🌷شهید نظرزاده 🌷
🔻 #عاشقانه_شهدا 🔰همسرم #پسر_عمه ام بود. آبان ۹۱ #عقد کردیم و ۱ ماه بعد همزمان با عید غدیر خم عروسی
ولادت: ۶۸/۲/۴
شهادت: ۹۴/۹/۵
مزار شهید: گلزار شهدای قزوین🌷
محل شهادت: سوریه، حلب
🌾مهر ماه سال 94 وقتی برای اعزام به #سوریه، سوار اتوبوس🚌 شده بودیم حمید را دیدم که به دیوار تکیه زده بود. وبا #حسرت خاصی نگاهش به اتوبوس بود🙁
🌾چون از صبح چیزی نخورده بودم آبمیوه ای🍹 که در دست داشتم را می نوشیدم وقتی آبمیوه تمام شد #شهید حمید جلو آمد پاکت خالی را از دستم گرفت تا دوباره از اتوبوس پیاده نشوم🚷 وبا حسرت خاصی گفت: #خوش_بحالتون، این سری که قسمت نبود من بیام (ان شاء الله سری بعد)😔
🌾هنوز ده روزی📆 نبود که از #سوریه برگشته بودم ومشغول پذیرایی از مهمانان بودم. که #خبر_شهادت آقا حمید آمد🕊
📜بخشی از وصیت نامه:
🔹همیشه یادتان💭 را
🔸من به هنگام نظر بازی
🔹ز رخسار #علی جویم
🔸واین است اوج طنازی
🔹همیشه با لبت آرام #میخندم
🔸و با چشمان تو😍 مستم
🔹قسم خوردم به جـ❣ـان تو
🔸که پای #رهبرم هستم
🔹همیشه خار بودم #من
🔸به چشم دشمن ناپاک😈
🔹خدارو شکر در #راهت
🔸به #خون افتاده ام بر خاک
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh