🌷شهید نظرزاده 🌷
🔷مقید بود هر روز #زیارت_عاشورا بخواند،حتی در جبهه هم....! اگر کاری فوری برایش پیش می آمد هم حتما #س
8⃣3⃣8⃣ #خاطرات_شهدا🌷
💠خدمت به مردم از علائقش بود.
🌷 #ابراهیم در تابستان ۱۳۶۱ که به خاطر مجروح شدن💔 تهران بود، پیگیر مسائل آموزش و پرورش📑 شد. در دوره های #تکمیلی ضمن خدمت شرکت کرد. همچنین چندین برنامه و فعالیت فرهنگی را در همان دوران کوتاه انجام داد✅. #با_عصای زیر بغل از پله های اداره کل آموزش و پرورش بالا و پایین می رفت. آمدم جلو👥 و سلام کردم؛ گفتم: آقا ابرام چی شده⁉️ اگه کاری داری بگو من انجام می دم. گفت: نه❌، #کارخودمه.
🌷بعد به چند اتاق رفت و امضا گرفت✍. کارش تمام شد. می خواست از ساختمان خارج شود. پرسیدم: این برگه📜 چی بود. چرا اینقدر خودت را #اذیت مى كردى❓ گفت: یک بنده خدا دو سال #معلم بوده. اما هنوز مشکل استخدام داره. کار او را انجام دادم😊. پرسیدم: از بچه های جبهه است؟ گفت: فکر نمی کنم🗯، از من #خواست برایش این کار را انجام دهم. من هم دیدم این کار از من ساخته است، برای همین #آمدم.
🌷بعد ادامه داد: آدم هر کاری که می تواند باید برای #بنده های خدا انجام دهد✅. مخصوصاً این مردم خوبی که داریم. هر کاری که از ما ساخته است باید برایشان #انجام_دهیم. نشنیدی که حضرت امام فرموند: 🎙#مردم ولی نعمت ما هستند.
🌷ابراهیم را همه می شناختند. هر كـسى با اولین برخورد #عاشق مرام و رفتارش می شد😍. همیشه خانه ابراهیم🏡 پر از رفقا بود. بچه هایی که از #جبهه می آمدند قبل از اینکه به خانه خودشان بروند به #ابراهیم سر می زدند.
🌷یک روز صبح که #امام_جماعت مسجد🕌 محمدیه (شهدا) نیامده بود. مردم به اصرار، #ابراهیم را فرستادند جلو و پشت سر او نماز خواندند📿. وقتی حاج آقا مطلع شد خیلی خوشحال شد و گفت: "بنده هم اگر بودم #افتخار می کردم که پشت سر آقای هادی نماز بخونم."
🌷یک روز ابراهیم را دیدم که با عصای زیر بغل در کوچه راه می رفت چند دفعه ای به #آسمان نگاه کرد و سرش را پایین انداخت😔، رفتم جلو و پرسیدم: “چیزی شده آقا ابرام⁉️” اول جواب نمی داد ⚡️ولی با اصرار من گفت: “هر روز تا این موقع حداقل یکی از #بنده _های_خدا به ما مراجعه می کرد و هر طور شده بود مشکلش رو حل می کردیم اما #امروز از صبح تا حالا کسی به من مراجعه نکرده🚫. می ترسم نکنه کاری کرده باشم😔 که خدا #توفیق_خدمت رو از من گرفته باشه”.
❌ مسئولينى كه كار مردم رو راه نمى ندازينو فقط.... چيكار كردين كه اين توفيق ازتون سلب شده....؟!!
راوى: مرتضى پارسائيان
#شهيد_ابراهيم_هادى
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
#حجاب
✨ #معلم وارد کلاس شد،💁 چشمش به نوشته ی روی #تخته افتاد:👀 ورود خانم های🙎 بی حجاب به #کلاس درس ممنوع! #عصبانی شد و به دفتر رفت،😡 مدیر👤 به کلاس آمد، اول با #زبان خوش پرسید: چه #کسی این جمله را نوشته؟🗣 کسی جواب نداد، مدیر #عصبانی شد.🙎♂
✨بچه ها را بیرون کرد و به #صف کشید👨👦 و تا توانست با #چوب به کف #دستشان زد، باز کسی چیزی نگفت.‼️
#شهید_محمدرضا_توانگر🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
8⃣3⃣1⃣ به یاد #شهید_مرتضی_مسیب_زاده🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
9⃣6⃣0⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠 #مدافعان_حرم، محرمان حریم و #باغیرتان زمان خود می باشند که در دوره ای که دین و ارزشهای دینی غریب و مهجور افتاده است برای احیای✨ آنها از جان شیرین❣ خود می گذرند.
🔰شهید «مرتضی مسیب زاده» فرزند #جبراییل و زاده بیست و سوم تیرماه📆 1361، در #کرج منطقه رجایی شهر به دنیا آمد و در سال 68 که به شهرک #وحدت نقل مکان کردند. در رجایی شهر زندگی نمود و تحصیل📚 خود را در مقاطع مختلف در همین شهرک انجام داد.
🔰در رشته #مهندسی_کشاورزی در دانشگاه پذیرفته شد✅ منتهی دانشگاه را ادامه نداد و وارد مجموعه #سپاه پاسداران شد. بعدها وارد دانشکده یگان مخصوص شد و در #دانشگاه افسری ادامه تحصیل داد📃
🔰شهید #مرتضی_مسیب_زاده🌷 چند نوبت به عنوان مدافع حرم و مستشار نظامی در #سوریه مامور بود و حدود دو سال🗓 در این کشور حضور داشت.
🔰او یک افسر ارشد #متخصص و منحصر به فرد در زمینه خود در سطح کشور🇮🇷 بود، یک افسر نظامی به تمام معنا بود که خود را #فدای امام میهن کرد. زمانی که در داخل کشور بود نیز به عنوان یک #معلم و تحلیل گر امور سیاسی و سخنران🎙 حلقه های سیاسی در پایگاه های #بسیج حضور داشت.
🔰حاج مرتضی به لحاظ فعالیت هایی که در پایگاه های بسیج و کانون های فرهنگی انجام دادند #جوان_نمونه سال کشور انتخاب شد👌 سرانجام #شهید مرتضی مسیب زاده🌷 در مقری که در حومه یکی از مناطق جنوبی #حلب مستقر بود، شناسایی شد بدین صورت که گرای آن لو رفت و مقر مورد حمله خمپاره ای💥 قرار گرفت و #شهید و همرزمانش👥 در کنار هم به دیدار معبود شتافتند.
#شهید_مرتضی_مسیب_زاده
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
خوشا آنان که دادن #جان .. به جای گریه #خندیدند و رفتند... نگردیدند هرگز گرد باطل🚷 #حقیقت را پسندید
🔹یه روز یکی از بچه های کلاس یه حرکتی کرد که #معلم ناراحت شد، وقتی سوال کرد کی این کار رو کرد، شهید #سجادطاهرنیا گردن گرفت
🔸معلم گوشش رو گرفت و از کلاس #اخراجش کرد۰ دوستاش بهش گفتن چرا گردن گرفتی⁉️ گفت چون اون #پدر_نداشت و نمیخواستم ناراحت بشه❌
#شهید_سجاد_طاهرنیا🌷
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🎞 #کلیپ میون همه ی عـروسـی های مختلط و پـارتی های امـروزی یه سری جشـن هم هست ڪه بـوی #شهـدا رو مید
#مادرشهید
🔰حیف بودشهیدنشود
🔸میثم آن قدر خوب و #مظلوم بود که حیف بود غیر از #شهادت از دنیا برود. لیاقت شهادت🌷 را داشت. از بچگی حرفگوشکن بود👌 خیلی کمک حالم بود. برای ما و عمهها و مادربزرگش نان🍞 میخرید. بچه فعالی بود.
🔹بزرگتر که شد تا من جلوتر از او وارد اتاق نمیشدم قدم برنمیداشت❌هیچ وقت به من #نمیگفت برایش فلان کار انجام بدهم. همیشه با #وضو بود. نمازش را اول وقت میخواند.
🔸یک جوری #معلم اخلاق بود و با ایمانش برای همه #الگو بود. از من بپرسند میثم به کدام یک از معصومین بیشتر علاقه💞 داشت میگویم به #حضرت_زهرا(س). با تأسی به همان بزرگوار نیز حجب و حیای خوبی داشت.
🔹هیچ وقت از #خودش حرف نمیزد. همکارانش بعد از شهادت🕊 از شهامت های #میثم تعریف کردند. به او میگفتیم دنبال جانبازیات برو ولی نمیرفت🚷 در بیشتر #عملیاتها فرمانده بود. در #سوریه فرماندهی گروهان #ناصرین را برعهده داشت.
#شهید_میثم_علیجانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
می گفت: امیدوارم هـر گلوله ای که به تنم می خورد💥 درد و رنجش را
#از_عسل_شیرین_تر حس کنم
📆تاریخ ولادت: ۱۳۴۱/۱۰/۲۰
📆تاریخ شهادت: ۱۳۶۴/۱۲/۲۱
◻️محل شهادت: #شمال_فاو
📜 #فرازی_از_وصیت_نامه_شهید:
📖کاش تقدیر چنین باشد تا مرگ، #افتخاری را که بارها و بارها بدان نزدیک شدم نصیبم گرداند👌 این بار با این انگیزه به جبهه می روم، فقط برای #نجات_دین و انقلابم و امنیت کشور اسلامیم🇮🇷
📖و #خدا را به یاری می طلبم که مرا آن طور که صلاح می داند هدایت کند💖 تنها هدفم خدا و مکتبم دین اسلام و مذهب شیعه و مرادم روح الله می باشد هر قدمی که بر می دارم و هر گلوله که شلیک می کنم فقط برای خدا و #رضای_خدا می باشد و امیدوارم هر گلوله ای که به تنم می خورد درد و رنجش را از عسل شیرین تر حس نمایم.
📖آری اگر در این نبرد الهی من به آرزویم برسم🌷 دست پرورده پدری مهربان و فداکار بوده ام و آن #معلم زندگی من بوده است. پس از وی تقاضا دارم در قبال #شهادتم بردبار باشد🙏
#شهید_سیفاللہ_تبریزیان
#سالروز_شهادت🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
سفارش #پدر در توییت زینب سلیمانی
حاج قاسم همیشه یک #معلم و الگو بود
عکس باز شود☝️
#شهید_قاسم_سلیمانی
#نشان_ذوالفقار
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#امام_خامنه_ای:
🔮مقام #معلـم هرچه بالاتر برود
مقام تعلیم و تربیت در جامعه بالاتر رفته است.
#معلم_شهید
#شهید_تقی_ارغوانی
🌷 #روز_معلم برهمه معلمان عـزیـز تبریک و تهنیت بـاد🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
📸 شهدایے که روزی #معلم بودند
🔹️ انتشار به مناسبت #روز_معلم
شما همیشه الگو و معلم ما هستید♥️
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
❤️قسمت هفتاد و دو❤️
.
آمدم توی راهرو نشستم.
انگار کتک مفصلی خورده باشم، دیگر نتوانستم از جایم بلند شوم.
بی توجه به آدم های توی راهرو که رفت و آمد می کردند، روی صندلی های کنارم دراز کشیدم و چند ساعتی خوابیدم.
فردا صبح که هنوز تمام بدنم درد می کرد،
فراموشی هم به کوفتگی اضافه شد.
حرف هایی ، دنبال هر چیزی چندین بار می گشتم. نگران شدم، برای خودم از دکتر ایوب وقت گرفتم.
گفت آن کوفتگی و این فراموشی عوارض شوکی است ک آن شب به من وارد شده. 😢
#ادامہ_دارد
.
❤️قسمت هفتاد و سه❤️
.
ایوب داشت به خرده کارهای خانه می رسید.
تعمیر پریز برق و شیر آب را خودش انجام می داد و این کارها را دوست داشت.
گفتم: "حاجی، من درسم تمام شد دوست دارم بروم سر کار"
_ مثلا چه جور کاری؟
+ مهم نیست، هر جور کاری باشد.
سرش را بالا انداخت بالا و محکم گفت:
"نُچ، خانم ها یا باید #دکتر شوند، یا #معلم و استاد، باقی کارها یک قِران هم نمی ارزد."
ناراحت شدم:😞
"چرا حاجی؟"
چرخید طرف من"ببین شهلا، خودم توی اداره کار می کنم، میبینم که با خانم ها چطور رفتار می شود.
هیچ کس ملاحظه ی روحیه لطیف آن ها را نمی کند. حتی اگر مسئولیتی به عهده ی زن هست نباید مثل یک مرد از او بازخواست کرد. او باید برای خانه هم توان و انرژی داشته باشد.
اصلا میدانی شهلا، باید ناز زن را کشید، نه اینکه او ناز رئیس و کارمند و باقی آدم ها را بکشد. ☺
#ادامہ_دارد
بامــــاهمـــراه باشــید
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
☆به نام ستار لغزش هایمان☆
🍃"فرزند عزیزی را که پاره ی تنم و حاصل عمرم بود، از دست دادم."
امام که این گونه سخن می گوید، دل آدمی به لرزه در می افتد که "او" چه کرده بود.
🍃پلک بر هم نه و آن شب را #اندیشه کن. شبی تاریک و کوچه ی باغی کهن، اردیبهشتی که نسیم خرمش را ارزانی داشته و مردی که تبسم دل نشینش، همیشگی ست. و ناگه، ناوکی که رها می شود و برق ستاره ای را در سپهر سیاه، خاموش می سازد.
🍃آن مرد که بود؟ مردی که گویی با نبودش، #ستاره ای منور، رنگ باخت اما هیچ گاه، ستاره ی ایمان و باورش، در یاد این دیار، رنگ نخواهد باخت. مردی که زیبا اندیشید و #آموخت، دفاع از اندیشه را.
🍃مردی که تورق نگاه عمیقش به هستی، تو را آگه می سازد از آن چه که در کیش و آئینت، بیگانه مانده است. مردی که ردای #نبی(ص) بر تن آویخته و دریافته بود که اسلام، تنها ثبت سیاهی مدوری بر جبین نیست.که اسلام دم از "تفکر" می زند. از آن چه که جهان محتاجش است.
🍃پ.ن: تا حالا کدوممون نشستیم، دقیق و با تفکر کتابای شهید مطهری رو خوندیم؟
تا حالا چقدر از استدلال هاش برای دفاع از عقایدمون استفاده کردیم؟ و اونی که خونده چقدر سعی کرده، خوندن کتاب های شهید رو ترویج کنه؟
🍃نوشته های بی بدیلی مثل #مسئله_حجاب و #حماسه_ی_حسینی. نگاه عمیقی که توی خدمات متقابل اسلام و ایران موج میزنه یا فطرت و انسان در قرآن.
🍃پس اگه دوست داری حقی که #شهید_مطهری به عنوان یه #معلم بزرگ به گردنت داره رو جبران کنی، شروع کن به غنی کردن افکار جامعه ی اطرافت و این کار رو اول روی خودت پیاده کن.
✍نویسنده: #زهرا_مهدیار
🍂به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_مرتضی_مطهری
📅تاریخ تولد : ۱۳ بهمن ۱۲۹۸ در فریمان
📅تاریخ شهادت : ۱۲ اردیبهشت ۱۳۵۸ تهران
🥀مزار شهید : قم
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🖌 در یکی از مدارس ، معلمی دچار مشکل شد و موقتا برای یک ماه معلم جایگزینی بجای او شروع به تدریس کرد. این معلم جایگزین در یکی از کلاسها سوالی از دانش آموزی کرد که او نتوانست جواب دهد، بقیه دانش آموزان شروع به خندیدن کرده و او را مسخره کردند. معلم متوجه شد که این دانش آموز از اعتماد بنفس پایینی برخوردار است و همواره توسط هم کلاسی هایش مورد تمسخر قرار می گیرد.
🖌 زنگ آخر فرا رسید و وقتی دانش آموزان از کلاس خارج شدند ، معلم آن دانش آموز را فرا خواند و به او برگه ای داد که بیتی شعر روی آن نوشته شده بود و از او خواست همان طور که نام خود را حفظ کرده ، آن بیت شعر را حفظ کند و با هیچ کس در مورد این موضوع صحبت نکند.
🖌 در روز دوم معلم همان بیت شعر را روی تخته نوشت و به سرعت آن بیت شعر را پاک کرد و از بچه ها خواست هر کس در آن زمان کوتاه توانسته شعر را حفظ کند ، دستش را بالا ببرد. هیچ کدام از دانش آموزان نتوانسته بود حفظ کند.
🖌 تنها کسی که دست خود را بالا برد و شعر را خواند همان دانش آموز دیروزی بود که مورد تمسخر بچه ها بود.
🖌 بچه ها از این که او توانسته در این فرصت کوتاه شعر را حفظ کند مات و مبهوت شدند. معلم خواست برای او کف بزنند و تشویقش کنند. در طول این یک ماه، معلم جدید هر روز همین کار را تکرار می کرد و از بچه ها می خواست تشویقش کنند و او را مورد لطف و محبت قرار می داد.
🖌 کم کم نگاه همکلاسی ها نسبت به آن دانش آموز تغییر کرد. دیگر کسی او را مسخره نمی کرد. آن دانش آموز خود نیز دارای اعتماد به نفس شد و احساس کرد دیگر آن شخصی که همواره معلم سابقش "خِنگ " می نامید ، نیست. پس دانش آموز تمام تلاش خود را می کرد که همواره آن احساس خوبِ برتر بودن و باهوش بودن و ارزشمند بودن در نظر دیگران را حفظ کند.
🖌 آن سال با معدلی خوب قبول شد. به کلاس های بالاتر رفت. در کنکور شرکت کرد و وارد دانشگاه شد.
🖌 مدرک دکترای فوق تخصص پزشکی خود را گرفت و هم اکنون پدر پیوند کبد ایران است.
✍ این قصه را دکتر (علی ملک حسینی) در کتاب زندگانی خود و برای قدردانی از آن #معلم که با یک حرکت هوشمندانه مسیر زندگی او را عوض نمود ، نوشته است.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📝مدیون توایم ...
🎥نماهنگی زیبا بمناسبت روز معلم کاری از گروه سرود نجم الثاقب.
🌷۱۲ اردیبهشت و فرارسیدن روزمعلم برتمامی معلمین
عزیز گرامی باد.
#روز_معلم #معلم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید ابراهیم هادی مدتی در جنوب شهر #معلم بود😊
🔹️مدیر مدرسه اش میگفت آقا ابراهیم از جیب خودش پول میداد به یکی از شاگردان تا هر روز زنگ اول برای کلاس نان و پنیر بگیرد.
🔸️چون آقای هادی نظرش این بود که این ها بچه های منطقه محروم هستند و اکثرا سر کلاس گرسنه هستند و بچه گرسنه هم درس را نمیفهمد.
🌷ابراهیم هادی نه تنها معلم ؛ بلکه الگوی اخلاق و رفتار بچه ها بود.
طاق ابروی تـو سرمشق کدام استاد است
که خرابات دلـم در پی آن آباد است
#شهید_ابراهیم_هادی...🌷🕊
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید ابراهیم هادی مدتی در جنوب شهر #معلم بود😊
🔹️مدیر مدرسه اش میگفت آقا ابراهیم از جیب خودش پول میداد به یکی از شاگردان تا هر روز زنگ اول برای کلاس نان و پنیر بگیرد.
🔸️چون آقای هادی نظرش این بود که این ها بچه های منطقه محروم هستند و اکثرا سر کلاس گرسنه هستند و بچه گرسنه هم درس را نمیفهمد.
🌷ابراهیم هادی نه تنها معلم ؛ بلکه الگوی اخلاق و رفتار بچه ها بود.
طاق ابروی تـو سرمشق کدام استاد است
که خرابات دلـم در پی آن آباد است
#شهید_ابراهیم_هادی
#شهادت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh