eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
9.4هزار دنبال‌کننده
12.1هزار عکس
6هزار ویدیو
97 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
برای شهادتم گریه نکن فقط زمانی گریه کن که مردان غـــیرت و زنان عـــــفت رافراموش کنن😔 بخشی از وصیت نامه شهید التماس دعای فرج و شهادت یا علی مدد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ تقدیم به جانبازان عزیز کشورمون🌹💐✋ سیدرضا نریمانی . 🍃🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸 🍃 🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اَلسّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الزَّمانِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا شَریکَ الْقُرْآنِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا قاطِعَ الْبُرْهانِ . اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلى آبائِکَ الطَّیِّبینَ ، وَأَجْدادِکَ الطَّاهِرینَ الْمَعْصُومینَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ سلام بر تو اى صاحب عصر و زمان ؛ سلام بر تو اى جانشین خداى رحمان؛ سلام بر تو اى شریک و هم‏سنگ قرآن سلام بر تو اى داراى دلیل و برهان قاطع؛ سلام بر تو اى امام آدمیان و جنّیان سلام بر تو و بر اجداد پاک و پدران پاکیزه ‏ات که معصوم بودند و رحمت و برکت‏ هاى الهى نثارتان باد 🕊السلام علیک یا ابــــــــــــــــــــــــــــــا صالح المهــــــــــدے عـــــــ💚ـــــــج التعالــــــــــے (فرج الشریف) به حق عمه ی سادات س عجل الولیک الفرج 🌷 به یاد آ سید جواد ذاکر ره✅💔🥀 التماس دعای فرج و شهادت یا علی مدد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ دلم را در گرو دیدارت گره زدم تا شاید صدام بزنی... صدای آسمانیت را هر چه زودتر طنین انداز کن تا بالهایم بسویت پر گشوید... ♥️تقدیم به همسر صبور و فداکار شهیدمحمودرضابیضایی♥️ . 🍃🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸 🦋🦋🦋
۳ من اون روز هر چی برای بابام توضیح دادم گوش نداد گفت دختر بیچاره با ی امیدی ازدواج کرده و تو داری با اینکارات بدبختش میکنی ابروی ماهم‌ میبری، خیلی سخته ادم حرفش حق باشه اما نتونه ثابت کنه تا اینکه ی بار قاطی کردم و داد زدم گفتم من چندماه ی شلوار نتونستم بخرم برای خودم شلوارم پاره شده دادم مامان دوخته چرا؟ چون خانم همش خرید داره بابام انگار تازه به خودش اومد گفت چی میگی گفتم‌ واضحه مگه ی نفر در ماه چندتا کفش میخواد؟ این ماه خانم پنج جفت خریده خب من مگه کارخونه دارم؟ بهش میگم کمتر بخر جمع کنیم برای اینده میگه تو وظیفته اینده منو بسازی به من ربطی نداره ادامه دارد... کپی‌ حرام❌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ دلم را در گرو دیدارت گره زدم تا شاید صدام بزنی... صدای آسمانیت را هر چه زودتر طنین انداز کن تا بالهایم بسویت پر گشوید... ♥️تقدیم به همسر صبور و فداکار شهیدمحمودرضابیضایی♥️ . 🍃🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ 🥀🕊در هیئت عاشقان علم بودم کاش😔 یک مصرع شعر محتشم بودم کاش😔 در روضه عباس به خود می گفتم ای کاش مدافع حرم بودم کاش❤ 🌹🕊 🕊🌹 . 🍃🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸 🍃شبتون شهدایی و مملو از دلتنگی برای شهدا 💔 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ 🌹وصیت شهید حمید رستمی🌹 🛑 به پهلوی شکسته‌ی‌ فاطمه زهرا قسم‌تان میدهم که 👇 حجاب را ، حجاب را ، حجاب را رعایت کنید. 🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ 🎥✨ 🌷مصاحبه با همسر شهید مدافع حرم هادی جعفری من حتی پیکری هم برای وداع ندارم! چه طور آروم باشم!؟ 🍃🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ ◽️ از حدود ٧ هزار شهید زن کشور بیش از ۵٠٠ تاش از بوده، با در نظر گرفتن نسبت جمعیت میشه یک چهارم شهدای زن! ◽️ فقط یک موردش شهادت زیر شکنجه ناهید فاتحی، سمیه کردستان ◽️حالا باز افتخار کنید که ریشه "زن زندگی آزادی" گروهک‌های کُردیه! 🦋🦋🦋
۴ بابام اخم کرد و به حرفهام گوش داد اون روز کلا بابام تو فکر بود و اخرسر بهم گفت پسرم رک بگم این زندگی‌نمیشه طلاقش بده کمکت میکنم مهریه ش رو بدی، قبول کردم ولی کاری نکردم تا اینکه احضاریه اومد زنم میخواست منو تحت فشار بذاره چون خرید نکردم به بهونه خسیسی من میخواست مثلا‌ منو بترسونه، بابام‌گفت بهترین موقعیته رفتیم دادگاه و دیدم زنم میخواد تهدید به طلاق بکنه منم همراهیش کردم‌ گفتم‌ نه طلاق نمیدم انقدر پیش روی کردیم که خودش مهریه رو بخشید تا طلاق بگیره فکر نمیکرد طلاقش بدم اما دادم ادامه دارد... کپی‌حرام❌
◽️نماز را اوّل وقت می‌خواند. می‌گفت: از همه‌ی کارهایمان که ماندیم، حداقل این کار را درست انجام دهیم. شادی روح همه شهدا صلوات 😍✋🏼 ♥️ 🌸 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ شهید مدافع‌حرم سید جاسم نوری 🎙راوے: همسر شهید 💙سیدجاسم در عراق به عنوان نیروی داوطلب عادی بود اما به‌خاطر تخصص، توانمندی و هوشی که داشت، به کار شناسایی مشغول شد. لهجه‌ی غلیظ عربی سید، کمک‌حالی بود برای هم خودش و هم بقیه نیروها. به مناطقی که داعشی‌ها تحت نفوذشان بود، می‌رفته و اطلاعات لازم را به دست می‌آورده و کمک بسیار خوبی برای نیروهای عراقی بوده است. ❤️سید فعالیت‌های زیادی از لحاظ اطلاعات شناسایی در عراق انجام داد و به کار شناسایی یک نظم خاصی داده بود. یکی از کارهای بسیار قهرمانانه‌ی سید، ایجاد اختلاف بین داعش و النصره بود و با درگیری‌های بین‌شان تلفات بسیار زیادی دادند و در عراق هم برای ساماندهی نیروهای حشدالشعبی تلاش بسیار زیادی کرد. 💙شهر دجیل، یکی از حساس‌ترین شهرهای عراق، که به دست تروریست‌های داعش اشغال شده بود، با هدایت و مشاوره‌ی سید آزاد شد. برای همین، مردم دجیل به پاس حماسه‌سرایی سید جاسم، به او لقب «سبع الدجیل» یا همان «شیرمرد دجیل» دادند و شعارش، "کُلُّنا عبّاسُکَ یا مهدی" بود. 🎁 🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات 🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ صحبت‌های دختر شهید رضایی‌نژاد در برابر مدیرکل آژانس آرمیتا رضایی‌نژاد: تا ۱۱ سال پیش زندگی عادی داشته‌ام اما ۶ گلوله زندگی ما را تغییر داد. زمانی که پدرم به شهادت رسید دانشمندی بود که هیچ کاری به خشونت نداشت و من تنها نیستم و این فقط بخشی از ماجرا است. بسیاری از بیماران به‌دلیل نبود دارو جان خود را از دست مید‌هند و برخی به‌دلیل شرایط بد اقتصادی حاصل از تحریم‌ها زندگی خود را ازدست می‌دهند؛ تحریم‌هایی که ایالات متحده آن را اعمال کرده است. 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ 🌹وصیت شهید حمید رستمی🌹 🛑 به پهلوی شکسته‌ی‌ فاطمه زهرا قسم‌تان میدهم که 👇 حجاب را ، حجاب را ، حجاب را رعایت کنید. 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ گرفتارم... و دربند... و خسته... نگاهم به عکستان که می افتد، خستگی و ناامیدی پر میکشد. احساس میکنم به خاطر آرامش نگاه صاحب این عکس هنوز صدایم به آسمانها میرسد😢💔 . 🍃🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸 🍃شبتون شهدایی و مملو از دلتنگی برای شهدا 💔 🦋🦋🦋
۵ چندماه بعد رفت با یکی نامزد کرد و با اونم شش ماه دوام نیاورد اما من تو محل کارم با یکی از بچه ها صحبت کردم و گفتم زن میخوام ولی یکی که اهل زندگی باشه اونم دخترخاله شو معرفی کرد اول خیلی میترسیدم مثل زن اولم باشه اما وقتی باهاش حرف زدم دیدم ی دنیا تفاوت دارن عقد کردیم و فوری هم عروسی گرفتم الان زن سابقم هنوز مجرده ولی زنم بارداره و ی دوقلو تو راه داریم خداروشکر میکنم که بابام کمکم کرد و نجات پیدا کردم پایان کپی حرام❌
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ وصیت شهیدحمیداسدالهی🌷 بہ‌فرزندش محمد براے مهدی براے مهدی براے مهدی محمد من تورا ازخدا براے خودم نخواستم تورا ازخدا خواستم براے مهدی✌️ . 🍃🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸 🍃شبتون شهدایی و مملو از دلتنگی برای شهدا 💔 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ من هستم .. غمت هست .. دلتنگی یک گوشه کز کرده و تنهایی بغض ... و جای تو هم اصلا خالی نیست ...!!!!!! 🌺مــادران چشم انتظار🌺 🌹شهیدانه🌹 . 🍃🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ بسم رب الشهید ؛ اول کار یک روایت بگویم از شخصی قالَ رزمنده ای که جامانده : بریده ای از چهارپاره 🍃🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ "شـــــیران مـدافـع"😎💪🏻 دلتـانـ شـاد❤️ کهـ"عـباس"🌸 همراهـ شما🙏🏻 درحرمـ🕌 زینبـ کبریـ ستــ" ڪلنا فداڪـــ یا زینب✌️ . 🍃🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸 🍃شبتون شهدایی و مملو از دلتنگی برای شهدا 💔 🦋🦋🦋
گاهی یک نفر می آید .. و میشود تمام زندگی یک نفر؛ مثل تو که آمدی و شدی التماس دعای فرج و شهادت یا علی مدد
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ سردار شهیدم! وقتی نگـاه تـو به مـن دوختـه شده، نباید دست از پا خطا ڪنـم تـو هم شهیدی هم شـاهـدی و هم سنگ صبور بے قرارے هاے من... . 🍃🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸 🦋🦋🦋
💠 پیوند الهی 💠 عصر يکي از روزها بود. از سر کار به خانه مي آمد. وقتي واردکوچه شــد براي يك لحظه نگاهش به پسر همســايه افتاد. با دختري جوان مشغول صحبت بود. پسر، تا را ديد بلافاصله از دختر خداحافظي کرد و رفت! ميخواست نگاهش به نگاه نيفتد. چند روز بعد دوباره اين ماجرا تکرار شــد. اين بار تا ميخواســت از دختر خداحافظي کند، متوجه شــد که در حال نزديک شدن به آنهاست. دختر سريع به طرف ديگر کوچه رفت و در مقابل آن پسر قرار گرفت. شــروع کرد به سلام و عليک کردن و دست دادن. پسر ترسيده بود اما مثل هميشه لبخندي بر لب داشت. قبل از اينکه دستش را از دست او جدا کند با آرامش خاصي شروع به صحبت کرد و گفت: ببين، تو کوچه و محله ما اين چيزها سابقه نداشته. من، تو و خانواده ات رو کامل ميشناسم، تو اگه واقعا اين دختر رو ميخواي من با پدرت صحبت ميکنم که... جوان پريد تو حرف و گفت: نه، تو رو خدا به بابام چيزي نگو، من اشتباه کردم، غلط كردم، ببخشيد و ... گفت: نه! منظورم رو نفهميدي، ببين، پدرت خونه بزرگي داره، تو هم که تو مغازه او مشــغول کار هستي، من امشب تو مسجد با پدرت صحبت ميکنم. انشاءالله بتوني با اين دختر ازدواج کني، ديگه چي ميخواي؟ جوان که ســرش را پائين انداخته بود خيلي خجالــت زده گفت: بابام اگه بفهمه خيلي عصباني ميشه. جــواب داد: پدرت با من، حاجي رو من ميشناســم، آدم منطقي و خوبيــه. جوان هم گفــت: نميدونم چي بگم ، هر چي شــما بگي. بعد هم خداحافظي کرد و رفت. شــب بعد از نماز، در مسجد با پدرآن جوان شروع به صحبت کرد. اول از ازدواج گفت و اينکه اگر کسي شرايط ازدواج را داشته باشد و همسر مناســبي پيدا کند، بايد ازدواج کند. در غير اينصورت اگر به حرام بيفتد بايد پيش خدا جوابگو باشد. و حالا اين بزرگترها هســتند که بايد جوانها را در اين زمينه کمک کنند. حاجي حرفهاي را تأييد کرد. اما وقتي حرف از پســرش زده شــد اخمهايش رفت تو هم! پرســيد: حاجي اگه پســرت بخواد خودش رو حفظ کنه و تو گناه نيفته، اون هم تو اين شرايط جامعه، کار بدي کرده؟ حاجي بعد از چند لحظه سکوت گفت: نه! فرداي آن روز مادر با مادر آن جوان صحبت کرد و بعد هم با مادر دختر و بعد... يک ماه از آن قضيه گذشــت،# ابراهيم وقتي از بازار برميگشــت شب بود. آخرکوچه چراغاني شده بود. لبخند رضايت بر لبان نقش بست. رضايت، بخاطر اينکه يک دوســتي شــيطاني را به يک پيوند الهي تبديل کــرده. ايــن ازدواج هنوز هم پا برجاســت و اين زوج زندگيشــان را مديون برخورد خوب با اين ماجرا ميدانند. 📔 منبع کتاب التماس دعای فرج و شهادت یا علی مدد
۱ بعد از دیپلم مدتی بیکار بودم تا اینکه به عنوان فروشنده در یک فروشگاه مواد غذایی مشغول به کار شدم اونجا با فرشید دوست شدیم خیلی شوخ و مهربون ادم با وجود اون هیچ وقت احساس خستگی نمی‌کرد و گذر زمان رو نمیفهمید. اما نمیدونستم چرا گاهی تو خودشه و ناراحته مشخص بود یه چیزیش هست. بعد از شش هفت ماهی که از دوستیمون میگذشت یه خواستگار خوب برام اومد همه چیش عالی بود بهش جواب مثبت دادم. به مدیر فروشگاه گفتم دارم ازدواج میکنم و دیگه نمیخوام بیام سرکار. گفت تا اخر هفته سرکارم باشم و بعد از اون دیگه مرخصم. چندروزی طبق معمول از فرشید خبری نبود روز اخر با احوالی خراب وارد فروشکاه شد و مستقیم به سمتم اومد... ادامه دارد... کپی حرام