eitaa logo
کانال جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی
326 دنبال‌کننده
21هزار عکس
14.8هزار ویدیو
203 فایل
کانالهای @shahidmostafamousavi کانال استیگر.عکس.شهدا @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545 شهدا را باید خیلی جدّی گرفت. ما برای شهدا همان ارزشهایی را باید قائل باشیم که خدای متعال برای اینها قائل است.
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀🕊 📆روز ۳ بهمن ماه بود 💮علی ازاستراحتگاه که خارج شد، نگاهی به آسمان انداخت،وگفت:«تو به من قول دادی،‌توده روزدیگر فرصت داری،به قولی که به من دادےعمل کنی وگرنه میروم ودیگه پشت سرم رانگاه نمیکنم» 🌾پاےمصنوعی‌اش شکسته بود،باخنده کمی لی‌لی‌ رفت وبه ماگفت:«این پاروی مین رفتن داره» 🌴بالاخره یوم‌الله۲۲بهمن ماه ازراه رسید علی به میدان مین رفت،وحدود۶۲الی ۶۳مین راپیدا کرد.من نیزکنارش بودم. 💐به آخرین مین که رسیدیم،کسے مراصدازد.حدود۷متر ازعلی دور شدم،‌ناگهان صداےانفجارےمهیب دردشت پیچید،به طرف محمودوند دویدم،او باپیکرے خونین روے زمین افتاده بودم باورم نمیشد اماخداهیچ‌گاه خلف وعده نمیکند.😭 🌷حسین شریفی‌نیاباشنیدن خبرشهادت اوبه سراغ مهرمتبرک حاجی رفت،بهترین یادگارےازعلی مهرےکه خاک پیکر۱۰۰ شهید راباخود به همراه داشت،حالاهر بار که سر برسجده میگذارد،عطرحضور اورا میان سجاده‌ اش احساس میکند. ✍راوی:همرزم شهید 🌹 🕊 🌹کانال سروش شهدای مدافعان حرم🕊
✫⇠(۲۳۴) ✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی 💢قسمت  دویست و سی و چهارم:مرگ بر ضد خمینی 🍂یه روز دیگه باز فرمانده اردوگاه (زندان قلعه) به همراه تعدادی از نگهبانها بچه‌ها رو توی محوطه به خط کرد و از همه خواست که علیه امام شعار بدیم. تعدادی امتناع کردن و حاضر شدن کتک بخورن و شعار ندن. یکی از اونها نوجون ۱۵ ساله ای بود که چثه کوچک و ریزی هم داشت. بهش گفتن بگو مرگ بر ... 💥با شهامت و جسارتِ بی نظیری فریاد کشید مرگ بر ضد خمینی. فرمانده هاج و واج شده بود. گفت: شیگول های؟ یعنی این چی می‌گه؟ زیاده. یه چیزی اضافه گفت. خوب متوجه نشدن دقیقاً چی گفت؟ دوباره بهشون گفتن: تکرار کن. باز با صدای بلند گفت: مرگ بر ضد خمینی. یکشیون متوجه شد و به فرمانده گفت: سیدی «های یگول الموت لضد الخمینی». قربان این میگه مرگ بر ضد خمینی. فرمانده داشت منفجر می شد و دستور داد بریزن رو سرش و تا تونستن اون نوجوون رو کوبیدن. به اندازه‌ای به این بچه زدن که حالت روانی بهش دست داد و تا روز آزادی همون جور بود و دیگه نفهمیدم بعد از آزادی خوب شد و شفا پیدا کرد یا نه. 🔸️چند روز دیگه این وضعیت ادامه پیدا کرد و قضیه لوث شده و بچه‌ها زیر بار نمی‌رفتن، آخرش تسلیم شدن و دست از این برنامه مسخرۀ شعارگویی کشیدن. اینم از ثمره های شیرین و تسلیم نشدن در برابر خواسته ناحق بعثیها بود. بعد از چند روزی که تو خودمون بودیم ، بچه های شاخص که قبلا مسئولیت‌هایی در کارهای علمی، فرهنگی داشتن، ارتباطاتی با هم برقرار کردن و با هم‌فکری و مشورت قرار شد کم کم و بصورت نامحسوس، دوباره برنامه ریزی‌هایی صورت بگیره که بچه‌ها از دست نرن و دچار یأس و افسردگی نشن. 📌حفظ روحیه بچه‌ها در همه اردوگاه‌ها جزو اولویت های اول ما بود. از اونجایی که ایمان و اعتقادات بچه‌ها واقعا قوی بود و بعد از یه مدت کوتاه رخوت و سردرگمی ، دوباره و خیلی زود خودمون روجمع و جور کردیم و با شرایط موجود وفق پیدا کردیم و سعیِ مون بر این بود که الآن و با این شرایط باید بهترین کار ممکن رو انجام بدیم. در واقع نوعی بازسازی روحی، روانی صورت گرفت ، خصوصا اینکه تجربیات بسیار با ارزشی هم از شرایط سخت گذشته  بدست آورده بودیم. همۀ اونها ذخیره و اندوخته‌ای ارزشمند در اختیارمون قرار داده بود که بتونیم بر شرایط جدیدِ پیش اومده فایق بیایم...  ☀️ دنبال رفیق شهید هستی بسم الله مادر شهید سید مصطفی موسوی: مصطفی گفت مادر من صدای «هَل مِن ناصر یَنصُرنی» میشنوم . زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست قراراست که یاد وخاطره شهدا را زنده نگهداریم. و مثل شهدا فکر کنیم و رفتار کنیم . اگرمیخواهیم در وقت ظهور آقا اما زمان(عج) سرباز آقا باشم بایدسبک زندگیمان را شهدایی کنیم. انشالله. 📝 من سید مصطفی موسوی جوانترین شهیدمدافع حرم تک پسرخانواده دانشجوی رشته مکانیک مقلدحضرت آقا تولد ۷۴/۸/۱۸ شهادت ۹۴/۸/۲۱ شهادت سوریه محل دفن بهشت زهرا ( س) تهران قطعه 26 ردیف ۷۹ ش۱۶ { شهید نشوی میمیری } 🙇‍♂رؤیای اصلی‌ام این بودکه خلبان شوم و با هواپیمای پر ازمهمات به قلب تل‌آویو بزنم شما به کانال من جوانترین🕊شهید مدافع حرم دعوتید منتظر حضور سبرتان هستم.            واتساپ جوانترین شهید مدافع حرم سیدمصطفی موسوی. سیدخندان https://chat.whatsapp.com/JmkllS4CObg9gbtou16qVo کانال ایتا @shahidmostafamousavi ایتا کانال استیکر شهدا @shahidaghseyedmostafamousavi گروه ایتا https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545 سروش https://splus.ir/joingroup/HOKBJShtu8yPz4QRleG0U9mk splus.ir/900404shahidmostafamousavi روبیکا https://rubika.ir/joing/DBAHAGAG0BZAYBPVVJUXCKDXLZRDUNWV ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ 💠 لطف کنید کانالها را بدوستان خود معرفی کنید با سپاس ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
خرس بزرگ آبی ۰۰۰ داستان دنباله دار من و مسجد محل قسمت هشتاد و دوم ۰۰۰آقا قلعه قوند رو کرد به جمشید ُ و گفت : جمشید جان این فرد یه اسیره اون هم یه اسیر جنگی ، دین ما و پیغمبر ما به ما اجازه نمیدن با یه اسیر جنگی زخمی بد رفتاری داشته باشیم ، حتی ' اَگه خائن باشه ، بعد رو کرد به من ُ و گفت : حسن جان تُو زخمش رو خوب ببند چون مقدار زیادی از راه رو باید پیاده برگرده عقب و موقع برگشتن فرصت کافی داره به کارهایی که کرده فکر کنه ، شاید نظرش برگشت ُ و خواست کمکی به خاک ُ و وطن خودش بکنه ُ و یه کمی از این گناه ُ و رو سیاهیش کم گنه ، بعد گفت محمد جان ؟ بیسیم بزن و کسب تکلیف کن ، محمد پرسید چی معرفیش کنم ، ابوتراب گفت : بگو یه رنجر امریکایی رو صید کردیم ، چون اُگه عراقیا شنود کنن مدتی سر کارن که این رنجر امریکایی کیه ، یه هو مهرداد زبونش باز شد ُ و گفت پسرخاله نمی خاد بگی رنجر امریکایی ، بگو خرس بزرگ آبی ، اسم رَمز من خرس بزرگه آبی ، ابوتراب خندید ُ و گفت ، آفرین فکر کردم لال از دنیا میری ولی مثل اینه که زبون باز کردی خُوب اَگه تو خرس بزرگی ، پس خرس کوچیک کیه ، من دیدم ابوتراب داره سعی می کنه غیر مستقیم از مهرداد اطلاعات بگیره ، مهرداد چشاش قرمز شد ُ و گفت خرس کوچیک برادرم شهداد بود که تُو کُشتیش ، ابوتراب خندید ُ و گفت : من چرا ؟ خودش موقع فرار رفت رو مین تو که خودت اونجا بودی ُ و از نزدیک دیدی ، تازه وقتی فریاد میزد ُ و از تو کمک می خواست چرا برنگشتی تا نجاتش بِدی مگه برادر تُو نبود مگه بچه یه مادر نبودید ، چرا جونت رو برداشتی ُ و مثل ترسوها دَر رفتی ؟ مدال خیانت کم بود ، حالا مدال ترسو بودن رو هم روی سینه ات داری ، اون لحظه آخر من موقع جون دادن کنار شهداد بودم ، خودش این زنجیر و قلب فلزی رو به من داد ، اون من رو شناخت و به اسم من رو صدا کرد ، خیلی سعی کردم زنده نگهش دارم ولی انفجار مین رَگ سفید رونش رو پاره کرده بود و خون زیادی از دست داده بود ، می خای بدونی آخرین حرفش چی بود ، گفت اَگه یه بار دیگه تو رو دیدم از طرفش به تو بِگم که تو به عنوان برادر بزرگتر زندگیش رو نابود کردی و باعث مرگش تویی ، گفت بهت بگم تو با اون آرزوهای بزرگ ُ و بیخودت باعث شدی که از من یه خائن وطن فروش قاتل ساخته بشه ، گفت بهت بگم هیچ وقت نمی بخشتت ، هیچ وقت ، مهرداد زد زیر گریه ُ و فریاد میزد تو داری دروغ میگی ، این حرفا همه اش دروغه شهداد همون لحظه اول مرده بود ، بلند بلند فریاد میزد تو داری دروغ میگی می خای من رو تحریک کنی ولی کور خوندی من هیچ اطلاعاتی به شما دشمنان خلق نمی دم ، ابوتراب خندید ُ و گفت : تُو رو خدا ببین کِی به کِی میگه دشمن خلق ، تُو به این مردم خیانت کردی و رفتی شدی نوکر دشمن این مردم ، حالا به ما میگی دشمن خلق ، خوب پس بزار راحتت کنم شهداد می دونست که تُو حرفهای من رو باور نمی کنی یه نشونه به من داد تا به تو نشون بِدم که فقط تو ُ و اون ازش اطلاع داشتید ، اون نشونه یه اسمه ، اسم یه زن ، گفت بهت بگم لحظات خوشی رو با کاترین گذرونده ، وای انگار بنزین روی آتیش ریخته باشن ، مهرداد فریاد می زد ُ و فحش می داد ، ابوتراب فوری نشست و دستش رو گذاشت روی دهن مهرداد ُ و گفت : آقای خرس بزرگ مثل دوره بچه گی هات الان هم وقتی کم می یاری شروع می کنی به ناسزا گفتن ، خسته نشدی کِی می خای چشم هاتو باز کنی ُ و واقعیت ها رو ببینی ، می دونی همین چند ماه پیش نامه مادرت به دست مادر من که خاله شما باشه رسید می دونی چی نوشته بود ، شما دو تا برادر رو نفرین کرده بود ُ و گفته بود می خاد برگرده ایران می خاد تُو کشور خودش و روی خاک خودش بمیره دوست داره واسه بار آخر خرمشهر رو ببینه و بعد بمیره وصیت کرده که تُو شهر خودش دفن بشه ، اون وقت تو ، داری به کسانی کمک می کنی که سعی دارن خاک این سرزمین رو به امریکایی ها ُ و اسرائیلی ها بفروشن ، خجالت بکشه شاید مادرت تا حالا اومده باشه خرمشهر ، باید تلفن بزنم و وضعیت تو و شهداد رو برای مادرم توضیح بدم که اَگه مادرت اومده باشه از شرایط شما اطلاع پیدا کنه ، مهرداد کم آورده بود زد زیر گریه ، باورم نمی شد یه رنجر آموزش دیده تُو امریکا و اسرائیل اینطور گریه کنه ، مهرداد همونطور که گریه می کرد دراز کشید ، علی کوله پشتی لوازم امداد رو آورد ، و من شروع کردم به پانسمان زخم مهرداد ، ابوتراب سکوت کرده بود یه نگاه بهش انداختم دیدم داره گریه می کنه ، خوب مهرداد دشمن این کشور بود و جنایات زیادی انجام داده بود و ابوتراب این رو می دونست واسه همین سعی می کرد کاری کنه که از کوه گناهان مهرداد کم بشه ، محمد بیسیم رو برداشت تا با ستاد تماس بگیره و قضیه رو توضیح بده و کسب تکلیف کنه ، یه هو ابوتراب گفت : برادر محمد پشت بیسیم مهرداد رو همون رنجر امریکایی معرفی کن ، حاج آقا قلعه قوند پرسید ، واسه چی ؟ ابوتراب گفت : مهرداد می خاد ۰۰۰ ادامه دارد ، حسن عبدی
مین والمری۰۰۰ داستان دنباله دار من و مسجد محل قسمت هشتاد و سوم ۰۰۰ابوتراب گفت : مهرداد می خاد با اسم خرس بزرگ آبی به دوستانش بگه که کنار آب های دریاچه ماهی گِیر افتاده اون می خاد یه جوری به دوستاش گّرا بده ، که ما اینطرف فعال هستیم ، هممون از تعجب خشکمون زده بود ، اصلا" به این موضوع فکر نکرده بودیم که منافقین هم واسه خودشون رَمزهایی دارن و اطلاعات شون رو با این رَمزها منتقل می کنن ، پرسیدم ابو تراب از کجا فهمیدی که مهرداد داره با رَمز اطلاعات میده ، خندید ُ و گفت : خوب یه استعداد خدا دادیه ، گفتم نه بدون شوخی بگو از کجا متوجه شدی ، گفت یادت رفته که من از بچه گی با مهرداد بزرگ شدم و جیک ُ و پوکش رو می دونم ، مهرداد از بچه گی سعی می کرد تُو بازی ها ما رو سر کار بزاره و جِرزنی کنه ، جوری شده بود که دیگه همه بچه های محل می دونستن و همیشه مراقبش بودن که گولش رو نخورن ، بهش می گفتن : خالی بند ، عین چوپان دروغ گو دروغ می گفت ُ و بچه ها رو سر کار میذاشت ُ و بعد شروع می کرد به مسخره کردن و خندیدن وقتی گفت من رو خرس بزرگ آبی معرفی کن من همون نیش خند شیطنت آمیز رو تُو چهرش دیدم ، نیش خندی که باعث می شد گوشه چپ لب پائینش بلرزه و او رو لو بده ، خدایا ؟ کیف کردم عجب دقتی داشت ابوتراب ، حقا که حقش بود که یه اطلاعاتی بَلده تُو شلمچه باشه و یه افتخار واسه ما بسیجی ها ، محمد ظل زده بود به ابوتراب ، خندیدم گفتم : محمد جان ما رو باش که فکر می کردیم یه نُخبه ایم ، حالا می فهم که من ُ و تو باید جلوی برادر ابوتراب لُنگ بندازیم ، همه خندیدن ُو محمد شروع کرد به تماس با بیسیم ، (حسن حسن ، خاتم) ، بیسیم شروع کرد به خش خش کردن ، ابوتراب گفت : آقا محمد بیسیمت داره شنود میشه بیشتر دقت کن ، حاج آقا قلعه قوند گفت : خُوب محمد برو رو موج دوم ، محمد فوری موج بیسیم رو عوض کرد ولی صدای همون پارازیت و خش خش دوباره اومد ، حاج آقا قلعه قوند قرآن جیببیش رو درآورد ، من فکر کردم می خاد استخاره کنه یا داره توسل به قرآن می کنه ولی دیدم از روی قرآن یه چیزی رو تُو کاغذ نوشت ُ و داد به محمد ، محمد کاغذ رو خوند ُ و گذاشت تُو دهنشو شروع کرد به جویدن کاغذ بعد واسه باره سوم موج بیسیم رو عوض کرد ُ و گفت (حسن حسن ، خاتم) ، بیسیم از اون ور جواب داد (خاتم خاتم ، حسن) حسن جان به گوشم ، چی شده که بجای درب از پنجره وارد شدی ؟ محمد گفت : خاتم جان ؟ یه پرنده لاشخور رِنجر امریکایی نامه بر افتاده تُو حوض ما بد جوری خیس شده ، نامه هاشم خیسه ولی میشه خشکش کرد باید زود بیاید ُ و ببریدش تا جوهر نامه هاش محو نشده ، خاتم جواب داد خُوب بگو بلده بیاره ، محمد گفت : خاتم جان بلده هنوز پاش تُو قصه اول گِیره ، هر وقت آزاد شد خودش بر می گرده ، خاتم گفت : باشه ساعت صفر منتظر باشید تا آب از بِرکه جاری بشه ، پرسیدم محمد تو متوجه شدی چی گفت ؟ ابوتراب خندید ُ و گفت آره حسن جان ، منظور قرارگاه خاتم این بود که ساعت دوازده نیمه شب از راه دهنه کانال دو نفر می یان تا مهرداد رو ببرن ، پرسیدم همه این حرفا تُو این چند تا کلمه رَمز بود ؟ گفت : خُوب آره ، گفتم چه جوری ؟ گفت خُوب باید آموزش ببینی ، همونطور که قرارگاه گفته بود نیمه شب دوتا از نیروهای اطلاعات و عملیات اومدن ُ و مهرداد نفره رو بردن ، بیرون سنگر تُو تاریکی سر سجاده نشسته بودم ُ و داشتم با خودم فکر می کردم به احمد به ناصر و به شهادتش به خودم گفتم برم سُراغ ابوتراب شاید بتونم ازش خبر خوشی بشنوم ، یه هو یه دستی نشست روی شونم برگشتم دیدم حاج آقا قلعه قوند داره با محبت خواصی به من نگاه می کنه ، گفتم آقا ببخشید متوجه شما نشدم گفت نه تُو ببخش که من مزاحم خلوتت با خدا شدم ، گفتم آقا ؟ کار داشتید می گفتید من بیام خدمتتون ، گفت نه میخواستم تنهایی با تو صحبت کنم ، گفتم بفرمائید گوش می کنم ، آقا قلعه قوند گفت : راستش رو بخای برادر ابوتراب با من صحبت کرد ، رُوش نمی شد که خودش این خبر رو به تو بده ، از من خواست تا من با تو صحبت کنم ، گفتم آقا در رابطه با احمده ، خودم از تفره رفتن ابوتراب یه حدس هایی زدم ولی به خاطر بچه ها به رُوم نیاوردم ، آقا قلعه قوند گفت : برادر ابوتراب احمد رو پیدا کرده ، گفتم : یا قمر بنی هاشم(ع) احمد شهید شده آقا گفت : اروم صحبت کن ، ابوتراب می گفت که با دوربین خوب نگاه کرده دیده که احمد تُو میدون مین افتاده روی سیم خاردارها و انفجار مین والمری باعث شده بعثی ها متوجه او بشن و به طرفش شلیک کنن ، بَدنش رو سوراخ سوراخ کردن ، ولی هنوز حالت ایستاده داره ، آقا اشکش جاری شد و ادامه داد (حقا که نخل ها ایستاده میمیرن ) شروع کردم به گریه کردن ، آقا من رو بغل کرد ُ و گفت : حسن جان باید این موضوع رو از بچه ها پنهان کنیم مخصوصا" از جمشید که حال ُ روز خوبی نداره بهتره به بچه ها بگیم که احمد اسیر شده ، تا بعد از عملیات ۰۰۰ ادامه دارد ، حسن عبدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚سلام سرچشمه زندگانی یا مهدی(عج) 😔آنقدر مرا سنگ زده شیطان که 🕊زخمی شده این بال و پرم اقا 😔در حین گناه بودم و میدیدی 🕊ای خاک دو عالم به سرم اقا
نمایش موشک عماد در مسیر راهپیمایی ۲۲ بهمن تهران @TasnimNews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷شهید ابراهیم هادی🌷 شهید مفقود الاثر ابراهیم هادی از بنیانگذاران گروه چریکی شهید اندرزگو در جبهه گیلان غرب بود. او از نیروهای مردمی داوطلب حاضر در دوران دفاع مقدس بود که در عملیات والفجر مقدماتی به شهادت رسید. 🌸چکیده ای از بیوگرافی شهید: - نام:ابراهیم هادی زاده:۱ اردیبهشت ۱۳۳۶ زادگاه:خراسان شهادت: شهید ابراهیم هادی در عملیات والفجر مقدماتی بهمراه بچه های گردان کمیل و حنظله در کانال های فکه بمدت پنج روز مقاومت کرد ولی تسلیم نشد و سرانجام در ۲۲ بهمن سال ۶۱ پس از فرستادن بچه های باقی مانده به عقب، تنهای تنها با خدا همراه شد و کسی دیگر او را ندید. ابراهیم از خدا تقاضا داشت گمنام شود. *** 🌷فرازهایی از وصیت نامه شهید ابراهیم هادی: 🔶خدایا تو را گواه می گیرم که از شروع انقلاب تا به حال در طول این مدت هر چه کردم برای رضای تو بوده و سعی داشتم همیشه خود را در مقابل آزمایش ها، مورد آزمایش و آموزش قرار دهم. امیدوارم در راه اسلام عزیز و پیروزی مستضعفین بر مستکبرین، این جان ناقابل را بپذیری. 🔶خدایا، ای معبودم و معشوقم و همه کس و کارم، نمی دانم چگونه در برابر عظمت تو ستایش کنم ولی همین قدر می دانم که هر کس تو را شناخت، عاشقت شد و هر کس عاشقت شد، دست از همه چیز شسته و به سوی تو می شتابد 💥یادش گرامی، نامش جاودان و راهش پر رهرو باد. 🌼خدایا این شهید والا مقام را با علی اکبر امام حسین(ع) محشور فرما. 🌎مجتمع اهل البیت علیهم السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎐 | | | 🏷 جاویدان زندگی جوشد از خاک هر شهید باز روید لاله از تربت پاک هر شهید 🇮🇷 به مناسبت فرارسیدن سالروز پیروزی انقلاب اسلامی | مکتب حاج قاسم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰فیلم تولیدی واحد رسانه ی گلزار شهدای کرمان، از حضور حماسی مردم در شب ۲۲ بهمن و سر دادن شعار الله اکبر... در کنار سردار دلها
این رود انقلاب مسیرش مشخص است بحر ظهور مقصد این انقلاب ماست این رهبری که خامنه ای هست نام او پیش از ظهور نایب آن آفتاب ماست این انقلاب دست خمینی ثمر نشاند پس او شریک هر قدم و هر ثواب ماست پنجاه و هفت، بهمن زیبا و بیست و دو آغاز دوره شرف و خوب و ناب ماست ما پیشرفت های زیادی نموده ایم بوی شرف ز عطر گل و هم گلاب ماست ایران حرم، امام زمان (عج) حافظ حرم این انقلاب بیمه عالی‌جناب ماست 📝 علی شیرازی l🚩السلام علیک یا أباعبدالله 🇮🇷
⚪️طُوبَى لِنَفْس أَدَّتْ إِلَى رَبِّهَا فَرْضَهَا، وَ عَرَکَتْ بِجَنْبِهَا بُؤْسَهَا وَهَجَرَتْ فِي اللَّيْلِ غُمْضَهَا حَتَّى إِذَا غَلَبَ الْکَرَى عَلَيْهَا افْتَرَشَتْ أَرْضَهَا وَ تَوَسَّدَتْ کَفَّهَا 💠خوشا به حال آن کس که وظيفه واجب خود را در برابر پروردگارش انجام داده و مشکلات را با تحمل از ميان برداشته و خواب را در  شب کنار گذارده و آن گاه که بر او غلبه کند روى زمين دراز کشد و کف دست را بالش خود کند 🖊اشاره به اينکه کسانى محبوب درگاه پروردگار هستند که به هنگام روز به انجام فرايض و تکاليف فردى و اجتماعى مى پردازند و به هنگام شب با خداى خود خلوت مى کنند و به در خانه او مى روند و به راز و نياز و مناجات مى پردازند و هنگامى که خواب بر آنها غلبه مى کند به استراحت مختصرى قناعت مى کنند آن هم نه در رختخواب هاى گران قيمت و بر بالش هاى نرم، بلکه بر زمين دراز مى کشند و دست را بالش خود قرار مى دهند. 📘 دنبال رفیق شهید هستی بسم الله مادر شهید سید مصطفی موسوی: مصطفی گفت مادر من صدای «هَل مِن ناصر یَنصُرنی» میشنوم . زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست قراراست که یاد وخاطره شهدا را زنده نگهداریم. و مثل شهدا فکر کنیم و رفتار کنیم . اگرمیخواهیم در وقت ظهور آقا اما زمان(عج) سرباز آقا باشم بایدسبک زندگیمان را شهدایی کنیم. انشالله. 📝 من سید مصطفی موسوی جوانترین شهیدمدافع حرم تک پسرخانواده دانشجوی رشته مکانیک مقلدحضرت آقا تولد ۷۴/۸/۱۸ شهادت ۹۴/۸/۲۱ شهادت سوریه محل دفن بهشت زهرا ( س) تهران قطعه 26 ردیف ۷۹ ش۱۶ { شهید نشوی میمیری } 🙇‍♂رؤیای اصلی‌ام این بودکه خلبان شوم و با هواپیمای پر ازمهمات به قلب تل‌آویو بزنم شما به کانال من جوانترین🕊شهید مدافع حرم دعوتید منتظر حضور سبرتان هستم.            واتساپ جوانترین شهید مدافع حرم سیدمصطفی موسوی. سیدخندان https://chat.whatsapp.com/JmkllS4CObg9gbtou16qVo کانال ایتا @shahidmostafamousavi ایتا کانال استیکر شهدا @shahidaghseyedmostafamousavi گروه ایتا https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545 سروش https://splus.ir/joingroup/HOKBJShtu8yPz4QRleG0U9mk splus.ir/900404shahidmostafamousavi روبیکا https://rubika.ir/joing/DBAHAGAG0BZAYBPVVJUXCKDXLZRDUNWV ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ 💠 لطف کنید کانالها را بدوستان خود معرفی کنید با سپاس
حضور نازدانه‌های شهید والامقام «مهدی طهماسبی» در راهپیمایی پرشکوه ۲۲ بهمن ماه ۱۴۰۱
🌹22بهمن سالروزشهادت ابراهیم هادی 🌹وصیتنامه:خدايا عشق به انقلاب اسلامي ورهبرانقلاب چنان دروجودم شعله‌وراست كه اگرتكه‌تكه‌ام كنندويازير سخت‌ترين شكنجه‌هاقرارگيرم،اوراتنهانخواهم گذاشت ☀️  
💠امام زمان خون گریه می‌کند. 🔹وصیت من به دخترانی که عکس هایشان را در شبکه های مجازی📱 می‌گذارند این است که ،این کار شما باعث می شود خون گریه کند 🔸بعد از اینکه من را شنیدید به آن عمل کنید زیرا ما میرویم تا از شرف و آبروی شما دفاع کنیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐💐💐💐صبح را با آیت الکرسی آغاز میکنیم برای سلامتی وتعجیل درظهورآقاامام زمان 💐💐💐💐 🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸 🍃🌸اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ🌸🍃 🍃🌸من ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ🌸🍃 🍃🌸منْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ🌸🍃 🍃🌸لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ🌸🍃 🍃🌸فقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ🌸🍃 🍃🌸اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ🌸🍃 🍃🌸أوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ🌸🍃 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸دعای سلامتی امام زمان عج *🌺اللهمّ کُنْ لِولِّیکَ الحُجّةِ ابنِ الحَسن،صَلواتُک عَلیهِ وَعَلی ابائِه،فِی هذِهِ السّاعَةِ وفِی کُلّ ساعَه،ولیّاًً* *وحافظاً،وقائداًوناصراً، ودلیلاًوعینا، حتّی تُسکِنه ارضَکَ طَوعاً، وَتُمَتِعَه فِیها طَویلا......🌼🌼🌼🌼 🌸🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸🌸🌸 ‌‌امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست مقام معظم رهبری ادمین تبادلات.ایتا @mousavi515 کانال @shahidmostafamousavi کانال استیگر.عکس نوشته ها @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545 ‌‌https://chat.whatsapp.com/DBfOUQlaCEXKPQMYfQRhZa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا