💢به نقل ازيك فرمانده در #حلب
🔸به #سید گفت: چند تا نیرو زبده بهم بده اونم گفت: برو پیش #سیاوشی باهاش صحبت کن نیروی خوبیه👌 رفت سراغش گفت: بیا کمکمون خیلی نیاز به کمک داریم و دست تنهام👤
🔹کم حرف بود و #باحیا، سینه ستبر، قامت استوار، چهره نورانی✨، مبهوتش شده بودم، قند تو دلم آب شده بود.
🔸اگه قبول کنه😍 و بیاد چی میشه یگان و زیرورو میکنه. تو جوابم گفت: بزار #فکرکنم💭 جوابش رو با #شهادتش🌷 داد اون از قبل فکراشو کرده بود.
#شهید_امیر_سیاوشی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh