سخنی با نخبگان جبهه انقلاب اسلامی
چرا رهبری باید شخصا به برخی سمپاشی های سیاسی پاسخ دهند؟!
#یادداشت_وارده
🔻🔻
اشکال کار ما کجاست که رهبری باید جور کم کاری ما در انتقاد به انحرافات برخی رجال سیاسی خصوصا روحانی را به دوش کشد و شخصا از خود هزینه بدهد تا یک گفتمان انحرافی و مخالف نظام و قانون اساسی را خنثی کند؟!
آیا ما برای آنکه مثلا در دو قطبی های دست ساخته دولت ورود نکنیم, به این وضعیت نیافتاده ایم که در برابر تیشه زدن های امثال آقای... به ریشه انقلاب و اسلام، بی حس و بی رمق شده ایم؟!
مگر رهبر انقلاب نفرموده بودند که مسائل را اصلی-فرعی کنید و اجازه ندهید مسائل فرعی شما را از اصلی ها باز بدارد;
حال آیا زیر سؤال بردن اصل انتخابات و هجمه های ناجوانمردانه به شورای نگهبان و ساختن خوراک برای معاندین و از همه بدتر دلسرد کردن مردم از شرکت در انتخابات, نفاق ورزی هایی آشکار، و از مسائل اصلی نیست؟!!
نیروهای انقلابی باید بدانند گاهی, تنها چند روز و یا حتی ساعاتی معدود فرصت دارند تا در برابر هجمه هایی برنامه ریزی شده از قبل, دفاعی موثر از انقلاب, ولایت و اسلام صورت دهند وگرنه رهبری مجبور خواهد شد شخصا ورود کرده و از خود خرج کنند.
چه زمانی قرار است بزرگان و نخبگان ما, سنسورهایی فعال برای تشخیص حساسیت موضوعات و سرعت و دقت ورود به این مقوله ها را داشته باشند و با ادبیاتی صریح و نقطه زن و بدون دادن آتو و بهانه برای تخریب به اهل نفاق, از ارکان انقلاب دفاع کنند؟
آیا مشکل ما اکتفا به بصیرت نخبگانی است و منتظر ماندن برای آغاز حرکت از سوی آنها؟! و مگر نه این است که تقریبا در اکثر فتنه های اخیر, بصیرت مردم پیشاپیش بصیرت نخبگان موجب نجات کشور و انقلاب شده است؟
ای نخبگان و ای متفکران انقلابی! خلأهای موجود را دریابید و برای آن فکری کنید وگرنه برای همه ما فکرها کرده اند!
سیاه بازی به سبک اصلاحطلبان و اعتدالگرایان؛ از نفوذ تاکتیکی تا تخریب سازمانیافته رقبای سیاسی
💥اختصاصی
🔻🔻🔻
🔸کمتر از چند روز مانده به #انتخابات_مجلس۹۸، حامیان دولت شکست سیاسی زودهنگام در انتخابات را پذیرفته و با این پیش فرض در تدارک یک بازی سیاسی سیاه و کثیف هستند.
در مورد این بازی کثیف گفتنیهایی هست؛
۱) امتناع #عارف و #لاریجانی، لیدرهای #لیست_امید در تهران و قم، از ثبت نام، اگرچه پذیرش شکست مفتضحانه معنا میدهد اما روی دیگر آن این است که اینان تلاش دارند با کنار کشیدن خود از فضای افشاگری های منتهی به انتخابات، چهره خود را تطهیر کرده، با استفاده از عنصر فراموشی سیاسی، در ۱۴۰۰ به صحنه بازگردند.
غافل از اینکه با این قبیل اقدامات سطحی، نمی توان لکه ننگ حمایت از دولت غربگرا را پاک کرد؛ دولتی با ادعاهای واهی و دستاورد تقریبا هیچ!
۲) وقتی #برجامیان امکان رقابت را در خود نمیبینند باید به فکر راهبردهای جایگزین باشند؛
🔻راهبرد نخست آنان تلاش برای #نفوذ در صفوف جریان انقلابی است که با استمداد از چهره های سیاسی با سابقه اصول گرایی اتفاق می افتد؛ در این دوره امثال علی مطهری حتما خود را به جریان انقلابی نزدیک خواهند کرد تا از حذف سیاسی خود در صندوق رای، پیش گیری کنند! طبیعتا هوشمندی هواداران انقلاب اسلامی در پرهیز از #معامله_گری با عناصر هتاک و بدسابقه و برجام پرست، اقتضای آن دارد که با این عناصر فاصله گذاری نمایند تا ننگ عملکرد سیاه آنان به دامن نیروهای حزباللهی نچسبد.
فراموش نکنیم که؛
#رأی_نیاوردن_بهتر_از_عملگرایی_و_معامله_گری_است!
🔻راهبرد دوم #برجامیان_ورشکسته، تخریب گسترده رقیب است که در دو ساحت برنامهریزی شده است؛
یکی تخریب توسط رسانه رسمی پرتعداد خودشان که نمونه آن از هم اکنون در مورد طیف #پایداری و برخی چهرهها مانند #دکتر_زاکانی قابل مشاهده است.
ساحت دوم اما کمی پیچیده تر است؛ آنان با نفوذ در صفوف جریان انقلابی، ماشین تخریب چهرههای انقلابی (با پذیرش شدت و ضعف در عملکرد و مواضع) را از درون جبهه انقلاب روشن میکنند به نحوی که در پوشش طرفداران کاندیداهای همگرا، به لجن پراکنی علیه رقیب مشغول شده اند.
با پیاده سازی این رویکرد کثیف سیاسی، هرچند نمایندگانی انقلابی وارد مجلس شوند، آثار آن تخریب ها همچنان باقی خواهند ماند و آنان فاقد وجهه مثبت اجتماعی خواهند بود لذا کارآمدی آنان در موج سازی سیاسی به حداقل خواهد رسید.
نمونه چنین تخریب های درون جریانی نیز اکنون قابل مشاهده است که نوعا توسط چهرههای مرموز و وابسته به کانونهای سیاسی، امنیتی و جنگ روانی #برجامیان، در حال پیاده سازی است.
طبعا معرفی مصداقی این طیف تخریب گر نفوذی، در شفاف سازی فضای درون گفتمانی و پالایش بستر رقابت و حاکمیت اخلاق و معنویت بسیار مؤثر خواهد بود و روزنه به سهم خود در آینده به روشنگری در این زمینه خواهد پرداخت. انشالله
بسم رب الشهدا و الصدیقین
رزمنده مدافع حرم علی انصاری برادر شهید مدافع حرم کمیل انصاری به جمع شهدای مدافع حرم پیوست.
#دو_برادر_شهید_مدافع_حرم
↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
✫⇠ #دختر_شینا
📌خاطرات قدم خیر محمدی کنعان
(همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی)
✍️خاطره نگار: بهناز ضرابی زاده
گروه جوانترین شهید مدافع حرم
سید مصطفی موسوی
گروه
https://t.me/joinchat/AAAAAEknigTdj98XWAOfyg
کانال ایتا
https://eitaa.com/shahidmostafamousavi
شروش
کانال
sapp.ir/900404shahidmostafamousavi
گروه سروش
https://sapp.ir/joingroup/HOKBJShtu8yPz4QRleG0U9mk
کانال تلگرام
https://t.me/shahidmostafamousavi
گروه
https://t.me/joinchat/DDcazkSGmuJbBNaSDr2DMw
○°●•○•°♡◇♡°○°●°○
{داستان دنباله داراز سرنوشت واقعی}
📝 #فرار_از_جهنم📝
قسمت بیست و ششم :✍ من تازه دارم زندگی می کنم
سرم رو به جواب نه، تکان دادم ... .
من چیزی در مورد این جور مسائل نمی دونستم ...
🌹اون روز سعید تا نزدیک غروب دریاره فلسطین و جنایات و ظلم های اسرائیل برام حرف زد ... تصاویر جنایات و فیلم ها رو نشونم می داد ... بچه های کوچکی که کشته شده بودند ... یا کنار جنازه های تکه تکه شده گریه می کردند ...
☘بعد از کلی حرف زدن با همون اشتیاق همیشگی گفت: تو هم میای؟ ...
کی هست؟ ...
روز جمعه ...
🌹سری تکون دادم و گفتم: نه سعید، روز جمعه تعطیل نیست ... باید تعمیرگاه باشم ...
خیلی جدی گفت: خوب مرخصی بگیر ...
منم خیلی جدی بهش گفتم: واقعا با تشنگی و گرسنگی، توی این هوا راهپیمایی می کنید؟ این دیوونگیه ...
☘این اعتراض ها جلوی کسی رو نمی گیره فقط انرژی تون رو تلف می کنید ...
با ناراحتی خم شد و از روی زمین جعبه ها رو برداشت ... یه مسلمان نمیگه به من ربطی نداره ... باید جلوی ظلم و جنایت ایستاد ... ساکت بمونی، بین تو و اون جنایتکار چه فرقی هست؟ ...
هنوز چند قدم ازم دور نشده بود ...
🌹صدام رو بلند کردم و گفتم: یه نفر رو می شناختم که به خاطر همین تفکر، بی گناه افتاد زندان ... بعد هم کشتنش و گفتن خودکشی کرده ... من تازه دارم زندگی می کنم ... چنین اشتباهی رو نمی کنم ..
برگشت ... محکم توی چشم هام زل زد ... تو رو نمی دونم... انسانیت به کنار ... من از این چیزها نمی ترسم ...
☘ من پیرو کسیم که سرش رو بریدن ولی ایستاد و زیر بار ظلم نرفت ... .
اینو گفت از انباری مسجد رفت بیرون ... هرگز سعید رو اینقدر جدی ندیده بودم ...
○°●○°•°♡◇♡°○°●°○
{داستان دنباله داراز سرنوشت واقعی}
📝 #فرار_از_جهنم📝
#قسمت_بیست_و_هفت :✍ به من اعتماد کن
🌹روز قدس بود ... صبح عین همیشه رفتم سر کار ... گوشی روی گوش، مشفول گوش دادن قرآن، داشتم روی ماشین یه نفر کار می کردم ...
☘ اما تمام مدت تصویر حنیف و حرف های سعید توی سرم بود ... .
ازش پرسیدم: از کاری که کردی پشیمون نیستی؟ ... خیلی محکم گفت: نه، هزار بار هم به اون شب برگردم، بازم از اون زن دفاع می کنم ... حتی اگر بدتر از اینم به سرم بیاد... .
🌹ولی من پشیمون بودم ... خوب یادمه ... یه پسر بیست و دو سه ساله، ماشین کارل رو ندید و محکم با موتور خورد بهش... در چپش ضربه دید ... کارل عاشق اون ماشین نو بود ... .
اسلحه اش رو از توی ماشین در آورد ...
☘ نمی دونم چند تا گلوله توی تنش خالی کرد ... فقط یادمه کف خیابون خون راه افتاده بود ... همه براش سوت و کف می زدن ... من ساکت نگاه می کردم ... خیلی ترسیده بودم ... فقط 15 سالم بود ... .
🌹شاید سرگذشت ها یکی نبود ... اما اون بچه هایی رو که مسلمان ها شعارش رو می دادن ... من با گوشت و پوست و استخوانم وحشت، تنهایی و بی کسی شون رو حس می کردم ...
☘ترس، ظلم، جنایت، تنهایی، توی مخروبه زندگی کردن ... اینها چیزهایی بود که سعی داشتم فراموش شون کنم ... اما با اون حرف ها و تصاویر دوباره تمامش برگشت ... .
🌹اعصابم خورد شده بود ... آچار رو با عصبانیت پرت کردم توی دیوار و داد زدم ... لعنت به همه تون ... لعنت به تو سعید ... .
رفتم توی رختکن ... رئیس دنبالم اومد ... کجا میری استنلی؟ ... باید این ماشین رو تا فردا تحویل بدیم. همین جوری هم نیرو کم داریم ...
☘همین طور که داشتم لباسم رو عوض می کردم گفتم: نگران نباش رئیس، برگردم تا صبح روش کار می کنم ... قبل طلوع تحویلت میدم ... .
می تونم بهت اعتماد کنم؟ ...
اعتماد؟ ... اولین بار بود که یه نفر روم حساب می کرد و می خواست بهم اعتماد کنه ...
🌹محکم توی چشم هاش نگاه کردم و گفتم: آره رئیس، مطمئن باش می تونی بهم اعتماد کنی .
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃