🌷شهید نظرزاده 🌷
پایگاه هوایی"ابو الظهور" #سوریه دوسال تو محاصره بود. النصره وقتی سال ۲۰۱۵ اونجا رو گرفت ۷۰ سرباز رو
اما ایران مثل سوریه و عراق نبود.
اینجا همدانی داشت.محمدتقی #سالخورده، بلباسی و حججی داشت. ایران امثال شهید موسوی داشت.
اینجا جایی بود که دشمن از به خاک افتادنش نا امید شد.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
6⃣9⃣ #خاطرات_شهدا🌷
🔹اشک محمدتقی رو کم دیده بودم...در هر شرایطی آرامش عجیبی داشت و با مهربانی و لبخند سخت ترین بحران ها رو رد می کرد...
🔸یک روز فرمانده گردان، #سالخورده رو خواست و به او پیشنهاد پست بالاتری داد...
یعنی از مسئولیت گروهانی به معاونت گردان ارتقاء پیدا کرده بود و من اون روز باصحنه ی عجیبی مواجه شدم ..
🔹محمدتقی با تمام وجود از فرمانده می خواست منصرف بشه و این پست و به دوستان دیگه بده..
فرمانده موافقت نمی کرد و می گفت: آخه ازشما شایسته تر کسی رو سراغ ندارم وشما بهترین گزینه هستی برای این کار..
🔸محمدتقی به پهنای صورت اشک می ریخت..گریه می کرد ..حتی به پای فرمانده افتاد و التماس می کرد و می گفت:
حاضرم ده برابر کارهایی که وظیفه دارم رو انجام بدم اما پست معاونت رو به لایق تر از من بدید ..
🔹حیران مونده بودم از روح بلندش و ناچیز شمردن پست ومقام ..گرچه از کسی مثل محمدتقی که تا اون روز رفتارهای بزرگ منشانه اش رو زیاد دیده بودم خیلی جای تعجب نبود..
🔸می شناختمش..تواضع وفروتنی اش زبانزد بود ..می ترسید دچار غرور بشه یا پایبند مقام و ...اما محکم تر از این حرفها بود که دل به اسم و رسم های دنیایی ببنده ..
🔹در خیلی از مشاغل چه زیرآب زنی ها وتخریب ها می کنند تا بتونن باتخریب دیگران پله ی ترقی خودشون رو فراهم کنند اما اون .. بعد ها که باپست جدید مثل همیشه پرتلاش وخستگی ناپذیر کار می کرد؛
🔸یکی به اوگفت:
شما که نمی خواستی قبول کنی اما حالا از همه فعال تری؟ محمدتقی گفت: الان دیگه فرق داره و وقتی مسئولیتی رو پذیرفتم باید تمام قد در خدمت باشم و کار کنم..
🔹و در پست معاونت گردان صابرین از نیروهای مثال زدنی وپرقدرت بود ...
وتصور کنین دنیایی رو که همه ی آدمهاش این چنین دلسوز ومسئولیت پذیر باشند ..
#شهید_محمد_تقی_سالخورده❤️🕊
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💞همسر شهید محمد تقی سالخورده: محمدم خیلی دوست داشت زینب #حافظ_قرآن شود. چند روزقبل از رفتنش #زینب
🍃🌸🍃🌺
#لبخند تو
رویای شیرینی ست😍
که معجزۂ دیدن #بهـشت را
برایمان ترسیــمـ💫 می کند
🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿
شهید مدافع حرم #تکاور پاسدار محمدتقی #سالخورده جمیع گردان صابرین لشکر عملیاتی ۲۵ کربلا
#شهید🌷
#دلتنگی💔 #رفیق
#شهید_محمدتقی_سالخورده
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔻شعری از زبان #حمید_آقا برای همسر بزرگوارشان😍 👈 #شهید حمید سیاهکالی شاعر بودن 🌾حالت چگونه است
🍃عطرنسیم سحر ، آرام در اتاق رقص میکند و جلوه بخش لبخند همیشگی ات میشود . مانند هرروز با قامت چهارشانه ، لابلای لباس ایثار سیر می کنی ؛ گشتی در محوطه ی #عشق میزنی و پا در مسیر #پرواز می گذاری .
.
🍃قاب عکست میهمان خانه ها شده . تویی که تکامل سیر نجابت بودی . تویی که #حیا را هنوز هم لابلای قاب چشمانت پنهان کرده ای .
تورا یادمان هست . تویی که مبتلا به درمان بودی و میان تلخند های خشک زمینیان ، تبسمت آراسته به رنگ #صلوات بود .
.
🍃از چه بگویم ؟ شاید از بی قراری قلم در تکاپوی وصفت . می گویم از روزی که طلوعت رنگ به آسمان بخشید ، تا شبانگهی که با غروبت ، مأمن روحمان شدی .
.
🍃می نویسم از دل عاشقت که در تب و تاب #سوریه میتپید . می نویسم از چشم های بخشنده ات ، که در آخر سهم یک جهان شد .
می نویسم از #دلتنگی . دلتنگی دنیایی ، که لحظه لحظه وجودت را بر تن خود حک کرده و هر روز به خاطراتت رنگی دوباره می بخشد .
.
🍃گاهی ، خاطره ای ، لای خم کوچه ، پشت همین در ، میان پنجره هایی که از انتظار دیدنت ، #سالخورده و شکننده شده اند .
.
🍃می نویسم و اینهمه را ، قلم با خون دل نقش می کند ؛اما به هر حال ما هنوز هم یادمان هست ؛ توهم یادت باشد ... .
✍️نویسنده: #مبرا_پورحسن
🕊به مناسبت سالروز شهادت #شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh