#بازنشر
طرح به مناسبت سالروز شهادت شهید صدیقه رودباری🥀
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
☆#صدیقه_رودباری☆
🍃همان روزی که نامش را از القاب #حضرت_زهرا انتخاب کردند، به برکت صاحب نام، زندگی اش ختم به خیر شد.
🍃راهش را انتخاب کرد به قول خودش جهیزیه اش #تفنگش بود و فارغ از دلخوشی های هم سن و سال هایش، به #شهادت فکر می کرد.
🍃فعال فرهنگی و #بسیجی به تمام معنا، گاهی معلم آیه های نور و گاهی تیمار بیماران و سالمندان، گاهی #زائر شهدا هرچه که بود برای رضای خدا بود.
🍃عاشق و پیرو رهبرش بود وقتی سرباز شاه به #امام_خمینی بی حرمتی کرد جوابش سیلی صدیقه شجاع و با غیرت بود.
🍃در #بانه بدون خستگی #جهاد می کرد.. در #جبهه پا به پای رزمنده ها می جنگید تا جایی که منافقان پیغام داده بودند "اگر دستمان به تو برسد پوستت را از کاه پر می کنیم".
🍃فرقی نمی کند #مرد باشی یا #زن، عاشق #امام_زمان که باشی و برایش سربازی کنی، با عزت خریدارت می شود مثل صدیقه.
🍃در جوانی #شهید شد همچون حضرت مادر.در #وصیت_نامه ی از جنس #عفت و حیا گفته بود" از جنازه ام #عکس نگیرید و به جایش #شعرها و نوشته هایم را چاپ کنید"
🍃خوش به حال صدیقه ها، چشم هایشان برای #رضای_خدا به این دنیا باز شد و برای رضای خدا هم از این دنیا بسته شد.
🍃وای بر ما که هرروز فرصت #بندگی داریم اما حواسمان به این زندگی روزشمار نیست و غرق در لذت های کوتاه دنیایی راه را گم کرده ایم.
#خوش_به_حال_صدیقهها...
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
🕊به مناسبت سالروز #شهادت #شهیده_صدیقه_رودباری
📅تاریخ تولد : ۱۸ اسفند ۱۳۴۰.تهران
📅 تاریخ شهادت : ۲۸ مرداد ۱۳۵۹.بانه
📆تاریخ انتشار: ۲۷ مرداد ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : بهشت زهرا
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#خاطرات_شهید
آخرین بار با همسرش به خانه ما آمد و با هم روی مبل نشستند. ابتدا یک نامهای در دست من گذاشت و گفت این به امانت پیش شما. وصیتنامهاش بود.
بعد هم گفت: من میخواهم راهی شوم. جبهه است و هزار و یک اتفاق. شاید این سفر آخرم باشد. بروم و برنگردم. اگر رفتم و شهید شدم همسر من جوان است احتمال دارد بخواهد زندگی آزادی داشته باشد شاید بخواهد ازدواج کند. رهایش کنید تا برود دنبال زندگیاش.
اما نگهداری از سید حسین فرزندم بر شما واجب است. تنها دارایی من در این دنیا فرزندم است که شما باید از او نگهداری کنید. من گفتم مادر جان خودت میایی و از بچهات نگهداری میکنی. گفت دنیا حیات و ممات است باید وصیت کنم.
بعد گفت مادر جان فرزندم را همان طور که من را تربیت کردی و به جامعه تحویل دادی پرورش بده که هم خودت هم مردم و هم ان شاء الله خدا از او راضی باشد. در اولین فرصت قرآن به ایشان بیاموز و به حوزه بفرست تا خادم دین اسلام شود. میخواهم پسرم جانشین من باشد. من راضی نیستم فرزندم را از خودتان دور کنید.
✍به روایت مادربزرگوارشهید
#شهید_سیدمحمد_موسویناجی🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
1_73198170.mp3
4.22M
🎵 #پادکست
🎶 #صوتی
🔴 #مهدوی
📌 قسمت ۸۲
🎤 حجتالاسلام #دانشمند #اصفهانی
🔸«توجیه نکن گناهتو»🔸
🌺 #قرار_عاشقی
👌 #پیشنهاد_دانلود
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
▪️عاشورا...
▪️سال ها زندگی کردهام و معنای سیاهی و #محرم را این طور فهمیدم که همه آنچنان در این ده روز #شور_حسینی می گیرند که عالمی را متوجه خود می کنند و عمر را خرج میکنند بدون حسرت خوردن برای ثانیهای و خدا را شکر می گویند برای همین گذر #عمر در این اتمسفر.
▪️تمام سال را در این پیچ و خم روزها می گردم تا نوبت به محرم برسد که عقده پاره کنم و #بغض بشکنم اما امسال...😔
▪️ده روز مثل باد گذشت بدون آنکه دستم پر شود، لااقل من به این فضا عادت ندارم. #حسینجان خودم را در زمره #کوفیانی می بینم که سر تپه های مشرف به #گودال_قتلگاه ایستاده بودند و نظاره می کردند که تو را پسر پیامبر را می کشند و می گفتند نکشید او را، پسر پیامبر است. فقط همین فقط می گفتند😞
▪️آه حسین، #ملعون دید نمی برد دست را بالا برد و موهایش را گرفت و با پا زیر و رویش کرد پاره تن پیامبر را و سر را نبرید بلکه با ۱۲ ضربه جداکرد و گرفت مقابل #مادرش. دردم سر بریدن حسین نیست خون جگر از آن لحظه شروع شد که حضرت #سجاد فرمود: #علیکن_بالفرار...😭
▪️حسین عزیز دل زهرا نگذار مثل دخترت حسرت #زیارت_اربعین بر دلم بماند...ای به قربان انگشتت که دنیا را زیر و رو کرد اما دل #ساربان را نه...😓
✍نویسنده : #محمد_صادق_زارع
°•به مناسبت #عاشورای_حسینی_تسلیت🖤
📅تاریخ انتشار : ۲۸شهریور ۱۴۰۰
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فـــــــــــــوری✅
برخی از علما و مراجع تقلید از مردم درخواست کردند همزمان با ظهر عاشورا برای دفع بلای بیماری کرونا زیارت عاشورا بخوانند
دوستان همه باهم زیارت عاشورا رو قرائت میکنیم
امیداینکه آقامون مولامون عنایتی داشته باشن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 روضهی عصر عاشورا به روایت آیتالله العظمی خامنهای
🏴 ...وقتى که زینب رسید آنجا جسد عزیزش را روى زمین گرم کربلا افتاده دید به جاى هرگونه عکسالعملى، به جاى هر گونه شکایتى رفت به طرف جسد عزیزش ابىعبداللَه خطاب به جدش پیغمبر صدایش بلند شد «یا رسولاللَه صلا علیک ملیک السماء هذا حسینک مرمل بالدماء مقطع الاعضاء»...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#بازنشر
طرح به مناسبت سالروز تولد شهید جواد محمدی🌺
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌹بسم رب شهدا
🍃زندگی زیباست، اما #شهادت از آن زیبا تر است، #سلامت تن زیباست اما پرنده #عشق، تن را قفسی میبیند که در باغ نهاده باشند.
🍃راه و رفتار خیلی هایشان فریاد میزد که" این دنیای #فانی برای شما و زندگی #ابدی برای ما"، این #دنیا را به ما که #هنر عاشقی نداریم پیشکش میکنند و چه بد است درد بی هنری که به رخمان میکشند!
🍃«و ما الحیاة الدنیا الا لعب و لهو _ زندگی دنیا چیزی جز بازی و سرگرمی نیست.»
به گمانم #شاگردان_مکتب_عشق این را روزی چند بار دیکته میکنند...
که از عشق و #علاقه و فرزندشان میگذرند و با دل و جان راهی #معرکه_عاشقی میشوند.
🍃جواد هم این دنیا را پیشکش ما کرد و #سعادت دنیای آخرت را برای خود خرید...امنیت را هدیه کرد ولی#بهشت را خریدار شد...از فاطمه ۵ساله اش گذشت اما رضایت #حضرت_مادر را خرید...
🍃جواد محمدی از خود گذشتن را خوب بلد بود، #بخشش را هم همینطور مثل نامش.
🍃این قلم به طور حتم نمیتواند آنچه را که لیاقت #رهروان_عشق است روی کاغذ بیاورد اما میتواند، قطره ای از این #دریای_بیکران باشد که دل و جان تشنه مرا سیراب کند...من #تشنه ای که بویی از گذشت و عشق نبردم...💔
🍃عاشقی هنر است، و عاشق #هنرمند. من هنرمند نیستم که اگر بودم اکنون همره خوبان معرکه عشق بودم.
🍃کاش روزی برسد گذشتن را از خوبان بیاموزیم و زندگی ابدی را برای خود بخریم، کاش...😓
🌺به مناسبت سالروز #تولد #شهید_جواد_محمدی
✍️نویسنده : #مهدیه_نادعلی
📅تاریخ تولد : ۲۹ مرداد ۱۳۶۲
📅تاریخ شهادت : ۱۶ خرداد ۱۳۹۶
📅تاریخ انتشار : ۲۸ مرداد ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : گلزار شهدای امام زاده شهر درچه
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
💞 #عاشقانه_دو_مدافع
📚 #قسمت_بیست_هشتم
_چرا،ایـݧ فکرو میکردید؟
خوب براے ایـݧ کہ همیشہ منو میدید راهتونو عوض میکردید،چند بارم تصادفا صندلے هاموݧ کنار هم افتاد کہ شما جاتونو عوض کردید.
همیشہ سرتوݧ پاییـݧ بود و اصلا با دخترا حرف نمیزدید حتے چند دفعہ چند تا از دختراے دانشگاه ازتوݧ سوال داشتـݧ اما شما جواب ندادید...
_بعدشم اصولا دانشجوهایے کہ تو بسیج دانشگاه هستـݧ یکم بد اخلاقـݧ چند دفعہ دیدم بہ دوستم مریم بخاطر حجابش گیر دادݧ آقاے محسنے دوستتونو میگم،اگہ ایشوݧ نبودݧ مریم و میبردݧ دفتر دانشگاه نمیدونم چے در گوش مأمور حراست گفتن کہ بیخیال شدݧ
سجادے دستشو گذاشت جلوے دهنش تا جلوے خندش و بگیره و تو هموݧ حالت گفت محسنے؟!
بلہ دیگہ
_آهاݧ خدا خیرشوݧ بده ان شاءالله
مگہ چیہ؟!
هیچے،چیزے نیست،ان شاءالله بزودے متوجہ میشید دلیل ایــݧ فداکاریارو
اخمهام رفت توهم و گفتم
مث قضیہ اوݧ پلاک؟!
خیلے جدے جواب داد...
_چیزے نگفتم تعجب کرده بودم از ایـݧ لحن
دستے بہ موهاش کشید و آهے از تہ دل
خانم محمدے دلیل دورے مـݧ از شما بخاطر خودم بود.
مـݧ بہ شما علاقہ داشتم ولے نمیخواستم خداے نکرده از راه دیگہ اے وارد بشم.
_مـݧ یک سال ایـݧ دورے و تحمل کردم تا شرایطمو جور کنم براے خواستگارے پا پیش بزارم.
نمیدونید کہ چقد سخت بود همش نگراݧ ایـݧ بودم کہ نکنہ ازدواج کنید
هر وقت میدیدم یکے از پسرهاے دانشگاه میاد سمتتوݧ حساس میشدم قلبم تند تند میزد دل تو دلم نبود کہ بیام جلو ببینم با شما چیکار داره
وقتے میدیدم شما بے اهمیت از کنارشوݧ میگذرید خیالم راحت میشد.
_وقتے ایـݧ حرفهارو میزد خجالت میکشیدم و سرمو انداختہ بودم پاییـݧ
درمور صداقت هم مـݧ بہ شما اطمیناݧ میدم کہ همیشہ باهاتوݧ صادق خواهم بود
بازم چیز دیگہ اے هست؟!
فقط....
_فقط چے؟!
آقاے سجادے مـݧ هرچے کہ دارم و الاݧ اگہ اینجا هستم همش از لطف و عنایت شهدا و اهل بیت هست
شما با توجہ بہ اوݧ نامہ کماکاݧ از گذشتہ ے مـݧ خبر دارید مـݧ خیلے سختے کشیدم
خانم محمدے همہ ما هرچے کہ داریم از اهل بیت و شهداست ولے خواهش میکنم از گذشتتوݧ حرفے نزنید
_شما از چے میترسید!؟
آهے کشیدم و گفتم:از آینده
سرشو انداخت پاییـݧ و گفت:چیکار کنم کہ بهم اعتماد کنید
هرکارے بگید میکنم
نمیدونم....
_و باز هم سکوت بیـنموݧ
براے گوشیم پیام اومد
"سلام آبجے خنگم،بسہ دیگہ پاشو بیا خونہ از الاݧ بنده خدا رو تو خرج ننداز!!!یہ فکریم براے داداش خوشتیپت بکـݧ.فعلا"
_خندم گرفت
سجادے هم از خنده ے مـݧ لبخندے زد و گفت
خدا خیرش بده کسے رو کہ باعث شد شما بخندید و ایـݧ سکوت شکستہ بشه
بهتره دیگہ بریم اگہ موافق باشید
حرفشو تایید کردم و رفتیم سمت ماشیـݧ
باورم نمیشد در کنار سجادے کاملا خاطراتم تو ایـݧ پارک و فراموش کرده بودم...
_پشت چراغ قرمز وایساده بودیم
پسر بچہ اے بہ شیشہ ماشیـݧ زد
سجادے شیشہ ماشینو داد پاییـݧ
سلاااام عمو علے
سلام مصطفے جاݧ
عمو علے زنتہ؟؟؟؟ازدواج کردے!!!!
سجادے نگاهے بہ مـݧ کرد و با خنده گفت: ایشالا تو دعا کــݧ
_عمو پس ایـݧ یہ سال بخاطر ایـݧ خانم فال میگرفتے؟!!!
سجادے ابروهاش بہ نشانہ ے ایــݧ کہ نگووو داد بالا
عمو خوش سلیقہ اے هاااا
خندم گرفتہ بود
خوب دیگہ مصطفے جاݧ الاݧ چراق سبز میشہ برو
إ عمو فالونمیگیرے؟خالہ شما چے؟
خانم محمدے فال بر میدارید؟!
بدم نمیاد.
چشمامو بستم نیت کردم و یہ فال برداشتم
سجادے هم برداشت..
#نویسنده✍
#خانوم. #علی_آبادی
ادامــه.دارد....
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#ســـــلام_امـــــام_زمانـــــم🌿
#مهدے جــــــانم!😘
هر زمـــــان⏰ ڪہ مے گوییم:
العجل یـــــا مولاے یـــــا صاحبـــــ الزمـــــان!😊
زمزمـــــہ هایتـــــ را میشنوم ڪہ مے گویے:🗣
صبر ڪن چشم دلتـــــ نـــــیل شود مے آیم😢
شعر مـــــن حضرتـــــ هابیل شـــــود مے آیـــــم😍
قول دادم ڪہ بیایم بـــــہ خدا حرفے نیستـــــ😌
دل بـــــہ آیینـــــہ ڪہ تبـــــدیل شـــــود مے آیـــــم👌
#اَلٰلهُمَعَجِلِلوَلیِڪَالْفَرَجْ
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهـادت ...
اجر کسانی است که در زندگی خود
مدام در حال درگیری با #نفس_اند
و زمانی ڪه نفس سرڪش خود
را رام نمودند،
خداوند به مزد این جهاد_اڪبر،
#شهادت را روزی آنان خواهد کرد
امیر مبارزه با نفس: شهیدابراهیمهادی
سلام بر پهلوان بی مزار❤️
#سلام به شما
#صبحتون_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🖤#سیره عملی شهدا
دهه ي محرم توي خانه مان مجلس مي گرفتيم. گاهي به ش مي گفتم «بچه ها رو راه نده. كفش و جورابشون بو مي ده، بزرگ ترها رو اذيت مي كنه.»
مي گفت «خانوم، اين كفش و جوراب ها رو بايد بوسيد و برد گذاشت كنار اتاق
يادگاران، جلد 15 كتاب شهيد حسن اميري (عموحسن) ، ص 5
بـ وقتـ شهـدا
🥀🕊🥀🕊🥀🕊
کپی با ذکر یک صلوات بر امام زمان (عجل الله) آزاد است.🕊🥀
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
💌 #پیام_شهیدان | #کلام_شهید
✍🏼 شهـید علیرضا نوبخت:
🔻 من زندگی را چون کوه یخ بسته ای می دانم که اگر نور توحید بر آن بتابد، چشمه های محبت و ایثار از آن جاری می شود و بشریت را سیراب می سازد
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
1_897970359.mp3
2.4M
🎵 #پادکست
🎶 #صوتی
🔴 #مهدوی
📌 قسمت ۸۳
🎤 حجتالاسلام دکتر #ناصر #رفیعی
🔸«احترام به امام زمان عج»🔸
🌺 #قرار_عاشقی
👌 #پیشنهاد_دانلود
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh