eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.7هزار عکس
6.9هزار ویدیو
207 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
«إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ» . 🔶‏حاج اسماعیل کلاهدوزان در مسیر پیاده روی اربعین عمود ۶۰۰ برای استراحت روی صندلی نشست و چه راحت به خواب ابدی رفت پدر سه شهید مهدی. علي و جواد کلاهدوزان . شادی روح فرزندان شهیدش وابوشهدا فاتحه باذکرصلوات 🕯 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همه یک صدا ... در این روز آدینه دست دعا به درگاه خدای مهربان بر میداریم و جهت سلامتی و تعجیل امر فرج حضرت آقا صاحب العصر و الزّمان(عج) دعا می کنیم ... 🚩اللهم عجل لولیک الفرج 🚩 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
‍ سلام دوستان مهمون امروزمون برادر جلیل هست🥰✋ *شهیدے ڪه با روضه حضرتـــ رقیه(س) آسمانے شد*🕊️ *🌷شهید جلیل خادمی* تاریخ تولد: ۱۵ / ۴ / ۱۳۵۶ تاریخ شهادت: ۲۴ / ۸ / ۱۳۹۴ محل تولد: فارس/ فسا،امیر‌حاجیلو محل شهادت: سامرا *🌷همسرشهید← هر بار که اسم سوریه را می آورد دلم می لرزید و راضی نمی‌شدم.🥀یک روز به من گفت: «مانده‌ام با این همه اعتقاداتی که داری چرا راضی نمی‌شوی به سوریه بروم،‼️جواب حضرت زینب و رقیه را خودت بده...»🥀در باورم نمی‌گنجید که بخواهم جلیل را به این زودی از دست بدهم.🥀نگاهم در نگاهش قفل شد.🥀(با خود می‌گفتم مرا به که واگذار کردی ... راه برگشتی برای من نگذاشتی...)🥀شرمنده شدم سرم را پایین انداختم و همان لحظه از تمام وجودم جلیل را به حضرت زینب سپردم.🌙جلیل حاجت قلبی‌اش را از حضرت فاطمه زهرا (س) گرفت و مدافع حرم شد🕊️علاقه زیادی به روضه حضرت رقیه(س) داشت🏴 به همین جهت هیئتی را به نام فاطمیه راه اندازی کرد.🌙 این هیئت متشکل بود از تمامی خویشاوندان دور و نزدیک💫هر هفته همه گرد هم می‌آمدیم و زیارت عاشورا میخواندیم📿سامرا که رفت زنگ زد📞 گفتم جلیل 5 صفر روضه حضرت رقیه را فراموش نکن🌙گفت همان روز به سامرا می روم و از آنجا نائب الزیاره همه هستم و تماس می‌گیرم.📞نمی‌دانستم روضه در آن روز شامل حال یتیمان من هم می شود🥀همزمان با لحظاتی که زمزمه زیارت عاشورا بر لبان ما بود🤲🏻 و اشک بر مظلومیت حضرت رقیه(س) می‌ریختیم🥀جلیل در جوار مرقد ملکوتی امام حسن عسکری(ع) و امام علی النقی (ع) 🌙در آستانه‌ی شهادت حضرت رقیه(س)🏴 آسمانی شد*🕊️🕋 *شهید جلیل خادمی* *شادی روحش صلوات*💙🌷 . 🌹🍃🌹🍃
‍ سلام دوستان مهمون امروزمون برادر جلیل هست🥰✋ *شهیدے ڪه با روضه حضرتـــ رقیه(س) آسمانے شد*🕊️ *🌷شهید جلیل خادمی* تاریخ تولد: ۱۵ / ۴ / ۱۳۵۶ تاریخ شهادت: ۲۴ / ۸ / ۱۳۹۴ محل تولد: فارس/ فسا،امیر‌حاجیلو محل شهادت: سامرا *🌷همسرشهید← هر بار که اسم سوریه را می آورد دلم می لرزید و راضی نمی‌شدم.🥀یک روز به من گفت: «مانده‌ام با این همه اعتقاداتی که داری چرا راضی نمی‌شوی به سوریه بروم،‼️جواب حضرت زینب و رقیه را خودت بده...»🥀در باورم نمی‌گنجید که بخواهم جلیل را به این زودی از دست بدهم.🥀نگاهم در نگاهش قفل شد.🥀(با خود می‌گفتم مرا به که واگذار کردی ... راه برگشتی برای من نگذاشتی...)🥀شرمنده شدم سرم را پایین انداختم و همان لحظه از تمام وجودم جلیل را به حضرت زینب سپردم.🌙جلیل حاجت قلبی‌اش را از حضرت فاطمه زهرا (س) گرفت و مدافع حرم شد🕊️علاقه زیادی به روضه حضرت رقیه(س) داشت🏴 به همین جهت هیئتی را به نام فاطمیه راه اندازی کرد.🌙 این هیئت متشکل بود از تمامی خویشاوندان دور و نزدیک💫هر هفته همه گرد هم می‌آمدیم و زیارت عاشورا میخواندیم📿سامرا که رفت زنگ زد📞 گفتم جلیل 5 صفر روضه حضرت رقیه را فراموش نکن🌙گفت همان روز به سامرا می روم و از آنجا نائب الزیاره همه هستم و تماس می‌گیرم.📞نمی‌دانستم روضه در آن روز شامل حال یتیمان من هم می شود🥀همزمان با لحظاتی که زمزمه زیارت عاشورا بر لبان ما بود🤲🏻 و اشک بر مظلومیت حضرت رقیه(س) می‌ریختیم🥀جلیل در جوار مرقد ملکوتی امام حسن عسکری(ع) و امام علی النقی (ع) 🌙در آستانه‌ی شهادت حضرت رقیه(س)🏴 آسمانی شد*🕊️🕋 *شهید جلیل خادمی* *شادی روحش صلوات*💙🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
. . . اخیش راحت شدم احساس میکردم یه بار سنگین از رو دوشم برداشته شده😊😊 حسابی سرحال بودم مامان_خب دخترم چطور بود؟🤔 دیدی چه پسر اقا و باشخصیتی بود هزار ماشاالله😍 _خدا ببخشه به مادرش اوهوم پسر خوبی بود😊😊 مامان_ یعنی خوشت امد ازش؟ اخ اخ داشتم خراب کاری میکردم حتما مامان فکر کرده چون خوشم امد ازش خیلی سرحالم باید یه جور جمش کنم _ببین مامان جان آره پسره خوبیه🙄🙄🙄 ممکنه آرزو هر دختری باشه ولی ما خیلی با اختلاف نظر داشتیم خودش هم متوجه شد فکر کنم اصلا از من خوشش هم نیومد مامان_ معلوم نیست چی به پسر مردم گفتی که این جور خیالت راحته😕😕 یادت باشه همیشه موقعیت هایی مثل این پیش نمیاد هم پسره هم خانوادش مورد تایید ما بود _ مامان من قبلا حرف هامو زده بودم لطفا دیگه در مورد بحث نکنیم😣 من میرم با اجازه وقتی اصرار داشتم نیان جلو به خاطر همین چیزا بود دیگه خداروشکر بابا چیزی نگفت خیالم از یاسر هم راحت بود به خانوادش بگه به تفاهم نرسیدیم کلا پرورندش بسته میشه سرم پایین بود اصلا متوجه حسین نشدم که جلو در اتاقم وایستاده _ وااای ترسیدم داداش چه بی سر و صدا میای😐😐 حسین_ من صدات کردم خواهری انقدر تو خودت بودی نشنیدی _آره حواسم نبود بیا بشین چیزی میخواستی؟ حسین _راستش امدم یکم حرف بزنیم😊😌 _نگو که مامان تو رو فرستاده نصیحتم کنی😠 از یاسر خوب بگی پیشم حسین اروم زد تو سرم و گفت: چه فکر های هم پیش خودت میکنی کوچولو فکر کردی دست به یکی کردیم شوهرت بدیم؟ _آخه مامان خیلی از یاسر خوش اومد☹️ حسین_ پسره معقولی بود ولی من از اول هم به مامان گفته بودم حلما آمادگی ازدواج نداره بره دوباره برمیگرده خونه _عههه داداش😐😐 حالا درسته من آمادگیشو ندارم ولی دیگه این جوری ها هم نیست... حسین_ باشه خانم کوچولو حق با تو هست __بله همیشه حق با منه😊 حسین_ خب حالا 2 دقیقه آروم بگیر من اصلا نیومده بودم از امشب حرف بزنم _ عه خب زودتر میگفتی برادر من خب حالا زود بگو چیکارم داشتی که خیلی خستم مامان امروز کلی ازم کار کشید حسین_چند روز دیگه که محرم میشه علی اینا مثل هر سال مراسم دارن _آره زینب یه چیزایی گفت حسین_ امسال تصمیم گرفتم برم کمکشون😍😍 _ هر سال میری عزیزم برو سر اصل مطلب حسین_ میخواستم بگم امسال تو هم میای؟ خانم موسوی پا درد داره زینب خانم دست تنهاست تو هم بیکاری خونه حوصلت هم سر نمیره چی میگی میای کمک؟ _نمیدونم والا چی بگم حسین_ قبول کن دیگه همه هستیم کار خیر هم هست _ من تا حالا از این کارا نکردم بنظرم سخت باشه حسین_ حالا یه بار امتحان کن نخواستی دیگه برای کمک نیا دیدم بد فکری هم نیست به قول حسین ثواب هم داره هم اینکه به امام حسین حس خیلی خوبی دارم باید با زینب حرف بزنم حسین_ این سکوتت رو بله حساب کنم؟ _ باشه داداش میام کمک😘😘 . .🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
~🕊 عکس شهدا را زده بود به سقف اتاقش، تا هر زمان از خواب چشم را بازمی‌کند اولین چیزی که می‌بیند عکس شهدا باشد. ♥️🕊 . . شبتون شهدایی باذکرصلوات برمحمدوآل محمد[ص] شهیدان وامام شهیدان 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣السلام علی آل یاسین💚 ❣سلام امام زمان💚 ❣سلام آقای مهربان ❣سلام تنهاترین مرد جهان ❣صبحت بخیر مظلوم عالم 👌بجاست که مومنین دعایی دراین آخرین روزهای ماه سفربرای آرامش قلب امام زمانمان علیه السلام و برای فرج امام زمان(عجل الله) 🤲دعا کنند... تعجیل در روز ظهور آقا جانمان💚 دلتو نورانی کن با ۱۴صلوات اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم💚 اللهم عجل الویک الفرج 🤲 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔰آغاز هفته مون متبرک میکنیم به عطرصلوات برمحمدوآل محمد،صلی الله..... به رسم ادب 🌸السلام علیک یااباعبدالله 🌺السلام علیک یااباصالح المهدی 🌼السلام علیک یاعلی ابن موسی الرضا اللهم صلی علی محمد وآل محمدوعجل فرجهم 💥 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
~🕊 بهش گفتند: چی شد آقا روح‌الله، تو که صدر جدول شهادت بودی، اما حالا داری برمی‌گردی؟ برگشت با لبخند نگاهی کرد و گفت: اگر خدا بخواد همین جلوی مقر شهادت رو روزیم میکنه :)) چند دقیقه بعد، درست جلوی مقر به اذن خدا، پلی باز شد به سمت آسمان🕊' ♥️🕊 . 🥀 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبديلًا📗 📙به مناسبت تولد شهید 📙مصطفی صدرزاده 📙تاریخ تولد1365/6/19 📙تاریخ شهادت1394/8/1 📙مکان شهادت حلب سوریه 📙مزارشهیدبهشت رضوان شهریار ⚘شهید مصطفی صدر زاده متولد ۱۹ شهریور ۱۳۶۵ درشهرستان شوشتر استان خوزستان در خانواده ای مذهبی متولد شد. ⚘پدرش پاسدار و جانباز جنگ تحمیلی و مادرش ازخاندان جلیله سادات هستند. ⚘نتیجه‌ی ازدواج طلبه شهیدمصطفی صدر زاده در سال ۹۴ ، دختری ۷ ساله به نام فاطمه و پسری ۷ ماهه به نام محمّد علی است. ⚘شهید مصطفی صدر زاده با نام جهادی "سید ابراهیم" حدود چهار سال در حوزه علمیّه امام جعفر صادق تهران مشغول تحصیل بود. وبانام جهادی سیدابراهیم راهی سوریه شد ⚘شهید صدر زاده به انجام واجبات و ترک محرمات بسیار مقیّد بود و یکی از ویژگی‌های برجسته ‌ی ایشان، ادبشان نسبت به پدر و مادر بود. ⚘شهید مصطفی صدر زاده پس از چندین بار زخمی شدن در درگیری با داعش، ظهر روز تاسوعا مقارن با ۱ آبان ۹۴ در عملیات محرم در حومه حلب سوریه به آرزوی خود، یعنی شهادت در راه خدا رسید. ☑️آن کس که تو را شناخت جان را چه کند ☑️فرزند و عیال و خانمان را چه کند ☑️دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی ☑️دیوانه تو هر دو جهان را چه کند برای سلامتی امام عصر عجل الله... هدیه به ارواح مطهر شهدا....امام شهدا.... شهیدسرافراز<<مصطفی صدرزاده>> <<صلــــــــــوات>> 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
~🕊 رفیق! به‌ هیچ‌ڪس‌ وابسته‌ نشو الّا حسین(ع) بهترین‌ها تا ورودی‌ِ قبر‌ هستن‌ باهات اما حسین(ع)...! الے الابد... ♥️🕊 . . 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
تا خـــدا هست، هیچ لحظہ اے آنقدر سخت نمي شود ڪہ نشود تحملش ڪرد!🌟 شدني ها را انجام بده و تمام نشدني هایت را بہ خدا بسپار🌟 فرج🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔻امیرالمومنین علیه السلام: 🔻معاشِرَ الناسِ (المُسلمينَ)، اِتَّقُوا اللّهَ ، فَكَم مِن مُؤَمِّلٍ ما لا يَبلُغُهُ، و بانٍ ما لا يَسكُنُهُ، و جامعٍ ما سَوفَ يَترُكُهُ. 🔹اى مردم (مسلمانان)! از خدا بترسيد؛ زيرا بسا كسى كه آرزويى دارد و به آن نمى‌رسد و بنايى مى‌سازد و در آن سكونت نمى‌كند و مالى گرد مى‌آورد و بزودى آن را رها مى‌كند [مى رود] . 📚نهج البلاغة: الحكمة ۳۴۴. ♨️اولین جوشش مبارزه بعد از کربلا ✍رهبر معظم انقلاب: اربعین در حادثه‌ی کربلا یک شروع بود؛ یک آغاز بود... خاصیت محیط اختناق این است که مردم فرصت و جرئتِ این را پیدا نمی‌کنند که حقایقی را که فهمیده‌اند، در عملِ خودشان نشان بدهند... خیلی‌ها از زبان زینب کبری (سلام‌الله‌علیها) یا امام سجّاد (علیه الصّلاة و السّلام) یا از دیدن وضع اسرا، خیلی چیزها را فهمیدند، ولی کی جرئت می‌کرد، کی توانائی این را داشت که در مقابل آن دستگاه ظلم و استکبار و استبداد و اختناق، آنچه را که فهمیده است، بروز دهد؟ مثل یک عقده‌ای در گلوی مؤمنین باقی بود. این عقده روز اربعین اولین نِشتر را خورد؛ اولین جوشش در روز اربعین در کربلا اتفاق افتاد. ۱۳۸۷/۱۱/۲۸ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
~🕊 ^'💜'^ ⚘به عبدالرضا گفتم: تو که تازه عقد کردی کجا می‌خوای بری؟ عبدالرضا ساکش را بست و گفت: گریه نکن مادر راه رفتنی رو باید رفت. گفتی زن بگیر، گفتم چشم و گرفتم. حالا تو باید به قولی که دادی عمل کنی، خودت گفتی: اول زن بگیر بعد برو . زبانم بند آمده بود و چیزی نگفتم. کفش‌هایش را پوشید و ساکش را برداشت و از زیر قرآن ردش کردم و گفتم: زود برگرد پسرم. ⚘نگاهم کرد و بعد پرید توی بغلم و گفت: غصه نخور زود برمی‌گردم، درست هجده روز دیگه. هجده روز بعد عبدالرضا را آوردند. او را روی تخت غسال‌خانه دیدم. چشم‌هایش بسته بود خون از وسط پیشانی تا شقیقه‌اش کشیده شده بود و خون از پشت سرش روی سنگ سفید غسال‌خانه جاری بود. به برادرش علی وصیت کرده بود که بعد از شهادتش لباس سپاه را تنش کنند.💔 ✍🏻به روایت مادر ♥️🕊 📚 کتاب "آواز گندم‌ها" . 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
سلامتی و ظهور تو را آرزو میکنم 🤲دعای سلامتی امام زمان (عج) 💐بسم الله الرحمن الرحیم💐 اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا ‏وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلا 🌼خدایا، ولىّ‏ ات حضرت حجّه بن الحسن که درودهاى تو بر او و بر پدرانش باد در این لحظه و در تمام لحظات سرپرست و نگاهدار و راهبر و یارى گر و راهنما و دیدبان باش، تا او را به صورتى که خوشایند اوست ساکن زمین گردانیده،و مدّت زمان طولانى در آن بهره‏مند سازى تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلامتی و ظهور تو را آرزو میکنم 🤲دعای سلامتی امام زمان (عج) 💐بسم الله الرحمن الرحیم💐 اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا ‏وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلا 🌼خدایا، ولىّ‏ ات حضرت حجّه بن الحسن که درودهاى تو بر او و بر پدرانش باد در این لحظه و در تمام لحظات سرپرست و نگاهدار و راهبر و یارى گر و راهنما و دیدبان باش، تا او را به صورتى که خوشایند اوست ساکن زمین گردانیده،و مدّت زمان طولانى در آن بهره‏مند سازى تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام صلوات 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
•••|🖤|‌••• شمایۍڪه مۍگویید جنگیدن درڪشوردیگر ڪاراشتباهۍاست، امام حسـین علیه السلام درمدینه زندگۍمۍڪرد ولۍدر کـربلا عـراق شهـیدشد 🕊|⇔ شادی ـــــــــ روحشون ☑️صلـــــــــــوات☑️🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
∘ اززمان‌تشييع‌جنازه‌سعید‌تاڪنون ∘ بيشتراز۷۰۰نفربه‌منزل‌مان‌آمده‌اند ∘ وَبـــدهےهايشان‌راتسويه‌ڪرده‌اند. ∘ ازاين‌همه‌بدهے‌تعجب‌كردم ∘ وَبايڪے‌ازدوستانش‌درپادگان ∘ تمــــاس‌گرفتم‌تا‌بپرسم‌درمقابلِ ∘ اين‌همه‌طــــلب‌آيا‌سعيدبه‌ڪسے ∘ مقروض‌نبوده‌كه‌جوابشان‌منفے‌بود. ∘ گفتنــــدهرڪسے‌درپادگــــان ∘ غصه‌اے‌داشت،باسعيددردِدل‌مےكرد ∘ وَاگرڪسے‌نيزتودارےمےڪرد، ∘ سعيد‌ازچهــــره‌‌ےاو غصه‌اش‌را ∘ مےفهميدودرصورت‌نيازمالےنيزدررفع‌آن‌ ∘ تلاش‌مےڪــردورفتارےپـــدرانه‌داشت. ✍🏻به روایت پدر ♥️🕊 شادی روح بلندش صلوات .🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ سلام دوستان مهمون امروزمون برادر غلامحسن هست🥰✋ *امضاے شهادتـــ با دستان حضرتـــ ابوالفضل(ع)*🌙 *🌷شهید غلامحسن خالصی* تاریخ تولد: ۱ / ۸ / ۱۳۴۲ تاریخ شهادت: ۱ / ۸ / ۱۳۶۲ محل تولد: گلستان، بندرگز محل شهادت: مریوان *🌷همرزم← غلامحسن نماز میخوند📿دیدم سجدش خیلی طولانی شد تعجب کردم! صداش زدم و هراسان نگاهم می‌کرد گفت:خواب دیدم💭 گفتم: چه خوابی؟ گفت: دستم توی دستان مبارک حضرت ابوالفضل(ع) بود🌙نوری از آسمان آمد به طرفم💫 از وسط نوری قشنگ، دستی بیرون آمد؛🌙 با صدایی که برازنده آن نور باشد.گفت: دستت رو بده به من💫دستش را گرفتم. عالمی از مهر و شور و نشاط و هیجان خوش، یک جا ریخت توی دلم و داغ شدم💫گفتم: شما کی هستی؟ گفت: من حضرت ابوالفضل العباس(ع) هستم🌙دستم توی دستان مبارک حضرت ابوالفضل(ع) بود که بیدارم کردی.»🥀این ماجرا گذشت. نزدیکای ظهر بود☀️غلامحسن گفت بچه ها من خیلی تشنه هستم🥀میروم توی سنگر آب بخورم💦 گفتیم زودباش، دست روی لب های خشکیده اش گذاشت که: تشنه‌ام. تشنه، آب بخورم میام💦 او داشت وارد سنگر می‌شد، ناگهان یک خمپاره راست خورد پیش پایش💥فریاد کشیدم، یا ابوالفضل، همراه بچه ها دویدم سمت سنگر، او غرق درخون هنوز دستش به آب نرسیده🥀با لب تشنه🥀در روز تولدش🎊دستش را گذاشت توی دستان حضرت ابوالفضل(ع)🌙و شهید شد*🕊️🕋 *شهید غلامحسن خالصی* *شادی روحش صلوات*💙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh