eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28.3هزار عکس
6.6هزار ویدیو
205 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
Ahmad-Dabbagh-Tahdir-Quran-Joze-16.mp3
4.04M
📖 تندخوانی جزء شانزدهم قرآن کریم 🎙قاری: احمد دباغ
راهکارهای زندگی موفق در جزء شانزدهم قرآن... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
▫️زندگی مرفه... 🔻مرتب روزه می گرفت و خیلی وقت ها نماز شب میخواند. نماز شب او نماز معمولی‌ بیدار نبود. طوری گریه می کرد که اتاق به لرزه می افتاد. ما گاهی از صدای گریه او بیدار می ‌شدیم. او هیچوقت دوست نداشت مرفه زندگی کنیم و از روز اول زندگی مان در منزل اجاره ای زندگی می کردیم در آن زمان ارتش به پرسنل خانه سازمانی می داد. من از او خواستم منزل سازمانی بگیرد، گفت بگذار کسانی که نیاز دارند بگیرند. 🌷 شهید🕊 🌺هدیه نثار ارواح مطهر شهدا صــلوات 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
⤴️ روش جالبِ شهید در امر به معروف کردن 🌷شهید 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📎مناجات نامه 🌷شهید 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
⤴️ راهکارِ جالبِ شهید برای موفقیت در کارهای سخت و دشوار 🌷شهید 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
✅بنده‌ عزیزم ✍شما تا این لحظه بیش از ۵٠ درصد حجم بسته ویژه ۳۰ روزه استفاده از رحمت خاص خداوند را مصرف کرده‌ايد و کمتر از ۵٠ درصد یعنی ۱۳ روز دیگر از حجم بسته باقی مانده است. پس از به پایان رسیدن حجم باقی‌مانده، عبادات شما با نرخ عادی محاسبه خواهد شد. یعنی از این پس: نه یک آیه برابر ختم قرآن نه نفس‌هایتان مانند تسبیح و نه خواب‌هایتان عبادت محسوب می‌شود. تمديد این بسته نیز امکان‌پذیر نخواهد بود.پس، از روزهای باقی‌مانده، کمال استفاده را ببرید. 🔹هیچکس تنها نیست 🔸همراه اول و آخر 🔹خداوند مهربان 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
✅نکته مهم؛ یکسال نوروز با محرم یکی شد مردم حرمت شکنی کردن ۳۰ سال از زیارت امام حسین علیه السلام محروم شدند. 🏴امسال هم ۱۳ به در ، با شهادت امیرالمومنین مولاعلی علیه السلام یکی شده ⬅️مواظب باشید روزه خواری و حرمت شکنی ماه رمضان نکنید.. ⬅️مواظب باشید روز شهادت حرمت شکنی نکنید.. https://eitaa.com/women92 ❇️خدا روی امیرالمومنین حساسه ، خدای نکرده جوری ادبمون می‌کنه که تا عمر داریم یادمون نره.. یا از زیارتش محروم میشیم یا گرفتاری سخت در زندگی یا بلای عمومی یا ...... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهیده فائزه رحیمی با کاروانی از پردیس نسیبه به سمت کرمان حرکت می کنند. در اتوبوسی که ایشان حضور داشتند جمعی ۳۷،۳۸ نفره بودند، در بین راه گازوئیل ماشین تمام  می شود و ساعت های خیلی زیادی معطل می شوند،گویا ۸ ساعت بین راه می مانند... و همه گرسنه و تشنه به مقصد می رسند... تازه لیوان های شربت را به دست گرفته که با صدای انفجار ... گویا ایشان مراقب  انتهای صف دانشجویان بوده، یکی از دانشجویان ترکش و فائزه آسمانی می شود... این شهیده عزیز گرسنه و تشنه به شهادت می رسد... وما فائزه نیز ماننده ارباب اش امام حسین به شهادت رسید 🙂💔 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
میگفت↓ هروقت‌میخوای‌دعا‌کنی،📿 قبل‌ازاینکه‌دعا‌کنی‌بگو‌خدایا‌من‌از‌همه‌ کسایی‌که‌غیبت‌من‌و‌کردن‌و‌من‌و‌ناراحت‌کردن من‌گذشتم.. توهم‌از‌من‌بگذر(: دراجابت‌دعا‌خیلی‌موثره.. آیت‌الله‌مجتهدی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
می‌گفت : همیشہ‌برای خدا بَنده باشید .. كه اگر این چنین شد بدانید ، عاقبت همہ‌ی شما بہ‌خیر ختم می‌شود ! . 🌷 ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾••• 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 کجا باید دنبال شفاعت باشیم ؟ 🔹 جواب_شهید سید علی حسینی: اگر خواهان شفاعت علی (ع) و فاطمه (س) هستید به ولی امر و نایب حضرت امام زمان متوسل شوید زیرا حیات و ممات ما اعتقاد به ولایت است. 🌷 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
✍استاد جاودان: هرشب ماه رمضان خدای متعال هزارهزار نفررا میبخشد. ممکن است ماهم ازاین بخشش مجانی که خدای متعال مرحمت میکند، برخوردار شده باشیم؛یعنی بار گناه ما سبک شده باشد..... ان شاءالله🤲 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آدم برای عبور از جاده های سخت زندگی احتیاج به یه رفیق راه بلد داره چه رفیقی بهتر از یه شهید با شهدا مانوس باشیم ♡ با شهدا درد دل کنیم ♡ با شهدا رفیق باشیم ♡ شهدا اهل رفاقتن ♡ شهدا خیلی مشتیَن ، خیلی ♡ ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
‌‏مشتریشھادتزیاده! اماهر کسی‌نمیتونه هزینشروبپردازه بایدوسعت‌برسه وگرنه‌نسیه‌نمیدن!- ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
در مقری در عقبه لشکر و مستقر در اتاق مخابرات بودیم و آن زمان شهید مهدی زین‌الدین فرمانده لشکر ۱۷ بودند و برای سرکشی همراه با شهید رضا حسن‌پور نزد ما آمدند. موقع نماز شد و آقا مهدی به نماز ایستاد و شهید حسن‌پور هم پشت سر ایشان، بعد از نماز شهید زین‌الدین آیه‌ای از قرآن را خواند و شروع کرد به معنی و تفسیر آن؛ به‌قدری مسلط بود که مجذوب تفسیر ایشان شدیم. بیشتر از آن تعجب کردیم که در چنین شرایط و مشغله کاری زیاد و اداره کردن یک لشکر چند هزارنفری و محدودیت‌های جبهه جنگ بازهم قرآن خواندن را فراموش نکردند. این نشان‌دهنده علاقه‌مندی و انس آقا مهدی با قرآن بود. 🌹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حتما ببینید حال عاشقی که عشق راباوجودش درک کرده وحالا برای من وتو روضه عاشقی رازمزمه میکند 🌷🌷تامیتونی عاشقی کن تامیتونی نوکری کن🌷🌷 اونجا جایی که تمام گناهانت بخشیده میشه؛ اونجا جایی که تمام ملائک به حالت غبطه میخورن:)♥️ 🌱 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| راز استفاده‌ی حداکثریِ از شبهای قدر و دریافت تقدیرات عالی! ※ لینک دریافت رایگان کارگاه نقش انسان در تقدیرات شب قدر: https://abblink.com/vTuIeB ※ لینک خرید نسخه دیجیتال کتاب نقش انسان در تقدیرات شب قدر: https://abblink.com/gtqddD ※ لینک خرید نسخه چاپی کتاب: https://abblink.com/zzEAEo @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻خط مقدم امروز، مسئله غزه است! ⁉️ چرا ساکت هستید...!؟ 🎙حجت الاسلام سید حسین مومنی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایت شهید احمد کاظمی از لحظه شهادتش : اونقدر کیف داد ... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 تصاویری از حضور شهید بهروز واحدی به همراه فرزند خردسالش در روضه حضرت علی اصغر(ع) 🎥 خدا به دل مادرش رحم کنه... 🔷️ شهید بهروز واحدی شب گذشته بر اثر حملات آمریکایی ها به مواضع محور مقاومت در استان دیرالزور سوریه به فیض عظیم شهادت نائل آمد. ◇ این شهید والامقام دارای یک فرزند ۲ ساله و ساکن کرج بود. ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
♥بسم الله الرحمن الرحیم ♥ قسمت شصتم همون موقع مامان اومد تو اتاق و بغلم کرد. با چشم هاے پر از اضطراب گفت : خوبے مامان ؟ اصن غلط کردم بهت سخت گرفتم دورت بگردم الهی بابا هم‌پشت سرش اومد تو: دختر لوسمون چطورهه ؟ با تعجب نگاهشون میکردم و حرفے واسه زدن نداشتم مصطفے پشت سرشون با لبخند وارد شد و گفت: بح بح خانوم افتخار دادن بیدار شن ؟ تو چقدر نازنازویے آخه؟گفتن کنکور بدین نگفتن خودکشے کنین که بابا ... چیزے نگفتم فقط چشمام رو بستم وجودش منو یاد نبود همیشگے محمد مینداخت و باعث میشد حالم بدتر شه یه نایلون پر از آبمیوه گذاشت تو یخچال کنار تختم ساعد دستم رو گذاشتم رو پیشونیم که مامان گفت : از صبح تا حالا دوستت 20 بار زنگ زد. جوابشو دادمو و گفتم بیمارستانے قراره بیاد پیشت. دهنم خشڪ شده بود به سختے گفتم : _ریحانه؟ +اره ریحانه _عه چرا گفتے اینجام براش زحمت میشه . راستے ساعت چنده ؟ +هشت و چهل و پنج دقیقه ے شب. تعجب نکردم ،انتظارشو داشتم واقعا خودمو نابود کرده بودم . خداروشکر که تموم شد. دیگه مهم نیست چے میشه من تلاشم رو کرده بودم. چقدر خوشحال بودم که پدر و مادرم راجع به کنکور چیزے نمیگفتن. دلم میخواست باز هم بخوابم ولے سر و صداها این اجازه رو بهم نمیداد . تختم بالاتر اومد چشام و باز کردم و مصطفے رو دیدم که رو به روم ایستاده بود اومد طرفم وبالش زیر سرم رو هم درست کرد و گفت: +اونجورے گردنت درد میگرفت سکوت کردو زل زد به چشمام نگاه سردو برفیم و به چشماش دوختم تا شاید بفهمه که دوستش ندارم و بیخیال شه. بر خلاف انتظارم انگار طور دیگه اے برداشت کرد لبخندرو لبش غلیظ تر شد و نگاهش و رو کل اجزاے صورتم چرخوند. با حالت بدے ایستاده بود و نگاهم میکرد. بود و نبود بابا هم براش فرقے نمیکرد اخم کردم تا شاید از روبه بره که با صداے بلند سلام یه دخترے نگاهم و چرخوندم. با دیدن قیافه خندون ریحانه یه لبخند رو لبام نشست وقتے که جلو تر اومد متوجه شدم کسے همراهشه. تا چشم هام به سر خم شده محمد خورد حس کردم جریان خون تو بدنم متوقف شد. کلے سوال ذهنم‌ رو مشغول کرده بود. اینجا چیکار میکرد ؟ یعنے واسه من اومده ؟ مگه میشه ؟ خواب نیستم‌؟ محمد یا الله گفت وبعد رفت طرف پدر و مادرم ریحانه پرت شد بغلم و منو بوسید و گفت : +دق کردم از دست تو دختر سکته ام دادے از صبح. چرا این ریختیے شدیے آخه ؟؟ چیکار کردے با خودت ؟ یه ریز حرف میزد که محمد گفت : +ریحانه جان!! و با چشم هاش به مامانم اشاره کرد ریحانه شرمنده با مادرم روبوسے کرد و گفت : + اے واے ببخشید سلام خوبین ؟ مشغول صبحت شدن و من تازه تونستم نگاهم رو سمت محمد برگردونم با یه نایلون که تو دستاش بود اومد سمتم سرش پایین بود شالم رو، رو سرم درست کردم و همه ے موهامو ریختم تو با صداے آرومے گفت : +سلام نایلون رو گذاشت رو کمد کنارم اصلا حواسم نبود به مصطفے که کنارم ایستاده بود و بانگاهش داشت محمد و میبلعید محمد بهش نگاه کرد از طرز نگاه کردنشون بهم فهمیدم شناختن همو سعے کردم به هیچے جز حس خوبه حضور محمد کنارم فکر نکنم زیر چشمے نگاهش میکردم ریحانه اومد کنارم دوباره یه صندلے آورد نزدیڪ و نشست روش دستم و گرفت تازه انرژے گرفته بودم که محمد یه با اجازه اے گفت و رفت طرف در . به ریحانه هم گفت : +پایین منتظرم ریحانه شروع کرد مثل همیشه با هیجان حرف زدن . در جوابش گاهے لبخند میزدم و یه وقتایے هم بلند میخندیدم . الان بیشتر از قبل دوستش داشتم. از همه حرفاش ساده گذشتم حتے حرف هایے که راجع به دلبرے هاے فرشته کوچولو بود ولے تا به این قسمت از حرفاش رسیدد گوشام تیز شد با آب و تاب گفت: راستے فاطمه بلاخره میخوایم واسه این داداش سرتقم زن بگیریم یه لحظه حس کردم جمله اشو اشتباه شنیدم مات نگاهش کردم و با خودم فکر کردم ریحانه چندتا داداش مجرد داشت که ادامه داد: +خداروشکر ایندفعه انقدر که بهش اصرار کردیم داداش محمد رضایت داد براش بریم خاستگارے با شوق ادامه میداد و من تمام حواس پنجگانم پے کالبد شکافیه جمله اولش بود ادامه داد : +واییے دختره خیلے خوشگله به داداشم هم میاد. خیلے هم با ادب و با کلاسه امیدوارم ایندفعه رو محمد بهانه نیاره تا یه عروسے بیافتیم . دستم و فشرد و گفت: +تو دلت پاکه دعا کنن همچے درست شه! حس کردم یکے قلبم و تو مشتش گرفته دنیا دور سرم چرخید دعا کنم ؟ چه دعایی؟ از خدا چے بخوامم؟ ازش بخوام دامادیه قشنگ ترین مخلوق خدا که همه ے دنیاے من شده بود رو ببینم ؟ نگاهم به ریحانه بود فکر کنم بحثش و عوض کرده بود و از چیزاے دیگه اے حرف میزد ولے من هیچے نمیفهمیدم فقط این جمله اش(راستے فاطمه بلاخرهه میخوایم واسه این داداش سرتقم زن بگیریم ) هے تو ذهنم تکرار میشد ریحانه بلند شد بهم نزدیڪ شد،آروم تکونم داد و گفت : +فاطمه چرا یخ شدے آجی؟واے دوباره حالت بد شد که. ‌‎‌‌‌‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh