🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #طنز_جبهه3⃣4⃣ 💠 #رعد_و_برق 🔹یک شب که تو منطقه عملیاتی سمت #کردستان بودیم دشمن شروع کرد و با گلول
🌷 #طنز_جبهه4⃣4⃣
💠 وضو می گیری یا من را غسل می دهی
🔹از جمله بچه هایی بود که وقتی #وضو می گرفت از شست پا تا فرق سرش را خیس آب می کرد. ای کاش فقط خودش را خیس می کرد، تا چهار نفر این طرف و آن طرف خودش را هم بی نصیب نمی گذاشت.
🔸صدای شالاپ شلوپ دست و رو شستنش را هم که دیگر نگو و نپرس. برای بچه های قدیمی این عادی شده بود ولی بچه هایی که سر زبان دارتر، وسواسی تر و ناآشنا بودند، می گفتند:" وضو می گیری یا ما را غسل می دهی؟"😂😂
#لبخند_بزن_بسیجی😁
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
2⃣7⃣ به یاد #شهید_محسن_حججی🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات #سالروز_ولادت😍 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
6⃣9⃣1⃣ #خاطرات_شهدا🌷
💠 تولد و كودكى
🔸محسن حججی در ۱۳۷۰/۴/۲۱ در خانواده ای #متدیّن در نجف آباد اصفهان پا به عرصه وجود گذاشت و به یاد فرزند شهید حضرت زهرا (س) ، نام او را #محسن گذاشتند.
🔹جدّ پدری او عالم فاضل #شیخ_ابوالقاسم_حججی از علمای بنام نجف آباد بود.
🔸محمدرضا حججی (پدر محسن) که از #رزمندگان دوران دفاع مقدس بوده، به شغل شریف رانندگی تاکسی مشغول است و در تمام سالیان عمر کوشیده است #نان_حلال بر سر سفره خانواده بگذارد.
🔹مادرش زهرا مختارپور از خانواده ای مذهبی و فعالیت اصلی او #خانه_داری است. محسن فرزند سوم خانواده و دارای سه خواهر و یک برادر است.
🔸کودکی و نوجوانی محسن، همچون سایر بچه های نجف آباد، خیلی عادی گذشت. از ۷ سالگی وارد فضای #مسجد و فعالیت های #بسیج شد.
🔹حضور در #هیئت خانوادگی که پدرش در منزل برپا می کرد، برای نخستین دفعات، طعم شیرین محبت اهل بیت (علیهم السلام) را به او چشاند. علاقه زیادی به #مداحی داشت و در نوجوانی در مراسم ویژه نوجوانان مداحی و قرآن قرائت می کرد. اولین کتاب غیردرسی که از پدرش هدیه گرفت: #مقتل_حضرت_سیدالشّهدا(ع) بود.
#شهید_محسن_حججی🌷
شادی روحش #صلوات
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 مداحی با صدای زیبای #شهید_محسن_حججی در ماه محرم در ایام نوجوانی
شادی روحش #صلوات
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از M A
#اطلاعیه
هیئت محبان جوادالائمه (علیه السلام)
یادواره شهید مفقود الاثر مدافع حرم مجتبی رخشانی
#زمان:امشب( پنجشنبه ۲۱ تیر )ساعت۲۱
#مکان:مشهد، اندیشه ۷ ، بیت شهید
#عکس_باز_شود
#نشر_حداکثری
کانال شهیدنظرزاده
👇👇👇👇👇👇👇👇
@ShahidNazarzadeh
💬یادش بخیر
جبهه همه چیزش خوب بود و دلچسب😌
حتی #خاکش که همه رو خاکی کرده بود و با صفا🌸🍃
💬یادش بخیر تابلو نوشته هاش🎫 که هر جا میرفتی👤 جلوت بودن.
حتی تو مسیرهای سوت و کور🌌 مرداب های #جزیره_مجنون.
گاهی پیش خودمون می گفتیم:
یعنی خدا اول #جبهه رو خلق کرد یا اول تبلیغاتی ها رو
و وای اگر به یک #چند_راهی می رسیدیم☺️
آنقدر تابلوهای موقعیت تیپ و لشکر ها زده شده بود که باید پارک🚍 می کردیم تا بتونیم #گردان خودمون رو پیدا کنیم.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#دلنـوشتہ
تـاریـخ معـاصر؛ معجزهےچـشمانـَت بود!🌙
ڪہ نسـل هاےبعد؛
ورَق میـزنـند تمامِ رشادت هایـَت را
💕نمیـدانمـ #تـولـد خودت را تبریڪ بگویـمـ یـا تولـد هزاران نفـر آدمــ بے سروپـایـے شبیـهه خودمـ را 🙂
#چشـمانتـ دسـتِ آخر #معـجـزه ڪرد✨
سنـَدش، دلـهاے شـیدایـے ڪہ هیـچ ڪجا خریـدارے نشد الّا بـہ #نگاهـت💜
#تـولدتمبارڪقهرمانِبےنظیرمـ😍🎈
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
7⃣9⃣1⃣ #خاطرات_شهدا🌷
👈 #شهید_محسن_حججی❤️🕊
💠 پیگیـر #شهــادت بــود ...
🔹محسن #پیگیـری خاصے براے شهـادت داشت، عیـد با خانمش آمد پیش من خیلی نصیحتش ڪردم ڪہ محسن نمیخواهد، تو بچہ داری و… هیچ جورے توی ذهنش نمیرفت...
🔸روز آخرے ڪہ آمد پیش من، گفت: « حاجـی، چرا من نمیتوانم بروم؟ چرا کارم جور نمیشود کہ بروم؟» گفتم: «محسن، یڪ جای ڪارِت #گیر دارد؛ مثل مایی. برو آن گیـر را درست ڪن.» باتعجب گفت: «من فهمیدم کجای کار گیر دارد: #مـادرم راضی نیست!»
🔹من هم میدانستم که نمیرود پیش مادرش تا #رضایت بگیرد؛ گفتم: «پس برو رضایتش را به دست بیـاور.» احساس هم ڪردم کہ نمیرود. ولے با مادرش کہ صحبت ڪردیم، میگوید کہ رفته آنجا، بہ دست و پای #مـادر افتاده و گریه شدید ڪرده که از #گریهاش پاهای ایشان #خیس میشده است.
🔸به مـادر #التماس ڪرده است: «اجازه بده من بروم.» مـادرش هم میگوید: «برو؛ ولے شهید نشو » ڪہ محسن در جواب گفته است:
«نه، من میروم؛ ولی #عزیز میشوم مادر.»
✍ راوی : جناب حمید خلیلی
( مدیر انتشارات شهید ڪاظمی )
#شهید_محسن_حججی🌷
شادی روحش #صلوات
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
چـــادر ٺـو
عَلَم این جبهۂ جنگ نرم اسٺ
علمـدار حــیا❣
☝️مــبادا دشمن،
چــادر از سـرٺ بردارد
گردان فاطمــے💚 باید
با چادرش، بوے یـاس💐 را در شــهر پخش ڪند
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
1_17376165.mp3
3.66M
۲۱ تیرماه
روز ملی حـ❤️ـجابــ و عفافــــ
بر همهٔ گلهای محجبه
مدافعان حریم حضرت زهرا
(سلام الله علیها) مبارک باد.
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
7⃣8⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷 🔹دانشجوی 23 ساله رشته کامپیوتر💻 بود 🔸بسیجے هم بود ، یا یک چهره معصوم و حزب ا
8⃣9⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🌹شهید حجت الله رحیمی🌹
🔹یک روز قبل از #شهادتش🕊 یعنی چهارشنبه اهواز بودم، ساعت حدود 10 یا 11 بود به #حجت زنگ زدم ☎️که میخواهم برایت ماشین بخرم کی میآیی⁉️ اصلاً خوشحال نشد‼️ گفت تا ببینم چه میشود. به هیچ عنوان برای مال دنیا ارزشی قائل نبود.❌
🔸فردای آن روز یعنی #پنجشنبه تلفن همراهم زنگ خورد که امام جمعه و فرمانده سپاه، بچههای بنیاد شهید و... میخواهند به #منزل ما بیایند، 15 نفری بودند اول فکر میکردم بحث انتخابات است بعد که آمدند، تازه متوجه شدم چه اتفاقی افتاده گفتند: حجت... 😞گفتم خوش به حالش، خودش هم میدانست که این بار به شهادت میرسد.😔💚
#شهید_حجت_الله_رحیمی 🌸
#شادی روحش #صلوات
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #یاد_یاران 9⃣2⃣ 💠 قبرش را از قبل انتخاب کرده بود 📌خاطره ای از #شهید_جواد_محمدی_منفرد🌷 👆عکس باز
🌷 #یاد_یاران 0⃣3⃣
💠 پاداش گمنامی
📌خاطره ای از
#شهید_محسن_حججی🌷
👆عکس باز شود
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔻خاطره ای از #شهید_محسن_درودی🕊❤️ شادی روحش #صلوات 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh ⬇️⬇️
9⃣9⃣1⃣#خاطرات_شهدا 🌷
💠 چشم برای گریه
🌷چشماش #مجروح شد و منتقلش کردند تهران
محسن بعد از معاینه از دکتر پرسید :
" آقای دکتر مجرای اشک چشمم سالمه .. ؟
میتونم دوباره با این چشم #گریه کنم ؟ "
🌷دکتر پرسید :
" برای چی این سوال رو میپرسی پسر جون .. ؟ "
محسن گفت :
" چشمی که برای #امام_حسین ' علیه السلام ' گریه نکنه به درد من نمیخوره ... "
#شهید_محسن_درودی🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh