eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
9.1هزار دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
6.2هزار ویدیو
99 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم رب الشهید🌹 🖊مشخصات فردی شهید 🎀نام : محمد رضا تورجی زاده🌹🕊 🎀تاریخ تولد: ۲۳|۴|۱۳۴۳ 🎀تاریخ شهادت: ۵|۲|۱۳۶۶ 🎀محل شهادت : بانه، منطقه عملیاتی کربلای ۱۰ 🎀نحوه شهادت: اصابت ترکش در ناحیه ی پهلو و بازو و کمر 📝 در سال 1343به دنیا آمد. 📝در همان کودکی عشق و ارادت به خاندان نبوت و امامت داشته و با شور وصف ناپذیر در مجالس عزاداری شرکت می نمود. 📝با اوج گرفتن انقلاب، با چند تن از دوستان فعالیت های سیاسی خود را در مسجد ذکرالله آغاز نمود و در تظاهرات ضد حکومت شرکت می نمود که چندبار مورد ضرب و شتم ماموران قرار گرفت . 📝ایشان به بهشتی و آیت الله خامنه ای علاقه فراوانی داشتند. 📝 مداحی و روضه خوانی را در دبیرستان هاتف با دعای کمیل آغاز کرد. 🌺شهادتت مبارک فرمانده. 🕊به مناسب سالروز داداش شهادتت مبارک 😔😔😭😭😭 🦋🦋🦋 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۱۳۶۶/۲/۵ ✅خاطره ایی زیبا و شنیدنی به نقل یکی از رفقای شهید 👆👆 الرُزُقنا شهادَتِ فی سَبیلِ المَهدی (عج)🌷🕊 🦋🦋🦋 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
کاش همه ی دردهاش فقط به قطع پاهاش ختم میشد بجز فلج شدن و خونه نشینی دچار افسردگی حاد و الزایمر هم شده، دیگه اصلا یادش نیست چه اموالی داره تا ازشون استفاده کنه و کیفش رو ببره،خدا میدونه من از شرایط پیش اومده برای همسرم راضی نیستم اما میدونم آه خیلی ها پشتش هست و درمونده هستم، تنها کاری که تونستم بکنم اینه که با مشورت بچه هام نیمی از دارایی همسرم رو فروختیم و خرج ایتام و خانواده های بی بضاعت کردیم تا شاید کمی از گناهانش رو سبک کنیم.بیماری دیابتش هرروز نوسان داره و توی این سه سال کلی هزینه ی درمانش کردیم ولی هیچ بهبودی حاصل نمیشه.کاش اونروزها کمی ،فقط کمی به حرفهام توجه میکرد،زندگی با پول کمتر ممکنه اما بدون برکت و عافیت هیچ خیری برای ادم نداره. . ❌کپی حرام ❌ 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
یاد شهدا باشیم حتی با یک صلوات هدیه به روح شهیداللَّهمَّےﷺ صَلِّﷺ عَلَىﷺ🍃مُحمَّــــــــدٍ ﷺوآلﷺِ مُحَمَّد🌹 🦋🦋🦋 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
🔮 بهترین روش افزایش قد در بزرگسالی🤩 💥 با این محصول خیلی ، و افزایش قد تا 15 سانت داشته باش، فقط با یک دوره 🔥 برای 8 تا 40 سال 📏حتی پس از بسته شدن صفحه رشد📏 ♦️مشاوره و دیدن نتایج 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1428291753C767742833a https://eitaa.com/joinchat/1428291753C767742833a ⚡ معجزه گلشا رو از دست نده ☝️
چهره اش ملکوتی بود یکپارچه نور بود و معنویت همه دوستش داشتند همه به او عشق می ورزیدند چرا که او فانی فی الله بود و به خدا عشق می ورزید همه به دنبال او بودند و او به دنبال مهدی فاطمه علیه السلام آمده بود تا اشتیاق ظهور را در بین ما دو چندان کند... آمده بود تا بفهمیم یاران آخرالزمانی امام عشق چگونه اند مداحی بود دلسوخته؛ از سوز دل می خواند با صوت زیبایش دل های مشتاق را شعله ور می کرد چهره ای زیبا داشت، نورانی بود علت آن را هم آخرین فرستاده خدا بیان کرده بود نورانیت چهره انسان از زیادی نماز در شب است... نامش بود کتاب یازهرا یازهرا 🌺شهادتت مبارک فرمانده. 🕊به مناسب سالروز داداش شهادتت مبارک 😔😔😭😭😭 الرُزُقنا شهادَتِ فی سَبیلِ المَهدی (عج)🌷🕊 🦋🦋🦋 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۱۳۶۶/۲/۵ ✅خاطره ایی زیبا و شنیدنی به نقل یکی از رفقای شهید 👆👆 الرُزُقنا شهادَتِ فی سَبیلِ المَهدی (عج)🌷🕊 🦋🦋🦋 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
‍ ارادتــــــ شهــدااا به حضرتـــ زهرا(س) شهید محمدرضا تورجی زاده به سادات فوق العاده احترام می گذاشت . یکی از سادات گردان نقل می کرد: «یک بار به سنگر فرماندهی رفتم.محمد نشسته بود.به احترام من از جا بلند شد. گفتم:«یک مرخصی چند ساعته می خواهم تا به اهواز بروم.» به دلایلی مخالفت کرد.اصرار کردم اما بی فایده بود در نهایت وقتی ناامید شدم گفتم:«باشد شکایت شما را می برم پیش مادرم.» هنوز چند قدمی از چادر دور نشده بودم که پابرهنه به دنبالم دوید! دستم را گرفت و گفت:«این چه حرفی بود که زدی؟!بیا این برگه ی مرخصی سفید امضا کردم هر چه قدر می خواهی بنویس.» تا به چهره اش نگاه کردم دیدم خیس از اشک است. گفتم:«به خدا شوخی کردم منظوری نداشتم و...» اما محمد همچنان اصرار داشت که من حرفم را پس بگیرم! یک سال از این ماجرا گذشت ساعتی قبل از شهادت محمد بود. با هم رفتیم تا به سنگر ها سر بزنیم گفت:«آن حرف پارسال را پس گرفتی؟!» با تعجب گفتم:«چی؟» گفت:«آن شکایت و...» گفتم:«تو را به خدا چیزی نگو به خدا شوخی کردم.» ساعتی بعد وقتی در سنگر فرماندهی نشسته بود گلوله ی خمپاره به درون سنگر اصابت کرد.سریع به سمت سنگر دویدم.عجیب بود. سه ترکش بزرگ خمپاره به او اصابت کرده بود.یکی به پهلو یکی به بازو و دیگری به سر. یک باره به یاد حرف سال قبل محمد افتادم. او از شهادت خود این گونه گفته بود: من در عملیاتی شهید می شوم که با رمز یا زهرا(س) باشد و من آن زمان فرمانده گردان یا زهرا(س) باشم. مدتی بعد پیکر او تشیع شد و همان گونه که وصیت کرده بود سربند یا زهرا(س) به پیشانی او بستیم و در کنار دوستانش در گلستان شهدای اصفهان آرمید. شهيد محمدرضا تورجي زاده 💔😔💔😔💔😔💔😔💔 🦋🦋🦋 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺قال رسول الله(ص): برمن صلوات بفرستیدوهرکس برمن صلوات بفرستدخداوند10برابرآن رابه اومیدهد🌺 من سوره:الاحزاب :65 :صلوات :الاستاد:عبدالباسط محمدعبدالصمد سعی کنید قران انیس و مونستان باشد ، نه زینت دکورها وطاقچه های منزلتان شود ،بهتر است قرآن را زینت قلبتان کنید. شهید سید مجتبی علمدار شهادت آرزومه🕊💚🌷🖤 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
🕊دل که هوایی شود... پرواز است که آسمانیت می کند. و اگر بال خونیـن داشته باشی دیگر آسمــان، طعم کربلا می گیرد... 📎بیایید دلها را راهی کربلای جبهه ها کنیم... 🏳 زیارتنامه "شهــــــداء" 🌿بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم🌿 اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ الله وَ اَحِبّائَهُ اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ الله و َاَوِدّآئَهُ اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ الله اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیکم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِی النّاصِحِ اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنی گُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَ مَعَکُم...🌿⚘ ✋🏻  هدیه به ارواح طیبه شهــدا، سلامتی وتعجیل در ظهـور مولا صاحب الزمان 🍃♥️ 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
جلسه ی انجمن اولیای مدرسه ی دخترم شرکت کرده بودم که اونجا متوجه شدم یکی از دانش اموزان دوازدهمی با دوست پسرش فرار کرده و یک هفته ست خونواده ش ازش بی اطلاع هستند،شنیدنش هم خیلی تاسف برانگیز بود خدا به داد پدرومادرش برسه،بعد از اتمام جلسه سرراه به خونه مادرم سری زدم ،اخه تازه از سفر مشهد برگشته بودم و هنوز به دیدنش نرفته بودم، مادرم اشفته و پریشان بود وقتی دلیل اشفتگیش رو پرسیدم گفت دختر برادرم یک هفته ست فرار کرده و خبری ازش نیست،دنیا روی سرم اوار شد،پس دختری که توی مدرسه حرفش بود برادرزاده ی خودم بود،یاد حرفهای همسرم افتادم رفتم به سالها قبل ،همون ایام مراسم عروسیم ❌کپی حرام ❌ 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃