eitaa logo
شهید جمهور
171 دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
5.7هزار ویدیو
52 فایل
🌹 شهید مهدی زین الدین: در زمان غیبت به کسی «منتظر» گفته می‌شود که منتظر شهادت باشد، منتظر ظهور امام زمان(عج) باشد اللّـهـمَّ‌عَـجِّـلْ‌لِـوَلِیِّـڪَ‌الفَـرَج
مشاهده در ایتا
دانلود
یکی از خصوصیات بارز «یدالله» شجاعتش بودهنگام خواستگاری، یدالله از خودش تعریف نمی‌کرد و فقط به من می‌گفت که اگر مشکل و سختی در هنگام ازدواج پیش آمد، بعد از ازدواج همه را جبران می‌کند. الحمدالله هم قبل ازدواج و هم بعد آن برای من کم نگذاشت و کاملاً حواسش به من بود. 🍃در طول زندگی مشترکمان با خصوصیاتش آشنا شدم که واقعاً از زندگی با ایشان بسیار خوشحال و راضی هستم. در زندگی خیلی به من لطف و مهربانی داشت و بسیار خوش اخلاق و خوش خنده بود. قلبی رئوف و پاک داشت و هرکاری که از دستش بر می‌آمد برای خانواده و دیگران مضایقه نمی‌کرد. در طول زندگی از مشکلات و خستگی‌های بیرون چیزی را به من منتقل نمی‌کرد و حتی با خستگی در کارهای خانه من را کمک می‌کرد. 🍃از دوران نوجوانی به مسجد می‌رفت و به فعالیت‌های مذهبی علاقه زیادی داشت، سعی می‌کرد نمازش را در مسجد بخواند و به نماز جماعت اهمیت فراوانی می‌داد و دوستانش را نیز به این کار ترغیب می‌کرد. در اردوهای زیارتی و مراسمات هیات حضور فعالی داشت و زمانی که به عضویت سپاه در آمد، از مسجد و هیات به‌عنوان مکانی برای جذب نیروهای انقلابی استفاده می‌کرد. @khaimahShuhada
💍 💞همسر شهید نقل می‌کند: شهریور سال۱۳۹۳ مصادف با شب ولادت حضرت معصومه علیهاالسلام بود که من برای اولین‌بار برای نماز به مسجدجامع شهرمان رفتم. آنجا یک خانم مُسن از من خواست که پذیرایی را برعهده بگیرم. 💙حین پذیرایی، مادر و خواهر آقا یدالله من رو دیدند و بعدش از من اجازه خواستند که برای خواستگاری تشریف بیاورند. روزی که یدالله به همراه مادرش برای خواستگاری آمد، گفت می‌خواهد با من به تنهایی صحبت کند. چندمورد از خودش و کارش گفت و خواست جواب من رو بدونه. برام عجیب بود که چطور هیچ شرط و ملاکی مطرح نکرد؟! 💞خلاصه، مِهر هردوی‌مان به دل هم افتاد و در نهایت، بعد از چندجلسه خواستگاری به عقد هم درآمدیم. بعد ازدواج بهم گفت: چندسال پیش، تو رو توی خواب دیدم که لباس سبز تنت بود و بهم گفتند همسر آینده‌ات این خانم هست. اون روزی که من رفته بودم مسجدجامع و برای اولین‌بار، ایشان و مادرش من را دیدند، زیر چادرم، مانتوی سبز تنم بود. (قبل اعزام به سوریه هم آقا یدالله برام لباس سبز خرید) 💙روز عقدِ من و یدالله، مصادف با عید غدیر بود اما سعی کردیم عشق و احترام متقابل را از اهل‌بیت علیهم‌السلام الگو بگیریم و در زندگی پُر مِهرمان جاری سازیم و این عشق از همان ابتدا در بین اطرافیان‌مان نیز جلوه‌گر شد؛ طوری‌که روز مراسم عقدمان، یدالله جلوی چشمان همه، دست مرا بوسید. 💞اولین جایی که بعد عقد رفتیم، گلزار شهدای امامزاده عبدالله و مزار عموی شهیدش، شهید عباسعلی ترمیمی بود. یادم هست به او گفتم: من توی زندگی با شما دنبال عاقبت‌به‌خیری هستم و امیدوارم خوشبخت‌ترین آدم‌ها بشیم و باهم پیمان بستیم که عشقِ ما، یک عشق فرازمینی باشد. 💙بعد از ازدواج رفتیم مشهد. توی صحن حرم امام رضا علیه‌السلام که نشسته بودیم، آقایدالله از علاقه‌اش به امام حسین و امام رضا صحبت کرد؛ می‌گفت عشق معنوی امام رضا علیه‌السلام، تمام وجودم رو پر کرده است. ازم خواست که زیارت عاشورا براش بخونم و فهمیدم به خواندن زیارت عاشورا خیلی علاقه دارد. @khaimahShuhada
به روز سیزده امسال باید گره زد سبزه چشم انتظارے را فقط و فقط بر جامه سبز تو آقا تا بیایی و سبز شود روزگار زردمان وشڪوفه باران شود بهارمان... ▪️اللّهُمَّ عَجِّل فَرجَ ▫️مُنتَِقمِ الزَّهرٰاء سَلٰامُ اللهِ عَلَیهما... وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @khaimahShuhada
مادری که بساط روز .سیزده_بدر رو پشت پادگان پسرش پهن کرده❤ 🔹این عکس شهید «حبیب‌الله دانه‌گردی» و مادرش در سیزده بدر سال ۶۰ و بیرون پادگان غدیر اصفهان برداشته شده است. او اسفند۶۴ و در والفجر۸ شهید شد امروز روز طبیعت پاس میداریم مقام شهدا راکه امنیت وارامش امروز ما مدیون خون آن عزیزان است نثار روح پرفتوح همه شهدا صلواتی عنایت فرمایید وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @khaimahShuhada
ﺧﺪﺍﯾﺎ ! ﺧﺮﻭﺝ ﺍﺯ ﻣﺎﻩ شعبان و ورود به رمضان ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﻣﻘﺎﺭﻥ ﺑﺎ ﺧﺮﻭﺝ ﺍﺯ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ و ورود به سعادت و خوشبختی ﻗﺮﺍﺭ ﺑﺪﻩ... ﺍﻟﻬﯽ ﻧﺼﯿﺮﻣﺎﻥ ﺑﺎﺵ ﺗﺎ ﺑﺼﯿﺮ ﮔﺮﺩﯾﻢ، ﺑﺼﯿﺮﻣﺎﻥ ﮐﻦ ﺗﺎ ﺍﺯ ﻣﺴﯿﺮ ﺑﺮﻧﮕﺮﺩﯾﻢ. ﺍﻟﻬﯽ ﮐﯿﻨﻪ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺳﯿﻨﻪ ﻫﺎ ﯾﻤﺎﻥ ﺑﺰﺩﺍﯼ، ﺯﺑﺎﻧﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺭﻭﻍ ﻭ ﺗﻬﻤﺖ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭ ﺍﮔﺮ ﻧﻌﻤﺘﻤﺎﻥ ﺑﺨﺸﯿﺪﯼ ﺷﺎﮐﺮﻣﺎﻥ ﮐﻦ، ﺍﮔﺮ ﺑﻼ ﺍﻓﮑﻨﺪﯼ ﺻﺎﺑﺮﻣﺎﻥ ﮐﻦ ﺁﺯﻣﻮﺩﯼ ﭘﯿﺮﻭﺯﻣﺎﻥ ﮐﻦ . "ﺁﻣﯿﻦ یارب العالمین" 🌕🌺🌙پیشاپیش 🌕🌺🌙ماه 🌕🌺🌙رحمت 🌕🌺🌙و برکت 🌕🌺🌙ماه 🌕🌺🌙عبادت 🌕🌺🌙خدا 🌕🌺🌙ماه 🌕🌺🌙آمرزش 🌕🌺🌙گناهان 🌕🌺🌙برشما 🌕🌺🌙دوستان 🌕🌺🌙عزیز 🌕🌺🌙مبارک 🌕🌺🌙بــــــاد پیشاپیش ماه رمضان مبارک باد 🌸🌸 طاعات و عباداتتون قبول درگاه حق تعالی ‌ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سیزده بدر واقعی ما این است که از خودمان بیرون بیاییم ازخانه‌های تنگ و تاریک افکار خرافی خودمان به صحرای دانش و بینش خارج شویم... 👤استاد مطهری 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 بر دشـت و دمـن گذر کنم یا نکنم؟ نم نم،گل و سبزه تر کنم یا نکنم؟ من دربـــدر توام چه فرقی دارد ؟! این سیـزده را بـــدر کنم یا نکنم؟ اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلِیکَ الْفَرجهم وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سردارشهید حاج احمد کاظمی توصیه او به فرزندانش ... در شب ۱۳ فروردین ۱۳۸۰ یادش گرامی وراهش پررهرو وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @khaimahShuhada
خوش بہ حال آنهایے کہ سبزه هاے نوروزشان را با آرزوے گره زدند و از رهیافتگانِ کوےِ وصال شدند.... ... 🍃🌹🍃🌹 ۱۳فروردین روز طبیعت مبارک وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥✨ 🌷حضور شهید حاج قاسم سلیمانی به همراه خانواده و اهالی روستای پدری (قنات ملک) در آغوش طبیعت... به مناسبت ۱۳ فروردین (روز طبیعت) یادش همیشه جاودان وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @khaimahShuhada
13.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 توصیه های مهم آیت الله کشمیری درباره ماه مبارک رمضان @khaimahShuhada
eftetah.mp3
19.89M
💎یکی از اعمال هر شب ماه مبارک رمضان قرائت دعای افتتاح می باشد. @khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پدر شهید: سفر حمید چند روز بیشتر طول نکشید. گفت پیش دوستان عراقی می‌مانم اگر شد یک سفر ۴۰ روزه هستم و بعد می‌آیم. گفتم توکل بر خدا. چند روزی گذشت و برگشت. موقعی که آمد فکر کردم منصرف شده است. گفتم حمید به سلامتی آمدی، جریان چیست؟ حرف‌هایی زد که در طی مصاحبه نمی‌شود بیان کرد. گفت بابا من برگشتم تا به سوریه بروم. گفتم با چه خاطرجمعی چنین حرفی می‌زنی؟ گفت بابا به من الهام شده که اگر اعزامی صورت بگیرد من در اعزام هستم. می‌گفت یک روز قبل از اذان صبح در بین‌الحرمین راه می‌رفتم، بعد اذان به حرم حضرت عباس (ع) رفتم. خیلی دور ضریح خلوت بود. با قمر بنی‌هاشم (ع) عهد کردم. از او که اولین مدافع حرم حضرت زینب (س) در این کره خاکی بودند خواستم که اگر مرا قابل بدانند اجازه بدهند راهی دفاع از حرم حضرت زینب شوم. مردد بودم اینجا بمانم یا به سوریه بروم. عاجزانه خواستم. در حرم را بسته بودند. ارتباطی قلبی برقرار شد خواب نبودم، اما الهامی به من شد که دعوت شدم و آقا مرا پذیرفت. حمید گفت بابا شما هم دعا کنید قسمتم شود. خلاصه ورودش به دفاع از حرم حضرت زینب را از قمر بنی‌هاشم گرفت. دو، سه ماهی گذشت که اسباب رفتنش فراهم شد. شب قبل از رفتنش خانه فضای سنگینی داشت، آن‌موقع اعزام نیرو آشکار نبود و حفاظتی و امنیتی برخورد می‌شد. مردم آنچنان نمی‌دانستند چه خبر است. وقتی حمید شهید شد برادرم گفت جنگ که نیست حمید چرا شهید شد؟ به ما می‌گفتند چرا به ما نگفتید بدانیم. واقعاً اصرار خودش این بود کسی نفهمد. @khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شوخ طبعی‌اش باز گل کرده بود همه‌ی بچه‌ها دنبالش می‌دویدند و اصرار که به ما هم آجیل بده اما او سریع دست تو دهانش می‌کرد و می‌گفت: نمی‌دَم که نمی‌دَم... آخرش یکی از بچه‌ها پتویی آورد و روی سرش انداخت، و بچه‌ها شروع کردند به زدن! حالا نزدن کی بزن آجیل می‌خوری؟ بگیر، تنها می‌خوری؟ بگیر ... بالاخره در این گیر و دار یکی از بچه‌ها در آرزوی رسیدن به آجیل؛ دست کرد تویِ جیبش؛ اما آجیل مخصوص چیزی جز نانِ خشک ریز شده نبود!! همگی سر کار بودیم ...😁 @khaimahShuhada
✍به روایت حاج قاسم‌: 🍁من رفتم بندرعباس صحبت کنم. چند تا دختر آمدند پیش من گفتند: "فلانی، ما هر کدام نامی برای خودمان گذاشته ایم." ندیدند همت را، ندیدند باکری را، ندیدند خرازی را... گفتند: "نام این خانم باکری است. ما او را به نام صدا 🗣می کنیم. او متبرّک ✨کرده خودش را به نام باکری... نام این است، نام این ." بعد این دختر🌸 به من گفت: "من وقتی سر سفره می نشینم، حس می کنم مهدی سر سفره ی ما نشسته است." کجا چنین چیزی وجود دارد؟این، آن اتصال است... ✨یکی از برجستگی های جنگ ما این بود که قله های آن، قله های مطهّر و مرتفعی بود. اگر قله مرتفع بود، دامنه زیبا می شود، دامنه سرسبز می شود، چشمه های جوشان از دامنه سرازیر می شود... این قله برجسته اثری جدی گذاشت. @khaimahShuhada
دعای روز اول ماه مبارک رمضان 🤲التماس دعا @khaimahShuhada
روایتی خواندنی از مادر شهید «مصطفی صدرزاده» در ماه مبارک رمضان سال ۱۳۹۱: رمضان سال ۹۱ برای خرید به بازار رفتم وقتی می دیدم خیلی ها به راحتی در ملا عام روزه خواری می کنند، بسیار ناراحت و عصبانی شدم, تا جایی که حتی قدرت خرید نداشتم و دست خالی به خانه برگشتم. مصطفی وقتی مرا دید با تعجب گفت: «به این سرعت خرید کردید؟» گفتم: «اصلا دستم و دلم به خرید کردن نرفت.» و جریان را برایش تعریف کردم. مصطفی سری تکان داد و گفت: «کسی که روزه خواری می کند در واقع دارد با خدا علنی می جنگد، چون خداوند برای کسانی که روزه خواری در ملا عام می کند حد معین کرده است.» @khaimahShuhada
📌حاج قاسم: پیکر به خاطر من بر نمی گردد ✍خیلی دوست داشتیم حاج قاسم را ببینیم. تا اینکه خبر دادند قرار است حاجی به مصلای بابل بیاید و از ما دعوت کردند به دیدارش برویم. با پدر و مادر شوهرم و بچه ها رفتیم. وقتی نماز را خوانیدم سر میزهایی که گذاشته بودند نشستیم. همه خانواده شهدای مدافع حرم بودند. سردار سلیمانی سر هر میز چند دقیقه می نشست. به میز ما که رسید پرسید همسرتان کیست و کجا به شهادت رسیده؟ گفتم سید جلال حبیب الهی در درعا شهید شده و دوست صمیمی شهید بادپا بود. یکی از محافظانش در گوش حاج قاسم گفت او با بادپا بوده. سید جلال هنوز آن موقع پیکرش نیامده بود. از سردار پرسیدیم آیا پیکر شهید بادپا برگشته؟ گفت نه پیکر سید جلال چطور؟ گفتیم نه. حاج قاسم گفت: پیکر حسین بادپا بر نمی گردد. با تعجب پرسیدم چرا؟ گفت: چون در کرمان همه شهدا را خودم دفن می کنم. اما حسین دوست صمیمی من بود و می داند من دلش را ندارم او را خاک کنم برای همین پیکرش بر نخواهد گشت. 📚راوی: همسر شهید مدافع حرم سید‌جلال حبیب‌اللهی @khaimahShuhada
پس از بازگشت از ماموریت ، در تاریخ ۹۴/۰۱/۲۱ عقد ساده ای گرفت و در تاریخ ۹۴/۰۵/۰۸ جشن عروسی را برگزار نمود امّا هیچ کدام از زیبایی های دنیایی نتوانست جلوی اراده اش را بگیرد و در اعزام بعدی در تاریخ ۹۴/۱۱/۱۸ وارد خاک سوریه شد و نهایتا" پس از خلق حماسه های به یاد ماندنی در آن دیار،در ساعات اولیه بامداد ۱۴ فروردین ۹۵ و در سن ۲۹ سالگی به دوستان شهیدش پیوست. شهید مسافر در تمام امور، همچون کار،ازدواج و در عرصه های فرهنگی، بصیرت و سربازی ولایت را چراغ هدایت خود قرار داده بود و در دوران حیات خود "گروه فرهنگی منهاج" را پایه گذاری کرد و تمام توانش را برای پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی صرف نمود. مزار شهید مدافع حرم سعید مسافر در گلزار شهدای رشت زیارت گاه عاشقان ایثار و شهادت می باشد @khaimahShuhada
●یکی از خلق و خوی خوب آقا جواد این بود که عصبانی نمی شد و خیلی آرام بود و وقتی قدمی خیری بر می داشت مدام می گفت که من کل کارم برای رضای خدا است و کار باید فی سبیل الله باشد جواد سه ماه شعبان رجب و رمضان مرتب روزه می گرفت و نماز ش به موقع می خواند ولی در سوریه نمازش را به خاطر مجروحیتی که داشت نشسته می خواند. ●جواد برای اولین بار با سپاه بدر به سوریه اعزام شد  و برای دوم با سرایای خراسانی رفت و مجروح شد. ●زمانی که داعش به سوربه حمله کرد آقا جواد در همه جنگ های سوریه شرکت کرد لذا جواد از زمانی که خواست برای اولین بار به سوریه برود به من گفت که می خوام برم ایران برای ادامه تحصیل چون می دانست که من ناراحت می شوم چیزی از رفتن به سوریه  بهم نگفت و یک روز یکی بهم زنگ زد دیدم شماره سوریه روی گوشی من هست و جواد بود گفت: که مادر من الان در سوریه هستم و من بهش خیلی اصرار کردم که مادر برگردد ولی جواد گفته نه من بر نمی گردم . 📎پ ن : شهیدجواد علی حسناوی با نام نظامی «جواد جهانی»، فرزندِ مادری لرستانی اهل خرم آباد و پدری عراقی توسط «داعش» در روستای «عزیز بلد» از توابع شهر «بلد» واقع در استان آزاد شده‌ی «صلاح الدین» عراق شهید شد @khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به دنبال سرت سنگر به سنگر دل من نیز مفقودالاثر شد @khaimahShuhada