیس..
یقه اش رو ول کردم...
_میخوای آمریکایی باشی...آره این آمریکاس...جایی که یا باید پول و قدرت و ثروت داشته باشی یا مثل سیاستمدار ها و امثال اونها توی سیستم خودت رو ما کنی...یا اینکه درس بخونی و با تلاش زیاد ،خودت رو توی سیستم بهره کشی ،بکشی بالا...میخوای آمریکایی باشی باش...اما یه آشغال به درد نخور نباش...این کشور ۳۰۰میلیون نفر جمعیت داره...فکر میکنی چند نفر از این پایین تونستن خودشون رو بکشد بالا...حتی اگه یه زندگی عادی و متوسط بخوای...باید واسش تلاش کنی...مسلمون ها رو نمی دونم اما بقیه باید۱۸سالگی خونه رو ترک کنن و جدا زنگی کنن...۲سال بیشتر وقت نداری....بخوای درس بخونی یا بری سر کار...واقعا فکر کردی میخوای چی کار کنی؟...
و اون فقط گریه میکرد....
✍به قلم:شهید مدافع حرم سید طاها ایمانی🥀
@shahidhojatrahimi
#رمان_واقعی_فرار_از_جهنم
(قسمت چهل و ششم:اراده خدا)
بهش آرامش بخش دادم...تمام شب رو خوابید اما خودم نتونستم....نشسته بودم نگاهش میکردم...زندگی مثل یه فیلم از جلوی چشام پخش میشد...هیچ وقت هیچکس دستش رو برای کمک به من بلند نکرده بود...
فردا صبح با روشن شدن آسمون رفتم ماشین رو آوردم....جز چندتا خراش ساده سالم بود...راه افتادیم...
توی مسیر خیلی ساکت بود...بالاخره سکوت رو شکست
_چرا این کار رو کردی؟...
زیر چشمی نگاهش کردم...
_به خاطر تو نبود من به پدرت بدهکار بودم...لیافتش بیشتر از داشتن پسر مثل تویه...
_تو چی؟لابد لیاقتش آدمی مثل تویه...
زدم بغل..بعد از چند لحظه...
_من سیزده سالم بود که خیابون خواب شدم...بچه که بودم دلم میخواست دکتر بشم...درس میخوندم ،کار میکردم...از خواهر و برادرام مراقبت میکردم...میخواستم از توی اون کثافت خودم و اونها رو بیرون بکشم اما بدتر توش غرق شدم...هیچ وقت دلم نمیخواست اون طوری زندگی کنم...دیدن حنیف و پدر تو...تنها شانس کل زندگی من بود...
رسوندمش در خونه...با ترمز ماشین،حاجی سریع از خونه اومد بیرون...مشخص بود تمام شب ،پشت پنجره منتظر ما کشیک می کشیده
وقتی احد داشت پیاده میشد..رو کرد به من...
_پدرم همیشه میگه ،توی زندگی چیزی به اسم شانس وجود نداره...زندگی ترکیب اراده ما و خواست خداست...
اینو گفت و از ماشین پیاده شد...
✍به قلم:شهید مدافع حرم سید طاها ایمانی🥀
@shahidhojatrahimi