eitaa logo
در محضر استاد
1.1هزار دنبال‌کننده
66 عکس
20 ویدیو
3 فایل
این کانال به بیان دیدگاه و اندیشه های استاد شهید مطهری(ره) در مناسبت های مختلف اختصاص دارد. ازاینکه با نظرات خویش ما را در اداره بهتر کانال یاری می کنید، سپاسگزارم. بازنشر مطالب با ذکر آدرس کانال بلامانع است. ارتباط با مدیر: https://eitaa.com/hpouryahya
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از در محضر استاد
برنامه انسان سازی ماه مبارک رمضان ‌ 🔹اساساً برنامه ماه مبارک رمضان برنامه انسان سازی است که انسانهای معیوب در این ماه خود را تبدیل به انسانهای سالم، و انسانهای سالم خود را تبدیل به انسانهای کامل کنند. برنامه ماه مبارک رمضان برنامه تزکیه نفس است، برنامه اصلاح معایب و رفع نواقص است، برنامه تسلط عقل و ایمان و اراده بر شهوات نفسانی است، برنامه دعاست، برنامه پرستش حق است، برنامه پرواز به سوی خداست، برنامه ترقی دادن روح است، برنامه رقاء دادن روح است. 🔹اگر بنا باشد که ماه مبارک بیاید و انسان سی روز گرسنگی و تشنگی و بی‌خوابی بکشد و مثلًا شبها تا دیر وقت بیدار باشد و به این مجلس و آن مجلس برود، و بعد هم عید فطر بیاید و با روز آخر شعبان یک ذره هم فرق نکرده باشد، چنین روزه‌ای برای انسان اثر ندارد. اسلام که نمی‌خواهد مردم بی‌جهت دهانشان را ببندند، بلکه با روزه گرفتن قرار است که انسانها اصلاح شوند. چرا در روایات ما آمده است که بسیاری از روزه داران هستند که حظ و بهره آنها از روزه جز گرسنگی چیزی نیست؟ بستن دهان از غذای حلال برای این است که انسان در آن سی روز تمرین کند که زبان خود را از گفتار حرام ببندد، غیبت نکند، دروغ نگوید، فحش ندهد. 🔹{آیا صحیح است‌} یک ماه رمضان بر ما بگذرد که در آن ماه ما یک سلسله تهمت ها به یکدیگر بسته باشیم؟ ماه رمضان برای این است که مسلمین، بیشتر اجتماع کنند، عبادت های اجتماعی انجام دهند و در مساجد جمع شوند، نه اینکه ماه رمضان وسیله تفرقه قرار گیرد. (این نوشتار، تلخیص می باشد. برای مطالعه بیشتر به متن اصلی مراجعه شود.) 📚 انسان کامل، صفحه 28 ╭─────────── 🆔@shahidmotaharihowzeh ╰───────────
پرهیز از استخفاف روزه 🔸روزه را هم نباید استخفاف کرد و سبک شمرد. بعضی روزه را به شکلی می‌گیرند (حالا این شوخی است) که- العیاذبالله- اگر من به جای خدا بودم اصلًا روزه اینها را قبول نمی‌کردم. من افرادی را سراغ دارم که اینها در ماه رمضان شب تا صبح را نمی‌خوابند اما نه برای اینکه عبادت کنند، بلکه برای اینکه مدت خوابشان پر نشود؛ تا صبح هی چای می‌خورند، اول طلوع صبح که شد نمازشان را می‌خوانند و می‌خوابند، چنان بیدار می‌شوند که نماز ظهر و عصر را با عجله بخوانند و بعد بنشینند سر سفره افطار. آخر این چه روزه‏ای شد؟! آدم شب تا صبح را نخوابد برای اینکه در حال روزه حتماً خواب باشد و رنج روزه را احساس نکند. آیا این استخفاف به روزه نیست؟! به عقیده من مثل فحش دادن به روزه است، یعنی‏ ای روزه! من اینقدر از تو تنفر دارم که می‌خواهم رویت را نبینم! 🔸ما هرگز نباید به عبادت استخفاف کنیم. ما باید مسلمان کامل و جامع باشیم. ارزش اسلام به جامعیت آن است. نه آن‏طور باشیم که فقط به عبادت بچسبیم و غیر آن را رها کنیم و نه مثل آنها که اخیراً پیدا شده‌اند باشیم که اسلام را فقط به‏ تعلیمات اجتماعی‌‏اش بشناسیم و به عبادت استخفاف کنیم، عبادت را تحقیر کنیم. (این نوشتار، تلخیص می باشد. برای مطالعه بیشتر به متن اصلی مراجعه شود.) 📚 آزادی معنوی، صفحه 89 ╭─────────── 🆔@shahidmotaharihowzeh ╰───────────
✅مقام حضرت خدیجه(سلام الله علیها) 🔸على(ع) و خديجه(س) نقش مؤثرى در ساختن تاريخ اسلام دارند. اگر فداكاري هاى اين زن -كه از پيغمبر(ص) پانزده سال بزرگتر بود- نبود، از نظر علل ظاهرى مگر پيغمبر(ص) مى‏توانست كارى از پيش ببرد؟ تاريخ ابن اسحاق راجع به مقام خديجه(س)‏ و نقش او در پشتيبانى از پيغمبر اكرم(ص) و مخصوصاً در تسلّى بخشى به پيغمبر اكرم(ص)، مى‏نويسد: بعد از مرگ خديجه‏(س) كه ابو طالب هم در آن سال از دنيا رفت، واقعاً عرصه بر پيغمبر اكرم(ص) تنگ شد. 🔸تا آخر عمرِ پيغمبر(ص) هرگاه اسم خديجه‏(س) را مى‏بردند، اشك مقدّسشان جارى مى‏شد. عايشه مى‏گفت: يك پيرزن كه ديگر اين قدر ارزش نداشت، چه خبر است؟ مى‏فرمود: تو خيال مى‏كنى من به خاطر شكل خديجه‏(س) مى‏گريم؟ خديجه(س)‏ كجا و شما و ديگران كجا؟!. ✅ثروت خديجه(س) و شمشير على(ع)‏ 🔸اين را هم به شما عرض كنم: گاهى خود ما مسلمانان حرف هايى مى‏زنيم كه نه با تاريخ منطبق است و نه با قرآن، با حرف هاى دشمن ها منطبق است؛ يعنى حرفى را كه يك جنبه‏اش درست است به گونه‏اى تعبير مى‏كنيم كه اسلحه به دست دشمن‏مى‏دهيم، مثل اينكه برخى مى‏گويند اسلام با دو چيز پيش رفت: با مال خديجه(س)‏ و شمشير على(ع)، يعنى با زر و زور. اگر دينى با زر و زور پيش برود، آن چه دينى مى‏تواند باشد؟! آيا قرآن در يك جا دارد كه دين اسلام با زر و زور پيش رفت؟ آيا على(ع) يك جا گفت كه دين اسلام با زر و زور پيش رفت؟ 🔸شك ندارد كه مال خديجه(س)‏ به درد مسلمين خورد اما آيا مال خديجه‏(س) صرف دعوت اسلام شد، يعنی پول خديجه(س)‏ را به كسى دادند و گفتند بيا مسلمان شو؟ آيا يك جا انسان در تاريخ چنين چيزى پيدا مى‏كند؟ يا نه، در شرايطى كه مسلمين و پيغمبر اكرم در نهايتْ درجه سختى و تحت فشار بودند جناب خديجه(س) مال و ثروت خودش را در اختيار پيغمبر(ص) گذاشت ولى نه براى اينكه پيغمبر(ص)- العياذ باللَّه- به كسى رشوه بدهد، و تاريخ نيز هيچ گاه چنين چيزى نشان نمى‏دهد. مال خديجه(س) خدمت كرد اما نه خدمت رشوه دادن كه كسى را با پول مسلمان كرده باشد، بلكه خدمت به اين معنى كه مسلمانان گرسنه را نجات داد و مسلمانان با پول خديجه(س) توانستند سدّ رمقى كنند. 🔸شمشير على(ع) بدون شك به اسلام خدمت كرد و اگر شمشير على(ع) نبود سرنوشت اسلام سرنوشت ديگرى بود اما نه اينكه شمشير على(ع) رفت بالاى سر كسى ايستاد و گفت: يا بايد مسلمان بشوى يا گردنت را مى‏زنم، بلكه در شرايطى كه شمشير دشمن آمده بود ريشه اسلام را كند، على(ع) بود كه در مقابل دشمن ايستاد. 🔸پس وقتى مى‏گوييم اگر شمشير على(ع) نبود اسلامى نبود، معنايش اين نيست كه شمشير على(ع) آمد به زور مردم را مسلمان كرد؛ معنايش اين است كه اگر شمشير على(ع) در دفاع از اسلام نبود دشمن ريشه اسلام را كنده بود همچنان كه اگر مال خديجه(س) نبود فقر، مسلمين را از پا درآورده بود. اين كجا و آن حرف مفت كجا؟! (این نوشتار، تلخیص می باشد. برای مطالعه بیشتر به متن اصلی مراجعه شود.) 📚حماسه حسينى جلد1، صفحه 379 📚سيرى در سيره نبوى، صفحه215 ╭─────────── 🆔@shahidmotaharihowzeh ╰───────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شیخ فریدالدین عطار نیشابوری 🔸از اکابر درجه اول عرفاست. در نثر و نظم تألیف دارد. تذکرة الاولیاء او که در شرح حال عرفا و متصوفه است و از امام صادق(ع) آغاز می‌کند و به امام باقر(ع) ختم می‏نماید، از جمله مآخذ و مدارک محسوب می‌شود و شرق شناسان اهمیت فراوان به آن می‌دهند. همچنین کتاب منطق الطیر او یک شاهکار عرفانی است. 🔸مولوی درباره او و سنایی گفته است: عطار روح بود و سنایی دو چشم او/ما از پی سنایی و عطار می‌رویم‏. و هم او گفته است: هفت شهر عشق را عطار گشت‏/ما هنوز اندر خم یک کوچه‏ایم‏. مقصود مولوی از هفت شهر عشق، هفت وادی‏ای است که خود عطار در منطق الطیر شرح داده است. محمود شبستری در گلشن راز می‌گوید: مرا از شاعری خود عار ناید/که در صد قرن چون عطار ناید. 🔸عطار شاگرد و مرید شیخ مجدالدین بغدادی از مریدان و شاگردان شیخ نجم الدین کبری‏ بوده است، و همچنین صحبت قطب الدین حیدر را- که او نیز از مشایخ این عصر است و در تربت حیدریه مدفون است و انتساب آن شهر به اوست- نیز درک کرده است. عطار مقارن فتنه مغول درگذشت و به قولی به دست مغولان در حدود سالهای 626- 628 کشته شد. ✅سخنی از امام علی(ع) و شعر عطار در توضیح آن 🔸در نهج البلاغه آمده است که شخصی آمد خدمت امیر المؤمنین علی(ع) و زبان به ذمّ دنیا گشود که دنیا چنین است و دنیا چنان، دنیا انسان را فریب می‌دهد، دنیا انسان را فاسد می‌کند، دنیا دغلباز و جنایتکار است، و از این قبیل سخنان. این مرد شنیده بود که بزرگان، دنیا را مذمّت می‌کنند، خیال کرده بود مقصود از مذمّت دنیا مذمّت واقعیت این جهان است، مقصود این است که جهان فی حدّ ذاته بد است، نمی‏دانست که آنچه بد است دنیاپرستی است، آنچه بد است دید کوتاه و خواست محدود است که با انسان و سعادت انسان ناسازگار است. 🔸علی(ع) به او فرمود: تو فریب دنیا می‌خوری، دنیا تو را فریب نمی‌دهد، تو بر دنیا جنایت وارد آورده‌ای، دنیا بر تو جنایت نکرده است... تا آنجا که فرمود: دنیا با کسی که با صداقت رفتار کند صدیق است و برای کسی که آن را درک کند مایه عافیت است؛ دنیا معبد دوستان خدا، مصلّای فرشتگان خدا، فرودگاه وحی خدا، تجارتخانه اولیاء خداست... 🔸شیخ فرید الدین عطّار این داستان را به نظم آورده می گوید: آن یکی در پیش شیر دادگر ذمّ دنیا کرد بسیاری مگر حیدرش گفتا که دنیا نیست بد بد تویی، زیرا که دوری از خرد هست دنیا بر مثال کشتزار هم شب و هم روز باید کشت و کار زانکه عزّ و دولت دین سر به سر جمله از دنیا توان برد ای پسر تخم امروزینه فردا بر دهد ور نکاری «ای دریغا» بر دهد گر ز دنیا بر نخواهی برد تو زندگی نادیده خواهی مرد تو دائماً در غصّه خواهی ماند باز کار، سخت و مرد، سست و ره دراز پس نکوتر جای تو دنیای تست زانکه دنیا توشهٔ عقبای تست تو بدنیا در مشو مشغول خویش لیک در وی کار عقبی گیر پیش چون چنین کردی ترا دنیا نکوست پس برای دین تو دنیا دار دوست هیچ بیکاری نه بیند روی او کار کن تا ره دهندت سوی او. 🔸قرآن کریم می‌فرماید: الّذی خلق الموت و الحیوة لیبلوکم ایکم احسن عملا، «خدا مرگ و زندگی را آفریده تا بیازماید که کدام‌یک از شما درست کارترید.» یعنی دنیا که تلفیق و ترکیبی از موت و حیات است آزمایشگاه نیکوکاری بشر است. 📚خدمات متقابل اسلام و ایران، صفحه 565 📚عدل الهی، صفحه 180 ╭─────────── 🆔@shahidmotaharihowzeh ╰───────────
✅برخی خصوصیات امام حسن(علیه السلام‏) 🔸چون امروز روز ولادت امام مجتبی(ع) بود قهراً باید تیمّناً و تبرکاً نامی از این وجود مقدس ببریم. امام یعنی پیشوا، یعنی آن کسی که الگو و مقتدا قرار می‌گیرد. امام مجتبی(ع) آن وقت واقعاً برای ما امام است که عملًا الگو و مقتدا باشد. یکی از خصوصیاتی که از زندگی این بزرگوار نقل شده است در همین مسئله‌ حضّ بر طعام مسکین است. ایشان چند بار هرچه داشتند دو قسمت کردند، یک قسمت را به مصرف مساکین و فقرا رساندند و قسمت دیگر را برای خود نگهداری کردند. 🔸سفر حج را مخصوصاً از مدینه تا مکه پیاده می‌رفتند نه از آن جهت که مال و مرکوب و چنین امکانی نداشتند، امکانش را هم داشتند ولی مخصوصاً برای اینکه‏ افْضَلُ الْاعْمالِ احْمَزُها، برای اینکه همه یاد بگیرند، برای اینکه نفس انسان بیشتر خاضع و خاشع بشود و برای اینکه در مقابل خدای متعال بیشتر اظهار عبودیت کرده باشد، در سفر حج این‏گونه عمل می‌کرد. ایشان ضرب‏ المثل حلم و بردباری و تحمل‏‌اند، با توجه به این نکته که امام حسن‏(ع) همان نشاط را برای شهادت و شهید شدن دارد که امام حسین‏(ع) دارد. 🔸اگر انسان خوب توجه کند آنوقت می‌فهمد که به یک معنا مظلومیت امام حسن‏(ع) حتی از امام حسین(ع) بیشتر است. همان نشاط شهادتی که در امام حسین(ع) هست در امام حسن(ع) هست ولی امام حسن(ع) در دوره‌ای قرار گرفته که باید صبر و خودداری کند تا موقع و وقت برسد و آن موقع و وقت، وقتی است که ایشان از دنیا رفته‌اند و نوبت به برادرشان اباعبدالله الحسین(ع) رسیده است. حضرت تمام اینها را با چه حلم و صبری تحمل می‌کند که عجیب و فوق‌العاده است! هیچ به روی بزرگوار خودش نمی‌آورد. برای اشخاص فهیم و حساس، رنجهای روحی از رنجهای جسمی خیلی بالاتر است. جراحت زبان از جراحت شمشیر خیلی بالاتر است. جراحت شمشیر التیام‌‏پذیر است ولی جراحت زبان التیام‌‏پذیر نیست. جراحت شمشیر بیشتر قابل تحمل است از جراحت زبان. امام حسین(ع) را در روز عاشورا با جراحات شمشیر مجروح کردند، گو اینکه جراحت زبانی هم کم و بیش بود، ولی امام حسن(ع) در این جهت عجیب است. 🔸معاویه سران شیطان خودش را جمع می‌کرد، بعد امام مجتبی(ع) را دعوت می‌کرد. یک یک شروع می‌کردند به زخم زبان زدن و چه زخم زبان‏هایی! امام البته یک یک اینها را جواب می‌داد. اما اینها یک امر کوچکی نیست. و از اینها بالاتر اینکه در روزهای جمعه که نماز جمعه خوانده می‌شد و در آن نماز جمعه‏‌های اینها اگر امام حسن(ع) شرکت نمی‌کرد متهم به الحاد و تفریق جماعت مسلمین می‌شد، خطیب جمعه بالای منبر و در حضور امام حسن(ع) پدر بزرگوارش علی(ع) را سبّ و لعن می‌کرد. اینها شوخی نیست. این است که برای امام حسن(ع) درست گفته‌اند که کوچک‌ترین مصیبتهایش همان مصیبت مرگش بود. وقتی که مسموم شد این مسمومیت کوچک‌ترین رنجی بود که او در دنیا دید. 📚آشنایی با قرآن، جلد 9، صفحه41 ╭─────────── 🆔@shahidmotaharihowzeh ╰───────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ «احياء» و «شب زنده داری» 🔸به مناسبت اين ماه كه ماه مبارك رمضان است و ماه عبادت و دعاست و بالخصوص به مناسبت اين ايّام و ليالى كه ايام و ليالى قدر است و شبها شبهاى احياء است، بحث خودم را از همين كلمه «احياء» شروع مى‏كنم. كلمه «احياء» يعنى زنده كردن، نقطه مقابل «اماته» كه به معنى ميراندن است و احياء اين شبها يعنى اين شبها را زنده نگهدارى كردن و شب‏زنده‏دارى كردن. 🔸اين كلمه چنين مى‏رساند كه شب -كه قسمتى از وقت انسان است- دو حالت دارد: ممكن است شبِ كسى زنده باشد و ممكن است شبِ او مرده باشد. شبِ زنده آن شبى است كه انسان تمام يا لااقل پاسى از آن شب را با ياد خدا و با مناجات و راز و نياز با ذات پروردگار به سر ببرد، و شب مُرده آن شبى است كه انسان تمام آن شب را با غفلت و فراموشى ذات مقدس پروردگار بسر ببرد. 🔸ممكن است كسى خيال كند كه اين تعبير يك تعبير مجازى است، يك نوع تعارف است: شب كه زنده و مرده ندارد، شب بالاخره شب است، زمان است. مقدارى از زمان كه اين نيمكره زمين كه ما در روى آن زندگى مى‏كنيم مواجه با خورشيد نيست و نور خورشيد نمى‏تابد، به آن مى‏گويند «شب».شب به هر حال شب است؛ شب نه زندگى دارد و نه مردگى.راين سخن راست است ولى آن كسى كه مى‏گويد احياء، شب را زنده نگه داشتن، مقصودش اين نيست كه اين قطعه زمان را شما زنده نگه داريد؛ مقصود زنده نگه داشتن خود شماست در اين قطعه از زمان. 🔸به عبارت دقيق‏تر، برخلاف آنچه كه ابتدائاً تصور مى‏شود، ما خيال مى‏كنيم زمان يك چيز است كه همه ما در داخل آن قرار گرفته‏ايم؛ در صورتى كه اين‏جور نيست. زمانى كه ما روى آن حساب مى‏كنيم، ساعات و دقايق و هفته‏ها و ماه‏ها و سالها را حساب مى‏كنيم، آن، زمان ما نيست، زمان اين زمين است. زمان ما يك حقيقتى است متحد با وجود خود ما، جزء وجود ماست. زمانِ ما، زمان وجود ما از خود ما منفك و جدا نيست؛ چيزى كه هست ما اين زمان را كه مقدار و اندازه دارد با زمان زمين حساب مى‏كنيم، با آن تطبيق مى‏كنيم، بعد خيال مى‏كنيم زمان يك چيز است و همه ما در آن قرار گرفته‏ايم. نه، زمان من يك چيز است، زمان شما يك چيز ديگر است يعنى مخصوص خودتان است؛شما چون وجودتان يك وجود متحرك و سيال و متغيّر است، يك زمان در درون خودتان داريد، من هم يك زمان در درون خودم دارم. 🔸حال كه اين مطلب را دانستيم معنى احياء شب قدر را مى‏دانيم. زمان را زنده نگه داريم يعنى زمان خودمان را زنده نگه داريم، هر كداممان آن زمانى را كه در درون ماست زنده نگه داريم. آن زمانى كه در درون ماست چيست؟ آن همان خود ما هستيم، از حقيقتِ ما جدا نيست. پس زمان خودمان را، شب خودمان را زنده نگه داريم يعنى خودمان يك شب واقعاً زنده باشيم، واقعاً زنده زندگى كنيم نه اينكه مرده زندگى كنيم. 🔸در اخبار و احاديث وارد شده است كه در روز قيامت، گذشته انسان و زمان گذشته انسان را به انسان ارائه مى‏دهند و انسانها مختلف مى‏بينند؛ وقتى نگاه مى‏كنند يك موجودى را مى‏بينند كه قطعاتى از آن سياه و تيره است و قطعاتى از آن سفيد و درخشان، تعجب مى‏كند: اين چيست كه به او ارائه داده‏اند؟! مى‏گويند اين زمانِ توست، اين عمر توست. آن ساعاتى كه اين زمان را، اين عمر را روشن و نورانى نگه داشته‏اى، آن ساعاتى كه پروازى داشته‏اى، شورى داشته‏اى، عشقى داشته‏اى، دلت به ياد خدايت زنده بوده است، آن ساعات همان ساعات درخشان نورانى است. آن ساعاتى كه در آن ساعات خدمتى كرده‏اى، كار مفيدى انجام داده‏اى، ساعات نورانى توست. و اما آن ساعاتى كه در آن ساعات غافل بوده‏اى، غرق در شهوات بوده‏اى، برخلاف رضاى خدا قدم برداشته‏اى، آنها دوران تيرگى و تاريكى عمر توست. اين زمانِ توست، اين عمر توست. (این نوشتار، تلخیص می باشد. برای مطالعه بیشتر به متن اصلی مراجعه شود.) 📚آزادی معنوی، صفحه 39 ╭─────────── 🆔@shahidmotaharihowzeh ╰───────────
❇️شب قدر بهتر است از هزار ماه 🔸قرآن به طور اجمال و سربسته این مطلب را برای ما بیان کرده: «قرآن را در شب قدر نازل کردیم و تو چه می‌دانی شب قدر چیست!». این «تو چه می‌دانی!» البته خطاب به پیغمبر است، ولی مثل خیلی از خطابهای دیگر مقصود، مردم است. یعنی انسان چه می‌داند که شب قدر چیست! حال، چه چیزی از این یک شب بهتر است از هزار ماه؟ ارزش عبادتش. برای ما هم ارزش عبادتش بیشتر است از هزار ماهی که در آن، شب قدر نباشد. ما در نماز می‌خوانیم: «اِیاک نَعْبُدُ وَ اِیاک نَسْتَعینُ». عبادت وقتی با حالت جمعی باشد بیشتر بالا می‌رود. وقتی روحهای دیگر حالت عِلوی پیدا کرده‌اند، بر روحهای تاریک مثل روحهای ما هم اثر می‌گذارد. اینکه سحرها برای عبادت بهتر است و روح انسان در سحر برای عبادت آماده‌تر است و بیشتر حضور قلب دارد، یک مقدار برای این است که در آن وقت پاکانی و روحهای بزرگ و قویی هستند (قدر متیقّنش وجود مقدس حضرت حجت) که در حال عبادتند. امروز درباره عالم ماده ثابت شده که وقتی کسی فکر می‌کند موج فکری‌اش به آن سر دنیا می‌رسد، تا چه رسد به امواج روحی، که ما نمی‌توانیم درک کنیم. شعاع روح آنها بر دیگران هم اثر می‌گذارد. 🔸حال اگر شب شب قدر باشد، شبی باشد که امام در چنین هیجانی و در چنین حالت قربی است و جوّ روحی عالم به گونه‌ای است که درهای زمین و آسمان به روی یکدیگر باز شده، در آن شب افرادی مثل ما هم اگر ولو ذره‌ای هماهنگی نشان بدهیم، فیضی که می‌توانیم ببریم برابر است با هزار سال شب دیگر که بخواهیم عبادت کنیم؛ یعنی آن جوّ روحی که در آن شب به وجود می‌آید آنقدر بالابرنده است و برای احیاء و زنده داشتن شب مناسب است که برتری دارد بر هزار ماهی که شبهای ساده‌ای داشته باشد و این وضع در آن شبها وجود نداشته باشد. 📚آشنایی با قرآن، جلد 14، صفحه 86 ╭─────────── 🆔@shahidmotaharihowzeh ╰───────────
AUD-20210504-WA0000.mp3
6.36M
❇️ مراسم احیاء توسط شهید آیت‌الله مطهری(ره) ╭─────────── 🆔@shahidmotaharihowzeh ╰───────────
☑️ ذکر مصیبت امیرالمؤمنین امام علی(علیه السلام) 🔹ایام از یک طرف ایام و لیالی احیاء است، ایام و لیالی دعاست، ایام و لیالی عبودیت و بندگی کردن است و از طرف دیگر ایام شهادت مولای متقیان علی(ع) است، ایام شهادت آن مردی که یکی از بزرگ‌ترین بندگان خداست. بعد از پیغمبر اکرم(ص) ما بنده‌‏ای به این بندگی سراغ نداریم. 🔹رسول اکرم به قاتل امیرالمؤمنین علی (ع) لقب «اَشْقَی الاْخِرین» داده بود. رسول خدا(ص) سخن به گزاف نمی‌گفت. برای آن این لقب را داده بود که با شهادت علی (ع) لطمه بزرگی به عالم اسلام وارد شد که غیر قابل جبران بود. اشخاص بزرگ همه وقت وجودشان مفید است، ولی گاهی از نظر اجتماعی در یک موقع خاصی قرار می‌گیرند که وجود آنها در آن موقع خیلی حساسیت پیدا می‌کند. 🔹یک شخصیت اجتماعی گاهی در یک موقعیت قرار می‌گیرد که سرنوشت یک ملت عظیم را در دست می‌گیرد و لحظات خاصی پیش می‌آید که اگر در آن لحظات از بین برود، از بین رفتنش از بین رفتن فرد نیست، از بین رفتن حق است، از بین رفتن یک رژیم و یک مسلک است. 🔹نتیجه طبیعی از میان رفتن علی (ع) روی کار آمدن خطرناکترین حزبی{خوارج} بود که تاریخ اسلام به خود دیده است. این است که فاجعه شهادت علی(ع)، قطع نظر از مقام قدس و قربی که علی(ع) در نزد خدا دارد، زیان بزرگی برای ملت مسلمان بود که اثرش برای همیشه در تاریخ باقی ماند. 🔹تخمین زده‌اند در حدود چهل و پنج ساعت از ضربت خوردن علی(ع) تا وفات و شهادتش یعنی تا آن لحظه‌ای که مرغ روحش به عالم ملکوت پرواز کرد فاصله شد و به نظر من این مدت چهل و پنج ساعت از حیرت‌انگیزترین دوره‌های زندگی علی(ع) است. شخصیت علی را در این چهل و پنج ساعت انسان می‌بیند. یقین و ایمان علی در این چهل و پنج ساعت بر دیگران نمایان می‌شود. از نظر خود او لحظات و ساعاتی است که جایزه خودش را گرفته است، مسابقه را به نهایت رسانده است، با کمال افتخار می‌خواهد نزد پروردگارش برود. علی(ع) چیز دیگری است. 🔹وقتی که در احد شهید نشد ناراحت شد. رفت خدمت رسول اکرم(ص): یا رسول الله شما به من این‏طور فرموده بودید که خداوند شهادت را روزی من می‌کند، پس چطور من در احد شهید نشدم؟ فرمود: علی جان دیر نمی‌شود، تو حتماً شهید این امت خواهی بود. بعد پیغمبر(ص) یک سؤال مانندی از علی(ع) کرد: علی جانم! بگو آن وقتی که در بستر شهادت افتاده باشی چگونه صبر خواهی کرد؟ چه جوابی می‌دهد! یا رسولَ الله! آنجا که جای صبر نیست، آنجا جای بُشری‏ است و جای شکر و سپاسگزاری است. 🔹همیشه علی(ع) به دنبال این گم گشته خودش می‌رفت. اجمالاً می‌دانست که این فرق او در راه خدا شکافته خواهد شد. می‌گفت خدایا آن لحظه نازنین، آن لحظه زیبا، آن لحظه پرلذّت و پربهجت چه لحظه‌ای خواهد بود؟ پیغمبر(ص) به علی(ع) فرموده بود که شهادت تو در ماه رمضان است، در آن ماه رمضان سال 41 هجری علی(ع) مثل اینکه قلبش احساس کرده بود که دیگر هرچه می‌خواهد واقع بشود در این ماه رمضان واقع می‌شود. بچه‌های علی(ع) احساس کرده بودند که در این ماه رمضان علی(ع) یک حالت انتظار و اضطراب و دلهره‌ای دارد، مثل اینکه انتظار یک امر بزرگی را می‌کشد. 🔹یکی از آن جمله‌های بسیار زیبای امیر المؤمنین(ع) که در خلال همین چهل و پنج ساعت ایراد کرده این است؛ دیگران خیلی مضطرب و ناراحت بودند، اشک می‏‌ریختند و گریه می‌کردند ولی خودش اظهار بشاشت می‌کرد، فرمود: به خدا قسم که اگر مُردم من هیچ کراهتی ندارم، یک ذرّه کراهت ندارم. این برای من یک امر نشناخته‌‏ای نبود، یک مهمان ناشناخته‏‌ای نبود، یک مهمان شناخته شده بود. بعد فرمود: می‌دانید مَثَل من مَثَل کیست؟ مَثَل آن عاشقی است که به دنبال مطلوب و معشوق خودش می‌رود و او را می‌یابد. مَثَل من مَثَل آن تشنه‌ای است که در یک شب تاریک دنبال آب می‌رود ناگهان آب را پیدا می‌کند، چقدر خوشحال می‌شود! (این نوشتار، تلخیص می باشد. برای مطالعه بیشتر به متن اصلی مراجعه شود.) 📚 آزادی معنوی، صفحه 53 و بیست گفتار، صفحه 220 ╭─────────── 🆔@shahidmotaharihowzeh ╰───────────