eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28.2هزار عکس
6.5هزار ویدیو
204 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
مراسم ظهر #عيد_سعيد_غدير 💺 #سخنران: حجت الاسلام دست پروري 🎤 #شاعر: حاج هاشم طوسي 🎙 #مداح: حاج حسين قانع كربلايي حسين شيرمحمدي 📆 #زمان: سه شنبه "٢٩ مرداد" همزمان با نماز ظهر و عصر 🚪 #مکان: مشهد؛حجاب ۲۱ بیت #شهید_نظرزاده(علامت پرچم) خواهران برادران #هیئت_محبان_جواد_الائمه(ع) 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🍃❤️ باز میپرسی چہ طور این گونه #شاعر شد دلت⁉️ تو دلت♥️ را جاے من بگذار شاعر می شود...😉 #شهید_مرتضی_حسین_پور 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
❣ اے ڪه روشن✨ شود از نـور تو هر جهان روشنـــاے دل من♥️ حضرتـــ خورشـید یا الزمان❤️ روز میلاد است و دلم بی تاب شد 💐 چون بگفت در وصف امروز این چنین ✍ ما نوکران باشد همین 🎉 یه سفر به کربلا در اربعین 😔 🌸 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
❤️قسمت بیست و دو❤️ . سفره صبحانه که جمع شد، آمد کنارم، خوشحال بود. _ دیشب چه شاعر شده بودی، کنار پنجره ایستاده بودی. چند تار مو که از رو سریم افتاده بود بیرون، با انگشت کردم زیر روسری + من؟ دیشب؟ یادم آمد، از سرو صدای توی حیاط بیدار شده بودم، دوتا گربه به جان هم افتاده بودند و صدای جیغشان بلند شده بود. آقاجون و ایوب تو هال خوابیده بودند. نگاهشان کردم، تکان نخوردند. ایستادم و گربه ها را تماشا کردم. ابروهایم را انداختم بالا + فکر کردم خواب بودید، حالا چه کاری می کردم ک می گویی شده ام؟؟ _ داشتی ستاره ها را نگاه می کردی. نتوانستم جلوی خنده ام را بگیرم😄 + نه برادر بلندی، گربه های توی حیاط را نگاه می کردم. وا رفت. _ راست میگویی؟؟ + آره هنوز می خندیدم. سرش را پایین انداخت. _ لااقل به من نمی گفتی که گربه ها را تماشا می کردی. خنده ام را جمع کردم. + چرا؟ پس چی می گفتم؟ دمغ شد. _ فکر کردم از شدت علاقه به من نصف شبی بلند شدی و ستاره ها را نگاه می کردی. 😕 #چادر بامــــاهمـــراه باشــید🌹