احوالات آ سید جواد ذاکر
سیادت،بالاترین افتخار
⏪تعصب خاصی که سید جواد بر سیادت خود وسایر سادات داشت،عجیب بود.
سادات رابر دیگران مقدم می داشت.
احترام و ادب او نسبت به سایر سادات همه مثل زدنی بود.مخصوصا در جائیکه می خواستربه عده ای یاد بدهد که باید با سادات چگونه رفتار کرد.
آقای قویدل نقل می کند که روزی در منزل سیدی مهمان بودیم و برایمان ناهار درست کرده بود.غذا بسیار خراب شده بود.
به طوری که نمی شد غذا رو خورد.اما سید جواد به حرمت سیادت صاحبخانه و این که خدای نکرده خجالت زده نشود،
چنان غذا را با تعریف و تمجید می خورد که انسان فکر می کرد او دارد در بهترین رستوران دنیا بهترین غذا را می خورد.
غذای خودش را که خورد ،غذای من را هم خورد تا صاحبخانه متوجه نشود که یکی از دو نفر به غذا میلی نداشته ایم.
شادی روح افلاکی اش صلوات✅🖤
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
التماس دعای فرج و شهادت یا علی مدد
__🚫حاجےجان ب گوشے؟
به بچه ها بگو:
ما که رفتیم…
ولی خط ب خطے ک توے فضاے مجازے
مےنویسند را همه ی #شهـــدا مےبینند...!
یادشان که نرفته #شهدا أحیاءعندربهم هستند...!
حواسشون باشد شرمنـده #شهـدا نشوند..😔💔
یاعلی مددبچه ها مواظب خودتون باشید و در فضای مجازی سرباز امام زمان عج باشید✋✋
التماس دعای فرج و شهادت یا علی مدد
اگه طالب شهادتی بدون که
نماز خوبه اول وقت باشه!
وگرنه همه بلدن که اول غذا بخورن،
اول یه دلِ سیر چت کنند، اول بخوابند
!
خلاصه اول همه کاراشونو انجام بدن
بعد نماز بخونن!
کسی که دنبالِ شهادته باید
از تموم تعلقات دنیا دست بکشه!
🦋🦋🦋
بسمـ رب الشـهدا..
#مهمـانامروز😊
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_احمد_بابایی
🍃نام دیگرش ماه عاشق هاست
اردیبهشت را میگویم هر صفحه اش را که ورق میزنی داستان عاشقیست که به معشوق خود رسیده. به صفحه بیستم که میرسی نام احمد بابایی میدرخشد✨
🍃عاشقی که در نوزدهمین روز از دومین ماهه اولین فصل سال به معشوق ازلی اش رسید. یاد داد آسمانی شدن که بال و پر نمیخواهد. قدری جنون میخواهد تا با ندای دلت به #معشوق برسی
مصداق شیدائی بود، این را مسئولین بیمارستان میگویند...
🍃هربار که مجروح میشد یکماه در بیمارستان بستری میشد و سریع به #جبهه بر میگشت. معروف بود به #کلکسیون تیر و ترکش. میگویند کاش یک بار دیگر بابایی زنده میشد و جوانان نسل سومی تحت #فرماندهی او قرار میگرفتند.
🍃میگویند تمام تاثیر گذاری اش از معنویت شبانه سرچشمه میگرفت. دلاوری و جنگاوری هایش یک طرف #خلوص_نیت در اعمال و کارهایش طرفی دیگر...
🍃رسید به عملیات #بیت_المقدس وقتی که راهی تا فتح خرمشهر نمانده بود و اینبار کلکسیون تیر و ترکش با اصابت گلوله ایی در وسط پیشانی کامل شد و احمد بابایی به سوی محبوب شتافت. ما ماندیم و داشتن فرمانده ایی چون احمد بابایی💔
✍نویسنده: #فاطمه_زهرا_نقوی
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_احمد_بابایی
📅تاریخ تولد : ۱۵ خرداد ۱٣٣۴
📅تاریخ شهادت : ٢۰ اردیبهشت ۱٣۶۱
📅تاریخ انتشار : ۱٩ اردیبهشت ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : خرمشهر
🥀مزار شهید : گلزار شهدای بهشت زهرا
24.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 داستان صوتی ( هم قد اسلحه اش بود )
♦️ پیر مرد : پسرم بچه های هم سن و سال شما را جنگ نمیبرن،شما برو درست را بخوان، دکتر بشو آینده مملکت را بساز...
♦️ پسر: آینده کدام مملکت؟! دشمن حمله کرده داره خاک این مملکت را اشغال میکنه! امروز خرمشهر را گرفته فردا هم میرسه به ما! جلوشون وانستیم فردا باید با مدرک دکترامون پوتینهای سربازهاشون را واکس بزنیم...
#سلام
#روزتون_متبرک_ب_نگاه_شهدا
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
9.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صوت مکالمه بیسیم لحظات آخر «شهید سیدرضا طاهر» و «شهید حسین مشتاقی»، مدافعان وطن در سوریه که شش سال پیش در جبهه خانطومان شهید شدند.
با شنیدن این صوت درمیابیم عده ای برای حفظ وطن اینچنین خون دادند بنابراین ما در جبهه رسانه نبایستی لحظه ای بابت فشارهای روانی پا پس بکشیم.
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
7.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ
گفتم:تو که برادرت شهید شده، چرا اردوی راهیان نور نمیای؟!
گفت:میترسم هرجا که قدم بزارم،پیکر برادر شهیدم زیر قدمم باشه💔🥀
+شلمچه
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
47.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷مصطفی صدر زاده
🌷به روایت سمیه ابراهیمپور
🌷ازدواج ۸۶/۲/۱۳
🌷شهادت ۹۴/۸/۱
🌷مدافع حرم
-قسمت دوم-
🔻«شهید مصطفی صدرزاده»:
التماس دعای فرج و شهادت یا علی مدد
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
گفتند شهید گمنامه ،
پلاک هم نداشت ، اصلا هیچ نشونه ای نداشت ؛
امیدوار بودم روی زیرپیرهنیش اسمش رو نوشته باشه …
نوشته بود : “اگر برای خداست ، بگذار گمنام بمانم”
التماس دعای فرج و شهادت یا علی مدد
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
#فتنه
و کم کم رابطه ی خوب من و مادرشوهرم باعث خوشحالی همسرم و پدرش و برادرهاش شد و احترامم سرجاش برگشت،در مرحله ی بعدی رابطم رو با جاری وسطی محترمانه تر کردم، در اون مدت فهمیدم عدم اعتماد بنفس خودم در سالهای اول ازدواج و عدم اقتدار بخشیدن به همسرم باعث موفقیت جاری بزرگم و پیشبرد اهدافش بوده،با کمک مشاور و بالا بردن سطح اعتماد بنفس در خودم و رفتارهای محترمانه با مادرشوهرم و رفتارهای اقتدار بخشی با همسر توسط سیاستهایی که اموزش میدیدم تونستم کم کم شر جاریم رو از سر زندگیم کم کنم.و حالا همسرم و خونواده ش برام ارزش و احترام بالایی قایل هستند،،
#پایان
❌کپی حرام ⛔️
بخونید تجربه منو تا سرتون نیاد😔👇🏻
چند سال پیش مادرم از دنیا رفت. من یه دختر ۱۷ ساله بودم و یه خواهر و برادر کوچیک داشتم. خودمو وقفشون کردم تا احساس کمبود نکنن
بعد از چند سال به پدرم اصرار کردیم ازدواج کنه و اونهم با زنی ازدواج کرد که یه دختر نوجون داشت.
اوایل همه چیز خوب بود تا اینکه برادرم که حالا دانشجو شده بود عاشق دختر زن بابامون شد!
اونا هم راضی بودن و با هم نامزدشون کردیم ولی یهو نفهمیدیم چه اتفاقی افتاد که برادرم معتاد شد... دوسال تمام روزگارمون سیاه شد و برادرم از خونه رفت و کارتن خواب شد. برای خوب شدنش هرکاری کردیم ولی انگار طلسم شده بود. تا اینکه یه پسر وارد زندگی من شد که میگفت خیلی دوستم داره و بخاطر من هرکاری میکنه... کمکم کرد برادرم رو پیدا کردم و منو مدیون خودش کرد.
اونقدر خواستگاری و اصرار کرد که قبول کردم ازدواج کنیم. اما وقتی رفتیم زیر یه سقف ...
https://eitaa.com/joinchat/1365966931C6f6bcfaad8
حتی نمیتونید حدس بزنید😱
شهید گمنام🇵🇸
بخونید تجربه منو تا سرتون نیاد😔👇🏻 چند سال پیش مادرم از دنیا رفت. من یه دختر ۱۷ ساله بودم و یه خواهر
.
دخترخانومای جوون تو رو خدا بخونید انقدر راحت گول نخورید ببینید چه بلایی سر دختر معصوم اومده...♥️