eitaa logo
❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
2.3هزار دنبال‌کننده
31.2هزار عکس
12.2هزار ویدیو
106 فایل
❣🍃بسم رب خادم الشهداء🍃❣ 🥀شھید...به‌قَلبت‌نگـاھ‌میکُند اگࢪجایےبࢪايَش‌گذاشتھ‌باشےمےآيد‌مےمانَد لانھ میکُند تاشھيدت‌ڪُند ﴿شهیدحجت الله رحیمے♡﴾️🕊
مشاهده در ایتا
دانلود
: محمدم در آخرین تماسش به من گفت: «مادر دعا کن، شوم؛ اگر شهید نشوم، دیوانه می‌شوم. مادر من را رها کن» من هم روز جمعه در روضه (ع) شرکت کردم، روبه قبله ایستادم و گفتم حضرت زینب (س) محمد ناقابل من به پیشگاه شماست، قبول کنید، هرطور که شما می‌خواهید، من هستم. روز شنبه ساعت هفت غروب تیر به   می‌خورد و دم صبح به می‌رسد🌷 @Shahidhojatrahimi
💔 جشن تولد يكی از بود😃☝️ تصميم گرفتيم هم بريم و براش كادو بخريم🎁 بهش يكی از بهترين برای خريد معرفی كردم که اونجا بريم😀 اما كرد و ازم خواست كه بریم به يكی از همین مغازه های 🙁✌️ رسيديم ديدم چهرش درهم رفته و پايينه😞 ازش سوال كردم اتفاقی افتاده؟ گفت دلم ميگيره جوونا رو به این شکل ميبينم...😔 ديدم نگاهش به سمت خيابون رفت ... چند دختر و پسر مشغول شوخی باهم و سبكانه ای بودن😓 دستش رو روی شونه ام گذاشت وگفت 🚶🚶 داخل مغازه رفت #و سريع چيزی برای هديه انتخاب كرد و 👌 توی ماشين سرش پايين بود و زياد نميزد😞 مگر اينكه من باهاش صحبت ميكردم و اون می داد... شب موقعی كه به مهمونی بريم ناگهان جلوی در خونمون ديدمش😳 پرسيدم اينجا چيكار ميكنی؟من فكر تو رفتی‼️ گفت من ‼️ ولی از طرف من رو بهش بده🎁 و بهش تبريك بگو👌 ازش اينكار رو سوال كردم ،گفت شنيدم جايی كه رو گرفته اند🎉🎈 مكان مناسبی برای شركت نيست☝️ ما آبروی حزب الله و جوانان اين اونوقت خودمون نامش رو خراب كنيم؟! ❤️ @Shahidhojatrahimi
🌷 🍃ولادت : ۳۶/۱۲/۱۸ - آبادان 🍂شهادت : ۹۴/۱۰/۲۳ - خانطومان سوریه 🍁آرامگاه : گلزار شهدای آبادان 🌸پیرمردی در شهادت حاج سعید خیلی بی‌تابی می‌کرد ازش پرسیدم ببخشید پدر جان شما چیکاره آقای طاهری هستی؟ 🌺گفتش کاره ای نیستم چند وقت پیش اومده بود دم در خانه ما در زده بود. دیدم این آقاست به من گفت پسرت خونه است. 🔹گفتم :بله 🔸گفتش: میشه صداش کنید. 🔹گفتم: این دیگه چی میخواد در خونه ما ؟ بچم با ها سروکار نداره بچه ما که . 🔸به پسرم گفتم: بابا برو دم در! یکی کارت داره. 🔹پسرم که اومد. پریدن تو بغل هم قبل از یه هم داد به پسر من و رفت. 🔸به پسرم گفتم :بابا ایشونو می‌شناختی ؟گفت: نه بابا، چند روز پیش داشتم تو خیابون می‌رفتم ایشون با ماشینش عبور کرد آب زیر تایر ماشینش ریخت رو شلوار من، من یه دادی زدم و ناسزایی گفتم ، ایشون ایستاد اومد پایین . بابا نیم ساعت از من داشت می‌کرد. «پسرم منو ببخش؛ پسرم من حواسم نبود». 🌼دیگه نگفت من یک چشم ندارم، اصلا نصف اینور نمی‌بینم. بعد از عذرخواهی گفت: پسرم میشه این آدرس خونتون رو به من بدی. با ترس و لرز دادم 🔴👈الان اومده بود در خونه، برام یه هدیه آورده ... 🆔 @shahidhojatrahimi
🔰همسر شهید مدافع حرم #ناصر_مسلمی_سواری 🔸روی تربیت فرزندان خصوصا دخترانش حساس بود. روی #محجبه بودنشان تأکید میکرد و هر وقت دخترها #حجاب میگرفتند برای تشویق به آنها #هدیه یا روسری‌های زیبا می‌داد... 🔹زمانی که در بازیافت بود زیاد کار همکاران افغانش را راه می‌انداخت. می‌گفت در ایران غریب هستند و اغلب از ناچاری مهاجرت کرده‌اند. جز خداوند و ما کسی را ندارند. اگر بیمار می‌شدند برای مداوا همراهی‌شان می‌کرد و امور بانکی و... آنها را انجام می‌داد... 🔻به قرائت #قرآن خیلی پایبند بود و ما را به انجام آن تذکر می‌داد. نمازهایش را همیشه اول وقت و با دقت و طولانی می‌خواند و بعد از نماز بسیار در حق دیگران #دعا می‌کرد. 🆔 @shahidhojatrahimi
🔻مرحوم آیت الله کشمیری: 🔰برای برآمدن حوائج #توسل به #امام_جواد (علیه‌السلام) بسیار مفید است به این طریق که صلوات ختم کنید و ثواب آن را به حضرت #هدیه کنید 🆔 @shahidhojatrahimi
#فرازےازوصیتـــــنامہ 🔷 اگر می‌خواهید #نذری کنید فقط گناه نکنید، مثلا نذر کنید یک روز گناه نمی‌کنم #هدیه به آقا صاحب الزمان(عج) از طرف خودم. 🔹یعنی از طرف خودتان عملی را برای #سلامتی و تعجیل در #فرج آقا امام زمان(عج) انجام ‌دهید که یکی از مجربترین کارها برای آقا است. 🔹یا اگر می‌خواهید برای اموات کاری انجام دهید به نیابت از آنها برای تعجیل در فرج آقا امام زمان(عج) نذر کنید. #اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج 🌺 #شهید_مجید_سلمانیان🌷 #شهید_مفقودالاثر_مدافع_حرم @shahidhojatrahimi
✍ #خاطرات_شهدا 🌷انگشترهایی که براخودش تهیه میکرد معمولا بارکاب های خوبی بود، اما یکی دوماه بیشتر در انگشتش نمیدیدی. هرکدام از دوستانش که خوشش می امد به او می بخشید. 🌷در مورد لباس هایش هم همینطور بود، لباسی که امانت میداد، محال بود پس بگیرد. برای عروسی دوستانش که می رفت محال بودکه دست خالی برود، مقید بودکه حتما #هدیه ای تهیه کند ودوستان دیگرش را هم مجاب میکردکه باهم یا یک سکه طلا بخرند یا پاکت پولی را هدیه بدهند. میگفت اول زندگیشان هست باید #کمکشان کنیم...!!! 🔺 راوی: مادر بزرگوار شهید #شهید_رسول_خلیلی🌷 #شهید_مدافع_حرم @shahidhojatrahimi
✍ برگی از خاطرات 🌸چند ماهی بود که جذب تشکیلات #اطلاعات شده بود و هر روز به محل کارش رفت و آمد داشت. از اینکه با سختی و به صورت #پیاده_سوار هر روز می رفت ناراحت بودم و تصمیم گرفتم با پول بازنشستگی #وسیله‌ای برایش تهیه کنم. 🌸تنها پسرم بود و خاطرش برایم عزیز بود لذا با او تماس گرفتم و گفتم: می خواهم ماشینی را ثبت نام کنم به نظرت چه ماشینی بهتر است؟ تصور کرد که می خواهم ماشین #خودم را بفروشم و تبدیل به احسن کنم. 🌸برای همین گفت: شنیده ام که ال نود ماشین خوبی است. حرفش را پذیرفتم و ال نود ثبت نام کردم. چند مدتی از تحویل گرفتن آن نگذشته بود که حسن به #مرخصی آمد و در یک فرصت مناسب و بعد از ناهار بود که سوئیچ ال نود را آوردم و گفتم این #هدیه من به شماست. 🌸ابتدا تعجب کرد و بعد سراغ سوئیچ سمند #قدیمی ام را گرفت. و هر دو سوئیچ را در دستانم گذاشت و گفت: حالا اگر یکی از ماشین هایت را به من تعارف کنی سمند را قبول می کنم. 🌸با اینکه جوان بود و ماشین نو برایش مناسب تر بود ولی روحیه #مراعات پدر و مادر در حسن بسیار زیاد بود سوئیچ سمند را از من تحویل گرفت و تا ابد #مهرش را در دلمان ماندگار کرد. #راوی_پدر_شهید #شهید_حسن_عشوری #اولین_شهید_وزارت_اطلاعات @shahidhojatrahimi
🌷 💠کتاب 🔰شوق داشت، به ویژه ازچندماه مانده به ؛ اما این چیزی نبود که یک شبه در او ایجاد شده باشد❌ علی رغم اینکه درجمهوری اسلامی، دوست و دشمن😈 این همه توی سر تبلیغ از وجنگ وگفتن ونوشتن از دفاع مقدس📝 می زنند 🔰به عنوان برادرِمحمودرضا👥 می گویم: که او هرچه داشت، از دفاع مقدس داشت.شخصیت محمودرضا حاصل اُنس💞 باهمین ها وفیلم ها🎥 و ها وگفتن ها ونوشتن ها از شهدای دفاع مقدس🌷 بود. 🔰دانش آموز بود که با پروین قدس در تبریز رفاقتی به هم زده بود. مرتب برای دیدن آرشیو🎞 عکس هایش سراغش می رفت. اولین ریشه های به فرهنگ جبهه وجنگ راحاج بهزاد در او ایجاد💖 کرده بود. 🔰کتابخانه ای📚 که از او به جامانده، تقریباً تمام کتابهای منتشرشده در حوزه دفاع مقدس در چند سال گذشته را در خود گنجانده است. مثل همه ی بچه های ، به یاد ونام وتصاویر📸 سرداران شهید دفاع مقدس، به ویژه تعلق خاطر داشت. 🔰این اواخر پیگیر محصولات جدید ادبیات بود. گاهی ازمن می پرسید فلان کتاب راخوانده ای⁉️ واگر میگفتم نه✖️ نمیگفت بخوان، می خرید وهدیه🎁 میکرد. اواخر، چندتا کتاب را توصیه کرد که بخوانم. ازبین این کتابها📚کوچه نقاش ها، دسته یک، همپای صاعقه وضربت متقابل یادم مانده💬 است. 🔰مجموعه سیری درجنگ ایران وعراق💥 را که ازکتابخانه ی خودش به من کرد، هنوز به یادگار دارم. یک بار هم رُمانی را که براساس زندگی نوشته شده بود، ازتهران برایم پست کرد📬 که بخوانم. 🔰یادم هست باهم در مراسم این کتاب📙 شرکت کرده بودیم. سردار هم درآن مراسم حضورداشت. به سردارسعیدقاسمی وموسسه فرهنگی میثاق هم علاقه مند💖 بود و بدون استثنا، هرسال بارفقایش درمقتل شهدای فکه🌷 که سردار حضور می یافت، حاضر می شد. چند بار هم به من گفت که عاشورا بیا . هربار گفتم می آیم ولی نمی رفتم😔 به روایت: برادر بزرگوار شهید 🌷 @shahidhojatrahimi
⤵️همسر شهید 🌷 🔸مهدی عاشق 😍 #شهید ابراهیم هادی بود. دوماه قبل شهادتش🌷 ریش هاشو کوتاه نمیکرد میگفت میخوام موقع شهادت #هم_تیپ شهید هادی باشم❤️. 🔹همیشه کتاب📙 سلام برابراهیم را به دوستانش #هدیه میداد #شهید_مهدی_ایمانی @shahidhojatrahimi
شما نان خشک خوردید و مقابل دشمن ایستادید و سهمتان از این سفره،تیر و ترکش بود.😔اما این روزها میلیاردی میخورند خیانت می کنند و #ذخیره_انقلاب نامیده میشوند. #شهید_تورج_رضازاده #هدیه به روح شهدا صلوات @shahidhojatrahimi
فرازی از : اگر می‌خواهید کنید، فقط نکنید! مثلا نذر کنید یک روز گناه نمی‌کنم، به آقا صاحب الزمان(عج) از طرف خودم... شهید جاویدالاثر @shahidhojatrahimi
📎مادر من را رها کن. ❣محمدم در آخرین تماسش📞 به من گفت: مادر دعا کن ، اگر شهید نشوم دیوانه می‌شوم، مادر من را رها کن😔 ❣من هم روز در روضه اباعبدالله(ع) شرکت کردم، رو به قبله ایستادم و گفتم: حضرت زینب (س) محمد ناقابل من به پیشگاه شماست، قبول کنید🙏 ❣هر طور که شما می‌خواهید من راضی هستم، "روز شنبه" ساعت هفت⏰ غروب تیر به فرزندم می‌خوردو دم صبح به شهادت می‌رسد🕊🌷 🌷 @shahidhojatrahimi
فرازی از : اگر می‌خواهید کنید، فقط نکنید! مثلا نذر کنید یک روز گناه نمی‌کنم، به آقا صاحب الزمان(عج) از طرف خودم... شهید جاویدالاثر ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @shahidhojatrahimi •═•••🍃••◈🌸◈••🍃•••═
یه روز جمعه باهم رفتیم . جلو ضریح بهم گفت احمد آدم باید زرنگ باشه . مااز تهران اومدیم زیارت، باید یه بگیریم... گفتم چی میخوای؟ گفت ❗️
❣﷽❣ 📚 🌷 ↶° به روایت: همسرشهید 9⃣1⃣ 📝یوسف شد یکی از بنیان گذاران باز هم توی خانه درست و حسابی نمی دیدمش. همه اش دنبال تشکیلات سپاه بود. هفته به هفته ازش خبر نداشتم. از ترور های اول خیلی می ترسیدم. بالاخره ممکن بود او را هم ترور💥 کنند. همه اش منتظر بودم تلفن بزنند و بگویند شوهرت را کشتند. 📝توی همان گیر و دار کارهای سپاه دنبال کارهای هنری هم بود. از همان موقعی که کردیم هم، به هنر علاقه داشت. نجاری🔨 بلد بود، بلد بود تخت و مبل بسازد. خطش هم خوب بود. وقتی نامه هایش را می خواندم، کیف می کردم از خطش. نقاشی هم می کرد. 📝توی خانه ی مادرش پر از تابلوهایی بود که خودش کشیده بود. همه هم از طبیعت؛ تکنیک آب رنگ🎨 مداد رنگی، پاستل. گاهی وقت ها هم می نشست با حامد درست می کرد. حامد ماشین خیلی دوست داشت. همه اش می گفت: بابا من ماشین🚗 می خوام. 📝یک روز نشستند ماشین درست کنند. یوسف روی شکل یکی از ماشین های باربری ارتشی را کشید؛ با اندازه های دقیق. بعد هم دورش را قیچی✂️ کرد و تکه هایش را به هم چسباند. چهارتا از چرخ های اسباب بازی حامد را هم جای چرخ هایش گذاشت. حامد خیلی خوشش آمد. از ده بار پارک رفتن هم برایش جالب تر بود. 📝گاهی وقت ها هم دولا می شد و به حامد می گفت: بیا پشت من سرسره بازی کن. ببین سرسره ی من بهتره یا سرسره پارک. حامد می خندید و می گفت: همین خوبه، همین خوبه😍 اگر وقت داشت، می نشست با حامد کارتون نگاه می کرد. بعد می نشست با حوصله در مورد کارتون با حرف می زد. 📝بیش تر پول هایش را خرج خریدن برای حامد و فاطمه می کرد. برای خودش هم می خرید🛍 همیشه می گفت: یک جایی از کمد رو بذار برای هدیه. اصلا یک کمد مخصوص هدیه باشد. 📝خیلی وقت ها که از کتاب📕 یا  اسباب بازی ای خوشش می آمد، چندتا چندتا می خرید و می گذاشت توی کمد هدیه ها می گفت: باید توی خونه چیزی برای هدیه دادن آماده باشه، تا وقتی جایی می ریم، لازم نباشه تازه اون وقت بریم برای خودشون یا بچه هاشون ای بخریم. 📝هر وقت بچه ای می امد خانه مان و یوسف می خواست به ش کادو بدهد، از کمد هدیه ها🎁 کتاب و اسباب بازی بر می داشت و می داد. فکرهایش خیلی قشنگ بود. خودش هم خیلی می کرد. همه جور کتابی می خواند؛ سیاسی مذهبی، تاریخی، ادبی، حتی کتاب کودکان. 📝کتابهای بچگانه📚 را با دقت میخواند و درموردش نظر میداد. میگفت: اگر اینطور یا آنطور مینوشتند برای بچه ها جال تر بود. با روحیه که داشت این همه علاقه به کارهای هنری🎭 خیلی عجیب بود چون هنر مندها معمولا بی نظمند. ... @shahidhojatrahimi
🍃 *﷽ 🍃 ❣️❣️ 💚بودنت اے است کہ هر روز رو نمایی میشود با یک سلام تازه 💜عطر رابہ تکرارهایمان برگردان سلام برامامی کہ از پدر بہ من مهربان😍 تر اسٺ 🌸🍃 @shahidhojatrahimi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[]🕊[] []💜این را به رسم تقدیم نگاهتـــ ڪردیم...، [][]🖤🖤بیاد شهداے یادشان ڱرامۍ @shahidhojatrahimi
فرازی از : اگر می‌خواهید کنید، فقط نکنید! مثلا نذر کنید یک روز گناه نمی‌کنم، به آقا صاحب الزمان(عج) از طرف خودم... شهید ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @shahidhojatrahimi
komeyl-mirdamad.mp3
10.11M
🔈دعای کمیل 🎤بانوای:حاج سید مهدی میرداماد به همه شهدا وشهیدحجت الله رحیمی 🍃 @shahidhojatrahimi
komeyl-mirdamad.mp3
10.11M
🔈دعای کمیل 🎤بانوای:حاج سید مهدی میرداماد به همه شهدا وشهیدحجت الله رحیمی 🍃 @shahidhojatrahimi
komeyl-mirdamad.mp3
10.11M
🔈دعای کمیل 🎤بانوای:حاج سید مهدی میرداماد به همه شهدا وشهیدحجت الله رحیمی 🍃 @shahidhojatrahimi
komeyl-mirdamad.mp3
10.11M
🔈دعای کمیل 🎤بانوای:حاج سید مهدی میرداماد به همه شهدا وشهیدحجت الله رحیمی 🍃 @shahidhojatrahimi
🌷 آیت الله (ره) : ✍ کسی می‌‌گفت : مادرم چند ‌سال پیش از دنیارفت شبی خوابش را دیدم ، گفت : پسرم! هیچ‌ چیزی مثل روح من را شاد نمی‌کند ؛ بهترین که به من می‌‌دهی این ذکر است. ‌ @shahidhojatrahimi