eitaa logo
شهید محمد مسرور❤️
268 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
640 ویدیو
33 فایل
اولین طلبه شهید مدافع حرم استان فارس که در1394/11/16در سوریه به مقام پر فیض شهادت نائل شدند. این کانال شخصا زیر نظر خانواده شهیدمی باشد .واعضای خانواده شهید آن را مدیریت میکنند.
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید محمد مسرور این کانال شخصا زیر نظر خانواده شهید است .واعضای خانواده شهید آن را مدیریت میکنند https://eitaa.com/shahidmasroor
🌦 🌷 طلبه شهید مدافع حرم، محمّد مسرور در تاریخ ۱۳۶۶/۱/۱ در شهرستان کازرون، در خانواده‌ای مذهبی دیده به جهان گشود. ایشان کوچک‌ترین عضو و آخرین فرزند خانواده بود. از همان کودکی روح او توسط پدر و مادر و دیگر اعضای خانواده با دین و مذهب و عشق به اهل بیت(ع) پرورش داده شد؛ به‌گونه‌ای که از سن ۵ سالگی علاقه شدیدی به مسجد داشت و با حضور در مسجد ملابرات وجود او با فضای پاک و معنوی مسجد عجین می‌شد. او از سن نوجوانی در پایگاه مقاومت فجر مسجد ملابرات کازرون، و بعد از آن در پایگاه مقاومت ثارالله مسجد "حاج رضا"، مشغول به فعالیت‌های فرهنگی بود و بیش‌تر اوقات زندگی پر برکت خود را در این فضا سپری می‌کرد. از همان دوران نوجوانی علاقه و عشق وافری به اهل بیت(ع)، به خصوص اباعبدالله الحسین(ع) در وجود او موج می‌زد و در مراسم مذهبی به خصوص عزاداری‌ها حضوری مستمر داشت. در سال ۱۳۸۵ جهت خدمت مقدس سربازی به مرکز ۰۵ کرمان اعزام ‌شد و پس از پایان دوران آموزشی به یگان ارتش ارومیه منتقل گردید. و در واحد عقیدتی سیاسی در سِمَت مسؤول اقامه نماز، مشغول به خدمت گردید. پس از اتمام خدمت سربازی در کتابخانه مدرسه علمیه صالحیه مکتب الصادق(ع) شهرستان کازرون، به عنوان مسؤول کتابخانه با جدیت مشغول به خدمت به طلاب شد. و بعد از گذشت حدود دو سال، به تحصیل علوم حوزوی علاقه مند شده و رسما از سال ۱۳۸۸ در جمع سربازان امام زمان(ع) تحصیل علوم حوزوی را شروع کرد که تا قبل از شهادت به مدت ۷ سال در این راه مقدس قدم برمی‌داشت. به ابتکار ایشان، واحد شهدا در حوزه علمیه کازرون، تاسیس گردید که این موضوع تاکنون سابقه‌ای در مدارس علمیه نداشته است. ایشان با توجه به علاقه شدیدی که به شهدا و فرهنگ شهادت داشت، با تمام توان در این واحد فعالیت بسیاری در ترویج روحیه و فرهنگ شهادت انجام می‌داد. ازجمله اقدامات ایشان در این راستا برگزاری جلسات انس با شهدا برای دانش آموزان و دانشجویان و همچنین مراسم برنامه غبارروبی قبور مطهر شهدا در شب‌های پنجشنبه که با حضور طلاب و مشتاقان به شهدا  انجام می‌داد. ضمنا با ارائه محصولات فرهنگی در راستای احیای فرهنگ شهادت نقش پررنگی داشت. در تمام مدت عمر نازنین این شهید، عشق به شهادت و شهدا در وجود پاک او فوران می‌کرد به گونه‌ای که بیش‌تر وقت و فکر ایشان به شهدا اختصاص داشت و تنها آرزوی ایشان شهادت در راه خداوند متعال بود.                   این عاشق واقعی امام حسین(ع)، شور و شوقی وصف ناشدنی به زیارت کربلا داشت و با هر سختی که بود سعی می‌کرد سالی یک بار این توفیق را برای خود فراهم کند و حتی رفتن به زیارت اربعین را برای خود نذری واجب قرار داده بود و هر سال در این فیض عظیم شرکت می‌کرد و خداوند متعال توفیق ۹ بار زیارت عتبات عالیات را نصیب او کرده بود. عشق او به شهدا تمامی نداشت، به گونه‌ای که هر سال کل ایام تعطیلات عید نوروز در مناطق جنگی و به عنوان خادم الشهدا حضور داشتند. ایام تابستان، به پابوس امام رضا(ع) رفته و بعضی سال‌ها به مدت یک ماه ساکن مشهد مقدس بود و از جوار ایشان کسب فیض کرده و در مسیر سلوک معنوی قدم برمی‌داشت و مورد عنایات آن حضرت واقع می‌شد. حتی یک ماه رمضان به طور کامل در آشپزخانه حرم مشغول به خدمت به زوّار آن حضرت بود. ایشان در ۶ شهریور ۱۳۹۴ در کنار قبور مطهر شهدای گمنام کازرون زندگی مشترک خود را آغاز کرد. از خصوصیات اخلاقی ورفتاری  شایسته و بارز او می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد: تقوای الهی و تقید به واجبات و ترک محرمات و انجام مستحبات، دل بریدن از تمامی تعلقات دنیوی، اخلاص در کارها، ذکر و دعا و تلاوت قرآن و نهج البلاغه، متانت و حیا در برخورد با نامحرم، جدیت در کارها و دقت زیاد در لقمه حلال و شرکت دائم و همیشگی در نماز جمعه و جماعت و نماز اول وقت و... ایشان از آن جایی که عاشق مجاهدت در راه خدا بود، هنگامی که خبر دار شد که برای اعزام به سوریه ثبت نام می‌کنند از اولین افرادی بود که از طریق تیپ تکاور امام سجاد(ع) کازرون اقدام نموده و با اینکه بیش از چهار ماه از عقد ایشان نگذشته بود از همه چیز دل کند و عازم میدان جنگ در سوریه شد. بعد ازحدود ۵۰ روز حضور در مناطق جنگی سوریه، سرانجام در روز جمعه ۹۴/۱۱/۱۶ در منطقه رتیان، بعد از عملیات آزاد سازی شهرهای نبل و الزهرا به آرزوی خود و وعده ای که امام سجاد(ع)، سال‌های قبل در خواب به او داده بود یعنی فیض عظیم شهادت، نائل آمد و نام خود را در زمره یاران واقعی حضرت مهدی(ع) ثبت نمود. روحش شاد و درجاتش رفیع باد. «شهادت جان کندن نیست دل کندن است.» شهید محمد مسرور 🌦 🌷 شهید محمد مسرور https://eitaa.com/shahidmasroor
امام خامنه ای : برای ڪسانے کہ اهل ارزش هاے اسلامے هستند، تصاویر از هر تصویری دلرباتـر است... https://eitaa.com/shahidmasroor
♥ شهادت شهدِ شيريني است كه عاشق از دستِ معشوق خويش مي گيرد تا در حريمِ وصلِ خويش نثارِ جان كند.  1390/7/11
▫شب، ستارگان در گوش هم چيزي مي گويند. احساسهاي عجيب و غريبـي در خود ميبينم. عشق چند ساله را جز يك هوي و هوس شيطاني نميبينم. خيال ميكردم، عاشق خدايم، خيال ميكردم گريه اي كه در شبها ميكنم براي اوست، خيال ميكردم نمازي كه ميخوانم براي اوست. خيال ميكردم كه او عاشـق مـن است، خيال ميكردم كه بهشت در انتظـارم، لحظـه شـماري مـي كنـد، از خوشـحالي در پوست نميگنجيدم، هر لحظه منتظر ملاقات بودم. ▫هر وقت دوستي شهيد ميشد، احساس ميكـردم كـه بـه قيامـت و شـهادت و ملاقات نزديكتر شده ام، اما الان ميبينم كه همه خيال بوده است. آنچه عاشقش بودم من بود و آنكه عاشقم بود من بود. آنچه در انتظارم بود ظلمت و آتش بود و عمرم پوچ بـود و هيچ؛ آنچه را ميگويم، نه كوس نااميدي از رحمت خداست كه حقيقي تلخ اسـت . از ▫خداوند شرمم مي آيد، از گذشته ميترسم و راه آينده را نميبينم، اما نميتوانم گريه ام را از ديدگانش پنهان كنم، وقتي احساس مي كنم كه فردا مثـل ديـروز بايـد بـين مـن و او فاصله باشد، بغض گلويم را مي فشارد و بالاخره او كه هميشه شاهد و ناظر بـوده قطـرات لرزان و شرمسار اشكم را ميبيند كه بر روي شن هاي داغ و معطر جبهه ميريزد؛ ▫خدايا! قلبم در فشار است، روحم در قفس است، دنيا و آسمان بر من تنگ شده است؛ ▫خدايا! روحم را بگير! احساسم را بگير! و به قول شهيد چمران رحمها...، عشقم را بگير! نمي خواهم ديگر احساس كنم كه شـعله هـاي عـشقم تـا سـتارگان مـي رسـد، نميخواهم ديگر خود را فريب دهم. نمي خواهم ديگر از تو دور شوم، خدايا! گمنامم كن، غريبوار خونم را بخر، و پيكرم را به امانت بپذير! دستم را بگير! خدايا! شيطان در كمين است، تا دوباره مرا به پشت به زمين زنـد؛ دسـت هـاي ضلالت بطرفم كشيده شده است و تير گناه با تيزيش مرا تهديد ميكند. https://eitaa.com/shahidmasroor
🔶🔹🔶🔹🔶🔹🔶🔹🔶 بسم الله الرحمن الرحیم 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌦 🌷🌷 شهود عشق❤️ نمی‌دانم بنویسم یا نه، نمی‌دانم اشک اجازه می‌دهد یا نه، نمی‌دانم تا آخر توان نوشتم دارم یا نه. اما وقتی یادم می‌آید که از کودکی تا الان باهم بودیم، وقتی یادم می‌آید که چقدر دوستش داشتم، وقتی یادم می‌آید خوب می‌شناختمش، با خود می‌گویم مگر می‌توانی ننویسی؟! با خود فکر می‌کنم از کجا شروع کنم. شاید بهتر باشد از یکی از آن همه خواب‌های زیادی که در دفترش پیدا کرده‌ایم و با خط خودش نوشته بود شروع کنم: "این خواب خیلی مرا خوشحال کرد. خواب دیدم که امام سجاد(ع) نوید و خبر شهادت من را به مادرم می‌گوید و من چهره آن حضرت را دیده و فرمود: تو به مقام شهادت می‌رسی و من در تمام طول عمر به این خواب دلبسته‌ام و به امید شهادت در این دنیا مانده‌ام و هم اکنون که این خواب را می‌نویسم یقین دارم که شهادت نصیبم می‌شود و منتظر آن هم خواهم ماند. تا کی خدا صلاح بداند من هم همچون شهیدان به مقام شهیدان برسم و به جمع آنها بپیوندم و هم اکنون و همیشه در قنوت نمازم همیشه اللهم ارزقنی توفیق الشهاده فی سبیلک است که خداوند شهادت را نصیبم کند و از خدا هیچ مرگی را جز شهادت نمی‌خواهم." شاید بعضی‌ها تعجب کنند‌. اما آیا عجیب است کسی که همه‌ی زندگی خود را وقف شهدا و ترویج یاد و نام شهادت کرده بودند؛ خود نیز بشارت شهادت بشنود؟ کسی که واحد شهدای حوزه علمیه را پایه‌گذاری کرد و بسیاری از طلاب، نوجوانان و دانشجویان به وسیله او با شهدا آشنا و مانوس شدند. کسی که برنامه غبارروبی از مقبره شهدا را در هرشب پنجشنبه جزء برنامه طلبه‌ها و بسیاری از جوانان مشتاق کرد. کسی که خادم الشهدا بودنش حتی در تعطیلات نوروز ترک نمی‌شد. کسی که سایتی بزرگ را برای ترویج یاد و خاطرات شهدا ایجاد کرد. "شهود عشق" نام سایتی است که همیشه یادگار او باقی خواهد ماند. 🌦 🌷🌷 https://eitaa.com/shahidmasroor
غم فراق تو در باورم نمی گنجد دگر هوای کسی در سرم نمی گنجد تو رفتی وکه تسلا دهد غم مارا دمی بیا، بنگر اشکِ ماتم مارا https://eitaa.com/shahidmasroor
▫شب، ستارگان در گوش هم چيزي مي گويند. احساسهاي عجيب و غريبـي در خود ميبينم. عشق چند ساله را جز يك هوي و هوس شيطاني نميبينم. خيال ميكردم، عاشق خدايم، خيال ميكردم گريه اي كه در شبها ميكنم براي اوست، خيال ميكردم نمازي كه ميخوانم براي اوست. خيال ميكردم كه او عاشـق مـن است، خيال ميكردم كه بهشت در انتظـارم، لحظـه شـماري مـي كنـد، از خوشـحالي در پوست نميگنجيدم، هر لحظه منتظر ملاقات بودم. ▫هر وقت دوستي شهيد ميشد، احساس ميكـردم كـه بـه قيامـت و شـهادت و ملاقات نزديكتر شده ام، اما الان ميبينم كه همه خيال بوده است. آنچه عاشقش بودم من بود و آنكه عاشقم بود من بود. آنچه در انتظارم بود ظلمت و آتش بود و عمرم پوچ بـود و هيچ؛ آنچه را ميگويم، نه كوس نااميدي از رحمت خداست كه حقيقي تلخ اسـت . از ▫خداوند شرمم مي آيد، از گذشته ميترسم و راه آينده را نميبينم، اما نميتوانم گريه ام را از ديدگانش پنهان كنم، وقتي احساس مي كنم كه فردا مثـل ديـروز بايـد بـين مـن و او فاصله باشد، بغض گلويم را مي فشارد و بالاخره او كه هميشه شاهد و ناظر بـوده قطـرات لرزان و شرمسار اشكم را ميبيند كه بر روي شن هاي داغ و معطر جبهه ميريزد؛ ▫خدايا! قلبم در فشار است، روحم در قفس است، دنيا و آسمان بر من تنگ شده است؛ ▫خدايا! روحم را بگير! احساسم را بگير! و به قول شهيد چمران رحمها...، عشقم را بگير! نمي خواهم ديگر احساس كنم كه شـعله هـاي عـشقم تـا سـتارگان مـي رسـد، نميخواهم ديگر خود را فريب دهم. نمي خواهم ديگر از تو دور شوم، خدايا! گمنامم كن، غريبوار خونم را بخر، و پيكرم را به امانت بپذير! دستم را بگير! خدايا! شيطان در كمين است، تا دوباره مرا به پشت به زمين زنـد؛ دسـت هـاي ضلالت بطرفم كشيده شده است و تير گناه با تيزيش مرا تهديد ميكند. https://eitaa.com/shahidmasroor
زیارت به نیابت شهید محمد مسرور
خوابی راکه دفترش نوشته بودند. موضوع خواب : ♥ يك شب خواب ديدم در حياط خانه رو به سوي قبله جمعي نشسته بوديم ودعاي ندبه مي خوانديم من نگاه كردم در جلوهمه آقا امام زمان عج دعاي ندبه مي خواند وهمه همراه با او(دعاي ندبه) مي خوانندويك نفر كنار ما ايستاده بود كه آن شخص بسيار ناراحت بود وآن شيطان بود كه از خواندن دعاي ندبه كه ما مي خوانديم ناراحت بود يك وقت حضرت مهدي روضه ي حضرت زهرا را خواند وگريه مي كرد فكر كنم آن روضه جريان در وديوار بود آن حضرت روضه ي بازوي شكسته زهرا را مي خواند من هم وقتي آن حضرت روضه ي بازوي حضرت زهرا را خواند من هم شروع كردم به لعن گفتن عمر لعنت ا له وهمه جواب مي دادند يك وقت ديدم شيطان بر اثر ناراحتي به سوي من حمله ور شد ومي خواست من را بزند ولي من با جاخالي دادن مشت آن را رد كردم ومشتي به سوي او رها كردم وبعد از خواب بيدار شدم نتيجه : حضرت مهدي دعاي ندبه خود مي خواند وروضه ي حضرت زهرا هم در آن مي خواند . *** https://eitaa.com/shahidmasroor
اللهم عجل لولیک الفرج🙏 تولدمبارک آقای مهربانی❤️
میلاد مهدی موعود عج الله تعالی فرجه الشریف مبارکباد
وضع وحال وهوای بهشت زهرا وقبرستان بنام خداوندي كه ما را آفريدي وبعد از مدت كوتاهي جان مارا مي گيري وروز قيامت همگان را بر مي انگيزي تا جوابگوي كردار خويش باشیم. الهي من ايمان دارم كه مرگ حق است .پيغمبرت وحضرت فاطمه (س) ودوازده امام حق است وايمان دارم قيامت حق است وشهادت مي دهم تو خداي ما و حضرت محمد (ص) پيغمبر فرستاده ي تو ومعصومين امامان ماست . اما مي خواهم از بهشتي كه در روي زمين قرار دارد بگويم بله گلزار شهدا قطعه اي از بهشت است كه از آن بوي بهشت مي آيد . غروب غم انگيزش انسان را به ياد خدا ومرگ خويش مي اندازد وقتي انسان به آن جا مي رود احساس غربت مي كند .به ياد شهدا مي افتد كه آنها با خون خود اسلام را آبياري كردندبه ياد مسئوليت سنگين خود كه خونبهاي اين شهيدان است  ياد آور مي شود آن وقت مي توانيم حال وهواي شهيدان را درك كنيم كه واقعا شهادت طلب باشيم وياد شهيد باشيم. بله عزيزان آن كس كه شهيد مي شود خود او قبل از شهادت خبر از شهادت خود دارد بله به آنها مژده ي شهادت داد ه اند وهميشه در پي شهادت مي دوند ودر فراق آن مي نشينند تا كي پرنده ي شهادت به پيش آن بيايد و به وصال خود برسند. ادامه دارد... https://eitaa.com/shahidmasroor
راه ماراه سیدالشهداست هرکه می خواهد مارابشناسد داستان کربلا را بخواند اگر چه خواندن داستان راسودی نیست ،اگر دل کربلایی نباشد. https://eitaa.com/shahidmasroor
یک شب در صف تلفن ایستاده بودیم که محمد گفت حوصله مان سر رفت دیگر، من از محمد ناراحت شدم و گفتم ما از زندگی خودمان زدیم برای دفاع از حرم اهل بیت ،نباید بگی حوصله مان سر رفت محمد با لبخند همیشگی خود گفت از این حوصله ام سر رفته است که چهل روز است اینجا هستیم و هنوز دینم را به اربابم ادا نکرده ام ............. راوی همرزم شهید محمد مسرور ,,,,,,,علی نادری 🌹 https://eitaa.com/shahidmasroor
🕊بســـم رب المهـــــدے🕊 🍃در احوال آخرالزمان آمده است که:به جای امر به معروف،امربه منکرونهی ازمعروف می کنند.معروف را منکر خیال کرده،منکررا معروف می پندارند. کسی که امربه معروف کندخوار می شود وکسی که مرتکب گناه شود مورد ستایش قرار می گیرد.مردم درترک امر به معروف ونهی ازمنکریکی شده اندواعراض از دین فراگیر شده وبی تقوایی میان عالم وجاهل مشترک شده است. 📚الفبای مهدویت(موعودنامه) https://eitaa.com/shahidmasroor
هدایت شده از دانشجوی بصیر 🎓
🔸یادواره ۹ شهید شهرستان کازرون 🔻راوی: سیدرضا متولی (مسئول انجمن راویان فارس) 🔻مداح: کربلایی علیرضا کشاورز 📅دوشنبه ۱۷ اردیبهشت‌ماه ساعت ۱۰ صبح 🏢دانشگاه فرهنگیان کازرون
هدایت شده از منصور دلها
سیب چهارصد قسمتی | برادر شهید . مسئول تدارکات چهارتا سیب آورده بود سنگر فرماندهی . پیرمردی با صدای بلند از میان بچه های سنگر گفت : "برای هرجا سیب نباشد، چادر فرماندهی سفارش شده است !" ناگهان ابروهای منصور در هم گره خورد ، به فکر فرو رفت، پس از سکوت کوتاهی پرسید : " ببینم به همه بچه ها سیب رسیده است؟! " پیرمرد که انتظار چنین برخوردی را در مقابل شوخی اش نداشت گفت : "حاج آقا مطمئن باشید که سیب به همه بچه ها رسیده است !" گره ابروهای منصور از هم باز شد، لبخندی زد و در جواب پیرمرد گفت : "پدرجان من فقط حساب این کار را کردم که اگر به چادرهای دیگر سیب نرسیده باشد، باید این چهارتا سیب را چهارصد قسمت کنیم ! " . www.khademsadegh.ir http://eitaa.ir/khademsadegh_ir
اما شهادت چيست شهادت يعني شاهد، آري شاهد بر تمام اعمال ما شهدا هستند واما ما... شهادت شهد شيريني است كه عاشق در حريم وصل خود از دست معشوق خود مي گيرد تا در حريم خلوت خود نثار جان كند .آري شهادت خلوت مخلوق با خالق است خلوت عجب لذتي دارد . بنده با خالق خود درد دل مي كند آري مخلوق مناجات ميكند با خالق.وانسان هم براي همين آفريده شده تمام لذتهاي دنيوي به يك لحظه مناجات نمي ارزد https://eitaa.com/shahidmasroor
روایتگری بسیار زیبای آقای سید رضا متولی مسئول انجمن راویان فجر فارس در یادواره شهدای دانشجو-معلم شهرستان کازرون👆