eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
6.8هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
📎 #کلام_شهید حتی اگر احساس بی‌نیازی داشتی #دستت را به سوی #اهل‌بیت بگیر... اگر مشکل هم نداشتی همیشه #وصل باش مخصوصا به #مادرت زهرا(س) فرزند نباید بیخیال مادر باشه... #شهید_ابراهیم_هادی🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🔶دست در دست #شهدا بگذار و ببین چطور #زندگیت تغییر میکند و به #خدا نزدیک می شوی، رفیق شهید پیدا کن🔶 همه ی #راه_ها که با پا پیموده نمیشوند! #دستت را به #رفیق_شهیدت بده و معجزه ببین... #شهید_محسن_حججی🌷 #شبتون_شهدایی🌙 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌾همین که بر مزارشانـ🌷 ایستاده ای ، یعنی تو را به حضور 🌾همین که اشک هایت روان 😭میشود ، یعنی میکنند 🌾همین که دست میگذاری بر مزارشان ، یعنی را گرفته اند👌 🌾همین که سبک میشوی از ناگفته های غمبارت😔 ، یعنی وجودت را 🌾همین که قول میدهی ، یعنی تو را به قبول کرده اند😍 ♨️باور کن ، 🌾که میان این شلوغی های دنیا🌍 هنوز گوشه ی خلوتی برای دیدار داری.... ✨اللهم الرزقنی توفیق شهادت فی سبیلک✨ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
این روزها عجیب نیازمند #نگاهت شده ایم! نگاه از قاب #چشم مردی که چشم هایش #خدا را منعکس می کند #شهی
معتقد بود برای #اهل_بیت نباید کـــــم گذاشت🚫 تا زمانی که اونها #دستت رو با بزرگواری میگیرند تو هم #شرمنده نباشی✘ که چرا #میتونستی و بیشتر انجام ندادی😔. #شهید_امیر_سیاوشی #شهید_مدافع_حرم 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#چادرانه 🌸🍃 ميگويند #دست_وپاگير است راستـش رابخواهے دست و پا گير است☺️ ⇜بعضے وقتا ⇜بعضے جاها #دستت را ميگیرد كه مبادا كارے كنے⭕️ و #پايت رامیبندد كه مباداقدمے بردارے🚷 كه شايسته تو #بانوےمحجبه نیست❌ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#فرازی_از_وصیت 9⃣ 💢قسمتی از وصیت نامه #شهید_حسین_خرازی🌷 ⚜از مردم می‌خواهم كه پشتیبان #ولایت_فقیه
🔰تواضع 🔸رفتم بیرون، برگشتم. هنوز حرف می زدند. پیرمرد می گفت «جوون! #دستت چی شده⁉️ تو #جبهه این طوری شدی یا مادر زادیه؟» حاج حسین خندید😅 آن یکی دستش را آورد بالا✋ 🔹گفت: این جای اون یکی رو هم پر می کنه. یه بار تو #اصفهان با همین یه دست ده دوازده کیلو میوه🍎 خریدم برای #مادرم. پیرمرد ساکت بود. حوصله ام سر رفت😕 پرسیدم: پدر جان! تازه اومده ای #لشکر⁉️ حواسش نبود. 🔸گفت: این، چه جوون #بی_تکبری بود. ازش خوشم اومد. دیدی چه طور حرفو عوض کرد؟ #اسمش چیه این❓ گفتم #حاج_حسین_خرازی، راست نشست. گفت: حسین خرازی؟ #فرمانده لشکر؟😧 #شهید_حسین_خرازی🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷رفیق‌ شـهیـد یعنی: ⇜توے اوجِ ‌ ناامیدے.. یک #پارتی بین تو و خـدا💕 بشه و جـورے #دستت رو بگیره که متوجه نشی😌 ♥️خاصیت #رفیق_شهید 👈 #رفاقت_تاشهادت 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#شب‌های_جمعه_و_یاد_شهدا 🔰دست خدا 🔹عباس #نمازش را بسیار با آرامش و خشوع می‌خواند👌 بعضی وقت ها که فراغت بیشتری داشت آیه «أِیّاکَ نَعبُدُ وَ أِیّاکَ نَستَعین» را #هفت_بار با چشمانی اشک بار😭 تکرار می‌کرد. او همیشه نمازش را در #اول_وقت می‌خواند و ما را نیز به نماز اول وقت تشویق می‌کرد. فراموش نمی‌کنم🗯 آخرین بار که به خانه🏡 ما آمد، سخنانش #دلنشین‌تر از روزهای قبل بود. از گفته‌های او در آن روز یکی این بود که: وقتی اذان #صبح می‌شود، پس از اینکه وضوگرفتی، به طرف قبله بایست👤 و بگو: «ای خدا! این #دستت را روی سر من بگذار و تا صبح فردا بر ندار❌» به شوخی دلیل این کار را از او پرسیدم. او در پاسخ چنین گفت: «اگر دست خدا روی سرمان باشد، شیطان👹 هرگز نمی‌تواند ما را #فریب دهد.» از آن روز تا به حال این گفته‌ی #عباس بی‌اختیار در گوش👂 من تکرار می‌شود. #شهید_عباس_بابایی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌙 🕊 گاهی کِه دلم میگیرد، چون یتیمی زانوی غم را در آغوش میگیرم😔 و به چشم میدوزم.. آرام با تو نجوا میکنم -حاج قاسمِ عَزیزِ مَن♥️ ..؟! با تو، آسمان نزدیک تر🌌 از همیشه است.. مَن..؟ ⇜چگونه باور کنم "چِهل روز" دست نوازش بر سر کودکان نکشیدی😭 ⇜چِگونه تاب بیاورم سکوت را جای های تو..⁉️ هنوز هم نمی توان گفت هنوز هم چشم انتظارم دوربین فیلمبردار🎥 خیره ی تو شود و را پخش کنند. منتظر صدای . ↵ای ↵ای بالا نشین.. ↵ای مه جبین💖 می نشینم و تک به تک را مرور میکنم، نمیدانم کی خیس میشود خیابان خاطره ها😭 نمیدانم چطور داستان را به برسانم... چِه دیر شناختمت😔 چه دیر ... تورا برایِ آفریده بودنت🕊 زمین، قفسی بیش نبود.. " در استخوانم میگدازد.. " 🌷 🌷 🌙 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✨🍃✨#کلام_شهید✨🍃✨ ‍ 🌱امروز مشق ما رو مولامون، رهبرمون، فرمانده مون مشخص کرده.... چه #افتخاری از این
🔰خاطره ایی از آزاده حاج مرتضی حاج باقری، آزاده اردوگاه 12 که از ناحیه دست راست جانبازهستند(قطع دست) 🔸یک روز در فرودگاه🛬 شهید حاج احمد کاظمی را دیدم. ایشان بعد از احوال پرسی از من پرسیدند: حاج مرتضی چطور است؟ مواظبش هستی❓ گفتم: بله یک دست مصنوعی گذاشته ام که به عصب های دستم آسیبی نرسد و زیاد درد نکند. 🔹حاج احمد گفتند: خدا پدرت را بیامرزد این را نمیگویم😄 میگویم مواظبش هستی که با ماشینی، ایی، پست و مقامی تعویضش نکنی؟ سرم را به پایین انداختم😔 و سکوت کردم. 🔸ایشان ادامه دادند: اگر یک بهار آزادی در جیبت باشد و هنگام رانندگی🚘 یک مرتبه به یادت بیفتد سریعا را از فرمان بر نمیداری و روی جیبت نمیگذاری که ببینی سکه سر جایش هست یا نه⁉️ 🔹آیا این دستی که در داده ای ارزشش به اندازه یک سکه نیست که هر شب ببینی دستت را داری، دستت چطور است؟ سر جایش هست یا با چیزی کرده ای؟ پس مواظب باش با چیزی عوضش نکنی❌ 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
✨♥️✨♥️✨♥️ مرد به پسرش گفت برود دست حاج قاسم را ببوسد، پسر رفت بین جمعیت، ولی نتوانست نزدیک حاجی بشود. وقتی نشست توی ماشین، گفتم: مردم عراق این‌ قدر دوستت دارند که پدری به پسرش امر کرد بیاید را ببوسد، ولی محافظ‌ها نگذاشتند❌ خواست ببیندشان؛ از ماشین پیاده شد🚗 پسر و پدرش را غرق کرد. ♥️ ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh