eitaa logo
کانال جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی
334 دنبال‌کننده
19.8هزار عکس
13.7هزار ویدیو
193 فایل
کانالهای @shahidmostafamousavi کانال استیگر.عکس.شهدا @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545 شهدا را باید خیلی جدّی گرفت. ما برای شهدا همان ارزشهایی را باید قائل باشیم که خدای متعال برای اینها قائل است.
مشاهده در ایتا
دانلود
*شاه کار حاج قاسم سلیمانی* *داعش نابود شد،اما نیومده بود برای نابود شدن!* داعش را نساخته بودن که برای یه سال و دو سال و چند سال! داعش تجهیز شده بود برای ماندن، برای بودن! 🤔ابوبکر البغدادی رفته بود تل‌آویو زیر نظر موساد ، آموزش سخن وری و حکومت داری دیده بود! اومده بود که حکومت کنه! 🏻اسمش: دولت اسلامی عراق و شام بود،،،،دولت بود دوووولللتتت ، دقت کن دولت بود دولت نیاز به عقبه فکری عقیدتی سیاسی نظامی و امنیتی داره! 🏻فقط عربستان 50 میلیارد دلار پول نقد داده بود! 🏻امارات متحده 50 میلیارد دلار پول داده بود! 🏻کویت و قطر و بحرین هم همینطور! 🏻غول ترین سرویس های جاسوسی دنیا: موساداسرائیل انگلیس باMI6 سیا آمریکا مسئول تغذیه اطلاعاتی و امنیتی داعش و بودن! 🏻اردن محل آموزش اینا بود! 🏻ژاپنِ با ته فرهنگ انسانیش،چند هزار تا تویوتا داده بود! 🏻فرانسه سلاح اتوماتیک میداد! 🏻ترکیه مسول ترانسفر و نقل انتقال نیروی انسانی و ادوات بود! 🏻آمریکا،تجهیز نظامی تسلیحاتی مستقیم میکرد،مخوف ترین تجهیزات نظامی از آسمان براشون هلی برد میشد! 🤔🤔از کجاش بگم؟ 🏻جدیدترین نسل موشک های ضد زره تاو را میدادن،قیمت این موشک ها آنقدر بالاست،گاهی از قیمت اون تانکی که میزدن گرون تر در میومد! با ضد زره تاو،داعش آدم میزد! میدونی یعنی چی :آدم! فرمانده میدان و خط شکن هاشون ریش قرمزهای چچنی بودن! برید تو یکی از این کنسرت ها،صدتا روشنفکر و بیارید به خط کنید یه ریش قرمز چچنی بزارید جلوشون! از اون اولی تا اون آخری،صد تاشون شلوار هاشونو خیس میکنن! همینایی که فقط ادعا دارن و طلبکارن! 🏻تو یه فقره جنایت اسپایکر عراق، 1700 نفر را در یه روز سلاخی کردن! داعش این بود! 🏻داعش یه شبه از تو لپ لپ در نیومده بود 🏻ادوارد اسنودن پیمانکار nsa رسماً گفت داعش محصول پروژه ای به اسم لانه زنبور در سرویس های اطلاعاتی غرب بود! هیلاری کلینتون در کتاب گزینه های دشوار، رسماً گفت داعش را ما ساختیم و برای رسمیت دادن به اون شخصا به 120 کشور سفر کردم! ترامپ رسماً گفت داعش را اوباما ایجاد کرد! 🏻🏻داعش این بود! کل دنیای کفر و الحاد و نفاق تمام ظرفیت شونو آوردن تو میدان ، تا ایران و دوستان ایران رو نابود کنند........ اما! 🏻اما فکر اینجاشو نکرده بودید آقای اتاق فکر سازمان سیا و اتاق عملیات پنتاگون! خوردید به سد محکم ایران خوردید به تور شیر بچه های حیدر کرار دلاور مردان سپاه دلیران ارتش اسلام یلان فاطمیون افغانستان زینبیون پاکستان حیدریون عراق تنتون به تن ایرانی جماعت نخورده بود؟ 🏻حالا ماییم و نابودی داعشیون. حالا باید بیشتر بفهمی سردار سلیمانی و شهدای مدافع حرم چه کردند؟! باید بفهمی چرا دشمن عقده سپاه پاسداران ما را کرده ؟! چرا میگن فشار بیاریم تا ایران نیروهاش را از سوریه بیاره بیرون. ولی کور خوندن اولین قدم سوریه دادن اختیار کامل بندر لاذقیه به ایران ...یعنی ایران یه بندر داره تو مدیترانه از راه زمینی عراق و سوریه .....یعنی تحریم دیگه کاملا دور زدنی میشه واسه ایران ⛔️باید بفهمی کل ماجرا از اول تا آخر زدن دوستان ایران تو منطقه بوده تا بعدش بیان سروقت ایران.⛔️ حالا باید بیشتر بفهمی هر چه پول تو سوریه خرج کردیم ❌نفعش را صدها برابر بردیم ❌. باید بفهمی تا فریب شایعات دروغ bbc انگلیس را نخوری. باید به سیاست ایران عزیز اعتماد و افتخار کرد چون ما ایرانی هستیم...چون در حال حاضر یه جبهه مقاومت تو خاور میانه درست کردیم که حافظ امنیت ایران و تمام مردم مظلوم در خاور میانه باشیم @shahidmostafamousavi
خلاصه زندگینامه شهید سردار سلیمانی.pdf
223K
خلاصه زندگینامه سردار شهید حاج قاسم سلیمانی گردآورنده : خانم عزیزیان @shahidmostafamousavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تشییع باشکوه ؛ پیامها و پیامدها 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹ورود مستقیم ایران به عرصه نیازمند ملزومات و زمینه‌هایی است که از آن جمله، اتمام تشییع باشکوه سردار عزیز است. این پدیده اجتماعی گرچه از نظر جغرافیایی در مرزهای عراق و ایران رخ می‌دهد اما پیامدهای آن محدود به سطح ملی و منطقه‌ای نیست بلکه در سطح جهانی از آثار فراوانی برخوردار است. 🔸در حقیقت عملیات تشییع پیکر مطهر سردار سلیمانی، خود مرحله‌ای مهم از عملیات از است؛ عملیاتی که در آن عمق راهبردی در دل جامعه ایرانی به جهان نشان داده خواهد شد و تلاش‌های چندین ساله آمریکایی در ارائه روایتی مخدوش از روحیه سلحشوری و مبارزه‌جویانه مردم ایران، بر باد خواهد رفت و جهانیان با عمق عقاید و سلوک سیاسی/اجتماعی مردم ایران آشنا خواهند شد. 🔹تشییع باشکوه پیکر سردار، سیلی سنگینی بر گونه شیطان بزرگ است که به دست نواخته می‌شود. این جهاد نرم، مواجهه‌ای پیچیده است که زانوان دشمن سفاک را سست خواهد کرد و را در دل سربازان و ژنرال‌های آمریکایی تشدید خواهد کرد. 🔹شکوه و عظمت مراسم تشییع، نشانگر میزان آمادگی عمومی برای حمایت از و در حقیقت نمایشی از اقتدار عقبه سپاه و انسجام پشت جبهه لشکر اسلام است. 🔹گرچه تکثر جغرافیایی در مراسم تشییع، کارکرد و پیامدهای مثبت خاص خود را دارد اما ایجاد یک اجتماع چند میلیونی در ، پیام صریح و شفاف و مهمی را به جهان مخابره می‌کند که قابل مقایسه با چیزی نیست؛ اجتماع میلیونی در تهران، دوستان جبهه مقاومت را امیدوار و دشمنان را مأیوس خواهد کرد و از این رو، غفلت از آن جایز نیست. @shahidmostafamousavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ #دختر_شینا 📌خاطرات قدم خیر محمدی کنعان (همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی) ✍️خاطره نگار: بهناز ضرابی زاده گروه جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی گروه https://t.me/joinchat/AAAAAEknigTdj98XWAOfyg کانال ایتا https://eitaa.com/shahidmostafamousavi شروش کانال sapp.ir/900404shahidmostafamousavi گروه سروش https://sapp.ir/joingroup/HOKBJShtu8yPz4QRleG0U9mk کانال تلگرام https://t.me/shahidmostafamousavi گروه https://t.me/joinchat/CW_QXkSGmuKJ8SamNubStQ
○°●•○•°♡°○°●°○ {داستان دنباله داراز سرنوشت واقعی} 📝 📝 :✍ قلمرو 🌼🌸خون، خونم رو می خورد ... داشتم از شدت عصبانیت دیوونه می شدم ... یعنی من حق نداشتم حداقل توی اتاق خودم آرامش داشته باشم؟ ... در رو باز کردم و رفتم تو ... حتی دلم نمی خواست بهش نگاه کنم ... . 🌼🌸ساکم رو برده بود داخل ... چند لحظه زیرچشمی بهم نگاه کرد ... دوباره از جاش بلند شد و اومد سمتم ... سلام کرد و دستش رو برای دست دادن جلو آورد ... و اومد خودش رو معرفی کنه ... محکم توی چشم هاش نگاه کردم و پریدم وسط حرفش ... اصلا مهم نیست اسمت چیه یا از کدوم کشور سفید اینجایی ... بیا این مدتی رو که مجبوریم کنار هم باشیم، با هم مسالمت آمیز زندگی کنیم ... 🌼🌸اتاق رو نصف می کنیم و هیچ کدوم حق نداریم از خط رد شیم ... و ساکم رو هل دادم سمت دیگه اتاق ... دستش رو که روی هوا خشک شده بود؛ جمع کرد ... مشخص بود از برخوردم جا خورده و ناراحت شده ... اما اصلا واسم مهم نبود ... 🌼🌸تمام عمرم، مجبور شده بودم جلوی سفیدها خم بشم ... هم قبل از ورود به دانشگاه، هم بعد از اینکه وکیل شده بودم ... حتی از طرف موکل های سفیدم بهم اهانت شده بود و زجر کشیده بودم ... حالا این یکی بهش بربخوره یا نه، اصلا واسم مهم نبود ... چه کار می خواست بکنه؟ ... دیگه توی اتاق خودم، نمی خواستم برده یه سفید باشم ... 🌼🌸هیچی نگفت و رفت سمت دیگه اتاق ... حس شیری رو داشتم که قلمرو خودش رو مشخص کرده ... و حس فوق العاده دیگه ای که قابل وصف نبود ... برای اولین بار داشتم حس قدرت رو تجربه می کردم ... 🌼🌸کلاس های آموزش زبان فارسی شروع شد ... صبح ها تا ظهر کلاس بودیم و تمام بعد از ظهر رو تمرین می کردم ... اخبار گوش می کردم ... توی سایت های فارسی زبان می چرخیدم و کلمات رو در می آوردم ... سخت تلاش کردن، خصلت و عادت من شده بود ... تنها سختی اون زمان، هم اتاقی سفیدم بود ... 🌼🌸شاید کاری به هم نداشتیم ... اما اگر یه سیاه پوست بود می تونستیم با هم دوست بشیم ... و اگر سوالی هم داشتم می تونستم ازش بپرسم... به هر حال، چاره ای نبود ... باید به این شرایط عادت می کردم ... . ○°●•○•°♡°○°●°○ {داستان دنباله داراز سرنوشت واقعی} 📝 📝 : ✍هادی 🌼🌸تفاوت های رفتاری مسلمان ها با من خیلی زیاد بود … کم کم رفتارشون با من، داشت تغییر می کرد … با خودشون گرم می گرفتن و شوخی می کردن … اما به من که می رسیدن حالت شون عوض می شد … هر چند برام مهم نبود اما کنجکاویم تحریک شده بود … . 🌸🌼یه روز، هم اتاقیم رو بین یه گروه بیست، سی نفره دیدم … مشخص بود خیلی جدی دارن با هم صحبت می کنن … متوجه من که شدن، سکوت خاصی بین شون حاکم شد … مشخص بود اصلا در زمان مناسبی نرسیدم … بی توجه راهم رو کشیدم و رفتم … در حالی که یه علامت سوال بزرگ توی ذهنم ایجاد شده بود … . 🌼🌸به مرور زمان، این حالت ها داشت زیاد می شد … بالاخره یکی از بچه های نیجریه اومد سراغم و من رو کشید یه گوشه … – کوین، باید در مورد یه موضوع جدی باهات صحبت کنم … بچه ها از دست رفتارهای تو صداشون در اومده … شاید تفاوت فرهنگی بین ما خیلی زیاده اما همه یه خانواده ایم … این درست نیست که اینطوری برخورد می کنی … . 🌸🌼– مگه من چطور برخورد می کنم؟ … . – همین رفتار سرد و بی تفاوت … یه طوری برخورد می کنی انگار … تازه متوجه منظورش شده بودم … مشکل من، مشکل منه … مشکل بقیه، مشکل اونهاست … نه من توی کار کسی دخالت می کنم، نه دوست دارم کسی توی کار من دخالت کنه … برای بقیه چه سودی داره که به کارهای من اهمیت میدن؟ … 🌼🌸من توی چنین شرایطی بزرگ شده بودم … جایی که مشکل هر نفر، مشکل خودش بود … کسی، کاری به کار دیگران نداشت … اما حالا … . یهو یاد هم اتاقیم افتادم … چند باری در کانون اجتماع بچه ها دیده بودمش … . 🌸🌼– این کار درستی نیست که خودمون رو از جمع جدا کنیم … مسلمان ها با هم برادرن و برادر حق نداره نسبت به برادرش بی تفاوت باشه .. پریدم وسط حرفش … و لابد کانون تمام این حرف ها شخصی به نام هادیه ... 🌼🌸با شنیدن اسم هادی، حالت چهره اش عوض شد ✍ادامه دارد ..... 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا