🔺 #راز_موفقیت_در_تعلیم_همسر
◻️ در اوایل ازدواج، من واقعاً سنم کم بود و در خیلی از موارد زندگی به طور طبیعی ممکن بود #اشتباه کنم.
🔸 ممکن بود از بعضی مسائل زود دلخور بشم یا ابراز ناراحتی کنم ولی محمد اصلاً به روی خودش نمی آورد و جوری رفتار می کرد که من ناراحت نشم.
همه بچگی های منو بزرگوارانه تحمل می کرد. محمد منو آروم آروم بزرگ کرد...
◻️ تا یه جای زندگی، دقیقاً او بود که مدام با من راه می یومد ولی از یه جایی هم، بالطبع من بودم که باید سازگار می بودم.
🔸 من اول ازدواج حجابم معمولی بود ولی او به طور غیر مستقیم آموزش می داد. مثلاً در دوران عقد در نامه هایی که پر از #محبت و #عشق بود، حتماً توصیه ای هم به #حجاب یا #نماز_اول_وقت بود.
💖 چون #لحن_کلام_محبت_آمیز_بود، من قبول می کردم.
رمز موفقیت محمد، #محبت بود.
🎙 به نقل از همسر #شهید_محمد_بلباسی
🌹 #راز_آرامش_خانواده، این است.
@sardaraneashgh
💠 روی کمدش این جمله از امام خامنهای (مدظلهالعالی) را با فونت درشت تایپ کرده و چسبانده بود:
🔴 "در جمهوری اسلامی هرجا که قرار گرفتهاید، همان جا را مرکز دنیا بدانید و آگاه باشید که همهٔ کارها به شما متوجه است."
🌷#شهید_محمودرضا_بیضایی
@sardaraneashgh
کاش می شد به همان حال وهوا برگردیم
به زمین و به زمان شهدا❣ برگردیم
دور باشیم از آئینه ی خودبینی مان
کاش می شد که دوباره به خدا برگردیم
📸شهید مدافع حرم #جبار_عراقی
@sardaraneashgh
🔻داعش برای تحویل پیکر همسرم
خواستار آزادی ۷۰ تکفیری شد
🔹️از آنجايي كه جبار در روزهاي مبارزه و حضور در جبهه مقاومت اسلامي عرصه را براي تروريستهاي تكفيري تنگ كرده بود و هر باري كه به خطوط آنها نزديك ميشد تعداد زيادي از آنها را به اسارت در ميآورد.
زنده يا به اسارت گرفتن جبار براي تكفيريها بسيار اهميت داشت.
🔹️در نهايت در روند يكي از عملياتها جبار به تنهايي درمصاف نبرد با دشمن قرار ميگيرد و از 12 شب تا 6 صبح به تنهايي مبارزه ميكند و صبح روز 3آبان ماه سال 1394 درجاده رقه در استان حماه سوريه به آرزوي ديرينهاش رسيده و به طور ناجوانمردانهاي به شهادت ميرسد.
🔹️تروريستهاي تكفيري در شبكههاي اجتماعي و رسانههاي خودشان از شهادت همسرم بسيار خوشحال شده و اعلام كرده بودند كه مالك اشتر ايرانيها را كشتهايم.
جبار صیادی بود که با صبرش شهادت را صید کرد...
#سالروز_شهادت
شهید #جبار_عراقی
@sardaraneashgh
✨شهادت آرزوی دیرینه ی من بوده و هست و زندگی در این دنیا را به امید شهادت شب را به روز و روز را به شب سر می کنم و اگر نبود شهادت و فدا شدن در راه آفریدگار و خالق هستی زندگی در این دنیا هیچ ارزشی برایم نداشت...
✨معبودا مرا به خاطر خوبان درگاهت بپذیر، معبودا من هجرت کردم از شهر و دیارم به دیاری دیگر ، فقط به عشقت ، معبودا گناهانم را ببخش و این قربانی را بپذیر...
✍ فرازهایی از وصیت نامه شهید
#ما_ملت_امام_حسینیم
#بهشت_نشین
#رسم_بهشت
@sardaraneashgh
7.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☑️ آخرین پیگیری شهید سلیمانی دو ساعت قبل از شهادت درباره چه موضوعی بود؟
@sardaraneashgh
🍃🌸 ترغیب زیارت عاشورا 🌸🍃
قبل اذان صبح بود با حالت عجیبی
از خواب 😴 پرید گفت : حاجی !
خواب دیدم... قاصد امام حسین
بود 💚
بهم گفت :آقا سلام رساندند و
فرمودند : به زودی به دیدارت
خواهم آمد یه نامه 💌 از طرف
آقا به من داد که توش نوشته
بود : ✍ چرا این روزها کمتر
زیارت عاشورا می خوانی؟
همینجور که داشت حرف می زد
گریه می کرد 😭 صورتش شده
بود خیس اشک دیگه تو حال
خودش نبود💔
چند شب بعد شهید شد🕊 و
امام حسین(ع) به عهدش وفا کرد....
#شهیدمحمدباقرمؤمنیراد
#یازهرا
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 راز سالم ماندن و خون چکیدن از پیکر یک شهید!
🎙 به روایت: حاج حسین یکتا
@sardaraneashgh
عاشقانه های شهدا....✍❣
یک بار که مجروح شده بودی😔 گفتم:
«دیگه نباید بری!»
گفتی:«مثل زنان کوفی نباش!»😕
گفتم:«تو غمت نباشه من دوست دارم با زنان کوفی محشور بشم، تو اصلا اذیت نشو و فقط نرو!»😏
گفتی:«باشه نمی رم!»😐
بعد از ناهار گفتم:«منو می بری؟»😌
_کجا؟؟😯
_کهنز😶
_چه خبره؟؟😁
_هیئته.🙃
_هیئت نباید بری!😠
_چرا؟؟🙄
_مگه نگفتی من سوریه نرم. من سوریه نمی رم ، اسم تو هم سمیه نیست، اسم جدیدت آزیتاست.اسم منم دیگه مصطفی نیست، کوروشه . اسم فاطمه رو هم عوض می کنیم .💔 هیئت و مسجدم نمی ریم و فقط توی خونه نماز می خونیم ، تو هم با زنان کوفی محشور می شی!😊
_اصلا نگران نباش . هیئتم نمی ریم!😒
بعد از ظهر نرفتم .شب که شد ، دیدم نمی شود هیئت نرفت .😅
گفتم:«پاشو بریم هیئت !»😓
_قرار نبود هیئت بریم آزیتا خانم!😉
_چرا اینجوری می کنی آقا مصطفی؟😢
_قبول می کنی من سوریه برم و تو اسمت سمیه باشه و اسم من مصطفی و اسم دخترم فاطمه و اسم پسرم محمد علی؟ در آن صورت هیئت و نماز و مسجد هم می ری!😊
_من رو با هیئت تهدید می کنی؟🤔
_بله یا رومی روم ، یا زنگی زنگ.😑
_کمی فکر کردم و گفتم :«قبول!اسم تو مصطفاست.»💜💙💚💛❤️💘
برشی از کتاب اسم تو مصطفاست به روایت همسر شهید صدرزاده...
به مناسبت سالگرد شهادت شهید
#سالگرد_شهادت_شهید_صدرزاده
#یاد_شهیدان
#سبک_زندگی شهدایی
#شهدا_عاشقترند
@sardaraneashgh