gheibat emam zaman.ansarian.mp3
2.16M
﷽
📲 #منبر_مجازی
🎙واعظ: آیت الله #انصاریان
🔖 غیبت امام زمان (عج) 🔖
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🚩 هيئت مذهبی پیروان ولایت
🔴جلسه هفتگی🔴
🌺جشن باشکوه میلاد حضرت علی اکبر علیه السلام و گرامیداشت روز جوان🌺
قرائت زیارت پرفیض عاشورا
💺 سخنران:
حجت الاسلام حسین زاده اصفهانی
🎙مداح:
حاج علیرضا نژادحسین
📆 زمان:
امشب (شنبه ۲۴ فروردین)
🕖ساعت ۲۰:۳۰
🚪مکان:
مشهد؛ یوسفی ۲۴/۳ بلوک ۱۱۷ پ ۱۱ طبقه دوم
منزل آقای مهرداد شفقی
باحضور برادران و خواهران
🌹🍃🌹🍃
@ShahidNazarzadeh
4_5864206749476587429.mp3
1.18M
ولادت امام حسین علیه السلام ۱۳۹۸
#شعر_خوانی با موضوع #سیل
#پیشنهاد_دانلود👌👌
🎤🎤 #کربلایی_سیدامیر_احمدنیا
🌹🍃🌹🍃
@ShahidNazarzadeh
🍃🌺🍃🌺
✨شیخ هادی به #عشقش رسید.او عاشق شهادت🌷 بود. خبر دادند که در جریان یک انفجار💥 انتحاری در شمال #سامرا، پیکر هادی از بین رفته و ظاهرا چیزی از او #نمانده❌
✨دوربین📷 هادی پر از آب و تقریبا #منهدم شده بود این نشان از انفجار #مهیبی بود که رخ داده بود. همه به دنبال پیکر هادی⚰ بودند. از هر کسی که می پرسیدیم، نمی دانست و می گفت: تا #آخرین_لحظه هادی مشغول تهیه عکس و فیلم📹 بود.
✨یاد آخرین شبی🌙 که با هادی بودم افتادم. هادی به خودش اشاره کرد و گفت: برادرت در یک #انفجار "تکه تکه" می شه😔 اگه چیزی پیدا کردید، در نزدیک ترین نقطه به حرم #امام_علی (علیه السلام) دفنش کنید.
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
3⃣5⃣0⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠اهل ماندن در دنیا نبود
🔰در روزهاي ابتدايي آشناييمان، محمد حرفي از #شهادت نميزد🚫 اما چهره و ظاهر ايشان نشاندهنده اين بود كه اهل #ماندن در اين دنيـ🌏ـا نيست.
🔰شرط و #شروط زياد سختي هم براي يكديگر نگذاشتيم❌ من دوست داشتم #ايمان، صداقت و وفاداري در زندگيمان رعايت شود كه بحمدالله همه اين موارد از جانب #محمد رعايت ميشد☺️ روز عروسي هم مراسم بسيار ساده در #روستا برگزار شد و همه جهاز من در صندوق📦 پشت اتوبوس🚎 جاي گرفت.
🔰براي ماه عسل به #مشهد رفتيم و زندگي ساده و شيرينمان❤️ به دور از تجمل در اولين روزهاي 1376 در #اصفهان آغاز شد. #محمد در يكي از حوزههاي علميه شهر اصفهان مشغول به تحصيل📚 شد.
🔰ماحصل زندگي شيرين و به #يادماندني من با ايشان سه فرزند پسر👶 است؛ ✓كميل متولد 1377، ✓مقداد متولد 1383 و فرزند سوم ما ✓ميثم متولد 1384📆
🔰اصل و اساس اين زندگي را هم #رزق_حلال و نان🍞 سالمي تشكيل ميداد كه با زحمت😪 سرسفره خانواده آورده ميشد. محمد و خانوادهاش به پرداخت #خمس و زكات و نان حلال توجه خاصي داشتند👌 اصولي كه بعدها در زندگي مشتركمان💞 هم مورد توجه خاص قرار گرفت.
#شهید_محمد_کیهانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃🌸🍃
🍃با #شرمندگی آمده بود پیشم.می گفت: ما که نمیدونستیم #شهرداره. بهش بی اعتنایی کردیم.خودش رفت مثل یه #کارگر وایستاد و کار کرد.
ما هم...
🍃مسئول کارگاه شن و ماسه بود، ترسیده بود.
گفتم: نگران نباش! ناراحت نمی شه. آخه ما خیلی اذیتش کردیم.
قضیه را که برای مهدی تعریف کردم، برای همه شان #تشویقی نوشت تا بفهمند از دست شان ناراحت نیست.
🍃گفت:کاش می تونستن بفهمن من دارم با #نفسم می جنگم.
به اون می خوام بگم فکر نکنی برای ریاست اومدی، فقط اومدی #خدمت کنی!
🍃کمی مکث کرد و دوباره گفت: اگه من میرم کنارشون کار میکنم می خوام رنج و سختیه کارگرها رو درک کنم. نمی خوام کسی فکر کنه برای #ریاست اومدم.
🍃پیامبر اکرم فرمودند:
مَنْ مَقَتَ نَفْسَهُ دُونَ مَقْتِ اَلنَّاسِ آمَنَهُ اَللَّهُ مِنْ فَزَعِ يَوْمِ اَلْقِيَامَةِ
کسی که به جای اینکه مردم را دشمن خود بداند #نفس خود را دشمن خود بداند، خداوند او را از بی تابی روز قیامت در امان می دارد.
الخصال،ج1،ص15
#شهید_مهدی_باکری🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
4⃣5⃣0⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
📚برشی از کتاب #سربلند
📖سال ۹۴که توی گردان پپیچید ما داریم اعزام🚌 می شویم #سوریه، خیلی پکر شد😞 مدام با گردن کج توی اتاقمان پیدایش می شد. گفتم چیه⁉️ چی میخوای هی میای اینجا؟با #حسرت گفت: "چقدر خوب میشد #منم می اومدم!"😔
📖همکارمان اقای قادری پیچید توی دست و پایش: دو روز اومدی تو #لشکر کجا میخوای بری❓ هنوز باید پا بکوبی پاشو برو #عرقت خشک بشه بعد. همه را هم که #حاجی صدا میزد. گفت:(نه حجی. این همه نیروی جدید👥 دارن میان ماهم می اومدیم چی میشد؟😢)
📖خبردار شدم برای یکی از بچه ها مشکلی پیدا شده و دنبال #جایگزین میگردد. #قادری گفت اگه حرف بزنی خودت میدونی! کجا آدم صفر کیلومتر👤 راه بندازیم دنبال خودمون؟!
📖حال نزارش را که دیدم دلمـ💗 نیومد این موضوع را پنهان کنم. کشیدمش کنار که بروپیش #فرمانده گردان ۳ بگو اومدی برای #جایگزینی فلانی. با سرعت موشک دوید. نزدیک اذان ظهر بود دیدم یکی ازپشت چارچنگولی پرید روی گرده ام. برگشتم ببینم👀 چه کسی است. از فرط #خوشحالی مرا رگبار بوسید😘 و گفت که برای من هم #جور_شد.
📖به قادری کارد می زدی خونش در نمی اومد😁 که آخر کار خودت را کردی! بعد #خندید: بذار برسیم اونجا دودستی تحویلت می دم به #داعش😄 رفتیم تهران. از صد و بیست نفر فقط پاسپورت📓 محدودی اماده شد. عدل #محسن هم افتاد جزو آنها. هی جلوی ما رژه می رفت و چشم و ابرو می آمد.
📖با قادری توی نماز خانه📿 خفتش کردیم. ریختیم روی سرش😅 التماس می کرد:#حجی غلط کردم! با دو روز🗓 تاخیر به جمعشان ملحق شدیم. به بهانه های پست و گشت زنی #بیدار نگهمان می داشت که کارمان ختم شود به #نماز_شب.
📖سر به سرم می گذاشت: بالاخره برات باقیات و صالحاتی می مونه؛ #شهید هم که شدی می گن به #برکت نماز شباش بوده😉 به این واسطه کم کم نماز شب خوان شدم ولی نشد🚫 یک شب زودتر از او #بیدار شوم.
📖یک شب از اتاق🚪زدم بیرون. محسن را ندیدم. توی دلم گفتم: آخ جون امشب #زودتر از محسن بیدار شدم😍 نماز رو خواندم و رفتم #بخوابم. از بچه ها پرسیدم: از محسن خبری نیست! گفتند: رفته تو سوله وسط اون اتاق خرابه!
📖دیدم #نمازش تمام شده و با تسبیح تربتش📿 ذکر میگوید رفتم نزدیک تر👤 که کپ شوم روی سرش. صورت پر از اشکش😭 را که دیدم #پاهایم جلو نرفت.
↩جهت خریداری کتاب سربلند ازطریق سایت www.manvaketab.ir اقدام نمایید.
#شهید_محسن_حججی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
💢علی تو اورژانس ۱۱۵🚑کار میکرد و دوره های کامل #امداد رو دیده بود. تو لشکر برا بحث امداد و #تیربارچی، تکور قرار شد فعالیت کنه.
💢بعد از اعزام🚌 به #سوریه چون تو کار عملیاتی خیلی خوب بود👌 از لشکری که اعزام شدیم به لشکر غیور #فاطمیون منتقل شد و بعنوان #فرمانده عملیاتی تو اونجا شروع به کار کرد.
#شهید_محمدرضا_بیات(علی)
#سالروز_شهادت 🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍂«علا»ی ۲۵ ساله (متولد ۸/۱/۱۹۹۳ – ۱۸/۱۰/۱۳۷۰) #یتیمی بود که خود برای خواهر و برادران یتیمش پدری میکرد.
🍂علاوه بر آنکه در کنار #مادرش❣ سرپرستی خواهر و سه برادرش را بر عهده داشت و در تربیت آنها تلاش میکرد، برای فرزندان👥 دوستان #شهیدش به ویژه شهید «علی ناصر»🌷 نقش پدری دلسوز❤️ داشت
🍂که همواره پیگیر احوالات آنها بود و با رفتنش⚰ بار دیگر دو فرزند #شهید «علی ناصر» خود را #یتیم دیدند.
#شهید_علا_حسن_نجمه
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
❣﷽❣
📡
#خانواده_متعالی_در_قرن_21
#قسمت_دهم: فرزند آوری
🌸🔺✅🔆✅
استاد پناهیان:
بک وجه احترام خانواده همین علقه ی زوجیت هست 💑
که بعدا در موردش صحبت میکنیم
یک وجه دیگه ی خانواده فرزندان هستند 👌
پیامبر اکرم ص میفرمایند: ازدواج کنید ،با هم زندگی تشکیل بدید،فرزند دار بشید،بچه هاتونم زیاد کنید حتی اگه بچه سقط بشه و نمونه ؛ اونم آمارش مهمه!!!!
✅پیامبر کسی بود که از روی هوای نفس صحبت نمیکرد ...
👈واقعا یه ترفندی بوداااااا😒
یه مدت جلوی کثرت فرزاندان این مرز و بوم گرفته شد🙄
🗣آقا پول نداریم ؛امکانات نداریم ؛بچه ها رو نمیشه تربیت کرد...📡
پس جلوی بچه دار شدن رو بگیرید 😤
😐
مردم بچه دار نشدن!
بگذریم از اینکه به شیعیان گفتن بچه دار نشید!! و به یه کسانی گفتن بچه دار بشید👈اونا هم با 4 تا زن و40 تا بچه درصد خودشونو از فلان درصد پایین به فلان درصد رسوندن 😯
اینا رو نمیشه گفت!!!
⛔️ من چندی پیش پاکستان بودم جمعیتشون دو برابرما بود ،مردم دارن زندگی میکنن
یکم اونور تر هندوستان دارن زندگی میکنن
چه آثار سوئی داره کمبود بچه تو خونه ،،،،،خدا میدونه....
⛔️⛔️⛔️
چقدر راحته تربیت فرزند،،،،خدا میدونه...
✅✅✅
من البته معتقد نیستم آدم زیاد بچه داشته باشه
10 تا کفایت میکنه 😉
یعنی آمارشو ببریم بالا
نمیگم هر خونه ای سی چهل تا بچه داشته باشه
نمیخوام مبالغه کنم!
تو همه چی تعادل خوبه
نمیگیم ده تا باشه
بالاخره ...تا اونجایی خوبه که توان خانم اجازه میده .. 👌👏
اخیرا هم کشف کردن مادرایی که بچه کم میارن یه بیماریهایی رو بیشتر میگیرن ...😁😁
منتها اینکه پیامبر اسلامی ما می گوید
باید افزایش نسل باشه یه اسراری درش هست که نمیتونیم زیاد در این باره بحث کنیم ..
اینم بعد دوم خانواده👆👆👆
#ادامه_دارد......
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
امام زمان عج_۳۳.mp3
1.14M
#فایل_صوتي_امام_زمان 30
باید تمرین کنــــی؛
به امامـِـت راســـت بگــی❗️
یه چُــرتکه بنداز؛
ببین براش،چکاری میتونی انجام بدی؟
💢بعدش... صادقانه شروع کن 👆👆
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌺🍃
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
💠بشمار سه مرام #تکاوری است !
✿بشمار سه: "بخط"
✿بشمار سه: "بجنگ"
✿و گاه ..... #شهادت🌷
💠تکاور بیش از سه بلد نیست❌ بشمارد!
⚀بشمار یک: " #وطنم"
⚁بشمار دو: "وطنم"
⚂بشمار سه: "جـ❣ـان فدای #وطنم"
💠ایران🇮🇷 قهرمانان حقیقی خود را فراموش🗯 نمی کند...
♦️درود بر تمام #تکاوران دلاور گمنام و بی نشان🌷 هشت سال دفاع مقدس.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
💎ایشان روحانی تبلیغی تیپ #فاطمیون بود و وظیفه انجام کارهای تبلیغی و فرهنگی📚 را برعهده داشت؛ ⚡️اما با وجود #علاقه زیادی که داشت، درجنگ هم شرکت می کرد.
💎برادرم خیلی فعال بود👌 و هرکجا هرکاری #توان انجامش را داشت، انجام می داد.اولین بار ماه رمضان سال ۹۵🗓 به #سوریه رفت که دو دوره آنجاحضور داشت؛ بعد به ایران🇮🇷 آمده و دوباره بعد از ۴۵ روز با #اصرار زیاد به سوریه برگشت و۲۵ روز بعد به #شهادت🌷 رسید.
راوی:برادر شهید
#شهید_سعید_بیاضی_زاده
#شهید_مدافع_حرم 🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
📚 #رمان
#عاشقانه_شهید_مهدی_زین_الدین 💞
↶ #نیمه_پنهان↷
#قسمت_سوم 3⃣
🔻راوی: همسر شهید
🍃هفده ساله بودم . دوران تغييرات بزرگ ،
اين تغيير براي من حزب جمهوري به وجود آمد . دبير زيستمان در حزب كار مي كرد . به تشويق او پاي من هم به آن جا باز شد . جذب فعاليتهاو كلاس هاي آن جا شدم . كلاس هاي احكام ، معارف ، اقتصاد اسلامي ، قبل از انقلاب تنها چيزي كه در مدرسه ها از اسلام ياد بچه ها مي دادند مسئله ي ارث بودو اين چيزها ، براي اين كه اسلام را دين كهنه اي نشان دهند .
🍃شروع انقلابي شدن من از آن وقت بود . يعني سعي مي كرديم چيزهايي را كه سر كلاس هاي آن جا به مان مي گفتند در عمل پياده كنيم . سعي مي كرديم در كارهايمان ، همين كارهاي روزمره ، بيش تر توجه كنيم ، پيش تر دقت كنيم . در غذا خوردن ، راه رفتن ، برخورد با خانواده و دوستان . حتا مسواك زدن برايمان كاري شده بود .
🍃نوارهاي شهيد مطهري را آن جا شنيده بودم . يادم هست مي گفت " آدم كسي را كه دوست دارد همه چيزش شبيه او مي شود." ما هم همين را مي خواستيم ؟ كه شبيه آدمهاي بزرگ دينمان بشويم كه ساده گي و ساده زيستن را به ما ياد مي دادند.
#ادامه_دارد...✒️
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#عاشقانه_شهید_مهدی_زین_الدین 💞
↶ #نیمه_پنهان↷
#قسمت_چهارم4⃣
🔻راوی: همسر شهید
🍃آدم به طور طبيعي در سن جواني دنبال تنوع است ، ولي ما مي خواستيم با فدا كردن اين چيزها به چيزهاي بهتر و متعالي تري برسيم .
🍃 نه من ، اكثر جوان ها داشتند اين طوري مي شدند . يك روز كه كلاسمان تمام شد گفتند " زود خودتان را برسانيد خانه . امشب خاموشي است . "
🍃جنگ شروع شده بود . عراق آمده بود و خرمشهر را گرفته بود . جنگ كه شروع شد نوع فعاليتهاي حزب هم عوض شد . كلاس هاي آموزش اسلحه و امداد گيري گذاشتند . اسلحه مي آوردند و باز و بسته كردنش را نشانمان مي دادند . فكر مي كرديم اگر جنگ بخواهد به شهرهاي ديگر هم بكشد بايد بلد باشيم تير اندازي كنيم .
🍃بعد از مدتي هم ، ساختمان حزب شد تداركات پشت جهبه . آن كلاس هاي سابق كم رنگ تر شدند و جايش را خياطي و بافتني براي رزمندگان گرفت و حزب براي من تمام شد . آن روزها به خوابم هم نمي آمد كه اين حزب ها رفتن ها آخرش به ازدواج و آشنايي با او بكشد .
#ادامه_دارد.....✒️
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
1_13714624.mp3
8.67M
🎧🎧
🎵دلم گرفته ای رفیق...
🎤🎤 گرشا #رضائی
تقدیم به همه عزیزانی که #رفیق_شهید دارن💐💐
#بسیار_زیبا👌👌
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh