eitaa logo
شَهید حـٰاج حُسِیـنِ خــَرازی
1.9هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.2هزار ویدیو
135 فایل
رفقا! این راه رفتنی است بدون دست، بدون پا و حتی بدون سر! مثل رفتن شهدا... کانال شهید حاج حسین خرازی | نعم الرفیق ارتباط با ما: @hajhoseinkharazi تبادل: @hajhosein_tab ناشناس: https://harfeto.timefriend.net/16849344385111
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید به کسی می‌گویند که از دنیا بزرگ‌تر شده.... -عین صاد ❤️ ✍کانال شهید حاج حسین خرازی | نعم‌الرفیق https://eitaa.com/joinchat/1363410946C4e6aea8396
دکتر چهل و پنج روز بهش استراحت داده بود. آوردیمش خونه. عصر نشده گفت: بابا! من حوصله‌م سر رفته. گفتم: چی کار کنم بابا؟ گفت: منو ببر سپاه، بچه‌ها رو ببینم. بردمش. تا ده شب خبری نشد ازش. ساعت ده تلفن کرد، گفت: من اهوازم؛ بی زحمت داروهامو بدید یکی برام بیاره :) ❤️ ✍کانال شهید حاج حسین خرازی|نعم الرفیق https://eitaa.com/joinchat/1363410946C4e6aea8396
گاهی یک دفعه دلم حواسش به بودن شما جمع میشود نعم الرفیق... بودنی که سراسرش آرامش است رحمت است مغفرت است امشب دلم حواسش به بودن شما هست... ❤️ ✍ کانال شهید حاج حسین خرازی|نعم الرفیق https://eitaa.com/joinchat/1363410946C4e6aea8396
همیشه میگفت: بايد طوری زندگی كنم كه اگر فردا اين پست و مقام را از من گرفتند، وضع زندگی ام با ديروز كه صاحب مقام و عنوان بودم تفاوت نكند... ❤️ ✍کانال شهید حاج حسین خرازی|نعم الرفیق https://eitaa.com/joinchat/1363410946C4e6aea8396
شبیه شهدا رفتار کردن نیاز به داشتن ویژگی خاصی نداره! فقط کافیه همیشه برای هر کار و رفتاری مراقب باشیم که اگه الان دوست شهیدمون بود این کار یا رفتار رو انجام میداد یا نه!؟ ❤️ ✍کانال شهید حاج حسین خرازی|نعم الرفیق https://eitaa.com/joinchat/1363410946C4e6aea8396
سال ۶۴ بود و طبق معمول تو بهداری بودم. داشتم پای یکی رو بخیه می‌کردم. دیدم یکی به شونه م زد. برگشتم و دیدم حسین خرازیه. همونطور شروع به صحبت کردم. کسی که مجروح بود و زخمش رو بخیه می‌کردم صورتشو گرفت. کارمو تموم کردم و گفتم: چرا صورتتو گرفتی؟ حسین خرازی گفت: ایشون یه کاری کرده من تنبیه‌اش کردم، حالا خجالت کشیده. گفتم: چکار کرده؟ شهید خرازی گفت: ۱۴ روز غیبت کرده بود؛ به من گفتن تنبیه‌ش کن. من هم با خط کش ۱۴ بار زدم کف دستش. حتی تنبیه کردن‌های شهید خرازی اینقدر ساده و معمولی بود :) 💬مرتضی ابوفاضلی ❤ ✍کانال شهید حاج حسین خرازی|نعم الرفیق https://eitaa.com/joinchat/1363410946C4e6aea8396
🔹جوان‌هایی که رفتند در میدان جنگ، از یک آدم معمولی تبدیل شدند به یک ولی الهی. _رهبر انقلاب (امروز) 🕊 ❤️ ✍کانال شهید حاج حسین خرازی|نعم الرفیق https://eitaa.com/joinchat/1363410946C4e6aea8396
💌 سخنش با تو: از مسوولان عزیز و مردم حزب الهی می خواهم که در مقابل آن افرادی که نتوانستند از طریق عقیده، مردم را از انقلاب دور و منحرف کنند و الان در کشور دست به مبارزه دیگری از طریق اشاعه فساد و فحشا و بی حجابی زده اند در مقابل آنها ایستادگی کنید و با جدیت هر چه تمامتر جلوی این فسادها را بگیرید. ❤️ ✍کانال شهید حاج حسین خرازی|نعم الرفیق https://eitaa.com/joinchat/1363410946C4e6aea8396
༺دلتنگ توام که به داد دلم برسی༻ ❤️ ✍کانال شهید حاج حسین خرازی|نعم الرفیق https://eitaa.com/joinchat/1363410946C4e6aea8396
یادمون باشه که هر چی برای خدا کوچیکی و بندگی کنیم، خدا در نظر دیگران بزرگمون میکنه… - شهید حاج حسین خرازی ❤️ ✍کانال شهید حاج حسین خرازی|نعم الرفیق https://eitaa.com/joinchat/1363410946C4e6aea8396
ای رفیقی که همه زحمت‌ ما گردن‌ توست، ما محال‌ است‌ که دست‌ از سر تو برداریم...♥️ ✍کانال شهید حاج حسین خرازی|نعم الرفیق https://eitaa.com/joinchat/1363410946C4e6aea8396
طرح لبخند تو بر هیچ لبی نیست که نیست... ❤️ ✍کانال شهید حاج حسین خرازی|نعم الرفیق https://eitaa.com/joinchat/1363410946C4e6aea8396
حاج حسین، همان شخصی ست که هرکجا بنشینی و اسمی از او بیاوری خنده‌های زیبایش در ذهن‌ها نقش بسته است. فرمانده لشکر امام حسین(ع) همانی است که با نشان علمداری‌اش ثابت کرد یک دست هم صدا دارد و با همان دست چنان دل‌ها را لرزاند که هرگاه سری به گلستان شهدا بزنی غیر ممکن است زائری بر سر مزار او نباشد... ♥️ ✍کانال شهید حاج حسین خرازی|نعم الرفیق https://eitaa.com/joinchat/1363410946C4e6aea8396
یک بار من و حاجی داخل ماشین نشسته بودیم، در منطقه‌ای که درجه حرارت آن ۵۲ درجه بود. گرمای هوا به قدری بود که انگار ما را با لباس‌هایمان زده بودند توی آب؛ خیس خیس بودیم. همان لحظه حاج احمد کاظمی رسید. وقتی حسین از تویوتا وانت پیاده شد که برای سلام و احوالپرسی برود، به جایی نکشید تمام لباس‌هایش خشک شد؛ مثل اینکه گچ کشی‌اش کرده باشند. حاج احمد وقتی این صحنه را دید، من را کنار کشید و گفت: چرا به حاجی نمی رسید؟ اول فکر کردم منظورش سر و وضع ظاهری و لباس‌هایش است، حالا نگو منظورش ماشینی بوده که با آن حاجی را این طرف و آن طرف می‌بردیم. اشک در چشمانش جمع شده بود. گفت: این لشکر یه ماشین کولردار نداره؟ این چه وضعشه. اگر ماشین ندارید بیایید از من بگیرید. گفتم: من باید به خودشون بگم. وقتی به حاجی اطلاع دادم، جوابش این بود: حاج احمد لطف دارن، ولی من با بسیجی‌ها چه فرقی دارم؟ ما کولر داشته باشیم و بچه‌های مردم گرما بخورن، این انصافه؟!» ❤️ ✍کانال شهید حاج حسین خرازی|نعم الرفیق https://eitaa.com/joinchat/1363410946C4e6aea8396
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"ما نمردیم که سربند تو بر خاک بیافتد" شب جمعه و یاد شهدا🕊🌷 ✍کانال شهید حاج حسین خرازی|نعم الرفیق https://eitaa.com/joinchat/1363410946C4e6aea8396
شهید حسین خرازی خیلی دوست داشتنی بود. در اوج آن هیبت حیدری همیشه لبخند به لب داشت. ساده زیست و بی‌آلایش بود. فکرش را بکنید، فرمانده لشگر با دوچرخه موتوری به‌ سپاه می‌آمد و آنجا با اتوبوس همراه بسیجی‌ها به خوزستان می‌رفت. ❤️ ✍کانال شهید حاج حسین خرازی|نعم الرفیق https://eitaa.com/joinchat/1363410946C4e6aea8396
خندیدنتون از ته تهِ دلتون هست چون فقط خدا در قلب شماست... القلب حرمُ الله خالی کنیم دلهایمان را از هر چه غیر خداست... ❤️ ✍کانال شهید حاج حسین خرازی|نعم الرفیق https://eitaa.com/joinchat/1363410946C4e6aea8396
یک بار با هم رفته بودیم بیرون. داشبرد ماشین پر از پول بود. کوپن بنزین هم داشتیم. نه کسی به او می‌گفت چقدر پول گرفتی نه کسی می‌گفت چقدر مانده برایت یا چقدر کم آوردی. اما حسین هر خرجی که در مسیر کرد حتی پول ناهار و شامی که خوردیم را از جیب خودش حساب کرد. اصلا به پول های داخل داشبرد دست نزد. فقط یک کوپن بنزین مصرف کردیم. با اینکه حقش بود ولی استفاده نکرد. حتی اجازه نداد من دست توی جیبم بکنم. حقوقش را خرج می‌کرد. ❤️ ✍کانال شهید حاج حسین خرازی|نعم الرفیق https://eitaa.com/joinchat/1363410946C4e6aea8396
چشمانت، بسته چقدر زیباست... بر روی نارفیقی های من همیشه چشمانَت را بستی و دستم را گرفتی... ❤️ ✍کانال شهید حاج حسین خرازی|نعم الرفیق https://eitaa.com/joinchat/1363410946C4e6aea8396
در دسترس همه بود...💟 ✍کانال شهید حاج حسین خرازی|نعم الرفیق https://eitaa.com/joinchat/1363410946C4e6aea8396
ﺣﺲ ﺷﻮﺧﯽ ﺣﺴﯿﻦ ﮔﻞ ﮐﺮﺩﻩ بود. به ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﮔﻔﺖ: ﺑﯿﺎ ﺟﻠﻮ بشین پیشم، یه ﮐﺎﺭی باهات ﺩﺍﺭﻡ. اونم ﺭﻓﺖ و ﺟﻠﻮ ﻧﺸﺴﺖ. ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺑﺎ حاج ﺣﺴﯿﻦ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﺮﺩﻥ. ﺣﺴﯿﻦ ﮔﻔﺖ: یه ﺳﺮﯼ ﮐﺎﺭﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﮕﻢ و ﻧﻤﯽ ﺗﻮﻧﻢ ﺑﻪ کس ﺩﯾﮕﻪ ای ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻨﻢ؛ ﺍﻭﻧﻢ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ... ﻫﻨﻮﺯ جمله ش ﺗﻤﺎﻡ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﮐﻤﺮ اون بنده خدا ﺳﻮﺧﺖ. ﺣﺴﯿﻦ ﺑﯽ ﻫﻮﺍ ﺑﻄﺮﯼ آﺏ ﺳﺮﺩ ﺭﻭ ﺍﺯ پشت یقه ﺭﯾﺨﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺭﻭ ﮐﻤﺮﺵ... اﻧﻘﺪﺭ ﯾﺦ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻓﻘﻂ میگفت آی آی آی... ﺑﻌﺪ ﺣﺴﯿﻦ ﮔﻔﺖ: ﺣﺎﻻ‌ ﺑﺮﻭ ﻋﻘﺐ بشین، ﺩﯾﮕﻪ ﮐﺎﺭﯾﺖ ﻧﺪﺍرم :) ❤️ ✍کانال شهید حاج حسین خرازی|نعم الرفیق https://eitaa.com/joinchat/1363410946C4e6aea8396
شهید، واژه ای است که هر بار با خواندنش بیشتر از قبل روح و روانت طراوت میگیرد... شهید، وقتی حاج حسین خرازی باشد حتی با دیدن نامش خنده روی لبانت می آید، چه رسد وقتی تصاویر و صدایش را ببینی و بشنوی؛ دیگر ناخودآگاه دلت و روحت هم لبخند میزند :) ❤️ ✍کانال شهید حاج حسین خرازی|نعم الرفیق https://eitaa.com/joinchat/1363410946C4e6aea8396
نگاهشان عجیب همراهمان هست... یادمان نرود اعمالمون نزدیک باشه به نگاه پر مهرشان... ❤️ ✍کانال شهید حاج حسین خرازی|نعم الرفیق https://eitaa.com/joinchat/1363410946C4e6aea8396
با هر دردسری بود از میون گل و لای جاده، خودمون رو به نخل ها رسوندیم که فرمانده گردان ژاندرمری اونجا مستقر بود. اومده بودیم متقاعدش کنیم که یه قبضه تفنگ ۱۰۶ به ما بده. جمله حسین هنوز تموم نشده بود که سرگرد گفت: فرمانده خودتونو بفرستین تا با من صحبت کنه؛ اینطور که نمیشه سرسری کارکرد! به هم نگاه کردیم و خندیدیم، گفتم: آقای خرازی فرمانده ما هستن. سرگرد بلند شد دوید کنار موتور و حسین رو بغل کرد و گفت: ما به امثال شما افتخار میکنیم؛ تو به ما تو این جبهه عزت بخشیدی... ❤️ ✍کانال شهید حاج حسین خرازی|نعم الرفیق https://eitaa.com/joinchat/1363410946C4e6aea8396