#گزیده_کتاب_شهیدنوید📚
#شماره_۶۱
#به_آقای_مشاورم_گفتم_که_برام
#شعور_و_درک_طرف_مقابل_مهمه
#ادامه_بخش_قبلی👇
{مشاور} از اینکه #آقانوید را چطور دیده ام.{پرسید} من هم بی معطلی گفتم : « خیلی خوبه! فقط این قدر خوبه که #می_ترسم_زود_شهید_بشه»
با تعجب پرسید : « چطور⁉️»
گفتم: «من خیلی اهل مطالعه کتاب های مربوط به شهدا هستم. روحیات و خصوصیات رو کم و بیش توی این سالای مأنوس بودن با کتابهای دفاع مقدس 🇮🇷 و همین طور با خانواده ی #شهدا شناخته م. »
🔹بعد هم کمی از سختی زندگی کنار یک رزمند گفت و شرایط خاصی که باید با آگاهی واردش شوم. حرف های ما که تمام شد #آقانوید را صدا زد و من از اتاق رفتم بیرون.
دلم می خواست این جلسه ی باهم بودنمان هم مثل جلسات قبلی #رنگ_و_بوی_شهدا داشته باشد. به #آقانوید پیشنهاد دادم اگر آن طرف ها مزارشهدا هست برویم برای زیارت. وقتی داشتیم از پله های بوستان پلیس می رفتیم بالا، هنوز به مزار شهدای گمنام 🌹 نرسیده بودیم، #آقانوید گفت : « شما تحصیلات براتون مهمه؟ »
من هم با اطمینان گفتم : « من به آقای مشاورم گفتم که برام شعور و درک طرف مقابل مهمه، شما چی، این اختلاف قدی که داریم براتون اهمیت داره؟ »
#ادامه 👇