مجموعه #روایت_ناب
راوی #حاج_یوسف_غلامی
دلسوخته ترین دلسوخته ولایت
#شهید_مرتضی_نجفی اهل روستای سیدکلای گنج افروز از شهرستان بابل که محل اصلی آنها منطقه سواد رودبار از توابع آلاشت بود.
تاریخ شهادت: ۲۳/ ۰۵ /۶۵
محل شهادت : بوکان کردستان
نحوه شهادت : شکنجه بدست گروهک کومله
شهید مرتضی نجفی برای اعزام از قصر بابل رفت توبیمارستان یحیی نژاد آموزش دید،
امین مردم بود ، هم شورای محل بود ، هم مسول پایگاه بود، هم ذاکراهلبیت بود، بعد از آموزش بهیاری ، صبح تا شب تو این کوه و آن کوه و روستا می رفت وکار درمانی می کرد.
مادرش به حقیر گفت به مرتضی گفتم ازصبح تا شب می دوی آیا مردم پول هم به تو می دهند؟ می گفت مادرخدایی باش ماخلق شدیم برای همین...
موقع اعزام به مادر گفت : مادر امروز اعزام می شم از امروز بشمار دو ماه دیگه در محل سواد رودبار نباش ، بیا سید کلا دقیق دو ماه دیگه عیدقربان است من میآیم منزل !
دو ماه دیگه عید قربان بود مادر داشت حیاط منزل کار می کرد که ناخودآگاه یک پروانه بسیار زیبا روی سینه مادر نشست !
مادرش گفت فهمیدم پسرم شهید شد...
لحظاتی شد که عزیزان سپاه خبر شهادتش را آوردند...
موقع اعزام از بابل مادرفهمید مرتضی پیراهن ندارد! پتوی دست بافت منزلش را فروخت برای مرتضی پیراهن خرید مرتضی اعزام شد ...
مرتضی در بوکان در کمین اسیر کومله شد ...
والله والله کومله هرکاری کردند که مرتضی اهانت به #امام_خمینی کند مثل شیر جلوی کومله می غرید ، کومله از عقده و کینه فقط از سر وصورت وگردن مورد شکنجه قرار دادند ، تمام گردن وسر وصورتش را انقدر باسیگار داغ کردند تا زیر شکنجه وحشیانه کومله جان داد.
وقتی جاسوس سپاه برگشت ، ظرفیت بیان کردن را نداشت...
مادرش بعد از شهادت مرتضی زیاد بی تابی می کرد...
مادرش به حقیر گفت از بیتابی زیادم ، شبی #شهیدعباس_پور از شهدای محلمان را درخواب دیدم به من گفت مادر مرتضی وفتی شکنجه می شد بدست گروهک از آغاز شکنجه تا لحظه شهادتش آقا ولی عصر کنارمرتضی ایستاده بود وشاهد شهادت مرتضی بود ...
@khaimahShuhada