هدایت شده از اطلاع رسانی بنیاد شهید و امور ایثارگران کازرون
مادر شهیدان محمد هاشم و محمد جواد ملک زاده به فرزندان شهیدش پیوست
حاجیه بانو سعادت اندام مادر شهیدان والا مقام محمدهاشم و محمد جواد ملک زاده و آزاده و جانباز ۵۰ درصد محمد رضا ملک زاده و جانباز ۲۵ درصد محمد کریم ملک زاده آسمانی شد و به فرزندان شهیدش پیوست. مراسم تشییع پیکر مطهر این مادر شهید پرور سه شنبه ۱۴۰۱/۱۰/۱۳ ساعت ۱۵:۰۰ در قطعه والدین شهدای سیدمحمد نوربخش کازرون برگزار می شود.
بسیجی شهید محمدجواد ملک زاده متولد ۱۳۴۲ در تاریخ ۱۳۶۴/۴/۲۰ در پاسگاه بیات به فیض شهادت رسید و بسیجی شهید محمد هاشم ملک زاده متولد ۱۳۳۹ در تاریخ ۱۳۶۵/۱۰/۴ در عملیات کربلای ۴ در منطقه شلمچه آسمانی شد.
همچنین جانباز محمد کریم ملک زاده دو بار در تاریخ های ۱۹ دی ۱۳۶۱ در سوسنگرد و ۱۳۶۴/۱۱/۲۲ در منطقه فاو بر اثر موج انفجار و مواد شیمیایی به فیض جانبازی رسیده و آزاده و جانباز محمد رضا ملک زاده در عملیات رمضان مجروح و از تاریخ ۱۳۶۹/۶/۱ به مدت بیش از هفت سال در اسارت رژیم بعث عراق بود.
بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان کازرون این مصیبت جانسوز را به بیت شریف شهیدان ملک زاده تسلیت عرض نموده، علو درجات آن مرحومه، همنشینی با شهیدانش و بقای عمر سایر بازماندگان را از درگاه ایزد منان مسالت می نماید.
کانال اطلاع رسانی بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان کازرون را در ایتا دنبال کنید:
Eitaa.com/isaarkazerun
هدایت شده از اطلاع رسانی بنیاد شهید و امور ایثارگران کازرون
مراسم گلباران قبور مطهر مادران شهدا
به مناسبت سالروز وفات حضرت ام البنین(ع) و روز تکریم مادران و همسران شهدا
چهارشنبه ۱۴۰۱/۱۰/۱۴ ساعت ۹:۳۰ صبح
در قطعه والدین شهدا، سیدمحمد نوربخش کازرون
کانال اطلاع رسانی بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان کازرون را در ایتا دنبال کنید
Eitaa.com/isaarkazerun
هدایت شده از جشنواره مردمی فیلم عمار
🔴ویژهبرنامه «روایت زن ایرانی»
🔸یادبود شهیده طیبهسادات موسوی زمانی؛ اولین شهید زن انقلاب در کرمانشاه
💢با حضور:
♦️خانم فهیمه فداکار
🔸دکتری تخصصی مشاوره؛ پویشگر فعال اجتماعی
♦️خانم طاهره غفوری
🔸فعال خدمت رسانی و مبارزه مردمی با شیوع کرونا
♦️خانم طاهره لباف
🔸پزشک زنان و کمک در تولد بیش از ۲۲هزار کودک
♦️خانم فاطمه خطیب
🔸فعال بینالملل در حوزه کودکان جنگزده و مجری طرح تبسم
🛑و خانواده معظم شهیدان مدافع امنیت، مدافعان حرم و هستهای
💢همراه با اجرای:
🔸نقالی توسط مرشد محمدرضا معجونی
🔸گروه سرود «بنات الحیدر»
💢و با رونمایی از کتابهای:
🔸«ماکسیم بر بام»؛ قیام گوهرشاد به روایت شاهدان عینی
🔸«منم یه مادرم»؛ روایتهایی از سبک تربیتی والدین شهدا
🔸«هدیهای باشد برای تو»؛ خاطرات مردم کاشان از پشتیبانی جنگ
🔸«خیرالنساء»؛ طرحی از یک زندگی به روایت بانو خیرالنساء صدخَروی
💢شنبه؛ 17دی ساعت 18
💢سینمافلسطین؛ سالن 1
🔰 سیزدهمین جشنواره مردمی فیلم عمار
✅ @AmmarFest
همراه با رونمایی کتاب منم یه مادرم
روایتی از ماداران
اولین طلبه شهید مدافع حرم استان فارس محمد مسرور
شهید هسته ای شهید مصطفی احمدی روشن
شهید مدافع امنیت شهید محمد حسین حدادیان
هدایت شده از اطلاع رسانی بنیاد شهید و امور ایثارگران کازرون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پخش گزارش آسمانی شدن مادر شهیدان ملک زاده از شبکه فارس
کانال اطلاع رسانی بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان کازرون را در ایتا دنبال کنید
Eitaa.com/isaarkazerun
هدایت شده از انجمن راویان فجر فارس
🔰 ✍ #دستنوشتہ_شـهید:
مـادرم اگر خواستي گريه كنـى بروشـريك #غــم_حضرت_ام_البنـين باش اوكه پـس ازواقعـه #ڪربلا گفت ديگر مرا مادر پسران نخوانيد چون ديگر پسرے نداشت وتوهم ديگر پسر ندارى 😭
وچه خوب وجه اشتــراكى داريد..
آرے مــادرم هروقت دلت گرفــت وياد فرزند افتادے برو درمـجلس #فــرزند زهــرا(س) شــرڪت كـن ڪه زهـرا داغ بســيارديده و دلے پر درد وجانكـاه ازپهلوے شكسته دارد.
اما مادرم دوست دارم در عزايم همچون مادر وهــب كه ســر فرزندش را بسو ى دشمن پرتاب كرد وگفت چيزى را كه درراه خــدا دادم پس نمى گــيرم تو نيــز چون او مقــاوم و استــوار در مقابل منافقيــن وآنهايـى كه ممكــن است بيايند و با سخــنان نيـشدار دل تو را بدرد بياورند با صــبر و بردبارى خود ايستادگے كنى ....
🌹🍃🌹🍃
#شهــید سید محمد شعاعے
#شـهداےفارس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم کوتاه و بسیار زیبای
«امتحان نهایی»
⏳مـدت زمان: ۳:۵۶
#مرام_پهلوانی
#جان_فدا
#سردار_دلها
🥀خانواده و تربیت|قاسم بیاتی🥀
https://eitaa.com/joinchat/4093968385Cb83a8c492a
شهید امام رضایی
بسم رب الشهدا
#سردار_شهید_ابراهیم_باقری_زاده علاقه زیادی به #آقا_علی_بن_موسی_الرضا ع داشت...
آن #لحظه_رهایی در شب عملیات #کربلای۵ ، حقیر آنها را جلو بردم .
پشت نونی ها وقتی داشتیم #گردان_امام_رضا ع را جلو می بردیم ، #شهید_ابراهیم_باقری کنار دست من نشسته بود ، مایلرها (کامپرسی ها) نگه داشتند که #رزمنده_ها پیاده بشن وحرکت کنیم به سمت نقطه رهایی ، ابراهیم باقری وقتی پایین آمد یه نگاهی به آسمون کرد ، چند دقیقه ای خیره به آسمون وستاره ها شد.
گفت : #امام_رضا ع این طرفه؟
گفتم : بله امام رضا ع این طرفه!
این قبله است پشت به قبله امام رضا ع است...
برگشت دستاش را گذاشت روی سینه اش ، اشک از چشماش سرازیر شد تو اون لحظه حساس....
گفت: دلم می خواست بیام به پابوست آقا ، مدتیه نشده برسم به خدمت شما ، از همین جا به شما سلام میدم...
#السلام_علیک_یا_علی_بن_موسی_الرضا ع
یه سلامی از ته دل ، من دیگه همچین سلامی را هیج جایی ندیدم...🥺
از ته دل سلامی کرد و قطع به یقین جواب سلام را گرفت که پس از شهادتش پیکرش نه به اشتباه ، نه!! اشتباهی در کار نبود...
پیکرش به تقدیر ، به دستور ، با طلبیدن امام رضاع به #مشهد_الرضا رفت...
وقتی پیکر همه #شهدا را به دیار #کازرون آوردند ، پیکرمطهر ابراهیم بین آن ها نبود!!
کجاست؟!
چی شده؟!
خبر رسید که پیکرشهید در مشهدالرضا است😢
اون موقع ها رسم بر این بود که هر شهیدی را وارد مشهد می کردند قبل از اینکه به #معراج_الشهدا ببرند و به خانواده ها خبر بدهند ، مستقیم پیکر را به حرم امام رضا ع می بردند وطواف می دادند ، بعد به معراج الشهدا می بردند و به خانواده ها خبر می دادند.
ابراهیم از #شلمچه رفت به مشهدالرضا ع ، طلبیدش امام رضا ع✋
ونکته ای که بر روی سنگ مزارش هست اینکه عکس تصویرشون هم الان رو به سوی امام رضا ع است...🤲
#راوی : #سید_رضا_متولی
#شهید_امام_رضایی
#شهدای_کازرون
#شهدای_فارس
هدایت شده از هیات فاطمیون کازرون
جشن میلاد حضرت زهرا سلام الله علیهم
با بهره مندی از بیانات: #حجت_الاسلام_محمدیان_آزاد
و مولودی خوانی: کربلاییان #هادی_دیدار و #علیرضا_علی_اکبری
زمان: پنجشنبه بیست و دوم دی ماه. ساعت ۱۹:۱۵ شب
مکان: میدان انقلاب. حسینیه مسجد جوی
#هیئت_فرهنگی_مذهبی_فاطمیون
#هیات_رهروان_ولایت
@fatemioon_kazeroon
امام رضا(ع)
سفارش میکردند که
به همه نیکی کنید
و از
🔆 رسول خدا(ص)
نقل میکردند که:
اگر نیکی تو، به کسی برسد که
شایستهاش است، خب لیاقتش
را داشته؛ اما اگر لیاقت خوبی
نداشته، خـودت که شـایستهی
خوبی کردن بودهای 💚💜
#محفل_معنوی_یا_مهدی_عج
قرایت دعای پرفیض ندبه
بیاد ۷ شهید روستای نصیرآباد
به کلام: #حجت_الاسلام_ احسان قهرمانی
ندبه خوانی: #کربلایی_ واحد امینی پور
و اجرا و شعرخوانی: #کربلایی_حسین_مسرور
جمعه سی ام دی ماه. ساعت هفت صبح
گلزار شهدای بهشت زهرا سلام الله علیها
#هیئت_فرهنگی_مذهبی_فاطمیون
@fatemioon_kazeroon
هدایت شده از انجمن راویان فجر فارس
کلام شهید
برادر!
محكم باش! جهاني بر عليه تو بپا خاسته است.
تو اي رسالت حسين بـر دوش و
پرچم اسلام بدست!
بايد راهي را كه شروع كرده اي به پايان برساني!
خون پاك و مطهـر
شهداء تو را نظاره ميكند.
يك لحظه سستي برابر با نابودي تو و اسلام است.
برادر!
اگر خانه ات را و شهرت را ويران كردند، دوبـاره آنـرا بـساز، اگـر فرزنـدت را
شهيد كردند، دوباره توليد نسل كن، اگر مزرعه ات را آتـش زدنـد، دوبـاره بـه زراعـت
مشغول شو، اگر خداي نخواسته بي رهبر شدي، خودت رهبر شـو!
امـا ايـن پـرچم سـرخ
حسيني را كه امانت 1350 ساله است نگذار بر زمين بيافتد !
فرياد بكش! و از خدا بخواه
تا تو را ياري كند تا انتقام مظلومان و مستضعفين جهان را از مستكبران بگيري.
#طلبه_شهید_علی_بازیار
#جاویدالاثر
#شهدای_فارس
*بسم رب شهدا و الصدیقین
شهیدی که برای مادرش چشمانش را باز کرد.
برادر من اهل نماز و روزه بود ،ولی با جبهه رفتن مخالف بود
وقتی صحبت از جنگ و جبهه میشد مخالفت میکرد.
تا اینکه یک صبح که از خواب بیدار شد عباس از این رو به اون رو شده بود، خیلی متفاوت شده بود نمیدانم چه اتفاقی برایش افتاده بود،
رفتار و اخلاق عباس متفاوت شد، مدام دعا و راز ونیاز داشت .
بعد از مدتی او تصمیم گرفت به جبهه برود .
پدر و مادر مخالفت کردند ،چون خدا عباس را بعد از دو دختر به خانواده ما داده بود .
به خاطر طعنه های مردم ،که شما پسر دار نمیشوید،مادرم به حرم امام رضا ع رفته و (ع)نذر کرده بود که پسر دار شود و امام رضا ع عباس را به مادرم هدیه داد .
پدر و مادر روی عباس بسیار حساس بودند اجازه نمی دادند که به جبهه برود
عباس صدای خیلی خوبی داشت و دعای کمیل شهدا را خودش می خواند حال و هوای عجیبی پیدا کرده بود تا اینکه پدر و مادر تصمیم گرفتند برای عباس زن بگیرند تا از جبهه رفتن منصرف شود.
عباس تعمیرگاه داشت و تعمیرموتور انجام می داد خرج خودش را خودش بیرون میآورد ولی راضی به ازدواج نشد
می گفت مگر من چقدر دیگر زنده ام که بخواهم ازدواج کنم ،نهایتش دو سال دیگر.
به هر حال ما نتوانستیم جلو رفتن عباس به جبهه را بگیریم .عباس به جبهه رفت تا اینکه تیری به گلوی عباس خورد و آن را جزء شهدا،همرا با اجساد شهدا ، عباس را هم برده بودند. بعد متوجه شدند که عباس دارد نفس میکشد و هنوز زنده است.
بعد او را برای مداوا به بیمارستان مشهد میفرستند.
جالب اینجاست که مادر میگوید امام رضا ع عباس را به من هدیه را داد و خودش هم عباس را از من گرفت.
زمانی که عباس در بیمارستان بود، اوضاع خیلی خوبی نداشت نمیتوانست حرف بزند به خاطری که تیر به گلویش خورده بود نمی توانست آب بخورد یا غذا بخورد. دایی در بیمارستان بالای سر عباس بود ،عباس به او اشاره کرد که دایی نزدیکتر بیا، با صدایی که از ته گلو بیرون می آمد گفت اینقدر بی تابی و ناراحتی نکنید من دیگر باید بروم امام حسین ع و حضرت سکینه آمدند از من دعوت کردند و من دیگر دارم می روم .
و عباس در بیمارستان مشهد به شهادت رسید.
زمانی که جسد عباس را به کازرون آوردند و مادر برای وداع با جسد عباس به بالای سرش رفت.(افراد دیگر هم بودند) .عباس برای لحظهای تا مادر را میبیند چشمانش را به عشق مادر باز کرد.مادر از خود بیخود شد و همانجا بیهوش شد وصدای تکبیر والله اکبر از بالای سر جسد عباس بلند شد وهمه شاهد این قضیه بودند.
عباس حجب و حیای بسیار زیادی داشت بین خانواده ی ما طوری بود که ما هیچ کداممان با هم روبوسی نمیکردیم، حتی پدر و مادرم خجالت می کشیدند که بخواهند با ما رو بوسی کنند حتی مادرم بازوی عباس را تا زمانی که شهید شده بود ندید،همیشه لباس هایش خیلی پوشیده بود اجازه نمی داد کسی بدن و حتی بازویش را ببیند.
عباس در وصیت نامه اش نوشته بود
*پدر ومادر عزیزم ،همیشه به خاطر حجب وحیایی که بین من وشما وجود داشت نه من توانستم شما را ببوسم ونه شما من را ، پس اگر خدا من را قبول کرد وتوفیق شهادت را نصیبم کرد وپیکرم برگشت، تنها خواهشی که از شما دارم این است که نیم ساعت صورت به صورت من بگذارید ومن را ببوسید. تا این عقده ای که این همه سال در دل من مانده است خالی شود ودلم آرام گیرد*
و مادر و پدر به وصیت عباس عمل کردند و زمانی که جسدش را آوردند صورت به صورتش گذاشتن و نیم ساعت صورت عباس را بوسیدند...