eitaa logo
شهید جمهور
151 دنبال‌کننده
10.5هزار عکس
5.8هزار ویدیو
52 فایل
🌹 شهید مهدی زین الدین: در زمان غیبت به کسی «منتظر» گفته می‌شود که منتظر شهادت باشد، منتظر ظهور امام زمان(عج) باشد اللّـهـمَّ‌عَـجِّـلْ‌لِـوَلِیِّـڪَ‌الفَـرَج
مشاهده در ایتا
دانلود
#تواضع فرمانده لشگر مقدس امام حسین(ع) رفتم بیرون، برگشتم. هنوز حرف می‌زدند. پیرمرد می گفت «جوون! دستت چی شده؟ تو جبهه این طوری شدی یا مادر زادیه؟» حاج حسین خندید. آن یکی دستش را آورد بالا. گفت «این جای اون یکی رو هم پر می کنه. یه بار تو اصفهان با همین یه دست ده دوازده کیلو میوه خریدم برای مادرم. »پیرمرد ساکت بود. حوصله‌ام سر رفت. پرسیدم «پدر جان! تازه اومده‌ای لشکر؟» حواسش نبود. گفت «این، چه جوون بی تکبری بود. ازش خوشم اومد. دیدی چه طور حرفو عوض کرد؟ اسمش چیه این؟» گفتم «حاج حسین خرازی» یهو بلند شد راست نشست. گفت «حسین خرازی؟ فرمانده لشکر ۱۴ امام حسین؟» #شهید_حاج_حسین_خرازی #شادی_روحش_صلوات عطر شهدا همراه لحظه هایتان التماس دعا @sardaraneshgh
❤️ 🔸از ویژگی‌های بارز شهید خوشرویی و آراستگی ظاهری و پرداختن به ورزش بود و همین امر در و ، ایشان را دل جوانان می‌کرد. 🔸پرهیز از ، شاخصه دیگر ایشان بود؛ چنانچه بعد از شهادت نیز خانواده و نزدیکان وی از برخی مدارج و مراتب علمی ایشان بی‌اطلاع بودند.   🔸ارادت خاص نسبت به مولا علی بن موسی الرضا(ع)، تداوم ارتباط با قرآن و اقامه نماز صبح در مسجد، زیارت هفتگی جمکران و زمزمه همیشگی دعای عهد، روح بیکرانه‌اش را زلال‌تر می‌کرد. 🔸 در یک کلام، زندگی شهید طبق سفارش مقام معظم رهبری، آمیخته‌ای از ، و بود. 🌷 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@sardaraneashgh
فرمانده لشگر مقدس امام حسین(ع) رفتم بیرون، برگشتم. هنوز حرف می‌زدند. پیرمرد می گفت «جوون! دستت چی شده؟ تو جبهه این طوری شدی یا مادر زادیه؟» حاج حسین خندید. آن یکی دستش را آورد بالا. گفت «این جای اون یکی رو هم پر می کنه. یه بار تو اصفهان با همین یه دست ده دوازده کیلو میوه خریدم برای مادرم. »پیرمرد ساکت بود. حوصله‌ام سر رفت. پرسیدم «پدر جان! تازه اومده‌ای لشکر؟» حواسش نبود. گفت «این، چه جوون بی تکبری بود. ازش خوشم اومد. دیدی چه طور حرفو عوض کرد؟ اسمش چیه این؟» گفتم «حاج حسین خرازی» یهو بلند شد راست نشست. گفت «حسین خرازی؟ فرمانده لشکر ۱۴ امام حسین؟» وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ عطر شهدا همراه لحظه هایتان @sardaraneashgh
┄┅═══✼✼═══┅┄ آقا مهدی کارمند حرم سلام الله علیها و مسئول صحن صاحب‌الزمان (عج) بودند، به‌ قدری اشتیاق به حضرت در وجودشان حاکم بود که خدمت به را بر هر کار دیگری ارج می‌دانست و از هر لحظه‌ای بدون در نظر داشتن روز تعطیلی برای حضور در بارگاه نورانی آن حضرت بهره می‌جست و با این گفته که هیچ‌گاه حضرت را تنها نخواهد گذاشت روزگارش را به بهترین حال سپری می‌کرد. شهید ایمانی فردی ، ، ساده و بی آلایش و بود. ┄┅═•°••⃟🕊⃟•°•═┅┄ این شهید والامقام در عمر سراسر پر خیروبرکت خویش جز به و و دستگیری از هم نوعانش در پی هدف دیگری نبود. در همه حال و در هر شرایطی لبخند آرام‌بخش او از چهره‌اش محو نشد ، سادگی و سیمای او را در نظر همگان ماندگار کرده است. در شبانه غرق اشک و عشق و اشتیاق و در به زبانزد خاص و عام بود، به‌گونه‌ای که در برپایی هیئت‌های مذهبی سرآمد همه بود. هیچ وقت در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها باکفش دیده نشد. از وقتی حرم شد، میگفت: به من مهدی نگویید، بگویید امضاهایش با نام مهدی ایمانی غلام کریمه نقش میبست. (سلام الله علیها) ۲۱ آذر سالروز شهات ╔═•__●°•🌷•°●__•══╗ @khadem_astan ╚══•__●°•🌷•°●__•═╝
⚜ شهیدی که حضرت آقا در وصف او فرمودند : .. (عج) 🍃یکی از دوستان شهید : در کردستان معمولا فرماندهان کلت به کمر می بستند دو كلت کمری برای محمد فرستاده بودند. در حقیقت بچه‌ها برای محمد درخواست کرده بودند تا فرماندهی او مشخص شود 🍃 🍂محمد از پذیرش آن خودداری کرد و گفت: من احتیاجی ندارم ... به برادران راننده بدهید تا در مسیر رفت و آمد در جاده‌ها تأمین باشند ...🍂 ♻️ بعدها فهمیدیم که چون این کلت نشانه فرماندهی او میشد به خاطر اینکه اندک غروری او را نگیرد حاضر نشد آن را به کمر ببندد ... ✍ همسر شهید : پنج اردیبهشت مصداق بود... که سجیل های اتش الهی به فرمان خدا هواپیماهای امریکا را ساقط کرد .. 🕊🌷 محمد که برای جمع آوری اسناد به همراه جمعی از پاسداران به طبس رفته بود ، هنگام بررسی یکی از هلیکوپتر های ساقط شده آمریکا بر اثر انفجار هلی کوپتر به دستور بنی صدر خائن به شهادت رسید..🌷🕊 🌼 از جوانان میخواهم که حرکت کنند و راهی را بروند که امام و رهبری جلوی پای آنها گذاشته اند. ، بودن و از ویژگی های بارز شهید منتظر قائم بود. @khaimahShuhada
🕊🌺 بود و بیشتر میکرد. بسیار و با بود. جوانمرد و بسیار بود. خیلی و دلسوز بود. از نظر فنی و اشنایی با کامپیوتر بیست بود. در به کوتاهی . و رفتار بود. در مقابل رزمندگان دوران دفاع مقدس با و ب خاطراتشان با دلو جان گوش فرا میداد. تو لباس لباس برا هاش حساس بود ک یه وقت باشه.‼️ وقتی میخواست بخره میوه های خوب رو بر نمیداشت میگفت مغازه دار به اندازه کافی کرده منم به مغازه دار ضرر بزنم. به اهمیت زیادی میدادن وتاجایی که درتوان بود نمازجــــــــــماعت شرکت میکردند اگه نمیتونستن به نمازجماعت برسن توخونه دونفری نمازجماعت میخوندیم هر وقت میرفتن بهشت رضا امکان نداشت سر مزار اقای طهرانی و سردار شوشتری نرن. میگفتن اگه میخوای نعمتهای باید با ادمای ساده و رفت وآمد کن وبرکت زندگیت واز رفت وامد با ازاده ها وجانبازان ومخصوصا سادات وشهدا بگیری 🕊 @khaimahShuhada