eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28.3هزار عکس
6.6هزار ویدیو
205 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
*رضا بزرگ شده✨ مسجد و✨🖤 هیئت‌های عزاداری بود بیشتر وقتش یا در ✨مساجد می‌گذشت و یا به آموزش در پادگان* ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
*همسر و فرزندان رضا را برده بودند✨ سوریه، هم برای زیارت و هم اینکه رضا را ببینند، ماموریتش تمام شده بود، به او گفته بودند با همسرت برو ✨مشهد اما رضا اصرار داشت ✨تاسوعا و ✨عاشورا در منطقه بماند، رضا ماند و در نخستین روزهای محرم شهید شد🩸🕊*
*بعد از اینکه رضا همسر و فرزندانش را از سوریه به مشهد بدرقه کرد عملیات در دیرالزور آغاز شد. همسرش می‌گفت: «شب قبل از عملیات، رضا پیام داد که "اگر شهید شدم حلالم کن."»  ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
*🩸🕊خبر شهادت: پدر بزرگوار شهید: یک روز پسرانم همه با هم آمدند خانه، ساعت از 11 شب 🕚گذشته بود، گفتم: «شما سابقه ندارد این موقع شب باهم بیایید. چیزی شده؟» گفتند: «در همین مسجد سر کوچه بودیم و گفتیم بیاییم سری به شما بزنیم.» *
*پرسیدند: «از رضا خبر نداری؟» گفتم: «نه؛ دو روز است خبری ندارم.» کمی این پا و آن پا کردند و گفتند: «بابا شایعه است که می‌گویند رضا❤️‍🩹 مجروح شده.» همانجا شصتم خبردار شد. گفتم: «نیاز به این پا  و آن پا کردن نیست، اگر رضا شهید شده راستش را بگوئید.»😔 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
*اول به ما گفتند در عملیات چهار نفر بودند و یک نفر شهید و سه نفر ❤️‍🩹مجروح شده اما بعد مشخص شد یک نفر مجروح و سه نفر شهید که پسر من هم در میان آن سه شهید بوده است 🩸🕊🩸🕊🩸🕊 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
*یادم می‌آید خبر 🕊شهادتش که تائید شد مادرش رفت در اتاق دیگر، من نشستم با خودم خلوت کردم😔، برای حال خودم و همه سال‌هایی که جنگیدم و لیاقت شهادت نداشتم روضه خواندم😭، من خودم مداح بوده‌ام و رضا هم مداح بود و دیگر پسرانم هم، رضا هم مداحی می‌کرد و هم قاری ✨قرآن بود. ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
*من و رضا خیلی با هم شوخی می‌کردیم،🥲 همیشه از منطقه 📞زنگ می‌زد و به شوخی می‌گفت: «چطوری حاجی سنجر؟» یک روز من هم به شوخی به رضا گفتم: «گیرم که شهید شدی، شهادتت چه گلی به سر من می‌زند؟» 😄خندید و گفت: «بابا من اگر🕊 شهید شوم عظمت پدری‌ات را بالا می‌برم، مطمئن باش مایه عزتت خواهم شد.» و واقعا هم همین شد، همین دو سه روز پس از شهادتش به من اثبات شد.💗 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
*⁉️‼️‼️حتما شنیده‌اید که برخی می‌گویند مدافعان حرم  برای پول می‌روند 😏سوریه و حرف‌هایی را نقل می‌کنند که مایه رنجش دل رزمندگان و خانواده‌های شهدا می‌شود.😔 شما پاسخ این حرف‌ها را چه می‌دهید؟*
*این‌ها فقط یاوه سرایی است، می‌خواهند دور ✨حرم بی بی خالی شود، اگر بخواهیم گوشمان را معطل شنیدن چنین حرف‌هایی کنیم کلاهمان پس معرکه است، همه فرزندانم فدای ✨حضرت زینب(س)، همه ما سربازان روح الله و امام خامنه ای هستیم.*
*☝️🏻فقط یک چیز را باید بگویم آن هم اینکه رضا کارمند 🏦بانک بود، مشکل اقتصادی و معیشتی هم نداشتیم، نه برای پول رفت و نه برای چیز دیگر، فقط 💗عاشق لباس رزم بود و عاشق روضه‌های ✨حضرت زینب(س). باید می‌رفت و در این راه هم 🕊شهید شد. من هم در جبهه‌ها بوده‌ام اما چقدر حسرت می‌خورم به پسرم، او رفت و من جاماندم.😔*
*یادم می‌آید رضا بارها برایم تعریف می‌کرد در بانک برایش کادو می‌آوردند، زمانی که 💰80 هزار تومان حقوق می‌گرفت یکی از مشتری‌ها 100 هزار تومان هدیه پول نقد داده بود، خوب یادم هست همه را برمی‌گرداند، من از کودکی بچه‌هایم را با ✨نان حلال✨ بزرگ کردم، این را گفتم که بگویم درد دارد که انگ پول به حرکتی بزرگ در مسیر یک ✨عقیده برای یک رزمنده بزنند.😔 #ایم ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♦️تیتر فعلا این باشه: ما عـلی فروش نیستیم. ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. عاشقان را سر شوريده به پيكر عجب است دادن سر نه عجب، داشتن سر عجب است..! . سید ابراهیم کیست؟ 🌷به ابراهیم هادی بسیار علاقه داشت. خاطراتش را برای دوستان تعریف می‌کرد. 🌷بارها کتاب سلام بر ابراهیم را خریده و به دیگران هدیه میداد. 🌷در صفحه اول می نوشت: وقف در گردش. پس از مطالعه در اختیار دیگران قرار دهید. 🌷شهید سید مصطفی صدر زاده فرمانده گردان عمار لشکرفاطمیون، ابراهیم هادی را الگوی خودش قرار داد و حتی نام جهادیش را سید ابراهیم نهاد. 🌷شهید مدافع حرم یادش با ذکر 🍃🌺 اللهم صل علی محمدوال محمدوعجل فرجهم ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh 
❤️ رهبر معظم انقلاب : شخصیت شهید ابراهیم هادی به قدری جاذبه دارد که آدم را مثل مغناطیس به خودش جذب میکند. 👌 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
زیر پرچم فاطمه ایم..... ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
‌‌ و أنتَ المَفزَعُ فِی المُلِمّات و تو پناهی در هر پیشامد بد🤍 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
⊰•🖇🌿•⊱ . ‌بِھش‌گُفتَم دُوࢪانِ‌جَوانیتُ‌چِجُوࢪ؎مِیگذَࢪونِے..!؟ گُفٺ‌‌طَلَف‌مِیشہ‌پُشتِ‌صَفَحٰآتِ‌مَجآز؎! ڪٰآش‌.. ‌اِین‌هِدیِہ‌اَࢪزِش‌مَندِ‌‌خُدآ جٰآ؎ِبِھتَࢪ؎خَࢪج‌مِیڪَࢪدِیم!シ ‍‎‌‌‍‎‍‎‌‌‍‌‌‎‌‎‍‎‌‌‍‎‍‌‌‎‌‌‎‌‍‎‌‌‍‎‍‎‌‌‍‌‌‎‌‎‍‎‌‌‍‎‍‎‌‍‎‌‌‍‎‍‎‌‌‍‌‌‎‌‎‍‎‌‌‍‎‍‌‌‎‌‌‎
⊰•🦋✨•⊱ . +شَهٰآدَٺ‌یَعنے؛ زِندگےڪُن،آمٰآ! فَقط‌برٰآےِخُدٰآ..! اگَرشَهٰآد‌‍‍ٺ‌مےخوآهید زِندِگےکُنید فقط‌برای‌خدا..(:♥️ ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🕊🌺 یه روز تو لشکر عملیاتی ۲۷محمد رسول الله ص بودیم برای بحث واحد تیر انتقالی تو کوههای لشکر داشتیم آموزش میدیدیم که کار رسید به دقیقا با فیلم موجودی که هست شهید بیات آخرین نفر بود، هر نفر باید بیستا تیر میزد طی مراحل خاص علی دوتا تیر که شلیک کرد و گفت و علی اسلحشو گرفت بالا سرش و اومد از خط آتش بیرون گفت حاجی شده بذاریم برا بعد از نماز تیر انتقالی و هر چی گفتن که اقا بزن بعد نمازو میخونی علی گفت ما پیرو اقا امام حسین س سید و سالار شهدا هستیم و ایشون هم موقع جنگ جنگ و تعطیل کردند حالا ما یه آموزش و تعطیل نکنیم😭😔 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•~🌿~• 🌱شهید بهشتی: هیچ چیزی برای ظهور امام زمان مثل این نیست که ما یک جامعه نمونه بسازیم... 💙 🕊 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔻هر چهارتای تان را به خدا می سپارم ✍صدیقه حکمت(همسر شهید عباس بابایی)می گوید:«3 ماه قبل از شهادت عباس بود که یک روز داخل ماشین نشسته بودم و می رفتیم. یک لحظه به من احساس عجیبی دست داد و یک جورهایی از این که در خانواده ما کسی تا به حال شهید نشده است، احساس شرمندگی کردم و بلافاصله این احساس را برای عباس به زبان آوردم و گفتم: «عباس چرا من، مثل سایر خانواده ها در شهادت ها سهیم و شریک نباشم؟» عباس که گوش هایش را تیز کرده بود، گفت: «خب ادامه بده؛ بقیه اش را بگو و این که دیگر چه احساسی داری!» و این در حالی بود که من اصلا متوجه نبودم که چه می گویم. 🔸عباس یک لحظه فرمان را رها کرد و دستانش را به سوی آسمان بلند کرد و در حالی که می خندید، گفت: «خدای! شکر. سپاسگزارم که چنین حالتی را در قلب همسرم انداختی.» عباس که دعا کرد، قلبم ریخت و پیش خود گفتم: «خدایا! من چی گفتم و چرا این حرف را زدم؟!» اما دیگر کار از کار گذشته بود و یک لحظه احساس کردم عباس را از دست داده ام. عباس هم رو به من کرد و گفت: «خیالم راحت شد. دیگر احساس می کنم که تو مرد شده ای و از این لحظه، فرزندانم را به تو می سپارم و هر چهارتای تا را به خدا!» ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
کتاب شهدایی🖱⇩⇩ 📚خاک های نرم کوشک ⇩⇩ نویسنده: سعید عاکف 🌷زندگی‌نامه و خاطرات عبدالحسین برونسی،از تولد تا زمان شهادتش را روایت می‌کند که در قالب خاطراتی به نقل از خانواده و همرزمانش گردآوری شده است.🌷 🔸قسمت 4⃣3⃣⇩ ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh