eitaa logo
کانال جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی
378 دنبال‌کننده
21.9هزار عکس
15.5هزار ویدیو
207 فایل
کانالهای @shahidmostafamousavi کانال استیگر.عکس.شهدا @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545 شهدا را باید خیلی جدّی گرفت. ما برای شهدا همان ارزشهایی را باید قائل باشیم که خدای متعال برای اینها قائل است.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊▪️❤️▪️❤️▪️❤️▪️❤️▪️🕊 ▪️❤️▪️🕊 ❤️▪️🕊 ▪️🕊 🕊 کربلا این شبِ جمـعه چه پریشــان مانـده در غمِ خواهـرِ اربـــاب چہ گریــان مانــده مادری داخلِ گودال چه بی احوال اســـت دختری بالاےتشت است چہ حیران مانده بهـرِ ارباب هـــمه ذکــرِ ســــلامی زِ وجـود زُلفِ دیوانـــگی ام بــاز پریـــشان مانـــده @shahidaghseyedmostafamousavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️فرمانرواي عالمين موسي بن جعفر ▪️خورشيد شهر کاظمين موسي بن جعفر ▪️به درد غريبي تو هستي معالج ▪️نواي دل من يا باب الحوائج 🔳 شهادت_امام_موسی_کاظم (ع) را تسلیت عرض می نماییم @shahidmostafamousavi 🖤🖤🖤
moghadam.shahadatimamkazem.03.mp3
10.42M
▪️فرمانرواي عالمين موسي بن جعفر ▪️خورشيد شهر کاظمين موسي بن جعفر ▪️به درد غريبي تو هستي معالج ▪️نواي دل من يا باب الحوائج 🔳 شهادت_امام_موسی_کاظم (ع) را تسلیت عرض می نماییم @shahidmostafamousavi 🖤🖤🖤
◻️🕊🖤🕊🖤🕊🖤🕊🖤🕊◻️ 🕊🖤🕊 🖤🕊 🕊 یا باب الحوائج 🖤 ◻️در منجلاب معصیت ام گیر کرده ام دستم بگیر یوسف محبوس فاطمه✋ @shahidmostafamousavi
🕊خداحافظ سالار 💟خاطرات پروانه چراغ نوروزی، همسر سردار شهید مدافع حرم http://eitaa.com/joinchat/2436431883Cedfc3889c7
ac6079936a-5b2b99d6c2fbb8eb008b796c.mp3
8.88M
9⃣قسمت نهم 🕊خداحافظ سالار 💟خاطرات پروانه چراغ نوروزی، همسر سردار شهید مدافع حرم @shahidmostafamousavi
امروز فضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست . 🌹"مقام معظم رهبری"🌹 روایتی: از شهید سید مرتضی آوینی اینها سربازان امام زمان عجل ا.. تعالی فرجه هستند و موعود خویش را باز یافته‌اند. اصحاب آخرالزمانی سیدالشهدا به خونخواهی او آمده‌اند و همین پیمان است که آنان را در زیر علم صاحب‌الزمان گرد می‌آورد، چرا که علم امام زمان نیز علم خونخواهی سیدالشهداست. یالثارات الحسین  لینکهای کانال وگروهای جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی اینستاگرام 🅾https://instagram.com/shahidmostafamousavi کانال تلگرام https://t.me/shahidmostafamousavi گروه تلگرام https://t.me/shahidaghseyedmostafamousavi کانال سروش sapp.ir/900404shahidmostafamousavi گروه سروش https://sapp.ir/joingroup/HOKBJShtu8yPz4QRleG0U9mk کانال ایتا https://eitaa.com/shahidmostafamousavi گروه ایتا https://eitaa.com/joinchat/2436431883Cedfc3889c7
○°●•○•°♡◇♡°○°●°○ "بر اساس داستان واقعی سی و هفتم: بیت المال . ❤️احدی حریف من نبود… گفتم یا مرگ یا علی… به هر قیمتی باید برم جلو … دیگه عقلم کار نمی کرد… با مجوز بیمارستان صحرایی خودم رو رسوندم اونجا… اما اجازه ندادن جلوتر برم. . 🦋دو هفته از رسیدنم می گذشت، هنوز موفق نشده بودم علی رو ببینم که آماده باش دادن… . آتیش روی خط سنگین شده بود… جاده هم زیر آتیش… به حدی فشار سنگین بود که هیچ نیرویی برای پشتیبانی نمی تونست به خط برسه… ❤️توپخونه خودی هم حریف نمی شد… حدس زده بودن کار یه دیدبانه و داره گرا میده! چند نفر رو فرستادن شکارش اما هیچ کدوم برنگشتن. علی و بقیه زیر آتیش سنگین دشمن بدون پشتیبانی گیر کرده بودن… ارتباط بی سیم هم قطع شده بود… . 🦋دو روز تحمل کردم، دیگه نمی تونستم… اگر زنده پرتم می کردن وسط آتیش، تحملش برام راحت تر بود… ذکرم شده بود، علی علی… خواب و خوراک نداشتم… طاقتم طاق شد، رفتم کلید آمبولانس رو برداشتم… ❤️یکی از بچه های سپاه فهمید، دوید دنبالم … – خواهر … خواهر … جواب ندادم … – پرستار … با توام پرستار… دوید جلوی آمبولانس و کوبید روی شیشه، با عصبانیت داد زد: 🦋– کجا همین طوری سرت رو انداختی پایین؟ فکر کردی اون جلو دارن حلوا پخش می کنن؟ رسما قاطی کردم ❤️– آره … دارن حلوا پخش می کنن حلوای شهدا رو… به اون که نرسیدم، می خوام برم حلوا خورون مجروح ها… – فکر کردی کسی اونجا زنده مونده؟ توی جاده جز لاشه سوخته ماشین ها و جنازه سوخته بچه ها هیچی نیست… 🦋بغض گلوش رو گرفت… به جاده نرسیده می زننت، این ماشین هم بیت الماله… زیر این آتیش نمیشه رفت… ملائک هم برن اون طرف، توی این آتیش سالم نمیرسن… ❤️– بیت المال، اون بچه های تکه تکه شده ان … من هم ملک نیستم، من کسیم که ملائک جلوش زانو زدن… و پام رو گذاشتم روی گاز، دیگه هیچی برام مهم نبود … حتی جون خودم … ○°●•○•°♡◇♡°○°●°○ "بر اساس داستان واقعی سی و هشتم: ✍و جعلنا . ❣و جعلنا خوندم… پام تا ته روی پدال گاز بود… ویراژ میدادم و می رفتم… حق با اون بود… جاده پر بود از لاشه ماشین های سوخته… 🦋بدن های سوخته و تکه تکه شده… آتیش دشمن وحشتناک بود… چنان اونجا رو شخم زده بودن که دیگه اثری از جاده نمونده بود… تازه منظورش رو می فهمیدم وقتی گفت دیگه ملائک هم جرات نزدیک شدن به خط رو ندارن… ❣واضح گرا می دادن… آتیش خیلی دقیق بود… باورم نمی شد توی اون شرایط وحشتناک رسیدم جلو… تا چشم کار می کرد شهید بود و شهید… بعضی ها روی همدیگه افتاده بودن… با چشم های پر اشک فقط نگاه می کردم هیچی نمی فهمیدم… 🦋صدای سوت خمپاره ها رو نمی شنیدم… دیگه کسی زنده نمونده که هنوز می زدن… چند دقیقه طول کشید تا به خودم اومدم، بین جنازه شهدا دنبال علی خودم می گشتم… . غرق در خون … تکه تکه و پاره پاره … بعضی ها بی دست… بی پا… بی سر… ❣بعضی ها با بدن های سوراخ و پهلوهای دریده… هر تیکه از بدن یکی شون یه طرف افتاده بود … تعبیر خوابم رو به چشم می دیدم… . بالاخره پیداش کردم… به سینه افتاده بود روی خاک… چرخوندمش… هنوز زنده بود… به زحمت و بی رمق، پلک هاش حرکت می کرد… 🦋سینه اش سوراخ سوراخ و غرق خون… از بینی و دهنش، خون می جوشید… با هر نفسش حباب خون می ترکید و سینه اش می پرید… . چشمش که بهم افتاد، لبخند ملیحی صورتش رو پر کرد… با اون شرایط، هنوز می خندید! ❣زمان برای من متوقف شده بود … سرش رو چرخوند… چشم هاش پر از اشک شد… محو تصویری که من نمی دیدم… لبخند عمیق و آرامی، پهنای صورتش رو پر کرد… آرامشی که هرگز، توی اون چهره آرام ندیده بودم… 🦋پرش های سینه اش آرام تر می شد… آرام آرام… آرام تر از کودکی که در آغوش پر مهر مادرش خوابیده بود … ... 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
قسمت 15.mp3
4.19M
🔊نمایشنامه 5️⃣1️⃣ 💞بر اساس زندگی شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی به روایت همسر ⏰مدت زمان: 04:15 دقیقه 🌹اینجا 👇 @shahidmostafamousavi