#اندکـی_باشهــدا🕊🌷
🌾شانه هایم به لرزه افتاده است...
قدم هایم👣 سنگینو #آهسته شده اند...
از حق نگذریم #چادرم هم کمی بر روی سرم سنگینی میکرد!
کشیدن بار #مسئولیت توان زیادی میخواهد😓!
🌾تمام مدتی که آنجا بودم #حضورشان را به خوبی حس میکردم👌...
🌾 #اولین دیدارمان بس عجیب بود! به تک تکشان👤 گفتم یادتان نرود سلامم را به #پدرم برسانید، حتم دارم او هم مثل من بیتاب💔 است...
🌾و نکته دیگر این بود: من آمدم اینجا #شفاعت مرا فراموش نکنید🚫 در روز نیاز....
🌾نشانه های #اعجاز_خدا در این مکان قریب به خوبی دیده میشود! 💥مخصوصا زمانی که سر خاک( #شهید_پلارک )فرود آمدیم و....
🌾راوی برایمان نقل ها میکرد...
ترک گناه🔞 موجب عطر آگین شدن😌 است...
🌾جمله ای که روی پارچه ای مشکی⚫️ حک شده بود مرا در سیل اشک هایم😭 غرق کرد: امروز #روز_پنجم است که در محاصره هستیم، آب💧 را جیره بندی کرده ایم نان🍪 را جیره بندی کرده ایم، #عطش همه را هلاک کرده، همه را جز #شهدا 😭که حالا در کنار هم در انتهای کانال خوابیده اند...
#دیگر_شهدا_تشنه_نیستند...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh