رفت بابایم سحرگاهی دمشق
تا ڪه #عباسي ڪند، در شهر عشق
رفتہ بود او یـاری #سید_علـے
گفته بود او #زود مے آید ولـے ...
#فرزند_شهید_مدافع_حرم
#شهید_علی_آقاعبداللهی 🕊❤️
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
💐می بینی؟
#نگاهشان به ماست!
فراموش کردیم #سختی مسیرشان را
#گم کردیم...
رد نگاهشان را...🍃
گامهایتان استوار در مسیر #شهــدا
#شهدای_کربلای_خانطومان🌹
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #طنز_جبهه9⃣5⃣ 💠کلیسا 🔹در عملیات کربلای چهار دقیقا روبروی این #کلیسا مدرسه ای بود که محل استقر
🌷 #طنز_جبهه 0⃣6⃣
🔸شهید احمد #بگلو یکی از دانشجوهای اعزامی دانشکده فنی در گردان ما بود كه در منطقه به شهادت رسيد. سال شصت و شش با یك تیم شش نفره🚌 راهی شهرشان در مرند شدیم .
🔹زمستان بود☃. به خانواده شان اطلاع داده بودیم. از وضعیت خانوادگی انها اطلاع دقیقی نداشتیم. قبل از #ظهر رسیدیم و مورد استقبال خانواده قرار گرفتیم. سفره ناهار را پهن کردند؛
در سفره آش محلی گذاشتند و نان بربری.
🔸آدم ملاحظه نگری بوده و هستم. بچه ها با نگاه به هم یه سوال تو چشماشون موج میزد! آیا این ناهار است ؟ پاسخ را با اشاره به آنان دادم . بله ! این ناهاره ! خانواده #استطاعت ندارند ؛ اصلا به رو نیارید📛 ! سیر بخورید! یکی دو تا از دوستان گفتند شاید ناهار نباشه ! فقط مقدمات ناهار باشه!
🔹یه چشم غره برای آنها از ناحیه من کافی بود که بنا را بر ناهار بگذارند. سیر سیر خوردیم تا خانواده خوشحال بشوند . سفره را جمع کردند. نیم ساعت بعد یه #سفره_دیگه پهن کردند . انواع و اقسام غذاهای محلی از انواع کباب گرفته تا خورشت🍢🍲🍗
جلویمان ردیف شد.😳😳😳
🔸همگی با شکم سیر فقط به من نگاه می کردند😂😂 حالا چه کنیم؟؟؟ بنا به سفارش تو تا خرخره آش #خوردیم🙈 من هم با یه جمله گفتم : من که با آداب و رسوم آنان آشنا نبودم. حالا یه مزمزه کنید😂
#حاج_کاظم_فرامرزی
#لبخند_بزن_بسیجی😁
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #یاد_یاران2⃣5⃣ 💠 عاشقان ایستاده می میرند. 📌خاطره ای از #شهید_سیدعدیل_حسینی🌷 👆عکس باز شود 🌹🍃🌹🍃
🌷 #یاد_یاران3⃣5⃣
💠 باید از حالا به سختی عادت کنیم
📌خاطره ای از
#شهید_سیدباقر_طباطبایی_نژاد🌷
شهادت 🌷۶/ مرداد🌷
👆عکس باز شود
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
2⃣8⃣به یاد #شهید_مهدی_نوروزی 🕊🌷🕊 شـادی روحش #صلوات 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
7⃣6⃣2⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔸 #آقا_مهدی نسبت به اطرا فش بی تفاوت نبود🚫، مثلا اگر همسایه مشکلی داشت، مشکلش را رفع می کرد حتی در خیابان اگر برای کسی مشکلی پیش می آمد بی تفاوت رد نمی شد.
🔹در روز خرید #عروسی صحنه ای که خودم بودم و دیدم؛ برای خرید رفته بودیم و قصد برگشتن داشتیم که یک موتور که دو نفر خانم و آقا سوارش بودند و معلوم بود که رابطه #شرعی با یکدیگر ندارند، تصادف💥 کرد و آقای موتور سوار 🏍از ترس اینکه بلایی سر خانم آمده باشد فرار کرد.
🔸 آقا مهدی با دیدن این صحنه به من گفت که در خودرو بنشین و درها را قفل🔒 کن وخودش را به سرعت به #موتورسوار رساند و با منحرف کردن موتور سوییچ را در آورد و مانع فرار او شد تا پلیس🚓 بیاید و رسیدگی کند.
🎤راوی:همســر شهید
#شهید_مهدی_نوروزی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔰🔸🔰🔸🔰🔸🔰🔸🔰🔸🔰
ما #سالهاست كه در محاصره هستيم !
از آسمان غبارآلود چقدر #تشنگي مي بارد
اما ديگر لاله ها🌷 تشنه نيستند.
آه! از اين همه عطش و آتش 🔥كه بر كام
پنجره ها نشسته است !
و دريغ از پروانه و پرواز🕊 كه نگاه زخمي شهر
را پر از خستگي😪 كرده است.
#برادرم !
ما هنوز در #محاصره هستيم !😔
و تو چه #زيبا حصار تنگ دنيـ🌎ـا را #شكستي.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
در دیداری که خدمت #آقا رسیدیم به ایشان گفتم همه این دلتنگـ💔ـی ها با دیدار شما #محو شد. همه این مصیبت
8⃣6⃣2⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🌷قبل از به دنیا آمدن #محمد_هادی به زیارت امام رضا(ع) رفتیم😍. از امام رضا(ع) خواستم که اذان و اقامه محمد هادی را #آقا در گوش محمد هادی بخوانند
🌷 خیلی تلاش کردیم که #خطبه عقدمان را آقا بخوانند که قسمت نشد😔. لحظه وداع با امام رضا(ع) به آقا مهدی گفتم که از امام رضا(ع) بخواهد که #نائب امام زمان(عج) اذان و اقامه به گوش محمدهادی بخواند که او هم در جواب گفت که هر چه خیر باشد.
🌷بالاخره محمد هادی ۱۵-۱۶ روزه بود که تماس گرفتند📞، خدمت آقا برسیم برای اذان و اقامه گفتن😃. اما به خاطر اینکه #کرج بودیم نتوانستیم 🙁به موقع برسیم.
🌷من این گله را به آقا مهدی داشتم که نشد🚫 او هم در جوابم گفت: که من #شهید می شوم و #حضرت_آقا می آیند پیش محمدهادی ومثال آرمیتا را زد.😊
🎤راوی:همســر شهید
#شهید_مهدی_نوروزی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
اسیر زمان ⌚️شده ایم!
مرکب #شهادت
از افق می آید
تا سوار خویش را به سفر #ابدی_کربلا ببرد.👌
💥اما واماندگان وادی حیرانی
هنوز بین عقلـــ و عشقــــ❤️!
جامانده اند.
اگر #اسیر زمان نشوی🚫!
زمانِ #شهادت ات فرا خواهد رسید!
به یقین....😍😍
#لشکر_کربلا
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
#تلنگــــــرانه 🔔🔔
گفتم :
#حجابــــ🌸🍃 باید به گونه ای باشد که تابلوی نقاشیِ متحرک در خیابان ها نباشد‼️
بک گراند مشکی و رنگ و لعابِ رویین🙁 ...
جلب توجه اش ، بیشتر است که...
گفت :
در این #سن ، خب معمولا آدم دلش این سبک لباس پوشیدن👕 را می خواهد !🙁
گفتم :
آدم در #هر_سنی که باشد ، خیلی چیزها دلـ❤️ــش می خواهد😏
اما قرار نیست🚫 به خواسته ی دلش برود
بلکـه
به خواسته ی #معبودش می رود ...😌👌
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh