eitaa logo
شهید جمهور
151 دنبال‌کننده
10.5هزار عکس
5.8هزار ویدیو
52 فایل
🌹 شهید مهدی زین الدین: در زمان غیبت به کسی «منتظر» گفته می‌شود که منتظر شهادت باشد، منتظر ظهور امام زمان(عج) باشد اللّـهـمَّ‌عَـجِّـلْ‌لِـوَلِیِّـڪَ‌الفَـرَج
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺باطری‌تان را با عبادت پر کنید! ✍️: قرآن همیشه در سختی‌ها پیغمبر(ص) را به پناه یک چیز می‌برَد که از آن نیرو بگیرد و استمداد کند و آن عبادت است، به خدا پناه بردن است، زیاد به یاد خدا بودن است. مکرر گفته‌ایم که عبادت - عبادتی که روح عبادت را واقعاً داشته باشد و عبادت باشد - از نظر قرآن یک منبع استعداد و اخذ نیروست. یا ایهاالذین امنوا استعینوا بالصبر و الصلوة (بقره/۱۵۳). ای اهل ایمان! از صبر و از نماز مدد بگیرید؛ ای اهل ایمان! باطری‌تان را با عبادت پر کنید. 📚آشنایی با قرآن، ج۱۱، ص۹۹ @khaimahShuhada
23.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☀️ رحمت خدا کجا بیشتر است ؟ 🤲🏻 برای اجابت دعا چه روزی بهتر است، حرم برویم؟ @khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️ ☀️ 💎 امام_زمان_عج : 🌤به شیعیانم بگویید برای من کنند و از خداوند بخواهند که مرا از غیبت نجات دهد... @khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 من باید نمانم! اگر بناست قبر زینب به دست نااهلان بیفتد... @khaimahShuhada
5.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 شما یکبار که یابن‌الحسن میگید، او میگه جانم! @khaimahShuhada
💠یادبود نخستین سالگرد شهادت شهید مصطفی نوروزی سرباز گمنام امام زمان عج که در چابهار ، در درگیری با اشرار به درجه رفیع شهادت نائل گردید @khaimahShuhada
شهید علیرضا گلمحمدی پس از شنیدن خبر شهادت سرباز گمنام امام زمان(عج) شهید مصطفی نوروزی، متن زیر را برای دوستان خود ارسال کرد : هم قد گلوله توپ بود گفتن : چه جوری اومدی اینجا ؟ گفت : با التماس گفتن : چه جوری گلوله رو بلند می‌کنی میاری ؟ گفت : با التماس به شوخی گفتن میدونی آدم چه جوری شهید میشه ؟ لبخندی زد و گفت : با التماس وقتی تکه.های بدنشو جمع می.کردن ، فهمیدم چقدر التماس کرده 《انالله‌واناالیه‌راجعون》 تبریک به شهید عزیز مصطفی نوروزی و تسلیت به جنابعالی برای این داغ رفیق شهیدتان @khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴تکفیری‌ها و معجزه امام رضا ✍️همسر سرلشکر پاسدار شهید حسین همدانی: گفت: قراره 48 اسیر ایرانی معاوضه بشن، باید برم. اسرا رو که آوردن همه‌شان نحیف و لاغر شده بودند. قیافه اسرای ایرانی رو داشتن که بعد 8 سال اسارت از زندان‌های صدام آزاد شدن اما اینا فقط چندماه تو اسارت تکفیری‌ها بودن. اسرا از آنچه به اونا گذشته بود گفتن. از اینکه هرروز شکنجه می‌شدن و از غذایی که به‌اندازه زنده نگه داشتن‌شون به اونا می‌دادن. یکی تعریف کرد: وقتی اسیر شدیم توی لباس‌هام کارت عضویت سپاه رو پیدا کردن. چندبار لب حوض درازم کردن و تبر روی گردنم گذاشتن و گفتن بگو غیر از تو کی نظامیه. به حضرت زینب متوسل شدم و شهادتین رو گفتم. برای تکفیری‌ها گردن زدن یه کار عادی بود اما می‌خواستن من بقیه رو لو بدم. یکی‌شون که سرکرده بود و فحش می‌داد برای آخرین بار از من خواست اقرار کنم. حرف نزدم. منتظر بودم با تبر گردنم رو بزنه که خمپاره‌ای نزدیکش منفجر شد. ترکش به سرش خورد و افتاد. تکفیری‌ها عصبی شدن و جنازه فرمانده‌شون رو از جلوی ما دور کردن و از اون به بعد روزانه فقط سهمیه کتک خوردن داشتیم تا یه شب تو خواب امام رضا علیه السلام رو جایی دیدم که برف سنگینی می‌اومد. حضرت اومد و گذرنامه ما رو امضا کرد و فرمود شما آزاد خواهید شد. فردا از خواب بیدار شدم، خبر آزادی رو شنیدم؛ در حالی که همون برفی که تو خواب دیدم می‌اومد. 📚کتاب خداحافظ سالار، ص84-85 @khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۶ ماه زندگی کنار آتش توپخانه در سوریه 🔹همسر شهید مدافع حرم حمیدرضا باب‌الخانی: یاد گرفتم که چطور دلتنگی‌هایم را بروز ندهم چون خانواده‌ام اطلاع نداشتند همسرم به سوریه می‌رود و فقط در همین حد می‌دانستند که پاسدار است و به مأموریت می‌رود و خودم هم از او نمی‌پرسیدم به چه شهری می‌ر‌ود تا زمانی که خانواده‌ام می‌پرسند کجاست بگویم نمی‌دانم کدام شهر است. 🔹زمانی که در سوریه بودیم و همسایه‌ها خبر شهادت همسرم را برایم آوردند به من گفتند از این به بعد همسرت همیشه کنارت است و مأموریت نمی‌رود. 🔹 برخی اوقات به همسرم می‌گفتم صدا خیلی زیاد است و جواب می‌داد افرادی باید از این صدا بترسند که موشک‌ها با آن‌ها برخورد می‌کند و اینجا دور است؛ اما یک روز که زودتر به خانه آمد متوجه شد صدا زیاد است و فهمیدیم توپخانه کنار ساختمانی بود که زندگی می‌کردیم و حتی چند بار دیدم که موشک‌ها از جلوی پنجره عبور می‌کرد. 🔹 بار آخری که به سوریه رفتم همسرم تقریبا ۱ ماه کامل در سوریه بود و پدر و مادر خودم و همسرم به آنجا آمدند @khaimahShuhada