eitaa logo
در محضر استاد
1.1هزار دنبال‌کننده
67 عکس
19 ویدیو
3 فایل
این کانال به بیان دیدگاه و اندیشه های استاد شهید مطهری(ره) در مناسبت های مختلف اختصاص دارد. ازاینکه با نظرات خویش ما را در اداره بهتر کانال یاری می کنید، سپاسگزارم. بازنشر مطالب با ذکر آدرس کانال بلامانع است. ارتباط با مدیر: https://eitaa.com/hpouryahya
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از در محضر استاد
☑️ ذکر مصیبت امیرالمؤمنین امام علی(علیه السلام) 🔹ایام از یک طرف ایام و لیالی احیاء است، ایام و لیالی دعاست، ایام و لیالی عبودیت و بندگی کردن است و از طرف دیگر ایام شهادت مولای متقیان علی(ع) است، ایام شهادت آن مردی که یکی از بزرگ‌ترین بندگان خداست. بعد از پیغمبر اکرم(ص) ما بنده‌‏ای به این بندگی سراغ نداریم. 🔹رسول اکرم به قاتل امیرالمؤمنین علی (ع) لقب «اَشْقَی الاْخِرین» داده بود. رسول خدا(ص) سخن به گزاف نمی‌گفت. برای آن این لقب را داده بود که با شهادت علی (ع) لطمه بزرگی به عالم اسلام وارد شد که غیر قابل جبران بود. اشخاص بزرگ همه وقت وجودشان مفید است، ولی گاهی از نظر اجتماعی در یک موقع خاصی قرار می‌گیرند که وجود آنها در آن موقع خیلی حساسیت پیدا می‌کند. 🔹یک شخصیت اجتماعی گاهی در یک موقعیت قرار می‌گیرد که سرنوشت یک ملت عظیم را در دست می‌گیرد و لحظات خاصی پیش می‌آید که اگر در آن لحظات از بین برود، از بین رفتنش از بین رفتن فرد نیست، از بین رفتن حق است، از بین رفتن یک رژیم و یک مسلک است. 🔹نتیجه طبیعی از میان رفتن علی (ع) روی کار آمدن خطرناکترین حزبی{خوارج} بود که تاریخ اسلام به خود دیده است. این است که فاجعه شهادت علی(ع)، قطع نظر از مقام قدس و قربی که علی(ع) در نزد خدا دارد، زیان بزرگی برای ملت مسلمان بود که اثرش برای همیشه در تاریخ باقی ماند. 🔹تخمین زده‌اند در حدود چهل و پنج ساعت از ضربت خوردن علی(ع) تا وفات و شهادتش یعنی تا آن لحظه‌ای که مرغ روحش به عالم ملکوت پرواز کرد فاصله شد و به نظر من این مدت چهل و پنج ساعت از حیرت‌انگیزترین دوره‌های زندگی علی(ع) است. شخصیت علی را در این چهل و پنج ساعت انسان می‌بیند. یقین و ایمان علی در این چهل و پنج ساعت بر دیگران نمایان می‌شود. از نظر خود او لحظات و ساعاتی است که جایزه خودش را گرفته است، مسابقه را به نهایت رسانده است، با کمال افتخار می‌خواهد نزد پروردگارش برود. علی(ع) چیز دیگری است. 🔹وقتی که در احد شهید نشد ناراحت شد. رفت خدمت رسول اکرم(ص): یا رسول الله شما به من این‏طور فرموده بودید که خداوند شهادت را روزی من می‌کند، پس چطور من در احد شهید نشدم؟ فرمود: علی جان دیر نمی‌شود، تو حتماً شهید این امت خواهی بود. بعد پیغمبر(ص) یک سؤال مانندی از علی(ع) کرد: علی جانم! بگو آن وقتی که در بستر شهادت افتاده باشی چگونه صبر خواهی کرد؟ چه جوابی می‌دهد! یا رسولَ الله! آنجا که جای صبر نیست، آنجا جای بُشری‏ است و جای شکر و سپاسگزاری است. 🔹همیشه علی(ع) به دنبال این گم گشته خودش می‌رفت. اجمالاً می‌دانست که این فرق او در راه خدا شکافته خواهد شد. می‌گفت خدایا آن لحظه نازنین، آن لحظه زیبا، آن لحظه پرلذّت و پربهجت چه لحظه‌ای خواهد بود؟ پیغمبر(ص) به علی(ع) فرموده بود که شهادت تو در ماه رمضان است، در آن ماه رمضان سال 41 هجری علی(ع) مثل اینکه قلبش احساس کرده بود که دیگر هرچه می‌خواهد واقع بشود در این ماه رمضان واقع می‌شود. بچه‌های علی(ع) احساس کرده بودند که در این ماه رمضان علی(ع) یک حالت انتظار و اضطراب و دلهره‌ای دارد، مثل اینکه انتظار یک امر بزرگی را می‌کشد. 🔹یکی از آن جمله‌های بسیار زیبای امیر المؤمنین(ع) که در خلال همین چهل و پنج ساعت ایراد کرده این است؛ دیگران خیلی مضطرب و ناراحت بودند، اشک می‏‌ریختند و گریه می‌کردند ولی خودش اظهار بشاشت می‌کرد، فرمود: به خدا قسم که اگر مُردم من هیچ کراهتی ندارم، یک ذرّه کراهت ندارم. این برای من یک امر نشناخته‌‏ای نبود، یک مهمان ناشناخته‏‌ای نبود، یک مهمان شناخته شده بود. بعد فرمود: می‌دانید مَثَل من مَثَل کیست؟ مَثَل آن عاشقی است که به دنبال مطلوب و معشوق خودش می‌رود و او را می‌یابد. مَثَل من مَثَل آن تشنه‌ای است که در یک شب تاریک دنبال آب می‌رود ناگهان آب را پیدا می‌کند، چقدر خوشحال می‌شود! (این نوشتار، تلخیص می باشد. برای مطالعه بیشتر به متن اصلی مراجعه شود.) 📚 آزادی معنوی، صفحه 53 و بیست گفتار، صفحه 220 ╭─────────── 🆔@shahidmotaharihowzeh ╰───────────
❇️جمهوری اسلامی 🔸«جمهوری اسلامی» از دو کلمه مرکب شده: کلمه «جمهوری» و کلمه «اسلامی». کلمه جمهوری شکل حکومت را مشخص می‌کند. می‌دانیم که حکومت های دنیا، چه در گذشته و چه در حاضر، شکلهای مختلفی داشته‌اند از قبیل حکومت فردی موروثی که نامش سلطنت و پادشاهی است؛ حکومت متخصصان، حکیمان، فیلسوفان، خبرگان، که در قدیم «اریستوکراسی» می‏ نامیدند؛ حکومت متنفذان، سرمایه‏ داران، مالیات دهندگان. یکی از آنها هم حکومت عامه مردم است، یعنی حکومتی که حق انتخاب حاکم با همه مردم است قطع نظر از این که مرد هستند یا زن، سفید هستند یا سیاه و دارای هر فکر و هر عقیده‌ای هستند، فقط شرط بلوغ سنی و رشد عقلی در آن معتبر است. 🔸و اما کلمه «اسلامی» محتوای این حکومت را بیان می‌کند، یعنی این حکومت با اصول و مقررات اسلامی اداره شود و در مدار اصول اسلامی حرکت کند، چون می‌دانیم که اسلام به عنوان یک دین در عین حال یک مکتب و ایدئولوژی است و طرحی است برای همه شئون زندگی بشر. 🔸بنابراین «جمهوری اسلامی» یعنی حکومتی که شکل آن انتخاب حاکم است از طرف عامه مردم و نه شکل موروثی و محتوای آن اسلامی است یعنی بر اساس معیارها و موازین اسلامی است. ✅ دو دلیل بر رد «جمهوری دموکراتیک اسلامی» 🔸در نامگذاری «جمهوری اسلامی» عده‌ای از به اصطلاح روشنفکران ما بدون آن که کوچکترین سوء نیتی داشته باشند اصرار داشتند که بگوییم «جمهوری دموکراتیک اسلامی» ولی ایشان{امام خمینی(ره)} زیر بار این کلمه نرفت، چرا؟ آیا با دموکراسی مخالف بود؟ نه. چند دلیل داشت. 1⃣ یک دلیلش این بود که دموکراسی در مفهوم غربی با دموکراسی در مفهوم اسلامی تفاوتی دارد. دموکراسی در مفهوم غربی در حدود آزادی ها و رهایی‌های حیوانی خلاصه می‌شود. انگلستان مسئله‌ همجنس‏ بازی را روی چه اساسی قانونی کرد؟ روی اساس دموکراسی. گفت قانون آن است که ملت بخواهد، مردم بخواهند. ما می‌گوییم خواسته بشر و این که انسان بخواهد، ملاک نیست. انسان که نباید تابع شهوت و میل‌های خودش باشد. ما می‌خواهیم دموکراسی را بر اساس آزادیهای انسانی بنا نهیم، نه بر اساس رهایی حیوانیت؛ و امکان ندارد انسانیت انسان آزاد باشد در حالی که حیوانیت او رهاست. 2⃣ دلیل دوم: به کار بردن این نام تقلید از غرب و به معنای الگو گرفتن از غرب است. آیا در کلمه «اسلامی» و در متن اسلام حرّیت و آزادی هست یا نه؟ آیا در متن اسلام حاکمیت ملی، حکومت مردم بر مردم هست یا نه؟ آیا در متن اسلام مردم حق دارند با انتخاب و با آراء خود نماینده خویش را انتخاب کنند یا نه؟ آیا مردم حق دارند که رئیس جمهوری خودشان را انتخاب کنند یا نه؟ بله، مردم حق دارند. وقتی می‌گوییم جمهوری اسلامی، کلمه «اسلامی» در محتوای خودش همه اینها را دارد. می‌خواهیم به ملت خود بگوییم این را خودت داری. ما چرا برای آنچه که خودمان داریم برویم سراغ دیگران؟ ما باید کوشش کنیم تا می‌توانیم این ملت را به خود مؤمن و معتقد کنیم که روی پای خودش بایستد، به منِ اسلامی خودش معتقد شود. 📚 آینده انقلاب اسلامی ایران، صفحه 139 و 253 ╭─────────── 🆔@shahidmotaharihowzeh ╰───────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از در محضر استاد
دهه‌های با فضیلت در سال از نظر دستورهای اسلامی 🔹از نظر دستورهای اسلامی لااقل دو ده شب در سال هست که وضع خاصی دارند و عنایت خاصی به آنها هست. 1⃣ یکی ده شب اول ماه ذی‌الحجه است. شاید از نظر فضیلت هیچ ده شب متوالی مثل این ده شب وجود ندارد. موسی(ع) در اول ذی‌القعده به میقات الهی رفت و یک میقات و به اصطلاح یک نوع خلوت سی شبی با خدای خودش داشت، ولی مثل اینکه در آن سی شب نتوانست به پایان برساند، لذا تکمیل شد به ده شب دیگر و شد چهل شب، یک اربعین. آن ده شبی که با آن تکمیل شد، همین ده شب اول ذی‌الحجه بود. و لهذا در اخبار و روایات ما نمازی وارد شده که در دهه اول ذی‌الحجه بین نماز مغرب و عشاء خوانده می‌شود. در کتاب‌های دعا هم برای این شبها آداب خاصی هست و اهل معنا معتقدند که در این شبها آثار خاصی هست که در شبهای دیگر نیست؛ یعنی اگر کسی به دستورهایی که در باره این شبها رسیده عمل کند آثار خاصی دارد. 2⃣ ده شب دیگری که در فضیلتْ بعد از این ده شب است -اگرچه بعضی از شبهایش افضل از شبهای این ده شب است- ده شب آخر ماه مبارک رمضان است. رسول خدا(ص) از شب بیست و یکم ماه رمضان دستور می‌دادند دیگر برای ایشان بستر پهن نشود و این ده شب را در مسجد به حال اعتکاف به سر می‌بردند. آنچه برای موسی(ع) در آن چهل شب حاصل شد، برای امت اسلام در ماه رمضان حاصل می‌شود و شب قدر در واقع برای آن کسی است که این وظیفه خودش را به پایان می‌رساند. (این نوشتار، تلخیص می باشد. برای مطالعه بیشتر به متن اصلی مراجعه شود.) 📚آشنایی با قرآن، جلد 13، صفحه 67 ╭─────────── 🆔@shahidmotaharihowzeh ╰───────────
☑️علی(ع) در بستر شهادت‏ 🔹امشب شب بسیار پر اضطرابی است برای‏ فرزندان علی(ع)، برای شیعیان و دوستان علی(ع). کم و بیش بسیاری فهمیده بودند که دیگر علی (ع) از این ضربت مسموم نجات پیدا نخواهد کرد. همان‏طور که شنیده‌اید علی(ع) در جنگ خندق از عمروبن عبدود یک ضربت سختی خورد که بر فرق نازنین علی(ع) فرود آمد و مقداری از فرق امام را شکافت اما به گونه‌ای نبود که خطرناک باشد. آن زخم بهبود پیدا کرد. نوشته‌اند که ضربت این لعین ازل و ابد در همان نقطه وارد شد که قبلًا ضربت عمروبن عبدود وارد شده بود. شکاف عظیمی در سر مبارک علی(ع) پیدا شد. خیلی افراد باز امیدوار بودند که علی(ع) بهبود پیدا کند. یکی از فرزندان علی(ع) ظاهراً دختر بزرگوارش‏ ام‌کلثوم، وقتی آمد عبور کند چشمش به عبدالرحمن بن ملجم افتاد، گفت‏‌ ای لعین ازل و ابد! به کوری چشم تو امیدوارم خدا پدرم را شفا عنایت کند. لبخندی زد، گفت من این شمشیر را به هزار درهم خریده‌ام، شمشیر بسیار کارآمدی است، هزار درهم داده‌ام این شمشیر را مسموم کرده‌اند. من خودم می‌دانم این ضربتی که من بر پدر تو زدم اگر آن را بر همه مردم تقسیم کنند همه مردم می‏‌میرند، خاطرت جمع باشد. این سخن تا حدود زیادی امید فرزندان علی(ع) را از علی(ع) قطع کرد. 🔹گفتند طبیب بیاورید. مردی است به نام هانی بن عمرو سَلولی. رفتند و این مرد را احضار کردند و آوردند تا معاینه کند و بلکه بتواند معالجه کند. نوشته‌اند دستور داد گوسفندی یا بزی را ذبح کردند. از ریه او رگی را بیرون کشید، آن رگ را گرماگرم در محل زخم انداخت، می‌خواست ببیند آثار این سم چقدر است یا می‌خواست بفهمد چقدر نفوذ کرده است؛ وقتی که این مرد از آزمایش طبی خودش فارغ شد سکوت اختیار کرد، حرفی نزد؛ فقط همین قدر رو کرد به امیرالمؤمنین(ع) و عرض کرد: یا امیرالمؤمنین(ع)! اگر وصیتی دارید بفرمایید. اینجا بود که دیگر امید خاندان علی(ع) و امید شیعیان علی(ع) قطع شد. بعضی گفته‌اند مقاومت بدن علی(ع) در مقابل ضربت شمشیر و این مسمومیت یک امر خارق العاده است؛ علی القاعده باید علی(ع) به ضرب همان شمشیر از دنیا می‌رفت. 🔹در این لحظات آخر، علی(ع) گاهی بی‏هوش می‌شد، گاهی به هوش می‌آمد. وقتی به هوش می‌آمد باز زبان مقدسش به ذکر خدا و نصیحت و موعظه جاری بود؛ چه نصایحی، چه مواعظی، چه سخنانی! دیگر در آن وقت غیر از اولاد علی(ع) کسی کنار بستر علی(ع) حاضر نبود. ذکر مصیبت من همین یک کلمه است. اطفال علی(ع) دور بستر علی(ع) را گرفته‌اند، می‌بینند آقا گاهی صحبت می‌کند و گاهی از حال می‌رود. یک وقت صدای علی(ع) را شنیدند، مثل اینکه با کسی حرف می‌زند، با فرشتگان حرف می‌زند: ارْفَقوا مَلائِکةَ رَبّی بی‏، فرشتگان پروردگارم که برای قبض روح من آمده‌اید! با من به مدارا رفتار کنید. یکمرتبه دیدند صدای علی(ع) بلند شد: اشْهَدُ انْ لا الهَ الَّا اللهُ وَحْدَهُ لا شَریک لَهُ وَ اشْهَدُ انَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسولُهُ الرَّفیقُ الْاعْلی‏ الرَّفیقُ الْاعْلی‏. (این نوشتار، تلخیص می باشد. برای مطالعه بیشتر به متن اصلی مراجعه شود.) 📚 آزادی معنوی، صفحه 72 ╭─────────── 🆔@shahidmotaharihowzeh ╰───────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از در محضر استاد
✅ تذکراتی برای شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان‏ 🔹این شبها را شب «احیاء» هم می‌‏نامند. احیاء یعنی زنده کردن، زنده نگه‏داشتن. در فارسی هم می‌بینید ترجمه‌‏اش را شب‏‌زنده‌‏داری آورده‌اند و چه تعبیر عالیی است! این تعبیر می‌خواهد بگوید که یک وقت هست شب برای ما مرده است و یک وقت هست شب برای ما زنده است. 🔹چطور می‌شود که شب مرده باشد یا شب زنده باشد؟ بستگی دارد که ما چگونه باشیم، وقتی که انسان مانند یک لاشه بیفتد؛ سر شب می‌خورد، بعد هم خستگی و کسالت و سیری، تا صبح می‌‏افتد مثل لاشه‏‌ای که فقط نفس می‌کشد، او دیگر حیات ندارد؛ خودش مرده است، شبش هم قهراً مرده است. از آن بدتر این است که انسان نخوابد ولی شب را در زیر صفر بگذراند، به فسق و فجور و گناه و معصیت بگذراند. این از مردن یک درجه هم پایین‌‏تر است، زیر صفر است. 🔹و اما شب را زنده نگه‏داشتن به این است که انسان خودش در آن شب زنده باشد یعنی حیات معنوی داشته باشد. حیات معنوی انسان به یاد خداست. به هر اندازه و در هر حالت که قلب انسان از خدا غافل نباشد انسان زنده است؛ روزش زنده است شبش هم زنده است. و هستند و بوده‌اند انسانهایی که در خواب هم زنده‌‏اند، یعنی خواب و بیداری برای آنها علی ‏السویّه است. در عین اینکه می‌خوابند و همان استفاده جسمانی که ما از خواب می‌بریم- یعنی رفع کسالت- آنها هم می‌برند، ولی این خوابْ مشاعر آنها را از کار نمی‌اندازد یعنی در عالم خواب هم بیدارند، یعنی وقتی هم که خواب هستند چون خدا هرگز از قلب آنها بیرون نمی‌رود خوابشان هم بیداری است. در کوچه راه می‌روند باز هم زنده‌‏اند، در مغازه هستند معامله می‌کنند مشغول کسب و کار خودشان هستند باز هم زنده هستند، یعنی هرگز کسب و کار و شغل و گرفتاری و غم و غصه و چک و سفته و امثال اینها آنها را از خدا غافل نمی‌کند. روزشان بیدار، شبشان هم بیدار. 🔹حال، ما در سال لااقل یکی دو سه شب را به عنوان تشبّه به اولیای خدا زنده نگه داریم یعنی واقعاً کوشش کنیم که در این شبها تمام شب را به یاد خدا بسر ببریم، حالت توبه و استغفار داشته باشیم، برای خودمان از خدا چیز بخواهیم؛ این خودش یعنی یاد خدا. به همین شکل به یاد خدا باشیم که دائماً از خدای متعال بخواهیم و مسئلت بکنیم. یکی از بزرگان می‌گفت (چه نکته خوبی!) ما همیشه وقتی دعا می‌کنیم به خدا می‌گوییم خدایا به ما بده، هیچ وقت دعا نمی‌کنیم خدایا از ما بگیر، در صورتی که ما به این دعا بیشتر احتیاج داریم؛ ما به آن چیزهایی که خدا باید از ما بگیرد بیشتر احتیاج داریم تا آن چیزهایی که بخواهد به ما بدهد. تا اینهایی که از ما باید بگیرد از ما نگیرد هیچ چیز قابل دادن نیست. ما باید بگوییم خدایا این حب جاه و مال را از ما بگیر، این حسادتها را از ما بگیر، این کینه‌‏ها و عقده‌ها را از ما بگیر، این کدورتهای قلبی را از ما بگیر، این پرده‌ها را از جلو چشم ما بردار؛ به این «بگیر» ها بیشتر احتیاج داریم تا به اینکه چه را به ما بده. اول آنچه باید از تو بگیرند آنها را بیرون بریز، آنگاه بگو بده. آن وقت است که دعای تو مستجاب می‌شود و «بده»ها به اجابت مقرون می‌شوند. 🔹نکته دیگر این است‏ هیچ وقت چیزی را بر خدا حتم نکنید، یعنی نگویید خدایا فلان چیز را به هر حال من می‌خواهم، من کار ندارم حکمت اقتضا می‌کند یا نه، مصلحت است یا مصلحت نیست. ادب عبودیت اقتضا می‌کند که انسان از خدا بخواهد و وقتی که انسان از خدا چیز می‌خواهد، اول این را باید بخواهد: خدایا این قلب من را هدایت کن که از تو آن چیزی را بخواهد که حکمت و مصلحت است و الّا من خیلی اوقات گمراه می‌شوم، چیزهایی برای خود می‌خواهم که نباید بخواهم. چه دعای بزرگی است! 🔹در نهج‌البلاغه می‌فرماید: «خدایا اگر زمانی من گنگ و لال شدم نفهمیدم از تو چه باید بخواهم، خدایا اگر از مطلوب واقعی خودم کور شدم، چشمهایم آن مطلوبهای واقعی خودم را ندید و چیزهایی را دید که اصلًا نباید من به اینها توجه کنم، خدایا اولین دعای من این است که با آن لطف و کرم خودت دست به قلب من بینداز و دل مرا هدایت کن که بفهمم چه بخواهم، مرا به مصالح خودم راهنمایی کن. از کرم تو و از لطف عمیم تو اینها عجیب و چیز تازه‏‌ای نیست»(1). یعنی تو چقدر لطف داری که بسیاری از اوقات اصلًا قلب من را خودت هدایت کرده‌ای که من چه از تو بخواهم، اینها هم جزء لطف های توست. یکی از شرایط دعا، همین ایمان به لطف عمیم پروردگار است و اینکه رحمت پروردگار بی‏‌منتهاست و اینکه انسان هر اندازه عاصی و گناهکار باشد اگر به مانند یک بنده تائب و بنده‌‏ای که تصمیم گرفته است دیگر نافرمانی نکند به درگاه الهی قدم بگذارد محال و ممتنع است که پروردگار او را از در خانه خودش دور کند. 1- فیض الاسلام،خطبه 218 (این نوشتار، تلخیص می باشد. برای مطالعه بیشتر به متن اصلی مراجعه شود.) 📚آشنایی باقرآن،جلد 9،صفحه54 ╭─────────── 🆔@shahidmotaharihowzeh ╰───────────
هدایت شده از در محضر استاد
مسأله فلسطین 🔹اگر می‌خواهیم به خودمان ارزش بدهیم، اگر می‌خواهیم در نزد خدا و پیغمبر خدا(ص) محترم باشیم، باید این اصل را زنده کنیم. اگر پیغمبر اسلام زنده می‌بود، امروز درباره چه مسئله‌ای می‌اندیشید؟ واللهِ و باللهِ قسم می‌خورم که پیغمبر اکرم(ص) در قبر مقدسش امروز از یهود می‏‌لرزد. این یک مسئله‌ دودوتا چهارتاست. اگر کسی نگوید، گناه کرده است. من اگر نگویم واللهِ مرتکب گناه شده‌ام، و هر خطیب و واعظی اگر نگوید مرتکب گناه شده است. 🔹گذشته از جنبه اسلامی، قضیه فلسطین مربوط به دولتی از دولتهای اسلامی هم نیست؛ مربوط به یک ملت است، ملتی که او را به زور از خانه‌اش بیرون کرده‌اند. تاریخچه فلسطین چیست؟ مدعی هستند که در سه هزار سال پیش دو نفر از ما (داود و سلیمان) برای مدت موقتی در آنجا سلطنت کرده‌اند. تاریخ را بخوانید؛ در تمام این مدت دو سه هزار ساله، کی بوده است که سرزمین فلسطین به یهود تعلق داشته است؟ کی بوده است که بیشتر سرزمین فلسطین مال ملت یهود باشد؟ قبل از اسلام هم مال آنها نبود، بعد از اسلام هم مال آنها نبود. روزی که مسلمین فلسطین را فتح کردند، فلسطین دراختیار مسیحیها بود، چطور شد که یک‌دفعه نام وطن یهودی به خود گرفت؟ یکی از قضایایی که کارنامه قرن ما را تاریک می‌کند همین قضیه است. 🔹واللهِ و باللهِ ما در برابر این قضیه مسئولیم. به خدا قسم مسئولیت داریم. به خدا قسم ما غافل هستیم. واللهِ قضیه‌‏ای که دل پیغمبر اکرم(ص) را امروز خون کرده است، این قضیه است. داستانی که دل حسین بن علی(ع) را خون کرده، این قضیه است. اگر می‌خواهیم به خودمان ارزش بدهیم، اگر می‌خواهیم به عزاداری حسین بن علی(ع) ارزش‏ بدهیم، باید فکر کنیم که اگر حسین بن علی(ع) امروز بود و خودش می‌گفت برای من عزاداری کنید، می‌گفت چه شعاری بدهید؟ اگر حسین بن علی(ع) بود می‌گفت: اگر می‌خواهی برای من عزاداری کنی، برای من سینه و زنجیر بزنی، شعار امروز تو باید فلسطین باشد. 🔹ما چه جوابی در مقابل اسلام و پیغمبر خدا(ص) داریم؟ به خدا خجالت دارد ما خودمان را مسلمان بدانیم، خودمان را شیعه علی بن ابیطالب(ع) بخوانیم. اصلاً من باید بگویم بعد از این، داستانی را که ما از علی بن ابیطالب(ع) نقل می‌کنیم، حرام است که دیگر در منابر نقل کنیم که روزی علی بن ابیطالب(ع) شنید دشمن‏ به کشور اسلامی حمله کرده است. فرمود: "شنیده‌ام زینت یک زن مسلمان را یا زنی که در حمایت مسلمانان است گرفته‌اند؛ شنیده‌ام دشمن سرزمین مسلمین را غارت کرده است، مردانشان را کشته یا اسیر کرده است، متعرّض زنان آنها شده است، زیورها را از گوش و دست زنها جدا کرده است، اگر یک مرد مسلمان با شنیدن این خبر دق کند و بمیرد، سزاوار است و مورد ملامت نیست". 🔹آیا ما وظیفه نداریم که کمک مالی به آنها بکنیم؟ آیا اینها مسلمان نیستند، عزیزان ندارند؟ آیا اینها برای حق مشروع بشری قیام نمی‌کنند؟ واللهِ این انفاق واجب است، مثل نماز خواندن و روزه گرفتن واجب است. اولین سؤالی که بعد از مردن از ما می‌کنند همین است که در زمینه همبستگی اسلامی چه کردید؟ پیغمبر(ص) فرمود: «هرکس بشنود صدای مسلمانی را که فریاد می‌کند: مسلمانان به فریاد من برسید، و او را کمک نکند، دیگر مسلمان نیست». چه مانعی دارد که ما برای اینها حساب باز کنیم؟ چه مانعی دارد که مقدار کمی از درآمد خودمان را اختصاص به اینها بدهیم؟ چرا یهودیان دنیا کمک بکنند و ملتهای دیگر آنها را تحسین کنند، بارک الله بگویند، ملتِ بیدار بگویند، ولی ما نکنیم؟ مردم بیدار آن مردمی هستند که فرصت شناس باشند، دردشناس باشند، حقایق شناس باشند. پس بیاییم به خودمان ارزش بدهیم، به کار و فکر خودمان ارزش بدهیم، به کتاب‌های خودمان ارزش بدهیم، به پولهای خودمان ارزش بدهیم، خودمان را در میان ملل دنیا آبرومند کنیم. (این نوشتار، تلخیص می باشد. برای مطالعه بیشتر به متن اصلی مراجعه شود.) 📚 حماسه حسینی، جلد 1،صفحه 270 ╭─────────── 🆔@shahidmotaharihowzeh ╰───────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از در محضر استاد
✅ شب آخر ماه مبارک رمضان 🔹به عنوان تذکر و یادآوری عرض می‌کنم. شب آخر ماه مبارک رمضان است. در دعای دهه آخر این مضمون را همیشه می‌خوانیم، می‌گوییم که خدایا این ایام ماه رمضان است که منقضی شد و شبهای این ماه است که متصرّم شد و گذشت، یعنی شبهای پرخیری و روزهای پربرکتی گذشت و رفت. اللهُمَّ انْ کنْتَ رَضیتَ عَنّی فی هذَا الشَّهْرِ فَازْدَدْ عَنّی رِضاک خدایا اگر در این ماه از ما راضی شدی پس بر رضای خودت بیفزا وَ انْ لَمْ ‏تَکنْ رَضیتَ عَنّی فَمِنَ الْآنَ فَارْضِنی‏ و اگر راضی نشده‌‏ای، خدایا از تو مسئلت داریم الآن از ما راضی باش. و شب آخر ماه رمضان تقریباً آخرین فرصت است برای اینکه انسان جلب مغفرت و رضایت پروردگار را بکند و در حدیث است که آن مقدار که مغفرت خدای متعال در همه این ماه شامل حال بندگان شده است در این شب و روز آخر شامل حال بندگان می‌شود. 🔹زین ‏العابدین(ع) رسم و دأبشان این بود {که در شب آخر ماه رمضان بردگان را به ترتیب خاصی آزاد می‌کردند.} می‌دانید که اصلًا فلسفه بردگی تعلیم و تربیت اسلامی است که یک نفر برده که از بلاد کفر آمده، مدتی در خانواده یک نفر مسلمان زندگی می‌کند. بعد که مدتی در این خانه می‌‏مانَد و حقیقت اسلام و مسلمانی و عدالت اسلامی و معالم دینی، اصول دین، فروع دین و اخلاق دین را یاد می‌گیرد آزاد می‌شود؛یعنی یک دوره تعلیم و تربیت اجباری. یکی از عبادتهایی که ائمه اطهار(علیهم السلام) بجا می‌آوردند همین بود که می‌رفتند غلامها یا کنیزها را می‏‌خریدند و آنها را یک مدت معدود در خانه خودشان نگه می‌داشتند و یک نوع تعلیم و تربیت اجباری اسلامی (به اصطلاح) می‌دادند و بعد اینها را آزاد می‌کردند. یکی از عبادتهای امام سجاد(ع) همین بود. 🔹قهراً اینها در طول سال ممکن بود که نسبت به امام تقصیراتی مرتکب شوند. اگر تقصیری در طول سال مرتکب می‌شدند حضرت یادداشت می‌کردند. شب آخر ماه رمضان که می‌شد همه اینها را یک جا جمع می‌کردند و بعد به یک یک اینها می‌فرمود که فلانی یادت هست فلان روز چنین کاری کردی؟ فلانی تو یادت هست؟ بعد می‌گفت خدایا من از حق خودم نسبت به همه اینها صرف‏نظر کردم و از همه اینها گذشتم. خدایا تو هم از این بنده خودت درگذر. بعد به آنها می‌فرمود: همه شما را در راه خدا آزاد کردم. 🔹غرضم این جهت است که این یک عملی بوده است که در شب آخر ماه مبارک رمضان انجام می‌دادند. ضمناً دعایی است که در روز آخر ماه رمضان می‌خوانند که دعای وداع ماه مبارک رمضان است. اینها را عرض کردم برای اینکه افرادی شاید توفیق پیدا کنند که این شبانه‌روز را واقعاً شبانه‌روز عبادت قرار بدهند. خداوند ان‏شاءالله به همه توفیق عنایت بفرماید. (این نوشتار، تلخیص می باشد. برای مطالعه بیشتر به متن اصلی مراجعه شود.) 📚 آشنایی با قرآن، جلد 9، صفحه 73 ╭─────────── 🆔@shahidmotaharihowzeh ╰───────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از در محضر استاد
علامت قبولی روزه 🔹اگر ما ماه رمضانی را گذراندیم، شبهای احیایی را گذراندیم، روزه‌های متوالی را گذراندیم و بعد از ماه رمضان در دل خودمان احساس کردیم که بر شهوات خودمان بیش از پیش از ماه رمضان مسلّط هستیم، بر عصبانیت خودمان از سابق بیشتر مسلّط هستیم، بر چشم خودمان بیشتر مسلّط هستیم، بر زبان خودمان بیشتر مسلّط هستیم، بر اعضا و جوارح خودمان بیشتر مسلّط هستیم و بالاخره بر نفس خودمان بیشتر مسلّط هستیم و می‌توانیم جلو نفس امّاره را بگیریم، این علامت قبولی روزه ماست. 🔹اما اگر ماه رمضانی گذشت و تمام شد و حظّ ما از ماه رمضان -آن‏طور که پیغمبر اکرم(ص) فرمود که بعضی از مردم حظّشان از روزه فقط گرسنگی و تشنگی است- فقط این بوده که یک ماه یک گرسنگی‌هایی و یک تشنگی‌هایی کشیدیم (اغلب هم از بس که سحر و افطار می‌خوریم تشنه‌ و گرسنه هم نمی‌شویم ولی لااقل بدحال می‌شویم)، یک بدحالی پیدا کردیم و در نتیجه این بدحالی قدرت ما بر کارکردن کمتر شد و بعد آمدیم روزه را متهم کردیم که روزه هم شد کار در دنیا؟! (آن که محصل و دانشجوست گفت من در تمام این ماه رمضان قدرت درس خواندنم کم شد و آن که اهل کار دیگری است گفت قدرت فلان کار من کم شد، پس روزه بد چیزی است)، این علامت قبول نشدن روزه ماست. 🔹اگر انسان در ماه رمضان روزه‌گیر واقعی باشد، اگر واقعاً به خودش گرسنگی بدهد و همین‌طور که گفته شده است سه وعده غذا را تبدیل به دو وعده کند، یعنی قبلاً یک صبحانه ویک ناهار و یک شام می‌خورد، حالا دیگر ناهار نداشته باشد، افطارش فقط به اندازه یک صبحانه مختصر باشد، بعد هم سحر نه خیلی زیاد بر معده تحمیل کند بلکه یک غذای متعارف بخورد، بعد احساس می‌کند که هم نیروی بدنی‏‌اش بر کار افزایش پیدا کرده است و هم نیروی روحی‌اش بر کار خیر و برای تسلط بر نفس. این حداقل عبادت است. ما در دو آیه‏ از آیات قرآن اینچنین می‌خوانیم، یعنی در دو جا این آیه تکرار شده است: یا ایهَا الَّذینَ امَنُوا اسْتَعینوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلوةِ؛ ای اهل ایمان! از نماز و از صبر- که به روزه تفسیر شده است- کمک بگیرید. این تعبیر خیلی عجیب است! به ما می‌گویند از نماز استمداد کن، از روزه استمداد کن، یعنی تو نمی‏‌دانی که این نماز چه منبع نیرویی است! این روزه چه منبع نیرویی است! اگر به شما گفتند نماز بخوانید، شما را به یک منبع نیرو هدایت کرده‌اند و اگر گفته‌اند روزه بگیرید شما را به یک منبع نیرو هدایت کرده‌اند. برای اینکه بر نفس و روح خودتان مسلط بشوید نماز بخوانید، روزه بگیرید. (این نوشتار، تلخیص می باشد. برای مطالعه بیشتر به متن اصلی مراجعه شود.) 📚 آزادی معنوی، صفحه 50 ╭─────────── 🆔@shahidmotaharihowzeh ╰───────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از در محضر استاد
☑️ گریه بر شهید 🔹در صدر اسلام در میان شهدای زمان پیامبر(ص)، آن که از همه بیشتر درخشید و به او لقب «سیدالشهداء» یعنی سالار شهیدان در آن زمان دادند، جناب حمزة بن عبدالمطّلب عموی بزرگوار رسول اکرم(ص) بود که در احد شهید شد. آنان که به زیارت مدینه مشرف شده‌اند حتماً به احد هم مشرف شده‌اند و قبر حمزه را در احد زیارت کرده‌اند. 🔹حمزه که از مکه به مدینه مهاجرت کرده بود، کسی نداشت، خودش تنها بود. وقتی که پیامبر اکرم(ص) از احد برگشت به مدینه، دید در خانه همه شهداء گریه هست جز خانه جناب حمزه؛ حضرت فقط یک جمله فرمود: «امّا حَمْزَةُ فَلا بَواکی لَهُ» یعنی همه شهدا گریه کننده دارند جز حمزه که گریه کننده ندارد. تا این جمله را فرمود، صحابه رفتند به خانه‌هایشان و گفتند: پیامبر(ص) فرمود حمزه گریه کننده ندارد. زنانی که برای فرزندان خودشان یا شوهرانشان یا پدرانشان یا برادرانشان می‏‌گریستند، به احترام پیامبر(ص) و به احترام جناب حمزة بن عبدالمطّلب آمدند به خانه حمزه و برای حمزه گریستند؛ و بعد از این دیگر سنت شد هرکس برای هر شهیدی که می‌خواست بگرید، اول می‌رفت خانه جناب حمزه و برای او می‏‌گریست. 🔹این جریان نشان داد که اسلام با اینکه با گریه بر میّت (میّت عادی) چندان روی خوشی نشان نداده است، مایل است که مردم بر شهید بگریند، زیرا شهید حماسه آفریده است و گریه بر شهید، شرکت در حماسه او و هماهنگی با روح او و موافقت با نشاط او و حرکت در موج اوست. 🔹بعد از حادثه عاشورا و شهادت امام حسین(ع) که همه شهادت ها را تحت ‏الشعاع قرار داد، لقب «سیدالشهداء» به ایشان انتقال یافت. البته به جناب حمزه هم سیدالشهداء گفته و می‌گوییم ولی سیدالشهدای مطلق، امام حسین(ع) است. یعنی جناب حمزه سیدالشهدای زمان خودش است و امام حسین(ع) سیدالشهدای همه زمانهاست، آنچنان که مریم عذرا «سیدة النساء» زمان خودش است و صدیقه کبری «سیدة النساء» همه زمانها. 🔹قبل از شهادت امام حسین(ع) آن شهیدی که سمبل گریه بر شهید بود و گریه بر او مظهر شرکت در حماسه شهید و هماهنگی با روح شهید و موافقت با نشاط شهید به شمار می‌رفت جناب حمزه بود، و بعد از شهادت امام حسین(ع) این مقام به ایشان انتقال یافت. 📚 قیام و انقلاب مهدی (عج)، صفحه 90 ╭─────────── 🆔@shahidmotaharihowzeh ╰───────────
هدایت شده از در محضر استاد
❇️عمل حضرت عبدالعظیم حسنی(عرضه عقاید خویش خدمت امام هادی) الگویی موفق برای روان پزشکی در اسلام 🔹یکی از علل بزرگی که ما تزکیه نفس پیدا نمی‌‌کنیم این است که ما روان‌‌پزشکی نداریم و این نکته بزرگی است که به آن توجه نشده. مقصود این نیست که ما علم روان‌‌پزشکی نداریم زیرا روح و بیماریهای روحی را آن طور که باید نمی‌شناسیم. البته تا حدودی مطلب همین طور است. ولی مقصود من این است که آن اندازه هم که داریم، به صورت تعلیم اخلاق و تعلیم اصول کلی و تدریس فرمولها داریم نه به صورت طب و علاج. آنچه ما داریم تعلیم اصول کلی است، نظیر تعلیم اصول کلی پزشکی در دانشکده‌‌ها؛ اگر بخواهد به صورت طب و علاج درآید باید هر فردی به طور خصوصی تحت معاینه و مراقبت یک روان‌‌پزشک قرار گیرد، خصوصیات احوال او را بداند و دستور خصوصی به او بدهد. اگر دنیا را پر از کتاب طب و مقالات رادیویی طبی بکنند، باز مردم احتیاج به طبیب معالج دارند. بعضیها به گفتارهای طبی رادیو ایراد دارند که مردم حق ندارند این دستورها را قبل از مراجعه به طبیب به کار ببندند. حتی بسیاری از دواها را در ورقه‌‌های تبلیغاتی با آنکه تمجید می‌‌کنند، می‌گویند بدون مراجعه به طبیب به کار نبندید. 🔹حق این است که مقالات رادیویی طبی خوب است از این نظر که درس عمومی و کلاس عمومی است و مخصوصاً برای بهداشت و حفظ صحت خوب است، اما هرگز این سخنرانیها و مجله‌‌های بهداشتی جانشین طبیب معالج نخواهد بود. سخنرانیهای مذهبی رادیو و منابر و مواعظ عموماً و مقالات و کتب وعظ و نصیحت سودمند عموماً به منزله مقالات و سخنرانیهای طبی رادیو است که مفید است از لحاظ اینکه سطح افکار مردم را در طب بالا می‌برد ولی از نظر علاج بیماریهای [جسم‌‌] مردم چندان مؤثر نیست. ما هنوز فرقی بین بالا بردن سطح افکار عمومی در امور دینی و مذهبی و بین طب و علاج نگذاشته‌‌ایم. 🔹طب و علاج و روان‌‌پزشکی همان است که فعلًا کم و بیش در آمریکا هست و بعضی درست محکمه و مطب دارند، و باز نمونه‌اش در اسلام عرضه داشتن عبدالعظیم حسنی عقاید خودش را می‌باشد و نظیر او که ائمه اشخاصی را به طور خصوصی تحت نظر می‌‌گرفتند. نمونه دیگر، موضوع سیر و سلوک است که در میان عرفا معمول [بود] که سالک تحت نظر و مراقبت شیخ قرار می‌‌گرفت و لهذا در مواردی ترقیاتی هم نصیب سالک می‌گشت. در روایت است از امام سجاد علیه السلام: هلک من لیس له حکیم یرشده. این دستور عیناً دستور این است که هرکسی به طور خصوصی روان‌‌پزشک و مرشد و راهنما داشته باشد. علیهذا روحانیین ما حداکثر معلم اخلاق‌‌اند نه طبیب روح. درست است که گفته شود: ای خواجه درد هست ولیکن طبیب نیست. 🔹نکته دیگر این است که چون مسائل روحی ما همیشه تعلیم می‌‌شود به صورت اصول کلی، لهذا پیشرفتی حاصل نمی‌‌شود. ولی اگر روان‌‌پزشکی می‌داشتیم و هر بیماری می‌‌آمد نوع بیماری خود را شرح می‌‌داد و ما عملًا به معالجه می‌‌پرداختیم و قهراً در این فن به تجربه و آزمایش می‌‌پرداختیم (زیرا این علم، علم تجربتی و آزمایشی است) البته علم اخلاق و روان‌‌پزشکی پیشرفت زیاد می‌‌کرد، همان طوری که علم طب در دانشکده‌‌ها یعنی در قسمت نظری دانشکده‌‌ها جلو نمی‌رود، در معالجات خصوصی و در بیمارستانهای وابسته به دانشکده‌‌هاست که علم پزشکی جلو می‌رود؛ در این وقت است که انواع بیماریها شناخته می‌‌شود، بیماریهای نو کشف می‌‌شود، بیماریهای قدیمی بهتر تشخیص داده می‌‌شود، راه معالجه عملًا بهتر دانسته می‌‌شود. اگر به همان اندازه که فقاهت پیشرفت [کرد] و از حالت فتوا به متن حدیث به صورت اجتهادهای اصولی درآمد، علم تزکیه نفس و اخلاق هم پیشرفت می‌‌کرد و مثلًا عمل عبدالعظیم نمونه‌ای برای معاینه بیمار قرار می‌‌گرفت، ما امروز موفقیتهای علمی و عملی زیادی به دست آورده بودیم. باید اعتراف کنیم که در اثر اینکه ما اکتفا کرده بودیم به تعلیم اصول اخلاقی، بیماریها را و بیمارها را نمی‌شناسیم، بیماریهای نو را تشخیص نمی‌دهیم و در نتیجه نمی‌فهمیم چه بکنیم. 📚یادداشت‏های استاد مطهری، جلد 14، صفحه 293 ╭─────────── 🆔@shahidmotaharihowzeh ╰───────────
هدایت شده از در محضر استاد
فاجعه اندلس‏ 🔹تاریخ بشر نشان می‌دهد که هرگاه قدرتهای حاکم می‌خواهند جامعه‌‏ای را تحت سلطه خود قرار دهند و آن را استثمار کنند، تلاش می‌کنند تا روح جامعه را فاسد کنند و برای این منظور تسهیلات شهوترانی را برای مردم زیاد می‌کنند و آنها را به شهوترانی ترغیب می‌کنند. نمونه عبرت‌‏انگیزی از این شیوه کثیف، فاجعه‏‌ای بود که در اسپانیای مسلمان- که یکی از سرچشمه‌های رنسانس به حساب می‌آمد و از پیشرفته‏‌ترین تمدنهای اروپا محسوب می‌شد- برای مسلمانان اتفاق افتاد. 🔹مسیحیان برای خارج کردن اسپانیا از چنگ مسلمانان، از راه فاسد کردن روحیه و اخلاق جوانان مسلمان وارد عمل شدند. تا آنجا که توانستند وسائل لهو و لعب و شهوترانی را به سهولت در اختیار مسلمانان قرار دادند و در این کار تا آنجا پیش رفتند که حتی سرداران و مقامات دولتی را نیز فریفتند و آنان را آلوده ساختند و به این ترتیب توانستند عزم و اراده و نیرو و شجاعت و ایمان و پاکی روح مسلمین را از میان بردارند و آنها را به آدمهایی زبون و ضعیف و شهوتران و شراب‌خواره و زنباره مبدل کنند. و پر واضح است که غلبه و پیروزی بر چنین مردمی کار دشواری نیست. 🔹مسیحیان به انتقام حکومت 300- 400 ساله مسلمانان آنچنان انتقامی از آنان گرفتند که تاریخ نیز از بازگوکردن آن جنایات شرمسار است. همان مسیحیانی که برحسب تعلیمات حضرت مسیح موظفند وقتی سیلی به سمت راست صورتشان می‌خورد سمت چپ صورت خود را پیش بیاورند، در اندلس دریای خون از کشتگان مسلمان به راه انداختند و روی چنگیز را سفید کردند. البته شکست مسلمانان نتیجه دون همتی و فساد روح خود آنان بود و مکافات عمل نکردن به قرآن و دستورات آن. 🔹در زمان ما نیز استعمار هرجا که پا می‌گذارد، تکیه روی همان موضوعی می‌کند که قرآن درباره‌اش هشدار داده است؛ یعنی می‌کوشد تا دلها را فاسد کند. دل که فاسد شد، دیگر نه تنها از عقل کاری نمی‌آید، بلکه خود تبدیل به زنجیر بزرگ‌تری بر دست و پای انسان می‌شود. این است که می‌بینیم استعمارگران و استثمارکنندگان انسان از باز کردن مدرسه و دانشگاه بیم ندارند و حتی خود در تأسیس آن اقدام می‌کنند، اما از سوی دیگر با تمام قوا می‌کوشند تا قلب و روح دانشجو و دانش‌‏آموز را فاسد و تباه کنند. آنها از این حقیقت به خوبی آگاهند که قلب و روح مریض و بیمار هیچ کاری نمی‌تواند صورت دهد و به هر پستی و بهره‌کشی و استثمار تن می‌دهد. 🔹قرآن به تعالی و پاکی روح جامعه اهمیت زیادی می‌دهد. در آیه شریفه‌‏ای می‌فرماید: «وَ تعاوَنوا عَلَی الْبِرِّ وَ التَّقْوی‏ وَ لاتَعاوَنوا عَلَی الْاثْمِ وَ الْعُدْوانِ‏»،با یکدیگر همکاری و تعاون و فعالیت مشترک داشته باشید در زمینه نیکی‌ها و پاکی‌ها؛ یعنی اولًا دنبال کار خیر و نیک باشید و گرد پلیدی و زشتی نگردید و ثانیاً کار نیکو را دسته‏ جمعی و گروهی انجام دهید نه به صورت انفرادی و تنها. 📚 آشنایی با قرآن، جلد 1، صفحه 72 ╭─────────── 🆔@shahidmotaharihowzeh ╰───────────
هدایت شده از در محضر استاد
☑️پیام حضرت امام خمینی (ره) به ملت ایران به مناسبت شهادت آیت الله مرتضی‌ مطهری(ره)‌ بسم الله الرحمن الرحیم‌ انا لله و انا إلیه راجعون 🔹اینجانب به اسلام و اولیای عظیم الشأن آن و به ملت اسلام و خصوص ملت مبارز ایران ضایعه أسف‌انگیز شهید بزرگوار و متفکر و فیلسوف و فقیه عالیمقام مرحوم آقای حاج شیخ مرتضی مطهری- قدس سره- را تسلیت و تبریک عرض می‌کنم. تسلیت در شهادت شخصیتی که عمر شریف و ارزنده خود را در راه اهداف مقدس اسلام صرف کرد و با کجرویها و انحرافات مبارزه سرسختانه کرد. 🔹تسلیت در شهادت مردی که در اسلام‌شناسی و فنون مختلفه اسلام و قرآن کریم کم نظیر بود. من فرزند بسیار عزیزی را از دست دادم و در سوگ او نشستم که از شخصیتهایی بود که حاصل عمرم محسوب می‌شد. در اسلام عزیز با شهادت این فرزند برومند و عالِم جاودان ثُلمه‌ای وارد شد که هیچ چیز جایگزین آن نیست. و تبریک در داشتن این شخصیتهای فداکار که در زندگی و پس از آن با جلوه خود نورافشانی کرده و می‌کنند. من در تربیت چنین فرزندانی که با شعاع فروزان خود مردگان را حیات می‌بخشند و به ظلمتها نور می‌افشانند، به اسلام بزرگ، مربی انسانها و به امت اسلامی تبریک می‌گویم. 🔹من گرچه فرزند عزیزی را که پاره تنم بود از دست دادم لکن مفتخرم که چنین فرزندان فداکاری در اسلام وجود داشت و دارد. مطهری که در طهارت روح و قوّت ایمان و قدرت بیان کم نظیر بود، رفت و به ملأ اعلی‌ پیوست، لکن بدخواهان بدانند که با رفتن او شخصیت اسلامی و علمی و فلسفی‌اش نمی‌رود. 🔹تروریستها نمی‌توانند شخصیت انسانی مردان اسلام را ترور کنند. آنان بدانند که به خواست خدای توانا ملت ما با رفتن اشخاص بزرگ در مبارزه علیه فساد و استبداد و استعمار مصممتر می‌شوند. ملت ما راه خود را یافته و در قطع ریشه‌های گندیده رژیم سابق و طرفداران منحوس آن از پای نمی‌نشیند. اسلام عزیز با فداکاری و فدایی دادن عزیزان رشد نمود. برنامه اسلام از عصر وحی تا کنون بر شهادت توأم با شهامت بوده. قتال در راه خدا و راه مستضعفین در رأس برنامه‌های اسلام است. مَا لَکُم لا تُقاتِلونَ فِی سَبیلِ اللَّهِ وَ المُستَضعَفینَ مِنَ الرّجالِ وَ النّساءِ وَ الولدانِ. 🔹اینان که شکست و مرگ خود را لمس نموده و با این رفتار غیر انسانی می‌خواهند انتقام بگیرند یا به خیال خام خود مجاهدین در اسلام را بترسانند، بد گمان کرده‌اند. از هر موی شهیدی از ما و از هر قطره خونی که به زمین می‌ریزد، انسانهای مصمم و مبارزی به وجود می‌آید. شما مگر تمام افراد ملت شجاع را ترور کنید و الّا ترور فرد هر چه بزرگ باشد، برای اعاده چپاولگری سودی ندارد. ملتی که با اعتماد به خدای بزرگ و برای احیای اسلام بپاخاسته با این تلاشهای مذبوحانه عقبگرد نمی‌کند. ما برای فداکاری حاضر و برای شهادت در راه خدا مهیا هستیم. 🔹اینجانب روز پنجشنبه سیزده اردیبهشت 58 را برای بزرگداشت شخصیتی فداکار و مجاهد در راه اسلام و ملت، عزای عمومی اعلام می‌کنم و خودم در مدرسه فیضیه روز پنجشنبه و جمعه به سوگ می‌نشینم. از خداوند متعال برای آن فرزند عزیز اسلام رحمت و غفران و برای اسلام عزیز عظمت و عزت مسألت می‌نمایم. سلام بر شهدای راه حق و آزادی. روح الله الموسوی الخمینی‌ 11 اردیبهشت 1358/ 4 جمادی الثانی1399 ╭─────────── 🆔@shahidmotaharihowzeh ╰───────────
هدایت شده از بنیاد شهید مطهری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢 دعای خاص امام خمینی(ره) برای شهید مطهری پس از تأییدی استثنایی از آثار استاد ⭕️ کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری» در ایتا، تلگرام و سروش👇 eitaa.com/motahari_ir t.me/motahari_ir sapp.ir/motahari_ir
هدایت شده از بنیاد شهید مطهری
مجمع عالی حکمت اسلامی، شعبه خراسان برگزار می‌کند: ❇️ سلسله نشست های مبانی، اصول و شیوه های حکمرانی در اندیشه علامه شهید مرتضی مطهری 💠 حکمرانی اسلامی و ساختار حکومت و قدرت 🎤حجت‌الاسلام دکتر علی اکبر نوایی 💠 حکمرانی اسلامی و تعامل با جامعه جهانی 🎤حجت‌الاسلام دکتر مصطفی فقیه اسفندیاری 💠 حکمرانی اسلامی و مساله حجاب 🎤حجت الاسلام سیدمحمد عیسی نژاد 💠 حکمرانی اسلامی و حل مساله فلسطین 🎤 حجت‌الاسلام دکتر محسن مهاجرنیا 💠 حکمرانی اسلام و مهرورزی اسلامی 🎤 استاد غلامرضا جلالی ✍دبیر علمی: دکتر عباسعلی نصرآبادی 🗓چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت، ساعت ۹ الی ۱۱:۳۰ 💻لینک ورود جلسه http://dte.bz/ici 🆔@hekmateislami
هدایت شده از بنیاد شهید مطهری
❇️ وبینار بین‌المللی «فلسطین در اندیشه شهید مطهری» مهمانان غیر حضوری: 🔹دکتر طلال عتریسی، استاد دانشگاه تهران 🔹دکتر ستار قاسم عبدالله، استاد دانشگاه ذی‌قار عراق 🔹دکتر یاسین فضل الموسوی، اندیشمند بحرینی 🔹حجت‌الاسلام شفیق جرادی، مدیر پژوهشکده مطالعات دینی و فلسفی لبنان 🔹با حضور: دکتر علی مطهری فرزند شهید مطهری و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران زمان: چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت‌ماه، ساعت ۱۰:۳۰ پخش زنده از آپارات ایکنا Https://www.aparat.com/iqnanews/live برگزارکننده: جهاد دانشگاهی و خبرگزاری ایکنا 🔻 کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری» در ایتا، تلگرام و سروش👇 eitaa.com/motahari_ir t.me/motahari_ir sapp.ir/motahari_ir