🌼🕊🌼🕊🌼
امروز ۵ مهرماه سالروز #شکست_حصر_آبادان است.
اولین قدم بلند مدافعان برای نبردهای آزادسازی امروز برداشته شد..
#مردان_بی_ادعا
#دفاع مقدس
@sardaraneashgh
▪️هشتم صفرسال36وفات سلمان فارسی
🌹 حضرت امير المؤ منين"ع"فرمودند:
{{سلمان از كسانى بود كه بر حضرت زهرا سلام الله علیها نماز خواند.}}
🌹حضرت امام صادق"ع"فرمودند:
[إنَّ سَلْمان عُلِّمَ الإسْم الأعظَم]
🍃به درستی كه سلمان اسم اعظم را آموخته بود.اوسلمان دانش اول و آخر
را داشته و او دريای بيكران دانش ها بوده است و او از دودمان ما اهل بيت علیهم السلام می باشد.
🌷و فرمود: سلمان شخصيتی است كه بهشت مشتاق ديدار اوست.
📃جبرئيل علیه السلام به حضرت رحمه الله الواسعه صلى الله عليه و آله عرضه داشت :{{اشتياق بهشت به سلمان بيشتر از اشتياق او به بهشت است }}
📚اختصاص:4_8/ بحارالانوار:ج 18/ص135
@sardaraneashgh
🌹یــڪ #نگاهت
بہ من آموخت
ڪــه در حرف زدن
#چشم_ها بیشتر از
حنجره ها می فهـمند . . .
#سلامتی_امام_زمان_عج_صلوات
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 #شب_های_پرستاره
🔹 بخش اول
📹 هدیهی شهدا
🎙 به روایت حاج حسین یکتا
@sardaraneashgh
ترکشي به سينه اش نشسته بود . برده بودنش برای اخرين
عمل جراحي.
قبل از عمل بلند شد که برود بهش گفتن : بمان! بعد از عمل
مرخصت مي کنن ،اينجوري خطرناکه.
گفت: وقتي اسلام در خطر باشه من اين سينه رو نمي خوام...
خاطره اي از زندگي خلبان شهيد احمد کشوري
برگرفته از: شمیم یار 92
#شهدا_را_با_ذکرصلوات_یاد_کنیم
#اللهمعجلالولیکالفرج
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 انتشار برای نخستین بار | در آغوش رهبری
🔰روایت جانباز دفاع مقدس از مواجهه خود با رهبر انقلاب
@sardaraneashgh
#سردار_بی_مرز 🦋
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷
لحظاتی باشهیدعزیزحاج #قاسم
🔹دوران جنگ در سوریه🔹
#شهید_پور_جعفری میگفت:
روزی درمنطقه ای در #سوریه،
حاجی خواست بادوربین دید بزنه،
خیلی محل خطرناکی بود،
من بلوکی راکه سوراخی داشت،
بلند کردم که بذارم بالای دیوار که دوربین #استتار بشه.
همینکه گذاشتمش بالا
تک تیرانداز بلوک رو طوری زد
که تکه تکه شد ریخت روی سروصورت ما‼️
حاجی کمی فاصله گرفت،
خواست دوباره بادوربین دیدبزنه
که این بار ،گلوله ای نشست کنار گوشش
روی دیوار😢
خلاصه شناسایی به #خیر گذشت....
بعد از شناسایی
داخل خانه ای شدیم
برای تجدید #وضو
احساس کردم اوضاع اصلا مناسب نیست!!!
به اصرار زیاد
حاجی روسوار ماشین کردیم
وراه افتادیم.
هنوز زیاد دورنشده بودیم که
همون خونه درجا منفجر 💥شد
وحدود هفده تن #شهید شدند😢
بعداز این اتفاق حاجی به من گفت:
حسین امروز چندبار نزدیک بود شهید بشیم اما حیف...😔
⬅️بیان خاطرات حاج قاسم
توسط سردار حسنی سعدی
در تاریخ ۸ بهمن۹۸
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#شهید_حسین_پورجعفری
عصر جمعه یادشان باذکر صلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@sardaraneashgh
شهید آوینی:
هرکه میخواهد ما را بشناسد
داستان کـربلا را بخواند ...
پن: سیراب نمودن اسیر عراقی
توسط رزمندههای وطن
#دفاع_مقدس
#ما_ملت_امام_حسینیم
@sardaraneashgh
ٺلنگر
🍀یڪجاسوس اسرائیلے
اجیرشد شهیدچمرانوترورکنہ !
بعدازیڪهفتہتعقیبومراقبٺ
عاشق❤️رفتاروڪردارشونشد
🍀انصافاًیڪهفتہ مراقبماباشن
چطورمیشہ؟!🤔
عاشــــقدینومذهب مامیشنیا ... ؟!
کجاےکاࢪیم
#دفاع_مقدس
@sardaraneashgh
📸 تصویری تکان دهنده!
🔸 سربازان بعثی کلاه شهدای ایرانی در منطقه «البیضا» را در کنار هم قرار دادهاند
#دفاع_مقدس
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایت خواب عجیب نوجوان شهید لبنانی از زبان سردار شهید جبهه حق #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
بسیار تکان دهنده...
@sardaraneashgh
📸 عکسی از مادر یک شهید که جهانی شد
🔹مادر شهید شاهین باقری: شاهین در عملیات خیبر در جزیره مجنون مفقود شد، ۱۱ سال از فرزندم خبری نداشتم و هر لحظه منتظر بازگشتش بودم تا جایی که هرگاه کسی درب خانه را میزد به گمان بازگشت شاهین به سمت درب میدویدم و هر بار بیش از قبل ناامید میشدم.
🔹هرگاه کاروانی از شهدا به تهران میآمد به امید اینکه خبری از فرزندم بگیرم به استقبال شهدا میرفتم. یک روز زمستانی هنگامی که برف هم شدید میبارید متوجه شدم کاروانی از شهدا به تهران آمده فوراً به سمت آن کاروان رفتم. در همین حال عکسی از من در کنار ماشین حمل شهدا گرفته شد که این عکس در رسانههای داخلی و خارجی بازتاب زیادی داشت.
🔹شاهین ۱۲ اسفند ۶۲ در جزیره مجنون به شهادت رسید و پیکرش هم در باتلاقهای این جزیره ماند، اما بلاخره پس از ۱۱ سال به من خبر دادند که پیکر فرزندت بازگشته؛ وقتی برای دریافت پیکر شاهین رفتم تنها چند کیلو استخوان تحویلم دادند و آن لحظه به یاد روز تولدش افتادم که تنها ۳ کیلو داشت و آن روز هم ۳ کیلو از استخوانهایش را تحویلم دادند.
#شهید
#دفاع_مقدس
#جنگ_تحمیلی
@sardaraneashgh
#شهدا_عاشق_ترند💞
⚜همسرم شهید ڪمیل خیلے با محبت بود☺️
مثل یہ مادرے ڪہ از بچہ اش مراقبت میڪنہ از من مراقبت میڪرد...
یادمه تابسـتون بودو هوا خیلے گرم بودخستہ بودم،
🔅رفتم پنڪہ رو روشن ڪردم
وخوابیدم😴«من بہ گرما خیلے حساسم»خواب بودم و احساس ڪردم هوا خیلے گرم شدہ و متوجہ شـدم برق رفته، بعد از چند ثانیہ احساس خیلے خنڪے ڪردم و به زور چشمم
رو باز ڪردم تا مطمئن بشم برق اومدہ یا نہ...
⚜دیدم #ڪمیل بالای سرم یه ملحفہ رو گرفتہ و مثل پنڪه بالای سرم مے چرخونہ تا خنڪ بشم😇
ودوبارہ چشمم بسته شد ازفرط خستگے... شاید بعد نیم ساعت تا یکساعت خواب بودم و وقتے بیدارشدم دیدم ڪمیل هنوز دارہ اون ملحفه رو مثل پنڪہ روے سرم مے چرخونه تا خنڪ بشم...😢
🔅پاشدم گفتم
#ڪمیل توهنوز داری مےچرخونے⁉️
خستہ شدی
گفت: خواب بودی و برق رفت و تو چون به گرما حساسے
میترسیدم از گرمای زیاد از خواب بیدار بشے و دلم💗 نیومد
#شهید_کمیل_صفری_تبار🌷
@sardaraneashgh
از عشق من بہ هـــــر سو
در شهر گفت وگو ییست...
من عاشق تـــــو هستم
ایــن گفتــــ وگو ندارد...
#یا_ابا_عبدالله ✋
#شهید_محمد_بلباسی
#پیاده_روی_اربعین
#حب_حسین_یجمعنا
#اربعین
@sardaraneashgh
#به_خاطر_انگشتر_مى_خواست_انگشتم_را_ببرد!!
🌷....تا خود صبح از درد نتوانستم چشم روى هم بگذارم. صبح يـك سرباز آمد توى چادر. مثل سگ ولگردى بود كه مى خواست بـا بـو كشيدن چيزى براى خوردن پيدا كند. خيلى زود چـشمش افتـاد بـه انگشتر عقيقم. از هارت و پورتش فهميدم كه انگشتر را مى خواهد. دستهايم را باز كرد. دستم باد كرده بود و انگشتر بيرون نمـى آمد. نامرد سر نيزه اش را بيرون كشيد و خواست با آن انگشتم را ببرد و انگشتر را بردارد!!
🌷هر چند او صد مرتبـه وحـشى تر از انـسانهـاى غارنشين اوليه بود ولى به زبان غارنشينها حالى اش كردم كـه بـرود آب و صابون بياورد تا به كمك آن انگشتر را دربياوريم. تا او بـرود و برگردد، انگشتر را درآوردم و وقتى آمد دادم به او. در آن لحظه به انگشتر نياز نداشتم ولى هنوز انگشتهايم را لازم داشتم. وقتـى بـه مقصودش رسيد، دمش را گذاشت روى كـولش و از چـادر بيـرون رفت.
راوى: آزاده سرافراز كريم رجب زاده
📚 كتاب "خليل در آتش"
@sardaraneashgh
🌹ما همه عمار های
رهبر آزاده ایم
لب گشاید،بهر یاری اش
همه جان داده ایم
تا قیامت صف به صف
لشگر به لشگر جان به کف
بهر پشتیبانیش در سنگر
این انقلاب آماده ایم
🌹 نهم صفر سالروز شهادت عمار یاسر در سال ۳۷ هجری قمری
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من بازمانده گردان امام حسین علیه السلام هستم
صحبت های ناب ازرزمنده دلاور اقای احمدی درمحضر امام خامنه ای
اقا جون به همت قسم....
روی سربازی ماحساب کنید....
@sardaraneashgh
📌خودت بخور تا در آن دنیا جوابگو باشی !
🔹یک روز گرم تابستان، شهید مهندس مهدی باکری– فرمانده دلاور لشکر 31 عاشورا – از محور به قرا رگاه بازگشت. یکی از بچه ها که تشنگی مفرط او را دید، یک کمپوت گیلاس خنک برای ایشان باز کرد، مهدی قدری آن را در دست گرفت و به نزدیک دهان برد، که ناگهان چهره اش تغییر کرد و پرسید:🤔
امروز به بچه های بسیجی هم کمپوت داده اید؟ جواب دادند: نه، جزء جیره امروز نبوده. مهدی با ناراحتی پرسید: پس چرا این کمپوت را برای من باز کردید؟ گفتند: دیدیم شما خیلی خسته و تشنه اید و گفتیم کی بخورد بهتر از شما.
🔹مهدی این حرف ها را شنید، با خشم پاسخ داد: از من بهتر، بچه های بسیجی اند که بی هیچ چشمداشتی می جنگند و جان می دهند. به او گفتند: حالا باز کرده ایم، بخورید و به خودتان این قدر سخت نگیرید. مهدی با صدای گرفته ای به آن برادر پاسخ داد: خودت بخور تا در آن دنیا جوابگو باشی❗️
🔖بخشی از خاطرات شهید سردار شهید "مهدی باکری"
@sardaraneashgh
🌸بسم رب الشهداء🌸
روز قبل محرمیت بهم پیام داد و خواهش کرد فردا موقع خوندن خطبه محرمیت برای شهادتش دعا کنم.
گفت میشه دعا کنید زود شهید بشم....طی جلسات خواستگاری و آشناییمان متوجه نورانیت و زمینی نبودنش شده بودم. میدونستم چنین کسی با این روحیه و ویژگی ها عاقبتش ختم به شهادت است. از طرفی شهید و شهادت برایم همیشه جایگاه ارزشمندی داشت.
نمیتونستم در برابر درخواستش مخالفت کنم یا حتی سکوت. دوست داشتم موثر باشم در رسیدنش... فقط زود رفتنش برایم سخت بود. خیلی سخت....
بهش قبل از این هم گفته بودم دوست ندارم الکی شهید بشید. میخوام از اون شهدایی باشید که با شهادتش یه جامعه عاقبت به خیر میشه و برکت خونش زیاده...
به خاطر همین بهش گفتم دعا میکنم هروقت به اوج مقام بندگیتون رسیدید و امام حسین(ع) بی تاب دیدارتون شد، همونوقت شهید بشید.
گفت نه میخوام زود باشه.. در دلم غوغا بود. نمیدانستم چه جوابی بدم. هم بهش حق میدادم هم نمی دادم.. اما نمی خواستم از همین الان مانع باشم یا حتی بی اثر. گفتم زود میخواید تلاش کنید زودتر به این جایگاه برسید.. معلوم بود خوشحال شده، خیلی زود جواب داد ان شاءالله بی بی حضرت زهرا(س) نظر میکند و زود تر می رسم.
خانم جان نظر کردند و دل ارباب رو خیلی زود برد وآقا بیتاب دیدارش شد.
کمتر از یکسال بعد.....#شهادت گوارای وجودت که مدتها آرزویش را داشتی.
○●راوی:همسر شهید نوید صفری●○
@sardaraneashgh
🔖 #پای_درس_شهید
✍ وارد غذاخوری شدم. به کلاس نمیرسیدم و صف غذا طولانی بود.
دنبال آشنایی میگشتم در صف تا بتوانم سریعتر غذا بگیرم.
شخصی را دیدم که چهرهای آشنا داشت و قیافهای مذهبی. نزدیک شدم و ژتون را به او دادم و گفتم: برای من هم بگیر. چند لحظه بعد نوبت او شد و ژتون مرا داد و یک ظرف غذا گرفت.
🔹و برای من که پشت میز نشسته بودم، آورد و خودش به انتهای صف غذا برگشت و در صف ایستاد.
بلند شدم و به کنارش رفتم و گفتم: چرا این کار را کردی و برای خودت غذا نگرفتی؟
گفت: من یک حق داشتم و از آن استفاده کردم و برای شما غذا گرفتم و حالا برمیگردم و برای خودم غذا میگیرم.
#شهید_سید_عبدالحمید_دیالمه🌷
@sardaraneashgh
از شهیــــــــــد بابائــے پرسیـــدند:
عبـــاس چہخبـــر چـــکار میکنــے..!؟
➕گفت:
"بــہ نگهبانے دل مشغولیم
تا کســے جـــز خـــدا وارد نشـــود"
[ خلبانشهیــــــدعبـاسبابائـــے ]
یاد شهدا با ذکر صلوات🌷
@sardaraneashgh