🔸تیر💥به سرش خورد، دستش را گرفتم وگفتم #خوب میشی اما گفت: خوب نمیشوم
🔹خـواب دیدیم که #حضرت_زهرا (س) مرا دعوت کردند و فرمودند به سمت من بیا، من #شهید میشوم🕊
#شهید_علیرضا_محمدی🌷
#لشکر_فاطمیون
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#تلنگـــــــر🔔🔔 به قول حاج حسین یکتا: دنیا، دنیای تیپ زدنه! فقط مهم اینه که کی، #برای_کی تیپ میزنه
#اندکی_تامل
هیئت میریم ..
#پروفایلامون خفن ..😎
یا تسبیح📿 داریم
یا #انگشتر عقیق و دُر ..
عکس داریم تو #سنگرای راهیان نور
عکس "بین الحرمین"
نزدیک اربعین #استوریای حسرت ..
و... کلی نشونه که باعث شده به خودمون میگیم #حزب_اللهی
💥ولی حاجی
یه نگاه بنداز ببین #معرفت داری⇲
که #امام_زمانتم حال کنه
که تو سربازشی ...⁉️⁉️⁉️
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍂خنده هـايت😍
آنچنان جادو كند #جانِ_مرا💗
🍂هر چه غــ💔ـم آيد سرم
#هرگــــز نبينم آفتی
#شهید_حجت_الله_رحیمی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🎥فیلم شهیدان #شهید_محسن_حججی #شهید_محمدحسین_محمدخانی #شهید_مصطفی_صدرزاده #شهید_سیاح_طاهری در مسج
🔹یادگیری #قرآن برایش خیلی اهمیت داشت. تا جایی که، دنبال یکی از بهترین👌 اساتیدِ زمان شهر رفت و با زحمت فراوان برای #آموزش قرآن به نوجوانها ایشون رو به مسجد🕌 آورد.
🔸گاها میشد زمانی که استاد براش کاری پیش میومد، #سیدابراهیم پیش نوجوانها مینشست و از عمد قرآن📖 رو اشتباه میخوند تا بچهها اشتباهش رو بگیرن و امیدوار بشن به #ادامه یادگیری قرآن...
💢حالا مدتها از اون کلاس قرآن گذشته و ما به دلیل علاقه فراوان #سیدابراهیم به قرآن، قصد کردیم، هر روز یک صفحه قرآن📖 از طرف سید ابراهیم هدیه کنیم به باب الحوائج #حضرت_ابوالفضل العباس علیه السلام، انشاءالله که این #هدیه را بپذیرند🤲
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهید_مدافع_حرم 🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ جدید و مهمِ
🔹 « او خیلی تنهاست »
💢 این یک اعترافِ مهمه!
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 💔
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔸تازه میخواست ازدواج💍 کنه به #شوخی بهش گفتم: خیلی دیر جمبیدی، تا بخوای ازدواج کنی ان شاالله بچه دار
#پدرم_رفت
ولی یادش هست ونگاهش باقیست!
دور دست نظرم، #چهره او می بینم
او به من میخندد😍
یاد گرماے #بغل ڪردن او می افتم!
ڪاش بود♥️ و من هم
بوسه اے از رخ #او میچیدم
#شهید_محمد_پورهنگ
#شهید_مدافع_حرم 🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#عاشقانه_شهدا ♥️ #خاطرات_شهید_مهدی_خراسانی ↲به روایت همسرشهید 6⃣1⃣ #قسمت_شانزدهم 💟یه روز تماس گرفت
❣﷽❣
📚 #رمان
#عاشقانه_شهدا ♥️
#خاطرات_شهید_مهدی_خراسانی
↲به روایت همسرشهید
7⃣1⃣ #قسمت_هفدهم
💟بچه دومَمو باردار بودم و روزای آخر بارداری، تابستون بود و گرمای هوا اذیتم میکرد. نمیتونست مرخصی بگیره بهم گفت: "شما برید شهرستان یه آب و هوایی عوض کنید..." نمیتونستم ازش دور شم این حسو همیشه تو عمق نگاه اونم میدیدم تا اینکه یه روز تماس گرفت و گفت:
💟"خانومی اگه میشه وسایلمو جمع کن
باس برم #مأموریت" طبق معمول خبر مأموریت رفتنش. حس دلتنگی رو به قلبم تحمیل میکرد وسایلشو جمع میکردم و اشک میریختم😢خصوصا حالا که گفته بود "ماموریتم حدود دو هفته طول میکشه..." غرق فکر و خیال بودم که صدای چرخیدن کلید داخل قفل رشته افکارمو پاره کرد
💟اومد و بالا سرم ایستاد. نگاشو دوخت به چشای خیسم و گفت: "وااای خدااا خانوم منو ببیییین. باز دلش گرفت داره واسه آقاش ناز میکنه😉 آخه عزیز من
سفر قندهار که نمیخوام برم...!" با دلخوری یه نگاه به صورتش انداختم
زد زیر خنده و نشست کنارم
💟اونقد سر به سرم گذاشت تا منم خنده م گرفت. آخرشم گفت: "تو که میدونی من دل نازکتر از تواَم...💕 چرا کاری میکنی منم نتونم تحمل کنم آخه...؟❤" وقتی رفت بعد چند ساعت #همسر_شهید شنایی🌷 اومد پیشم اون چند روز هر دفعه یکی میومد و بهم سر میزد. گاهی هم صابخونه مون یا دوستام
میومدن و میبردنمون بیرون و نمیذاشتن زیاد تنها باشیم. بعدها فهمیدم آقا مهدی سفارش منو به همه شون کرده بود
#ادامه_دارد ...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#عاشقانه_شهدا ♥️
#خاطرات_شهید_مهدی_خراسانی
↲به روایت همسرشهید
8⃣1⃣ #قسمت_هجدهم
💟اومد و نشست کنارم با یه ذوق بچه گانه ای گفت: "قرار شده یه، یه هفته ای برم #مشهد واسه دوره..." با تعجب پرسیدم: تنها ؟! گفت: "نه خانوم گلم مگه میشه بدون شما برم؟ نه خدااایی ... جااان من...؟! اصلا بدون شماها بهم خوش میگذره...؟ اگه خدا بخواد و آقا بطلبه با هم میریم
💟کلی ذوق کردم. هیچ وقت واسه رفتن به مشهد مثل این بار خوشحال نبود. از وقتی که #عقد کرده بودیم تقریبا هر سال توفیق زیارت آقا نصیبمون شده بود چون آغاز زندگی مشترکمون از مشهد بود و خیلی ساده #خاطرات قشنگی اینجا داشتیم
💟آقا هم هر سال میطلبیدمون. ماهم میرفتیم پابوسشون آقا مهدی همیشه میگفت: "هر چی تو زندگی داریم از برکت وجود امام رضاست. صبحا میرفت به محل مأموریتش ظهرا که برمیگشت
اکثراً غذایی که بهشون میدادنو نمیخورد و می آورد خونه میگفتم: "آخه تو خسته و گرسنه از صبح سرکار غذاتو هم نگه میداری تا اینجا...! ضعف میکنی که عزیزم"
💟میگفت: "نمیتونم بدون شما چیزی بخورم دلم میخواد سر سفره دور هم باشیم و البته دست پخت خانوم گلمو بخورم" همیشه خونواده دوستی و محبتشو تو عمل نشون میداد
#ادامه_دارد ...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥فیلم لحظه شهادت شهیدان:
#شهید_امیر_کاظم_زاده
#شهید_اصغر_شنایی
#شهید_مهدی_خراسانی🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
صـدهـا گـله پيش #يــار بـردن
#عشـق است
بـا #عشـق_تو چـوب طعنـه خـوردن
عشـق است👌
ای قلب♥️ تپنده ی جهان #آقاجان
نادیده تو را و #سرسپردن
عشق است😍
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh