✨ گاهی وقتها که بغض دلتنگی
بر دلت سنگینی می کند؛
و دلت مَحرمی را نمییابد!
شاید اگر چشمانت را ببندی و در کنج خاکریزی از خاکریزهای
#شلمچه بیتوته کنی،کمی آرام شوی....
هدایت شده از انجمن راویان فجر فارس(NGO)
1_2081495266.mp3
24.17M
🎙پادکست فاتحان
🟠 روایت لحظه شهادت دکتر علی اکبر پیرویان
فرمانده نیروهای کازرونی
در فتح سوسنگرد
۲۶ آبان ۵۹
🔵 کنگره سرداران و ۱۵۰۰۰ شهید ولایتمدار فارس
هرکس مبارز است
هم دشمن دارد
هم بدخواه
دغدغه نصیب هرکسی نمیشود
و این موضوع حسادتزاست...
+شهیدبهشتـی
دم کن برای"صبـح" دلم
یک نگاه خود!
کـه ایـن دوای دردهـایِ...
ناعلاج دل است.
#یادی_ازقهرمان_سوسنگرد
(به مناسبت سالروز آزادسازی سوسنگرد)
🌷 حسن را کنار مسجد سوسنگرد دیدم در حالی که از بازویش خون می چکید و برجک یک تانک کنارش افتاده بود. گفتم چی شد؟
گفت: دشمن خانه به خانه در سوسنگرد پیش روی می کرد.
ناراحت و مستأصل در کوچه ها می گشتم. وقت نماز مغرب بود. به خانه ای وارد شدم و به نماز ایستادم. بعد از نماز سرم را به سجده گذاشته بودم که برای لحظه ای خوابم برد.
ناگهان شنیدم ندایی می گوید: حسن، بلند شو، الان وقت خواب نیست، سربازان من به کمک تو نیاز داند.
از جا پریدم. وارد خیابان شدم.
در تاریکی شب پایم به یک قبضه آرپی جی گیر کرد. کمی آنطرف تر یک کوله موشک آرپی جی دیدم.
کوچه به کوچه پیش می رفتم و هر ماشین دشمن را می دیدم یا صدایش را می شنیدم، یک گلوله به آن می کوبیدم.
تا رسیدم به مسجد و این تانک. قبل از اینکه شلیک کنم.
گلوله تیربار روی تانک به بازویم نشست، اما گلوله آخرم را به آن کوبیدم، در اثر انفجار برجکش برداشته و کناری افتاد...
آن شب حسن هشت تانک و بیست خودرو و نفر بر عراقی را شکار کرده بود.
همین شکست زرهی دشمن در سوسنگرد، از عوامل اصلی عقب نشینی دشمن از سوسنگرد بود.
#شهید ابوالحسن حق نگهدار
#شهدای_ﻏﺮﻳﺐ_فارس🌹
🍃🌷🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
چون کنم یاد تو ، نوری با من است
غایبی ، اما حضوری با من است
درد دلها میکنم با “عکس” تو
وه عجب “سنگ صبوری” با من است !
#شهید_محمد_مسرور ❤️
▫️بیشک چشمبهراهترین منتظر ظهور، زینب سلام الله علیها است؛
وگرنه چرا میان تمام نامهای جهان، نام او باید زینت دعاهای فرج شود؟!
خودش فرموده با دعاهایی آمدنی خواهد شد که عطرِ زینب سلام الله علیها دارند.
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
هدایت شده از شهدای غریب شیراز
#سیــره_شهــدا
عید نــوروز بود.برای علی اکبر و برادرش شـلوار نو خریده بودم،دیگر متوجه نـشدم از آن شـلوار استفاده کرد یا نه!
سیـزده عیـد بود ڪه علـی اکبرگفت: بابا شلوارم به دوچرخه گیرکرده و پاره شده، به من پول بده شلوار نو بخرم !
به ایشان پول دادم و شلوار خرید.
یک روز از سرکار به خانه می آمدم علی اکبر و دوستانش ، محمد و علی را در راه دیدم. با تعجب دیدم شلواری که برای علی اکبر خریدم پای محمد است. وقتی به خانه آمدم با ناراحتی جریان را به مادرش گفتم : « مگر پسر من محتاج پول است که شلوارش را به محمد فروخته!»
وقتی علی اکبر آمد جریان را پرسیدم . از شرم سرش را پایین انداخت و گفت:
«راستش محمد ، خانواده فقیری دارد و یتیم است. امسال لباس نو نداشت ، برای همین شلوارم را به او هدیه دادم و دوست نداشتم شما متوجه شوید.»
عرق سردی بر پیشانی ام جوشید ، از این رفتار علی اکبر خیلی خوشحال شدم و در دل او را تحسین کردم.
#شهیدعلےاکبرپیرویان
#شهدای_فارس
#ایام_شهادت
🌹🌱🌷🌱🌹🌱🌷
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩhttps://eitaa.com/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
🌸السلام علیک سیده زینب🌸
#میلاد_حضرتزینب
دلم تا برایت تنگ میشود،
مینشینم اسمت را مینویسم
مینویسم...مینویسم
بعد میگویم:
این همه او...
پس دلتنگی چرا؟!
#شهید_محمد_مسرور ❤️
45.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ زیبای مجاهد
هدیه به گمنام ترین بسیجیان
به مناسبت هفته بسیج و روز پرستار
کاری از گروه جهادی انصارالمهدی پایگاه مقاومت بسیج ولی عصر (عج) کازرون
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برای دیدن با کیفیت کلیپ روی لینک زیر بزنید
https://www.aparat.com/v/I0uyl
#استان_فارس
#ناحیه_کازرون
#حوزه_امام_علی_علیه_السلام
#پایگاه_ولی_عصر_عج
#امید_ملت
May 11
هدایت شده از ‹خـادممدیــا🇵🇸›
شهیده پرستار مرضیه شیروانی🤍
مرضیّه روز26دی ماه 1360،
داوطلب می شود تا تنی چند از مجروحان دفاع مقدّس راکه به مقصد دزفول اعزام می کنند،همراهی کند.
او با وقوف وآگاهی ازاین که جاده زیرآتش مستقیم دشمن است وهرلحظه امکان دارد،حادثه ای به وقوع بپیوندد،قبل ازعزیمت،
غسل شهادت رابه جامی آوردوآنگاه رهسپارسفرمی شود،تاوظیفه ی خطیرخودرابه انجام رساند.
باران گلوله وآتش هم چنان ادامه دارد؛مرضیّه چون پروانه برگردجمع مجروحان می گردد.اوآرام وقرارنداردوقامت سفیدپوش اودرآفتاب
می درخشید.
وناگهان خمپاره ای درکنار آمبولانس آنهامنفجرمی شود.
خون گرم مرضیّه،برسپیدی جامه،جاری می شودو سپیده نداسر می دهد:
«اِرجعی الی ربک راضیةً مرضیّه» ....
#شهیده
#مظلوم_اما_پرافتخار
•• @meshkaaat_313 •• 🌱
خداوند تو مرا یاری ده تا بتوانم آن طوری که تو بخواهی شوم ، حال پروردگار من ،دوباره با دستی تهی و کوله باری از گناه به سوی تو آمدم تو خود مرا دریاب که جز تو کسی دیگر را ندارم.
#دستنوشته_شهید_محمد_مسرور
enc_16851942489823771223327.mp3
4.14M
اگه به من باشه خودت میدونی
زندگی بی تو رو نمیپذیرم
من برا مردن واسه تو زنده ام
چه جوری میتونم برات نمیرم
🎙 #محمد_ابراهیمی_اصل
#یاصاحب_الزمان
🌸🌸🌸🌸🌸
🌸
🌸
(کلام شهدا)
شهید علی بازیار:
خیال می کردم عاشق خدایم،
خیال می کردم گریه ای که درشبها می کنم برای خداست
خیال می کردم نمازی که می خوانم برای اوست
خیال می کردم که او عاشق من است
خیال می کردم که بهشت درانتظارم لحظه شماری می کند
ازخوشحالی درپوست خود نمی گنجیدم
اما الان می بینم که همه اش خیال بوده است
آنکه عاشقش بودم و آنکه عاشقم بود،
من(منیت) بود و عمرم پوچ بوده و هیچ
(شادی ارواح طیبه شهدا صلوات)
فرهنگی هیئت موکب
انصارالحسین علیه السلام کازرون
🌸
🌸
🌸🌸🌸🌸🌸
#محفل_معنوی_یا_مهدی_عج
قرائت دعای پرفیض ندبه بیادشهدای هفته اول آذرماه
#شهید_ اکبر یزدانی
#شهید_محمد رضا رضوی فرد
#شهید_ محمد مرادی گشتاسب
# شهید محمد کاظم عباسی نیا
#شهید_ کاظم دهقانی
#شهید_شاپور معماری
با سخنرانی :
#حجت_الاسلام_ احسان قهرمانی
و اجرا و شعرخوانی:
#کربلایی_حسین_مسرور
با نوای گرم:
کربلایی محمود رستگارمقدم
زمان : جمعه3 آذرماه ماه ساعت 6:45صبح
مکان :گلزار شهدای بهشت زهرا سلام الله علیها
#هیئت_فرهنگی_مذهبی_فاطمیون
#محفل_معنوی_یا_مهدی_عج
#هیات_فرهنگی_مذهبی_فاطمیون_کازرون
#هیأت_فاطمیون_کازرون
#هیات_تراز_انقلاب_اسلامی_کازرون
#تشکل_تربیت_محور
به بیتالمال خیلی حساس بود. لباس ورزشیای که داخل پادگان به نیروها میدادند را هیچوقت جای دیگری نمیپوشید. لباسی که در باشگاه، خارج از پادگان داشت را هم هرگز برای باشگاه پادگان نمیپوشید.
محمدحسین در جیب بازوی لباس نظامیاش دو تا خودکار داشت یکی مال خودش بود که خریده بود. دیگری اموال پادگان بود. کار اداری را با خودکار پادگان انجام میداد و کار شخصیاش را با خودکار خودش. یکبار یکی از بچهها به شوخی خودکارش را از جیبش بیرون کشید. گفت عجب خودکاری این برای من! محمدحسین گفت نه شرمنده این برای بیتالمال است. بیا این یکی برای شما. محمدحسین همیشه به موقع سر کلاس میرفت، خیلی به وقت اهمیت میداد. برای همه چیز برنامه داشت حتی شوخیهایش در باشگاه!
شهید#محمدحسین_بشیری🕊🌹