🔰 #شهید_ابراهیم_هادی و #۱۷شهریور ۵۷
🌸صبح روز #۱۷شهریور با #ابراهیم_هادی رفته بودیم جلسه مذهبی که ناگهان از اطراف #میدان_ژاله سر و صدایی بلند شد.
🌺فرياد #مرگ_بر_شاه طنين انداز شده بود و #ساواکی ها از چهار طرف ميدان را محاصره کرده اند و...
🌼از همه طرف صدای تيراندازی می آمد. ابراهيم سريع يکي از مجروح ها را آورد و با موتور رفت سمت #بيمارستان_سوم_شعبان ، تا نزديک ظهر حدود هشت بار رفتيم بيمارستان.
🌸ابراهيم را گم کردم! عصر رفتم منزل ابراهيم. مادرش نگران بود. هيچكس خبری از او نداشت. خيلی ناراحت بوديم.
🌺آخر شب خبر دادند ابراهيم برگشته. خيلي خوشحال شدم. با آن بدن قوی توانسته بود از دست #مأمورها فرار کند.
🌼روز بعد رفتيم #بهشت_زهرا سلام الله علیها و در مراسم تشييع و تدفين شهدا کمک کرديم.
یاد همه شهدا گرامی وراهشان پر رهرو
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@sardaraneashgh
🌹اعمـــــال مـــــاه صفـــــر
💠 سفارشات مخصوص بمناسبت ورود به ماه صفرالمظفر:
▪️ماه صفر ماه حزن اهل بیت علیهم السلام و ماه مهم و شریفی هست،
♦️لذا در مفاتیح الجنان اعمالی برای کل این ماه و اعمال مخصوص بعضی روزها آمده است:
۱- خواندن نماز اول ماه
دو رکعت
در رکعت اول بعد از حمد سی مرتبه سوره قلهوالله احد
در رکعت دوم بعد از حمد سی مرتبه سوره قدر
بعد از نماز صدقه دهد.
۲- خوانده دعای؛
" یَا شَدِیدَ الْقُوَى وَ یَا شَدِیدَ الْمِحَالِ یَا عَزِیزُ یَا عَزِیزُ یَا عَزِیزُ
ذَلَّتْ بِعَظَمَتِکَ جَمِیعُ خَلْقِکَ
فَاکْفِنِی شَرَّ خَلْقِکَ
یَا مُحْسِنُ یَا مُجْمِلُ یَا مُنْعِمُ یَا مُفْضِلُ یَا لا إِلَهَ اِلّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ نَجَّیْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذَلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ
وَ صَلَّى اللهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ. "
روزی ۱۰مرتبه که در مفاتیح الجنان آمده.
۳- روز سوم نمازی دارد به این نحو:
دو رکعت
در رکعت اول سوره حمد سوره فتح
و در رکعت دوم حمد و توحید.
بعد از نماز
صد مرتبه صلوات،
صد مرتبه بگوید: اللهم العن آل ابی سفیان و صد مرتبه استغفار کند.
۴- صدقه دادن هم در طول ماه مطلوب است.
@sardaraneashgh
🌹 پیکر مطهر شهید مدافع حرم مرتضی کریمی از طریق آزمایش دی ان ای شناسایی شد
♦️ شهید کریمی سال ۹۴ در منطقه خانطومان به فیض عظیم شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش در منطقه ماند.
@sardaraneashgh
🔹 ۱۷ شهریور، روزی که کمر طاغوت شکست
🔹 عمال رژیم پهلوی کودکی را در مقابل چشمان پدر و مادرش کشتند
🔰 در آن روز، رژیم شاهنشاهی حتی به کودکان هم رحم نکرد و بار دیگر دست خود را به خون ملت ایران آلوده کرد. یکی از افرادی که شاهد کشته شدن کودکی در مقابل پدر و مادرش بود؛ میگوید: «یک بنده خدایی را در خیابان شکوفه در خانهشان را زدند. او بچه همان خانه بود. نمیدانم تا حالا آن خانه را فروختهاند یا نه ولی تا چندی قبل جای گلولهها روی در آهنی بود. در آن روز چند گلوله به در خورده بود و آنها آن بچه را جلوی پدر و مادرش کشتند.»👇
🔗 http://www.tafahoseshohada.ir/fa/news/3009
@sardaraneashgh
409149186_-211959.mp3
5.98M
▪️🍂▪️#روضه امروز: شهر شام
🍁هر روز زیارت عاشورا بخونیم و روضه گوش کنیم.
امام زمان:
یا جدّاه، هر صبح و شام بر مصائب تو گریه می کنم.
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹اول ماه صفر،
سرمطهر امام حسین علیه السلام
رابه شام آوردند
همراه باقافله اسراء
به قافله سالاری
زینب کبری سلام الله علیها
این روزبرای شیعیان اهل بیت
روز عزاوماتم است.🏴
@sardaraneashgh
🏴هفت مصیبتِ شام از زبان امام سجادعلیه السلام
◾️از امام سجاد علیه السلام پرسیدند:
سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟
▪️در پاسخ سه بار فرمودند: الشّام، الشّام، الشّام...
امان از شام !
◾️در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر ، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود:
▪️1.ستمگران در شام اطراف ما را باشمشیرها احاطه کردند و بر ما حمله مینمودند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل میزدند.
▪️2.سرهای شهداء را در میان هودجهای زنهای ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس(علیه السلام) را در برابر چشم عمههایم زینب و ام کلثوم(علیها سلام) نگهداشتند و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم(علیه السلام) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه و فاطمه میآوردند و با سرها بازی میکردند، و گاهی سرها به زمین میافتاد و زیر سم سُتوران قرار میگرفت.
▪️3.زنهای شامی از بالای بامها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامهام افتاد و چون دستهایم را به گردنم بسته بودند نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامهام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند.
▪️4.از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و میگفتند: «ای مردم! بکُشید اینها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند؟!»
▪️5.ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها میگفتند: اینها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر و خندق و ...) کشتند و خانههای آنها را ویران کردند . امروز شما انتقام آنها را از اینها بگیرید.
▪️6.ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت.
▪️7.ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شبها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر میبردیم...
▪️صلی الله علیک یا سیدالساجدین ، الامام العارفین،زین العابدین..
📚برگرفته از: تذکرة الشهداء ملاحبیب کاشانی
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عاقل ترین جهان....🌷
@sardaraneashgh
شهید محمدحسین یوسف الهی یکی از دوستان و همرزمان نزدیک شهید سلیمانی بود که طبق وصیتش او را در جوار این شهید در گلزار شهدای کرمان به خاک سپردند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، سپهبد شهید قاسم سلیمانی در دوران هشت سال دفاع مقدس فرماندهی لشکر ۴۱ثارالله را بر عهده داشت که متشکل از رزمندگان کرمان بود. شهید حسین یوسف الهی یکی از دوستان و همرزمان نزدیک شهید سلیمانی بود که طبق وصیتش او را در جوار این شهید در گلزار شهدای کرمان به خاک سپردند.
اما این تدفین ماجراهای خاص خودش را داشت
به روایت شاهدان عینی پیکر شهید یوسف الهی هنوز بعد از گذشت ۳۴سال از شهادتش سالم مانده است!!!
شهید محمدحسین یوسف الهی متولد سال ۱۲۴۰ در شهر کرمان بود. او در خانوادهای فرهنگی بزرگ شد. با حضور در مساجد و جلسات مذهبی با اسلام و قران آشنا شده و علاقه زیاد و ارتباط عمیق شهید محمد حسین یوسف الهی با نهجالبلاغه نیز ریشه در همین دوران داشته است. شهید محمدحسین یوسف الهی فعال دوران انقلاب و هشت سال دفاع مقدس در لشکر ۴۱ثارالله کرمان در واحد اطلاعات و عملیات که بعدها نیز به عنوان جانشین فرمانده این واحد انتخاب شد.
در طول جنگ تحمیلی، پنج مرتبه به شدت مجروح شد و در نهایت در عملیات والفجر۸ در ۲۷ بهمن ماه سال ۱۳۶۴ به دلیل مصدومیت حاصل از بمبهای شیمیایی در بیمارستان لبافینژاد تهران به شهادت رسید.
سردار شهید حاج قاسم سلیمانی درباره نحوه شهادت شهید حسین یوسف الهی گفت: هنگامی که آنها در اتاق عملیات بودند دشمن در عملیات والفجر۸ دست به حمله شیمیایی میزند، او یاران خود را از سنگر خارج کرد و نجات داد وخودش شیمیایی شدوبه شهادت رسید.
سردار شهیدسلیمانی در خاطراتش با این شهید بزرگوار میگوید:
یک روز با حسین به سمت آبادان میرفتیم. عملیات بزرگی درپیش داشتیم. چندتا از کارهای قبلی با موفقیت لازم انجام نشده بود و از طرفی آخرین عملیاتمان هم لغو شده بود. من خیلی ناراحت بودم. به حسین گفتم: چندتا عملیات انجام دادیم، اما هیچکدام آنطور که باید موفقیتآمیز نبود. این یکی هم مثل بقیه نتیجه نمیدهد. گفت: برای چی؟ گفتم: چون این عملیات خیلی سخته و بعید میدانم موفق بشویم. گفت:
اتفاقاً ما در این کار موفق و پیروزیم. گفتم: حسین دیوانه شدهای. در عملیاتهایی که به آن آسانی بود و هیچ مشکلی نداشتیم نتوانستیم کاری از پیش ببریم آنوقت در این یکی که کلاً وضع فرق میکنه و از همه سختتر است، موفق میشویم! ؟
حسین خندهای کرد و با همان تکهکلام همیشگیاش گفت: حسین پسر غلامحسین به تو میگویم که ما در این عملیات پیروزیم.
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خداحافظی جانسوز دو دختر شهید با پیکر پدرشان
پدرشان از راه دوری آمده است، آن هم بعد از گذشت نزدیک به 6 سال. دیگر خبری از قد رعنای پدر نیست. در این شرایط، حنانه و ملیکا در معراج شهدا آخرین بار با پدرشان دیدار میکنند.
#شهید_مدافع_حرم_مرتضی_کریمی
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اختصاصی
🎙روایت سردار باقرزاده از کرامت حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام
💠کربلای معلی سحرگاه ۱۷ شهریور ۱۴۰۰
https://chat.whatsapp.com/HMKQAynaxU43aRJHuvS7d6
میگفت :
تو سوريه وقت خواب ندارم وقتى هم مى خواهم بخوابم از شدت خستگى نمى توانم بخوابم، انگار يک لشكر مورچه دارند از پاهايم بالا مى آيند!
حواسمون هست؟! شهدا اینجوری برای ظهور کار کردن، ما کجاییم؟!
شهید محمودرضا بیضایی🌷
@sardaraneashgh
#فرق_من_و_بسیجی_هیچ!!
🌷یک جا نمیشست غذایش را بخورد. به سنگر بچه بسیجیها سر میزد و هر جا یک لقمه ای میخورد؛ ناهار، شام یا حتی صبحانه ، فرقی نمیکرد. وقتی هم که ازش میپرسیدم؛ چرا این کار را میکند؟! میگفت:...
🌷....میگفت: اگر من در سنگر فرماندهی بنشینم و غذا بخورم، آن بسیجی که نان خشک یا دوغ یا ماست میخورد، فکر میکند؛ من که فرمانده هستم، غذایی بهتر از غذای او میخورم. این جوری بهتراست. بگذار بسیجی بداند، بین من که فرمانده هستم با او [که] یک بسیجی است فرقی وجود ندارد.
🌹خاطره ای به یاد فرمانده شهید حاج شهید عبد الحسین برونسی
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
@sardaraneashgh
#خاطرات_شهدا
#شهید_اصغر_الیاسی
✍ راویت؛ مادر شهید
✨مدام می گفت مادر من را #دعا کن. من مادر هستم نمی توانستم دعای #شهادت کنم، تنها از خدا می خواستم هرچه لیاقتش هست به او بدهد.
✨وقت رفتن، گفت مادر اگر بروم بدرقه ام می کنی؟ گفتم تو بدرقه شده خداهستی #لیاقت داده که به سوریه بروی.
خواستم بدرقه کنم دیدم قدش آنقدر #بلند است که فقط چند سانت تا چهارچوب فاصله دارد.
✨نگاهش نکردم، گفتم نکند #شیطان وسوسه ام کند که داری چه کار میکنی؟ چرا اجازه میدهی پسرت برود. ولی اجازه ندادم این افکار در سرم باشد، گفتم پسرم برو خدا به همراهت.
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در فراق بابا...😔
باباجون دلمون تنگ میشه برات...💔
حنانه و ملیکا خانم دردانه های شهید #مرتضی_کریمی
@sardaraneashgh
روز عاشورا بود بیاد دارم تو اون روزای شلوغ میگفت تعدادی ازدوستان و همکارانشون گوشی های همراهشان را خاموش کرده بودند که اعلام آماده باش ندهند ولی ایشون تو همان روزها پابه پای فتنهگران ایستاد،
دریغ از اینکه مقابل دشمنان اسلام ضعف نشان دهد، وقتی که ایشان از ناحیه گردن و دست و پا مجروح میشوند و به بیمارستان بقیه الله انتقال میدهند و در منزلمان هیئت دهه اول محرم یعنی شب شام غریبان مداح مجلس انتهای عزاداریها برای بیماران شفای عاجل خواستند که همان لحظه گفتند برای بهبودی حال آقا مرتضی هم دعا بفرمایید ما و خانواده ی ایشان سراسیمه خودمان را به ایشان رساندیم، با لباس بیمارستان به تن دست و پا شکسته و مهره های گردن آسیب دیده .😭
شهید کریمی در همان روزها عشق به ولایتمداری و شهادت داشتند که با مردانگی خودش رابه عشق حقیقی یعنی شهادت رساند .💔
🌷شهید #مرتضی_کریمی🌷
یاد شهدا با صلوات🌷
@sardaraneashgh
✨﷽✨
🌷 خاطره ای از همسر شهید چمران:
✍ یک هفته بود که مادرم را در بیمارستان بستری کردیم. مصطفی به من سفارش کرد که “شما بالای سر مادرتان بمانید و حتی شبها رهایش نکنید.” من هم این کار را کردم. وقتی حال مادر بهتر شد و از بیمارستان ترخیص شد، به خانه آمدیم و من، دو روز دیگر هم پیش او ماندم.
یادم هست روزی که مصطفی آمد دنبالم، قبل از این که ماشین را روشن کند، دست مرا گرفت و بوسید. میبوسید و همانطور با گریه از من تشکر میکرد! من با تعجب گفتم: “برای چی مصطفی؟!”
گفت: “این دستی که این همه روز، به مادرش خدمت کرده برای من مقدس است و باید آن را بوسید.”گفتم: “از من تشکر میکنید؟! خب این که من خدمت کردم مادر من بود، مادر شما نبود که این کارها را میکنی!!”
گفت “دستی که به مادرش خدمت میکند مقدس است و کسی که به مادرش خیر ندارد به هیچ کس خیر ندارد. من از شما ممنونم که با این همه محبت و عشق به مادرتان خدمت کردید.” هیچ وقت یادم نرفت که برای او این قدر ارزش بوده که من به مادر خودم خدمت کردم..
@sardaraneashgh
شهید جمهور
شهید طالبی #سقای_مدافعان_حرم/ شهیدی که روز بازگشت پیکرش را اعلام کرده بود.
آن روز که خبر شهادتش در استان فارس و شهرستان لامرد منتشر شد، در فضای مجازی این جمله «زمانه عجیبی است، هفتادسالهها برای ریاست دستوپا میزنند و دهه هفتادیها برای شهادت؛ فرهاد جان شهادت مبارک» دستبهدست میشد.
فرهاد طالبی نیز مانند محسن حججی از نسل دهه هفتادیها بود که در دفاع از حرم عقیله بنیهاشم(س) به شهادت رسید.
حادثه تروریستی اهواز آنهم در مراسم رژه نیروهای مسلح به ما یادآوری شد که اگر فرهاد طالبیها نبودند هرروز شاهد اینچنین اتفاقات دردناک و وحشتناک در سطح کشور بودیم و باید قبول کرد که امنیت اتفاقی نیست.
فرهاد طالبی اول خرداد ۱۳۷۲ در روستای دهنو فاضلی از توابع دهستان شیخ عامر، بخش چاه ورز، شهرستان لامرد دیده به جهان گشود.
وی پس از گذراندن دوره ابتدایی در زادگاهش، دوره راهنمایی را در مدرسه نمونه شهید عابدینی اوز و دوران متوسطه را در دبیرستانهای نمونه شهید نصیری لار و امام صادق(ع) لامرد با موفقیت به پایان رساند.
باوجود قبولی در رشته هستهای، به دانشگاه نرفت و به سبب علاقه وافرش به علوم حوزوی وارد حوزه علمیه خفر جهرم شد و ۳ سال به فراگیری دروس حوزوی در آن مدرسه مشغول و سپس وارد حوزه علمیه قوام شیراز شد و در آنجا تحصیلات خویش را ادامه داد.
همزمان با دوران تحصیل بهعنوان امام جماعت در مسجد بازار وکیل شیراز و چند مسجد و مدرسه به اقامه نماز جماعت پرداخت.
حجتالاسلام طالبی یازدهم تیرماه ۱۳۹۷ رهسپار سوریه شد تا از حرم عمه سادات حضرت زینب کبری(س) دفاع کند. وی سرانجام در بیستم شهریورماه ۱۳۹۷ مصادف با اول محرمالحرام ۱۴۴۰ هجری قمری در سن ۲۵ سالگی براثر ترکش مین در یکی از مناطق عملیاتی سوریه به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
باقر طالبی میگوید فرزندم همیشه میگفت برایم دعا کن تا شهید شوم و پدر نگران نباش و به دنبال شهادت بود.
بازگشت در همان تاریخ اعلام شده از سوی شهید
مادر شهید طالبی نیز بابیان اینکه فرزندم یک پسر بسیار فهمیده و روشنی بود اظهار داشت: چندین بار فرهاد گفت که اگر شهید شدم برای من گریه نکن بلکه برای مصیبتهای حضرت زینب(س) گریه کن و افتخار میکنم که چنین فرزندی بزرگ کردم.
رباب رحمانی ادامه داد: در آخرین تماس فرهاد گفت نگران نباش مادر که ششم محرم برمیگردم و همان ششم محرم هم بازگشت و افتخار میکنم که پسرم در این راه و به خاطر حضرت زینب (س) شهید شده است.
جانباز مدافع حرم نیز بابیان خاطراتی از شهید طالبی تصریح کرد: بسیار اصرار داشت که میخواهم برای دفاع از حرم عقیله بنیهاشم(س) بجنگم و شرایط بسیار سخت بود و جواب رد شنید و دیدم شروع به گریه کردن کرد و گفت که امام حسین(ع) را خوابدیدهام و گفته است اگر نگذاشتند بروی،گریه کن و مجوز خروجت را بگیر.
محمود مهدی یار ادامه داد: بالاخره مجوز خروجش را گرفت و خنده بر لبانش آمد و گفت این سری که بروم دیگر برنمیگردم.
#یاور_یخی مدافعان حرم
احسان نیز که مدافع حرم است و بهتازگی از جبهه مقاومت بازگشته و بدنش پر از ترکش است به بیان خاطرات خود با روحانی شهید پرداخت و بیان داشت: شهید طالبی در جبهه مقاومت چندین کیلومتر طی میکرد و آبخنک برای رزمندگان مدافع حرم تهیه میکرد.
وی بیان داشت: مدافعان حرم به شهید طالبی میگفتند یاور یخی که نمیگذاشت رزمندگان تشنه باشند و کمتر دیدیم خودش روزها آب بخورد.
احسان ادامه داد: شهید طالبی در معرفی خودش میگفت من ایرانیام و انتخابشده حضرت زینب(س) هستم.
@sardaraneashgh
🕊🕊🌹🕊🕊
شهادت #نردبان آسمان بود
تمامی افراد حاضر در عڪس بہ فیض #شهادت نائل آمده اند؛
و این نردبان بہ نردبان #شهادت معروف شد...🕊
#شهدا_نگاهی 😔😔
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نام من را بنویسید بدهکار حرم
لقبم را بنویسید گرفتار حرم
شده مضمون تمامیّ غزلهام #حسین
دفترم هم شده مجموعه ی اشعار حرم
خط خطیهای مرا نمره ندادید، که هیچ
خط زدید اسم مرا از صف زوار حرم
اصلاانگار زیادی تر از این سائل نیست
حسم این است شدم،نوکر سربار، حرم
بارها هم شده گفتم به خودم، بیچاره
یک کمی زار بزن، نوکر بی عار حرم
زائران تو همه مثل گل و گلزارند
این وسط من شدم انگارفقط خار حرم
برده ای هستم و بی قیمتی ام کشته مرا
کاش من را بفروشید به بازار حرم
حال من سخت وخیم است، دوایی بفرست
یک عیادت بکن از نوکـرِ بیمار حرم
دل من سوخته از دوری شش گوشه ی تو
آتش حسرتش افتاده به نیزار حرم
کاشکی خانه ی من کرب و بلا بود حسین
بود، همسایه ی دیوار به دیوار حرم
#حـسین_جـان💔
این شب جمعه دلم خیلی گرفته یاحسین
کـربلا را بسته اند، آقا بگو من چه کنم
#صلي_الله_عليڪ_ياسيدناالمظلوم_ياابا_عبدالله_الحسين
@sardaraneashgh
#خاطرات_شهدا
#شهید_اصغر_الیاسی
✅مادرشهید:
۴ روز بعد از شهادت اصغر رفت و امد در منزل زیاد شد، همش به فکر این بودم که یه خانه تکانی حسابی انجام بدم، چند وقت بعد از مراسم سالگرد این فرصت پیش آمد، شروع کردم به شستن فرش و موکت خانه و نظافت آشپز خانه... دو روزی بود که به طول انجامیده بود، یکی از همسایه ها امد و گفت: رقیه خانم دیشب خوابِ اصغر را دیدم بهم سفارش کرد که بیایم و به تو در خانه تکانی کمک کنم، گفتم: خیره ان شاالله، خندیدم و اهمیت چندانی ندادم با خود فکر کردم از روی دلسوزی میخواهد کمک کند اصغر را بهانه کرده، اما نفر بعدی و نفر بعدی هم با همین مضمون مراجعه کردن، الهی قربون محبت پسرم برم اون زنده است
اون می بیند و درک میکند، اصغر برایم نیروی کمکی فرستاده بود تا مادر خسته نباشد که مادر دست تنها نباشد، خیلی به فکر من و خانواده بود و تمام تلاشش را میکرد که من دست به سیاه و سفید نزنم.
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پیاده میام تا حرم تو ....
🎤 حاج میثم مطیعی
به افق شب جمعه
#شب_زیارتی_ارباب
@sardaraneashgh
وصیت نامه
شهید #محمود_رادمهر🌷
اگر میخواهید دنیا و آخرتتان تضمین شود,از مصائب آخرزمان درامان باشیدو عاقبت به خیر شوید,بصیرتتان راافزایش دهید,اطاعت از ولایت فقیه را بر خود واجب بدانید.
@sardaraneashgh